4_5787553463122537927.mp3
1.08M
⁉ چرا اکثر سختی ها ومشکلات در آخرالزمان برای شیعیان میباشد ؟
#ابراهیم_افشاری
╭┅═ঊঈ🌿🦋🌿ঊঈ═┅╮
🆔 @mobarz2
╰┅═ঊঈ✨🕊✨ঊঈ═┅╯
✍وقتی خدا خواست یوسف را از زندان
نجــات دهــد صاعـقهای نــفرستـاد
تـا درِ زنـــدان را از جـای بــکند
بلکه در آرامش شـب درحالیکه
پـادشــاه خـواب بــود رؤیایی
بسوے او روانه کرد
پس بـه خدایت اطمینان
داشـــته باش
🌺🍃فَسَتَذْكُرُونَ مَا أَقُولُ لَكُمْ وَأُفَوِّضُ أَمْرِي إِلَى اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ بَصِيرٌ بِالْعِبَادِ
ﭘﺲ ﺑﻪ ﺯﻭﺩﻱ ﺁﻧﭽﻪ ﺭﺍ ﻣﻰ ﮔﻮﻳﻢ ﻣﺘﻮﺟّﻪ ﺧﻮﺍﻫﻴﺪ ﺷﺪ ، ﻭ ﻣﻦ ﻛﺎﺭم ﺭﺍ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﻭﺍﻣﻰ ﮔﺬﺍﺭم ; ﺯﻳﺮﺍ ﺧﺪﺍ ﺑﻪ ﺑﻨﺪﮔﺎﻥ ﺑﻴﻨﺎﺳﺖ .
سوره غافر آیه 44🍃
#آرامش_با_قرآن
╭┅═ঊঈ🌿🦋🌿ঊঈ═┅╮
🆔 @mobarz2
╰┅═ঊঈ✨🕊✨ঊঈ═┅╯
4_5877540879173946047.mp3
3.51M
#صوتی_انسان_متصل_به_بینهایت
#عبورازمرزهای_آسمان
با سرعت✨نور✨هم که بیایم...
دو میلیون و پانصد هزار سال را از کجا بیاورم تا به نزدیکترین کهکشان برسم؟!
اما تو فرمودی می توانم بر تمــــام آسمانها مسلط شوم و از آنها نیز بگذرم!!!!😲
چگــــونه خـــــــدا؟!👇
╭┅═ঊঈ🌿🦋🌿ঊঈ═┅╮
🆔 @mobarz2
╰┅═ঊঈ✨🕊✨ঊঈ═┅╯
پرواز تا خدا
#خاطره_شهید 🦋💙
____
داشتیم میرفتیم ماموریت
هواپیما🛩 تاخیر داشت هرکدوم یه گوشه ای روی صندلیای فرودگاه ولو شدیم😣
بعد از مدتی که بلندگو اعلام کرد🔊
و شماره پرواز رو گفت.
یه دفعه دیدم حاج مهدی نیست😳
همه جا رو گشتم آخر سر ، یه سری به نمازخونه فرودگاه زدم دیدم تمام اون مدتی که ما ولو بودیم اون عاشقانه مشغول رازو نیاز با پروردگارش بوده و داره نماز میخونه…😍🤗
《بهروایتهمرزمشهید》
#شهید_مهدی_لطفینیاسرシ︎
╭┅═ঊঈ🌿🦋🌿ঊঈ═┅╮
🆔 @mobarz2
╰┅═ঊঈ✨🕊✨ঊঈ═┅╯
4_5929539223592896261.mp3
5.21M
🎧 #مداحی_تایم
🎼 یه نفس راحت کشیدم اون ساعت
╭┅═ঊঈ🌿🦋🌿ঊঈ═┅╮
🆔 @mobarz2
╰┅═ঊঈ✨🕊✨ঊঈ═┅╯
#سـلاممـولاجـانم ❤️
✨ مهدی صاحب زمان ای حجت پروردگار
✨ یادگار حیدر و حامی دین کردگار
💛 قائم آل محمد، جانشین عسکری
💛 ای دو نور چشم نرگس مصطفی را یادگار
✨ حجت یزدان بیا عالم نما پر عدل و داد
✨ منجی عالم به عالم عدل را کن بر قرار
💚الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج💚
#صبحتون_مهدوی 🌤
#التماس_دعای_فرج 🤲
╭┅═ঊঈ🌿🦋🌿ঊঈ═┅╮
🆔 @mobarz2
╰┅═ঊঈ✨🕊✨ঊঈ═┅╯
❇️ امروز ⬇️
⚜ جمعه ⚜
🌞 ۱۴ خرداد۱۴۰۰ خورشيدی
🌙 ۲۳ شوال ۱۴۴۲ قمری
🎄 ۴ ژوئن ۲۰۲۱ میلادی
💯 #ذکر_روز :
📿 اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وعَجِّل فَرَجَه 📿
#حدیث_روز 🍃
❤️امام صادق(علیهالسلام):
🔰 اولین کسی که با قائم ما بیعت میکند،
جبرئیل(علیهالسلام)است،
که به صورت پرندهی سفیدی از آسمان به زیر میآید
و با امام زمان(عجل الله تعالی فرجه الشریف) بیعت میکند.
