فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽❣ #سلام_امام_زمانم ❣﷽
سلامتۍآقاامـامزمـ💛ـانصلوات
#یاصاحبالزمـان ❤️
✨ ای روشنای
راه سبز رستگاری!
✨ از چشمه چشم تو
نور عشق جاری
🍃 مي آيي از
سمت حضور باور من
🍃 می آيی و
پيغام سبز عشق داری
💚الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج💚
#صبحتون_مهدوی 🌤
#التماس_دعای_فـرج 🤲
╭┅═ঊঈ🌿🦋🌿ঊঈ═┅╮
🆔 @mobarz2
╰┅═ঊঈ✨🕊✨ঊঈ═┅╯
❇️ امروز ⬇️
⚜ چهارشنبه ⚜
☀️ ۱۱ فروردین ۱۴۰۰ خورشيدی
🌙 ۱۷ شعبان ۱۴۴۲ قمری
🎄 ۳۱ مارس ۲۰۲۱ میلادی
📿 #ذکر_روز :
💯 یــا حـــیُّ یـا قیــوم 💯
زیارت روز چهارشنبه
#حدیث_روز ❄️
✍ امام جعفر صادق علیه السلام فرمود:
🔷 (روز قيامت) زن زيبا را كه به خاطر زيبايي اش در #فتنه افتاده است، و فريب زيبائي اش را خورده (و به بي حجابي و بي عفتي و گناه آلوده شده)،براي حساب مي آورند.پس به خدا مي گويد، خدايا، تو خود مرا زيبا خلق كردي و به سبب آن در فتنه افتادم.
🔺 پس حضرت مريم - سلام الله عليها - را حاضر مي كنند و ندا داده مي شود: آيا تو زيباتري يا مريم⁉️ ما او را در نهايت زيبائي آفريديم، امّا او گناه نكرد ...
📚کافی ، ج۸ ، ص۲۲۸ 🍂
🦋 اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وعَجِّل فَرَجَه 🦋
╭┅═ঊঈ🌿🦋🌿ঊঈ═┅╮
🆔 @mobarz2
╰┅═ঊঈ✨🕊✨ঊঈ═┅╯
4_5967368380708032129.mp3
897.9K
#پرسمان_مهدوی
⁉️ پیرامون تکامل و قدرت انسان بعد ازظهور
#ابراهیم_افشاری
╭┅═ঊঈ🌿🦋🌿ঊঈ═┅╮
🆔 @mobarz2
╰┅═ঊঈ✨🕊✨ঊঈ═┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🦋رابطه با خدا مثل رابطه رود با دریاست
اگر بین اتصال رود و دریا بسته بشه
رود میگنده نابود میشه،اما ضرری به دریا نمیرسه.
اما اگر هر روز و هر لحظه با دریا در ارتباط باشه، زلال و دیدنی و پاک میشه.
اینکه خدا میگه اگه ارتباطت رو با من کم یا قطع کنی، زندگیت سخت میشه آرامشت کم میشه، به همین خاطره، نه اینکه اگه نماز نخونی یا دعا نکنی چیزی از خدا کم میشه یا خدا به نمازت احتیاج داره،
🌺🌿در واقع اگر به بزرگی و آرامش خداوند متصل بشیم کم کم ما هم بزرگ میشم و جزئی از دریای مهر و محبت و آرامش خداوند میشم.و اونجاست که نه تنها خودمون از زندگی لذت میبریم بلکه اطرافیانمون هم در کنار ما به آرامش می رسن.
