#دلےترینحرفِدل💛
دلم همیشه با خودش تکرار میکرد
من و
یه سربند و
یه لبیک و
یه تیر وسط پیشیونی
یه تابوت پرچم پیچ 🇮🇷و
معراج و بوی گلاب و
نوحه های سدرضا 🎤و
اخرین سنگ لحد🎗️(:
+ #شهادت💔
@mobarz2 🌸🍃
•『🌱』•
.
مےگفت:
سختترینواجبِخدا
نمازوروزهنیست...
زندهنگہداشتنامیدتوقلبہ..(:♥️'
@mobarz2 🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
نامه #حضرت_صاحب(عج) به شيخ مفيد
هر چند ما در جایى منزل کردهایم، که از
محــل سکونت ستمگران دور است و این هم به علّتى است که خداوند صلاح ماوشیعیان با ایمان ما را تا زمانى که دولت دنیااز آن فاسقان است دراین دیده است،ولى در عیــن حال از اخبار واوضاع شمـاکاملا آگاهیم و چیــزي از آن بر ماپوشیده نمىماند .ما از لغزشهایى که از برخـــي شیعیان سـر مىزند از وقتى که بسیارى ازآنان میل به بعضى ازکارهاى ناشایستهاى نمودهاند که نیکان گذشته از آنان احترازمىنمودندو پیمانى که از آنان براى توجّه به خداونـدودورى از زشتىها گرفته شده وآن را پشت سر انداختهاند اطّلاع داریم،گویـا آنان نمىدانند که ما در رعایت حال شماکوتاهــي نمىکنیم و یاد شــما را ازخاطر نبردهایم،و اگر جز این بود از هرسوگرفتارى به شمـا رو مىآورد ودشمنانتان شما را ازمیان مىبردند،تقواپیشه سازیدوبه مااعتمادکنیدوچاره این فتنه وامتحان
راکه به شماروآورده است از مابخواهید...
#ادركني_ولا_تهلكني
#جمعه
╭┅═ঊঈ🌿🦋🌿ঊঈ═┅╮
🆔 @mobarz2
╰┅═ঊঈ✨🕊✨ঊঈ═┅╯
1_251328935.mp3
16.92M
مسیر مؤمنانه
↫✨« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »✨↬❃ قسمت 1⃣ #فصل_اول پدرم مریض بود. می گفتن
قسمت 3⃣
#فصل_اول
پدرم چوبدار بود. کارش این بود که ماهی یک بار از روستا های اطراف گوسفند می خرید و به تهران و شهرهای اطراف می برد و می فروخت.
از این راه درآمد خوبی به دست می آورد. در هر معامله یک کامیون گوسفند خرید و فروش می کرد.
در این سفرها بود که برایم اسباب بازی و عروسک های جورواجور می خرید.
روزهایی که پدرم برای معامله به سفر می رفت، بدترین روزهای عمرم بود. آن قدر گریه می کردم و اشک می ریختم که چشم هایم مثل دو تا کاسه ی خون می شد.
پدرم بغلم می کرد. تندتند می بوسیدم و می گفت:
«اگر گریه نکنی و دختر خوبی باشی، هر چه بخواهی برایت می خرم.»
با این وعده و وعیدها، خام می شدم و به رفتن پدر رضایت می دادم.
تازه آن وقت بود که سفارش هایم شروع می شد.
می گفتم: «حاج آقا! عروسک می خواهم؛ از آن عروسک هایی که مو های بلند دارند با چشم های آبی. از آن هایی که چشم هایشان باز و بسته می شود.
النگو هم می خواهم. برایم دمپایی انگشتی هم بخر. از آن صندل های پاشنه چوبی که وقتی راه می روی تق تق صدا می کنند.
بشقاب و قابلمه ی اسباب بازی هم می خواهم.»
پدر مرا می بوسید و می گفت: «می خرم. می خرم. فقط تو دختر خوبی باش، گریه نکن. برای حاج آقایت بخند. حاج آقا همه چیز برایت می خرد.
@mobarz2 💐
قسمت 4⃣
#فصل_اول
من گریه نمی کردم؛ اما برای پدر هم نمی خندیدم. از اینکه مجبور بودم او را دو سه روز نبینم، ناراحت بودم.
از تنهایی بدم می آمد. دوست داشتم پدرم روز و شب پیشم باشد. همه اهل روستا هم از علاقه من به پدرم باخبر بودند.
گاهی که با مادرم به سر چشمه می رفتیم تا آب بیاوریم یا مادرم لباس ها را بشوید، زن ها سربه سرم می گذاشتند و می گفتند: «قدم! تو به کی شوهر می کنی؟!»
می گفتم: «به حاج آقایم.»
می گفتند: «حاج آقا که پدرت است! »
می گفتم: «نه، حاج آقا شوهرم است. هر چه بخواهم، برایم می خرد.»
بچه بودم و معنی این حرف ها را نمی فهمیدم.
زن ها می خندیدند و درِ گوشی چیزهایی به هم می گفتند و به لباس های داخل تشت چنگ می زدند
تا پدرم برود و برگردد برایم یک سال طول می کشید.