📚کمالالدین ج2 ص387
🦋 اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وعَجِّل فَرَجَه 🦋
╭┅═ঊঈ🌿🦋🌿ঊঈ═┅╮
🆔 @mobarz2
╰┅═ঊঈ✨🕊✨ঊঈ═┅╯
4_5787442803290152517.mp3
1.18M
⁉باتوجه به نامه حضرت به شیخ مفید"که فرمودند توبه ای بعد ازظهور پذیرفته نمیشود...
توبه چه افرادی پذیرفته نیست؟
#ابراهیم_افشاری
╭┅═ঊঈ🌿🦋🌿ঊঈ═┅╮
🆔 @mobarz2
╰┅═ঊঈ✨🕊✨ঊঈ═┅╯
🌺🌿دوستان خدا نشانه دارند
نشانه انها هم ظاهر مذهبی نیست
انها به خاطر ایمان و تقوایی که در رفتار و گفتار و ظاهرشان هست،
به آرامش و شادی رسیده اند.
🌺🌿یعنی در هر شرایطی ارامند و غیر از خدا از هیچ قدرتی، ترسی ندارند.
🦋درست مانند حضرت زینب
در روز عاشورا که با وجود شهادت چهار پسر و برادر عزیزتر از جانش و تحمل سختی ها و تازیانه ها مقابل دشمنش محکم و مقتدر ایستاد و گفت
جز زیبایی ندیدم. ❤️🌿
گفتن این جمله فقط از وجودی آرام با ایمانی استوار به مهربانی و حکمت خداوند بر میآید
🌺🌿و دقیقا یکی از حکمت ِسختی های زندگی، دادن شناخت به ما انسانهاست که چقدر ایمانمان حقیقی و اصیل است و میتوانیم در هر شرایطی به خداوند اعتماد کنیم .
زندگیتان سرشار از آرامش و نگاه پرمهر خداوند ❤️🌿
🦋أَلَا إِنَّ أَوْلِيَاءَ اللَّهِ لَا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلَا هُمْ يَحْزَنُونَ
🌺🌿ﺁﮔﺎﻩ ﺑﺎﺷﻴﺪ ! ﻳﻘﻴﻨﺎً ﺩﻭﺳﺘﺎﻥ ﺧﺪﺍ ﻧﻪ ﺑﻴﻤﻰ ﺑﺮ ﺁﻧﺎﻥ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻧﻪ ﺍﻧﺪﻭﻫﮕﻴﻦ ﻣﻰ ﺷﻮﻧﺪ .(٦٢)
سوره یونس🌿
#آرامش_با_قرآن
╭┅═ঊঈ🌿🦋🌿ঊঈ═┅╮
🆔 @mobarz2
╰┅═ঊঈ✨🕊✨ঊঈ═┅╯
شناخت امام زمان - قسمت نوزدهم و پایانی.mp3
4.18M
🎙 #صوت_مهدوی ؛ #پادکست
📝 موضوع: #شناخت_امام_زمان
📌 قسمت نوزدهم و پایانی
👤 استاد #محمودی
🔺 چگونه باید ایمانمان را کامل کنیم؟
#سلسله_مباحث_مهدویت
╭┅═ঊঈ🌿🦋🌿ঊঈ═┅╮
🆔 @mobarz2
╰┅═ঊঈ✨🕊✨ঊঈ═┅╯
فهرست اصوات مهدویت
✍ علامه طباطبایی رضوان اللّه علیه:
گردش زبان ، دل را به گردش آورد؛ اگر زبان به ذکر خدا مترنم گردد. دل نیز در حرم خدا حرکت می کند، و اگر زبان به گناه حرکت کند، دل نیز در این مرتع شیطان جولان می کند. یک علت مهم آشوب دلها همانا تکثیر در کلام ها است؛ به روایت عامه حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: " اگر نبود تشویش و اضطراب در قلوب و زیاده سخن گفتن شما، قطعاً می دیدید آنچه را من می بینم و می شنیدید آنچه را من می شنوم.