🦋وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِكْرِي فَإِنَّ لَهُ مَعِيشَةً ضَنكًا وَنَحْشُرُهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ أَعْمَىٰ
🌺🌿ﻭ ﻫﺮ ﻛﺲ ﺍﺯ ﻫﺪﺍﻳﺖ ﻣﻦ [ ﻛﻪ ﺳﺒﺐ ﻳﺎﺩ ﻧﻤﻮﺩﻥ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺩﺭ ﻫﻤﻪ ﺍﻣﻮﺭ ﺍﺳﺖ ] ﺭﻭﻱ ﺑﮕﺮﺩﺍﻧﺪ ، ﺑﺮﺍﻱ ﺍﻭ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺗﻨﮓ [ ﻭ ﺳﺨﺘﻲ ] ﺧﻮﺍﻫﺪ ﺑﻮﺩ، ﻭ ﺭﻭﺯ ﻗﻴﺎﻣﺖ ﺍﻭ ﺭﺍ ﻧﺎﺑﻴﻨﺎ ﻣﺤﺸﻮﺭ ﻣﻰ ﻛﻨﻴﻢ .(١٢٤)
سوره طه🌿
#هر_روز_یک_آیه_قرآن
╭┅═ঊঈ🌿🦋🌿ঊঈ═┅╮
🆔 @mobarz2
╰┅═ঊঈ✨🕊✨ঊঈ═┅╯
4_6017056127211012916.mp3
1.69M
#پرواز_تا_خدا
#شرک
یک عمر دویدم و سرمایه های زیادی کسب کردم..
و تو در تمام این لحظات نگاهم میکردی و شاهد تلاشهایم بودی مهربـــ🌸ـانترین..
و چون دوستـــم داری گفتی:
اگر میخواهی
اندوخته ی تمـــــام عمرت یک شبه نــ🔥ــابود نشود....👇👇👇
╭┅═ঊঈ🌿🦋🌿ঊঈ═┅╮
🆔 @mobarz2
╰┅═ঊঈ✨🕊✨ঊঈ═┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🦋با این خدا زندگی کن
#استادپناهیان
╭┅═ঊঈ🌿🦋🌿ঊঈ═┅╮
🆔 @mobarz2
╰┅═ঊঈ✨🕊✨ঊঈ═┅╯
🌸 *داستانک*
✨آهنگری با وجود رنج های متعدد و بیماری اش عمیقا به خدا عشق می ورزید.
روزی یکی از دوستانش که اعتقادی به خدا نداشت،از او پرسید: تو چگونه می توانی خدایی را که رنج و بیماری نصیبت می کند، را دوست داشته باشی؟
🔹آهنگر گفت وقتی که میخواهم وسیله آهنی بسازم ، یک تکه آهن را در کوره قرار می دهم. سپس آنرا روی سندان می گذارم و می کوبم تا به شکل دلخواه درآید. اگر به صورت دلخواهم درآمد،می دانم که وسیله مفیدی خواهد بود،اگر نه آنرا کنار میگذارم.
🌸 همین موضوع باعث شده است که همیشه به درگاه خدا دعا کنم که:
_خدایا ، مرا در کوره های رنج قرار بده_ ، *اما کنار نگذار* .
╭┅═ঊঈ🌿🦋🌿ঊঈ═┅╮
🆔 @mobarz2
╰┅═ঊঈ✨🕊✨ঊঈ═┅╯
🌸✍امام علی (علیه السلام) :
تمام خیرها در سه چیز جمع شده است :
نگاه ، سکوت ، کلام .
🌸✍هر نگاهی که سودی در آن نیست ، خطاست . هر سکوتی که تفکر در آن نباشد ، بیفایده است . و هر کلامی که ذکر در آن نباشد ، لغو است .
🌸🍃پس خوشا به حال کسی که نگاهش عبرت ، سکوتش تفکر و کلامش ذکر خدا باشد .
📚 الامالی ( شیخصدوق )
╭┅═ঊঈ🌿🦋🌿ঊঈ═┅╮
🆔 @mobarz2
╰┅═ঊঈ✨🕊✨ঊঈ═┅╯
Part01_رساله حقوق امام سجاد.mp3
6.93M
رساله حقوق امام سجاد
قسمت اول
بسیاری از بزرگان سفارش به خواندن مداوم این کتاب ارزشمند نموده اند .