مادرم از صبح تا شب کار داشت. از بی کاری حوصله ام سر می رفت.
بهانه می گرفتم و می گفتم: «به من کار بده، خسته شدم.» مادرم همان طور که به کارهایش می رسید، می گفت: «تو بخور و بخواب. به وقتش آن قدر کار کنی که خسته شوی.
حاج آقا سپرده، نگذارم دست به سیاه و سفید بزنی.»
دلم نمی خواست بخورم و بخوابم؛ اما انگار کار دیگری نداشتم. خواهرهایم به صدا درآمده بودند.
هدایت شده از مسیر مؤمنانه
AUD-20210210-WA0031.mp3
9.26M
#دعای_فرج_صوتی 💚✨
🦋اِلهى عَظُمَ الْبَلاءُ، وَ بَرِحَ الْخَفآءُ...
#شبتون_مهدوی
╔═.🍃.════╗
@mobarz2
╚════.🍃.═╝
ای که روشن شود از
نورِ تو هر صبح جهان...
روشنایِ دل من
حضرت خورشید سلام...😍
السلام علیڪ یا عین الحیوة❤️
╭┅═ঊঈ🌿🦋🌿ঊঈ═┅╮
🆔 @mobarz2
╰┅═ঊঈ✨🕊✨ঊঈ═┅╯
❇️ امروز ⬇️
⚜ شنبه ⚜
☀️ ۲۳ اسفند ١۳۹۹ خورشيدی
🌙 ۲۹ رجب ۱۴۴۲ قمری
🎄 ۱۳ مارس ۲۰۲۱ میلادی
📿 #ذکر_روز :
💯 یــا ربَّ الــعـالمیـــن 💯
دعای روز شنبه
#حدیث_روز ❄️
💠 #فهم_دین ،ویژگی یاران و اصحاب اهل بیت (ع)
🔹 ثقة الاسلام کلینی رضوان الله علیه روایت کرده است:
🔸 امام صادق علیه السلام به بشیر الدهان فرمودند:
👈🏻 هر یک از اصحاب ما که فهم دین ندارد خیری ندارد،
👌🏻 ای بشیر هر مردی از ایشان که از نظر فهم دین بینیاز نباشد به دیگران نیاز پیدا میکند و چون به آنان نیازمند شد او را در گمراهی خویش وارد کنند و او نفهمد.
📚 الکافی، تالیف ثقة الاسلام کلینی، جلد ۱، باب صفت العلم و فضله و فضل العلماء، حدیث ۶
🦋 اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وعَجِّل فَرَجَه 🦋
╭┅═ঊঈ🌿🦋🌿ঊঈ═┅╮
🆔 @mobarz2
╰┅═ঊঈ✨🕊✨ঊঈ═┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🦋آرامش نه عاشق بودن است ...
نه گرفتن دستی که محرمت نیست!
نه حرفهای عاشقانه و قربان صدقههای چندثانیهای...!
آرامش حضور خداست وقتی در اوج نبودن ها
نابودت نمیکند...!
وقتی ناگفتههایت را بیآنکه بگویی میفهمد
وقتی نیاز نیست برای بودنش التماس کنی
غرورت را تا مرز نابودی پیش ببری
وقتی مطمئن باشی با او ،
هرگز تنها نخواهی بود ...
🌺🌿 آرامش یعنی همین
تو بیهیچ قید و شرطی خدا را داری
🦋اللَّهُ لَطِيفٌ بِعِبَادِهِ يَرْزُقُ مَن يَشَاءُ وَهُوَ الْقَوِيُّ الْعَزِيزُ
🌺🌿ﺧﺪﺍ ﻧﺴﺒﺖ ﺑﻪ ﺑﻨﺪﮔﺎﻧﺶ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﻭ ﻧﻴﻜﻮﻛﺎﺭ ﺍﺳﺖ ، ﻫﺮ ﻛﻪ ﺭﺍ ﺑﺨﻮﺍﻫﺪ ﺭﻭﺯﻱ ﻣﻰ ﺑﺨﺸﺪ ﻭ ﺍﻭ ﻧﻴﺮﻭﻣﻨﺪ ﻭ ﺗﻮﺍﻧﺎﻱ ﺷﻜﺴﺖ ﻧﺎﭘﺬﻳﺮ ﺍﺳﺖ .(١٩)
سوره شوری
#هر_روز_یک_آیه_قرآن
╭┅═ঊঈ🌿🦋🌿ঊঈ═┅╮
🆔 @mobarz2
╰┅═ঊঈ✨🕊✨ঊঈ═┅╯
4_825047343362474790.mp3
12.92M
🔹تفسیر قرآن کریم
🔸جلسه ۱۲
🔸آیه ۸
💠 محمد رضا رنجبر
فوق العاده زیبا و دلنشین
با تفسیر قرآن کریم
در کانال #مسیرمؤمنانه👇👇
╭┅═ঊঈ🌿🦋🌿ঊঈ═┅╮
🆔 @mobarz2
╰┅═ঊঈ✨🕊✨ঊঈ═┅╯
فهرست تفسیر قرآن