#حدیثـ_عشق 💚پیامبر(ص): با زن به خاطر چهار ویژگے ازدواج مے شود: ☜ثروتش ☜زیبایے اش ☜دین دارے اش ☜و شرافت و خانواده اش و"تو‌‌‌ با زنان متدین ازدواج ڪن" 📚میزان الحڪمه،ج5،ص88 🌼🍃 @Karbalass 🍃🌼

رییس ائمه جمعه:مقام معظم رهبری به نماز جمعه برای امامت جمعه نمی آیند.... چون که.... 🌼🍃 @Karbalass 🍃🌼

📷رهبر معظم انقلاب: تبدیل مطالبات مردمی به آشوب، نقشه قطعی دشمن است 🌼🍃 @Karbalass 🍃🌼

☘ شما نمی ‌توانید با اموالتان در #زندگی مردم گشایش ایجاد کنید، پس با گشاده رویی و نیک برخورد کردن این کار را انجام دهید 🌺 #امام_علی علیه السلام 🌺 👈 امالی صدوق، ص62 🌼🍃 @Karbalass 🍃🌼

🎬 کلیپ: #نسبت_یهود_و_مسیحیت آیا مسیحیان و یهودیان یکدیگر را قبول دارند؟! 🌼🍃 @Karbalass 🍃🌼

یکروز رفتم باایشان خداحافظی کنم قراربود برویم جنگهای پارتیزانی داخل عراق خیلی افسرده شد دعایی بمن داد و گفت وقتی برگشتی بمن بده بعدها فرمود وقتی رفتی بعدد شهدای بدر (313) آیة الکرسی برایت خواندم. 🌼🍃 @Karbalass 🍃🌼

داستان شیخ رجبعلی خیاط و خبردادن از غیب شیخ رجبعلی همراه عده ای در حیاط منزل یکی از دوستان نشسته بود. در آن جمع یک صاحب منصب دولتی هم حضور داشت که به دلیل بیماری ، پایش را دراز کرده بود. افسر رو به جناب شیخ کرد و اظهار داشت که مدتی است گرفتار این درد پا شده و داروهای گوناگون هم کارساز نبوده است. شیخ مطابق شیوه همیشگی خود ، از حاضران می خواهد سوره حمد بخوانند . آن گاه توجهی کرد و فرمود : این دردپای شما از آن روز پیدا شد که زن ماشین نویس را به این دلیل که نامه را بد ماشین کرده است ، توبیخ کردی و سر او داد زدی . او زنی علویه بود . دلش شکست و گریه کرد. اکنون باید او را پیدا کنی و از او دلجویی کنی تا پایت درمان شود. 🌺برگرفته از داستانهای شگفت انگیز علما🌺 🌼🍃 @Karbalass 🍃🌼

﴾ ﷽ ﴿ #شور | #بسیار_زیبا #محشر "درسته ندارن حرم..." [کربلایی #حسن_عطایی ] #پیشنهاد_دانلود_ویژه 🎙 🌼🍃 @Karbalass 🍃🌼

💠✨ارباب ... بر روی ضریحت گره بسیار زیاد است بر دامن تو دست گرفتار زیاد است پشتِ درِ هر خانه طلبکار زیاد است پشتِ درِ این خانه بدهکار زیاد است 🌼🍃 @Karbalass 🍃🌼

💠🔸🔸💠 #تلخند هارون الرشید به همراه مهمانانش عیسی بن جعفر برمکی و مادر جعفر برمکی در قصر نشسته بود و حوصله اش سر رفته بود از سربازان خواست بهلول را بیاورند تا آنها را بخنداند سربازان رفتند و بهلول را از میان کودکان شهر گرفته و نزد خلیفه اوردند هارون الرشید به بهلول امر کرد چند دیوانه برای ما بشمار بهلول گرفت : اولین دیوانه خودم هستم و با اشاره دست به سمت مادر جعفر برمکی گفت این دومین دیوانه هست عیسی با حالتی عصبی فریاد زد : وای بر تو برای مادر جعفر چنین حرفی می زنی ؟ بهلول خندید و گفت : صاحب اربده سومین دیوانه هست هارون از کوره در رفت و فریاد زد : این دیوانه را از قصر بیرون کنید آبرویمان را برد بهلول در حالی که روی زمین کشیده می شد گفت : تو هم چهارمی هست هارون ! 🌼🍃 @Karbalass 🍃🌼