ادامه رساله حقوق امام سجاد را در کانال
#مسیرمؤمنانه دنبال کنید
╭┅═ঊঈ🌿🦋🌿ঊঈ═┅╮
🆔 @mobarz2
╰┅═ঊঈ✨🕊✨ঊঈ═┅╯
رساله حقوق امام سجاد
مسیر مؤمنانه
دویدم توی باغچه.زیر همان درختی که برای اولین بار بعد از نامزدی دیده بودمش .نشستم و گریه کردم مراس
ت :1⃣4⃣
صمد چیزی نمی گفت. مواظبم بود توی چاله چوله های کوچه های باریک و خاکی نیفتم.
فردای آن روز صمد رفت. باید می رفت. سرباز بود. با رفتنش خانه برایم مثل زندان شد. مادر صمد باردار بود. من که در خانه پدرم دست به سیاه و سفید نمی زدم، حالا مجبور بودم ظرف بشویم. جارو کنم و برای ده دوازده نفر خمیر نان آماده کنم. دست هایم کوچک بود و نمی توانستم خمیرها را خوب ورز بدهم تا یک دست شوند.
آبان ماه بود. هوا سرد شده بود و برگ های درخت ها که زرد و خشک شده بودند، توی حیاط می ریختند. هر روز مجبور بودم ساعت ها توی آن هوای سرد برگ ها را جارو کنم.
دو هفته از ازدواجمان گذشته بود. یک روز مادر صمد به خانه دخترش رفت و به من گفت: «من می روم خانه شهلا، تو شام درست کن.»
در این دو هفته همه کاری انجام داده بودم، به جز غذا درست کردن. چاره ای نبود. رفتم توی آشپزخانه که یکی از اتاق های هم کف خانه بود. پریموس را روشن کردم. آب را توی دیگ ریختم و منتظر شدم تا به جوش بیاید. شعله پریموس مرتب کم و زیاد می شد و مجبور بودم تندتند تلمبه بزنم تا خاموش نشود.
عاقبت آب جوش آمد. برنج هایی که پاک کرده و شسته بودم، توی آب ریختم. از دلهره دست هایم بی حس شده بود. نمی دانستم کی باید برنج را از روی پریموس بردارم.
✫⇠قسمت :2⃣4⃣
خواهر صمد، کبری، به دادم رسید. خداخدا می کردم برنج خوب از آب دربیاید و آبرویم نرود. کمی که برنج جوشید، کبری گفت: «حالا وقتش است، بیا برنج را برداریم.»
دو نفری کمک کردیم و برنج را داخل آبکش ریختیم و صافش کردیم. برنج را که دم گذاشتیم، مشغول سرخ کردن سیب زمینی و گوشت و پیاز شدم برای لابه لای پلو.
شب شد و همه به خانه آمدند. غذا را کشیدم، اما از ترس به اتاق نرفتم. گوشه آشپزخانه نشستم و شروع کردم به دعا خواندن. کبری صدایم کرد. با ترس و لرز به اتاق رفتم.
مادر صمد بالای سفره نشسته بود. دیس های خالی پلو وسط سفره بود. همه مشغول غذا خوردن بودند، می خوردند و می گفتند: «به به چقدر خوشمزه است.»
فردا صبح یکی از همسایه ها به سراغ مادرشوهرم آمد. داشتم حیاط را جارو می کردم. می شنیدم که مادرشوهرم از دست پختم تعریف می کرد. می گفت: «نمی دانید قدم دیشب چه غذایی برایمان پخت. دست پختش حرف ندارد. هر چه باشد دختر شیرین جان است دیگر.»
اولین باری بود در آن خانه احساس آرامش می کردم.
دو ماه از ازدواج ما گذشته بود. مادر صمد پا به ماه شده بود و هر لحظه منتظر بودیم درد زایمان سراغش بیاید.