📚المیزان، ج۵، ص۲۷۰
╭┅═ঊঈ🌿🦋🌿ঊঈ═┅╮
🆔 @mobarz2
╰┅═ঊঈ✨🕊✨ঊঈ═┅╯
مسیر مؤمنانه
دلتنگم....💔 دلگیرم........❗️ هر چه میرم به گرد پایتان هم نمیرسم! مسئله یک سربند یا لباس خاکی نیست
❤
چه کسی میداند
که تو در پیلهی تنهایی خود تنهایی
چه کسی میداند
که تو در حسرت یک روزنه در فردایی
پیلهات را بگشا
تو به اندازهی پروانه شدن زیبایی
🥀
[میگفت:
وقتیاونیکهدوستشداری،
بهحرفتگوشندهخیلیناراحتمیشی!
••💔••
+راستیخداماروخیلیدوستدارهها:)]
مسیر مؤمنانه
[میگفت: وقتیاونیکهدوستشداری، بهحرفتگوشندهخیلیناراحتمیشی! ••💔•• +راستیخداماروخیلیدوستد
اینو 👇 شنیدی
« وَاْصطَنَعْتُكُلِنَفسی »
وتورابرایخودمساختم♥️⛓
#عاشقانهترینآیه (:
مسیر مؤمنانه
دلتنگم....💔 دلگیرم........❗️ هر چه میرم به گرد پایتان هم نمیرسم! مسئله یک سربند یا لباس خاکی نیست
#آیه_گرافی
"وَاعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ"
و بدانيد كه خدا ميان آدمى و قلبش حايل است
خدایا !
تو نزدیکی
هر چه از قلبم بگذرد
اول از نزد تو عبور کرده
این منم که با گناه
خود را به مستی دوریت کشانده ام❤
سوره انفال|۲۴
مسیر مؤمنانه
أَنَّ اللَّهَ يَحُولُ بَيْنَ الْمَرْءِ وَقَلْبِهِ" ❤️ #عاشقتم #نزدیکتر_از_رگم
رد تو را دنبال می کند سایه ام
قدم به قدم که می روی
قدم به قدم که بازمی آیی
چون گناهی در تو آویخته ام
بی آرزوی رستگاری.....!
#نزدیکتر_از_رگم
مسیر مؤمنانه
رد تو را دنبال می کند سایه ام قدم به قدم که می روی قدم به قدم که بازمی آیی چون گناهی در تو آویخته ام
ساده است!
تو نمیآیی
نفس کم میآید
دل میایستد
ساده است مرگ...
#العجل ساده است
یعنی بیا
تحملم کمه
#نزدیکتر_از_رگم
مسیر مؤمنانه
ساده است! تو نمیآیی نفس کم میآید دل میایستد ساده است مرگ... #العجل ساده است یعنی بیا تحملم
اندوهها در من شعلهور است و
ابرها در من در حال بارش
نیمی آتشم
نیمی باران
اما بارانم آتشم را خاموش نمیکند...
چجوری بهت بگم
تحملم کمه
#بارانم آتشم را خاموش نمی کند 💔
مسیر مؤمنانه
و . . . #غروب و چه میدانی از غروب #جمعه 💔
بین من و تو ، به غیر ازخودم، هیچکی دیوار نیست
جهان مثل آینه است که خوب و بدش
فقط انعکاس وجود منه
ما از نور و بارون و آینه ایم نباید به
تاریکی عادت کنیم
و #تو تجلیگاه نوری
دنیا بدون تو ،تاریک است
نباید به تاریکی عادت کنیم ...