عصر بود. تازه از کارهای خانه راحت شده بودم. می خواستم کمی استراحت کنم. کبری سراسیمه در اتاقم را باز کرد و گفت: «قدم! بدو... بدو... حال مامان بد است.»
✫⇠قسمت :3⃣4⃣
به هول از جا بلند شدم و دویدم به طرف اتاقی که مادرشوهرم آنجا بود. داشت از درد به خود می پیچید. دست و پایم را گم کردم. نمی دانستم چه کار کنم. گفتم: «یک نفر را بفرستید پی قابله.»
یادم آمد، سر زایمان های خواهر و زن برادرهایم شیرین جان چه کارهایی می کرد. با خواهرشوهرهایم سماور بزرگی آوردیم و گوشه اتاق گذاشتیم و روشنش کردیم. مادرشوهرم هر وقت دردش کمتر می شد، سفارش هایی می کرد؛ مثلاً لباس های نوزاد را توی کمد گذاشته بود یا کلی پارچه بی کاره برای این روز کنار گذاشته بود. چند تا لگن بزرگ و دستمال تمیز هم زیر پله های حیاط بود. من و خواهرشوهرهایم مثل فرفره می دویدیم و چیزهایی را که لازم بود، می آوردیم.
بالاخره قابله آمد. دلم نمی آمد مادرشوهرم را در آن حال ببینم، پشتم را کردم و خودم را با سماور مشغول کردم که یعنی دارم فتیله اش را کم و زیاد می کنم یا نگاه می کنم ببینم آب جوش آمده یا نه، با صدای فریاد و ناله های مادرشوهرم به گریه افتادم. برایش دعا می خواندم. کمی بعد، صدای فریادهای مادرشوهرم بالاتر رفت و بعد هم صدای نازک و قشنگ گریه نوزادی توی اتاق پیچید.
همه زن هایی که دور و بر مادرشوهرم نشسته بودند، از خوشحالی بلند شدند.
✫⇠قسمت :4⃣4⃣
#فصل_هفتم
قابله بچه را توی پارچه سفید پیچید و به زن ها داد. همه خوشحال بودند و نفس هایی را که چند لحظه پیش توی سینه ها حبس شده بود با شادی بیرون می دادند، اما من همچنان گوشه اتاق نشسته بودم. خواهرشوهرم گفت: «قدم! آب جوش، این لگن را پر کن.»
خواهرشوهر کوچک ترم به کمکم آمد و....
و همانطور که لگن را زیر شیر سماور گذاشته بودیم و منتظر بودیم تا پر شود، گفت: «قدم! بیا برادرشوهرت را ببین. خیلی ناز است.»
لگن که تا نیمه پر شد، آن را برداشتیم و بردیم جلوی دست قابله گذاشتیم. مادرشوهرم هنوز از درد به خود می پیچید. زن ها بلندبلند حرف می زدند. قابله یک دفعه با تشر گفت: «چه خبره؟! ساکت. بالای سر زائو که این قدر حرف نمی زنند، بگذارید به کارم برسم. یکی از بچه ها به دنیا نمی آید. دوقلو هستند.»
دوباره نفس ها حبس شد و اتاق را سکوت برداشت. قابله کمی تلاش کرد و به من که کنارش ایستاده بودم گفت: «بدو... بدو... ماشین خبر کن باید ببریمش شهر.
هدایت شده از مسیر مؤمنانه
AUD-20210210-WA0031.mp3
9.26M
#دعای_فرج_صوتی 💚✨
🦋اِلهى عَظُمَ الْبَلاءُ، وَ بَرِحَ الْخَفآءُ...
#شبتون_مهدوی
╔═.🍃.════╗
@mobarz2
╚════.🍃.═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
﷽❣ #سلام_امام_زمانم ❣﷽
سلامتۍآقاامـامزمـ💛ـانصلوات
#السلام علیک یا صاحب الزمان عج💚
#السلام علیک یا ابا صالح المهدی عج 💚
ای یوسف زهرا به گدایت نظری کن
دارد طمع از چشمه ایثار تو چشمم
تا کی به تمنای تو ای مهدی موعود
گریان شود از طعنه اغیار تو چشمم
#اللﮩـم_عجـل_لولیـڪ_الفـرجــــ
✨صبحت بخیرارباب من مهدی جان عج✨
💚یامهدی(عج)💚
╭┅═ঊঈ🌿🦋🌿ঊঈ═┅╮
🆔 @mobarz2
╰┅═ঊঈ✨🕊✨ঊঈ═┅╯
❇️ امروز ⬇️
⚜ پنجشنبه ⚜
☀️ ۱۲ فروردین ۱۴۰۰ خورشيدی
🌙 ۱۸ شعبان ۱۴۴۲ قمری
🎄 ۱ آوریل ۲۰۲۱ میلادی
📿 #ذکر_روز :
💯 لااله الاالله الملک الحق المبین 💯
زیارت روز پنجشنبه
#رویدادروز 🔰
روز جمهوری اسلامی ایران❤️🇮🇷
#حدیث_روز 🦋
🌱امام سجاد علیهالسلام فرمود:
✨《ثَلاَثٌ مُنْجِيَاتٌ لِلْمُؤْمِنِ كَفُّ لِسَانِهِ عَنِ اَلنَّاسِ وَ اِغْتِيَابِهِمْ وَ إِشْغَالُهُ نَفْسَهُ بِمَا يَنْفَعُهُ لِآخِرَتِهِ وَ دُنْيَاهُ وَ طُولُ اَلْبُكَاءِ عَلَى خَطِيئَتِهِ》✨
🌸سه چیز مایه نجات مؤمن است:
◽️نگه داشتن زبان خود از مردم
و از غیبت کردن آنها
◽️مشغول ساختن خود به اموری که
برای آخرت و دنیایش سودآور است
◽️ گریه طولانی بر گناهان خویش
📗تحف العقول، صفحه۲۸۲
🦋 اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وعَجِّل فَرَجَه 🦋
╭┅═ঊঈ🌿🦋🌿ঊঈ═┅╮
🆔 @mobarz2
╰┅═ঊঈ✨🕊✨ঊঈ═┅╯
4_5987588579931463002.mp3
1.23M
#پرسمان_مهدوی
⁉️ #آیا_313_یار حضرت از قرار گرفتن درزمره فرماندهان و سپاهیان ویژه حضرت اطلاع قبلی دارند ؟وبعداز آگاهی ازاین موضوع متعجب میشوند؟
#ابراهیم_افشاری
╭┅═ঊঈ🌿🦋🌿ঊঈ═┅╮
🆔 @mobarz2
╰┅═ঊঈ✨🕊✨ঊঈ═┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌿🌺﷽🌿🌺
🦋فدای سرت اگه گاهی اونی که میخواستی نمیشه!
اگه چرخ دنیا با چرخ تو نمیچرخه، تو بسپار به خدا ...
خوب میشه، اگه به زمین و زمان گیر ندیم و سخت نگیریم.
خوب میشه، اگه زندگی کنیم نه فقط نفس بکشیم!
چرخ دنیا به ظاهر به دلمون نیست
اما،
بسپاریم خدا همه چی رو ...
درست میشه جان دلم
یه کم صبر داشته باش و توکل کن به خودش...
که خدا متوکلین رو خییییلی دوست داره ❤️
و اینو یادت باشه هیـــچ شبی همیشگی نیست.
خـورشــید طلوع میکنه و نور همه جا رو فرا میگیره...
اما شرطش این هست که به خدا ایمان داشته باشیم و امید مهمون همیشگی قلبمون باشه. ❤️🌿
🦋وَتَوَكَّلْ عَلَى الْعَزِيزِ الرَّحِيمِ
🌿🌺ﻭ ﺑﺮ ﺗﻮﺍﻧﺎﻱ ﺷﻜﺴﺖ ﻧﺎﭘﺬﻳﺮ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﺗﻮﻛﻞ ﻛﻦ ،(٢١٧)
سوره الشعراء🌿
#هر_روز_یک_آیه_قرآن
╭┅═ঊঈ🌿🦋🌿ঊঈ═┅╮
🆔 @mobarz2
╰┅═ঊঈ✨🕊✨ঊঈ═┅╯
1_11200788.mp3
8.02M
🔉 #تنها_مسیر (۸)
#استاد_پناهیان
اگر به دنبال تغییرات شگفت انگیز و کاربردی در زندگی خودتون و اطرافیانتون هستید حتما این صوت رو گوش بدید 👌
و ادامه ش رو در این کانال دنبال کنید 👇
╭┅═ঊঈ🌿🦋🌿ঊঈ═┅╮
🆔 @mobarz2
╰┅═ঊঈ✨🕊✨ঊঈ═┅╯
فهرست اصوات استاد پناهیان
#تلنگرانه🌱
.
شیطاناندازهیڪحبهقنداسـت
گاهۍمیافتدتوۍفنجاندلِمـا
حلمیشودآرامآرام...
بۍآنڪهاصلامابفهمیـم
وروحمانسرمۍڪشدآنرا...!
#بهخودمونبیاییم...
╭┅═ঊঈ🌿🦋🌿ঊঈ═┅╮
🆔 @mobarz2
╰┅═ঊঈ✨🕊✨ঊঈ═┅╯
✨﷽✨
🔴 از خدا خواهیم توفیق ادب
✍حاج اسماعیل دولابی: ادب و حیا درهای بسته را باز میکند و بی ادبی درهای باز را میبندد. با ادب بروی راه هست، بی ادب بروی راه بسته است باید آنقدر ادب ورزید تا محبت طلوع کند. وقتی محبت طلوع کرد ادب کنار می رود “تَسْقُطُ الْآدَابُ ُ بَیْنَ الْأَحْبَابِ” یعنی با هم یگانه میشوند. اینجاست که عبد کار خدا میکند و خدا کار عبد را. ادب و حیا درهای بسته را باز می کند و بی ادبی درهای باز را می بندد، بی حیایی بود که سبب شد . در آن کوچه باریک جلوی دختر پیامبر (ص) را بگیرند، به نحوی که حضرت نه راه پیش رفتن داشتند و نه راه بازگشت، و آن جسارت را مرتکب شدند .
شخص با ادب به زمین ها و آسمان ها و به خوبان خدا راه پیدا می کند. ائمه (علیهم السلام) آرزو دارند ما با ادب باشیم و آزار نرسانیم تا پهلوی ما بنشینند. اگر ما یک خورده باحیا باشیم، ائمه خدا را در ما می بینند. می بینی وقتی بچه ات نماز می خواند چقدر کیف می کنی؟ ائمه که پدر حقیقی ما هستند چطور؟ آداب شرع، همه ادب است.
از خدا خواهیم توفیق ادب
بی ادب محروم ماند از لطف رب
📚 مصباح الهدی، تالیف مهدی طیب
╭┅═ঊঈ🌿🦋🌿ঊঈ═┅╮
🆔 @mobarz2
╰┅═ঊঈ✨🕊✨ঊঈ═┅╯
هدایت شده از مسیر مؤمنانه
AUD-20210210-WA0031.mp3
9.26M
#دعای_فرج_صوتی 💚✨
🦋اِلهى عَظُمَ الْبَلاءُ، وَ بَرِحَ الْخَفآءُ...
#شبتون_مهدوی
╔═.🍃.════╗
@mobarz2
╚════.🍃.═╝