بگذارید و بگذرید
ببینید و دل نبندید
چشم بیاندازید و دل نبازید
که دیر یا زود
باید گذاشت و گذشت.
حضرت علی (ع)
❤️ ...بگذارید و بگذرید ....❤️
مسیر مؤمنانه
ک لیوان هم دستش بود. آن ها را گذاشت وسط اتاق و گفت: «می روم دنبال شام. زود برمی گردم.» روزهای اول صم
بپوش. چادرت را هم درآور. اگر دشمن ببیند یک زن توی منطقه است، اینجا را به آتش می بندد.»
بچه ها مرا که با آن شکل و شمایل دیدند، زدند زیر خنده و گفتند: «مامان بابا شده!»
صمد بچه ها را کف ماشین خواباند. پتویی رویشان کشید و گفت: «بچه ها ساکت باشید. اگر شلوغ کنید و شما را ببینند، نمی گذارند جلو برویم.»
همان طور که جلو می رفتیم، تانک ها بیشتر می شد. ماشین های نظامی و سنگرهای کنار هم برایمان جالب بود.
✫⇠قسمت : 0⃣9⃣1⃣
صمد پیاده می شد. می رفت توی سنگرها با رزمنده ها حرف می زد و برمی گشت. صدای انفجار از دور و نزدیک به گوش می رسید. یک بار ایستادیم. صمد ما را پشت دوربینی برد و تپه ها و خاکریزهایی را نشانمان داد و گفت: «آنجا خط دشمن است. آن تانک ها را می بینید، تانک ها و سنگرهای عراقی هاست.»
نزدیک ظهر بود که به جاده فرعی دیگری پیچیدیم و صمد پشت خاکریزی ماشین را پارک کرد و همه پیاده شدیم. خودش اجاقی درست کرد. کتری را از توی ماشین آورد. از دبه کوچکی که پشت ماشین بود، آب توی کتری ریخت. اجاق را روشن کرد و چند تا قوطی کنسرو ماهی انداخت توی کتری. من و بچه ها هم دور اجاق نشستیم. صمد مهدی را برداشت و با هم رفتند توی سنگرهایی که آن اطراف بود. رزمنده های کم سن و سال تر با دیدن من و بچه ها انگار که به یاد خانواده و مادر و خواهر و برادرشان افتاده باشند، با صمیمیت و مهربانی بیشتری با ما حرف می زدند و سمیه را بغل می گرفتند و مهدی را می بوسیدند. از اوضاع و احوال پشت جبهه می پرسیدند. موقع ناهار پتویی انداختیم و سفره کوچکمان را باز کردیم و دور هم نشستیم. صمد کنسروها را باز کرد و توی بشقاب ها ریخت و سهم هر کس را جلویش گذاشت. بچه ها که گرسنه بودند ، با ولع نان و تن ماهی می خوردند.
بعد از ناهار صمد ما را برد سنگرهای عراقی را که به دست ایرانی ها افتاده بود، نشانمان بدهد.
✫⇠قسمت : 1⃣9⃣1⃣
طوری مواضع و خطوط و سنگرها را به بچه ها معرفی می کرد و درباره عملیات ها حرف می زد که انگار آن ها آدم بزرگ اند یا مسئولی، چیزی هستند که برای بازدید به جبهه آمده اند.
موقع غروب، که منطقه در تاریکی مطلقی فرو می رفت، حس بدی داشتم. گفتم: «صمد! بیا برگردیم.»
گفت: «می ترسی؟!»
گفتم: «نه. اما خیلی ناراحتم. یک دفعه دلم برای حاج آقایم تنگ شد.»
پسربچه ای چهارده پانزده ساله توی تاریکی ایستاده بود و به من نگاه می کرد. دلم برایش سوخت. گفتم: «مادر بیچاره اش حتماً الان ناراحت و نگرانش است. این طفلی ها توی این تاریکی چه کار می کنند؟!»
محکم جوابم را داد: «می جنگند.»
بعد دوربینش را از توی ماشین آورد و گفت: «بگذار یک عکس در این حالت از تو بگیرم.»
حوصله نداشتم. گفتم: «ول کن حالا.»
توجهی نکرد و چند تا عکس از من و بچه ها گرفت و گفت: «چرا این قدر ناراحتی؟!»
گفتم: «دلم برای این بچه ها، این جوان ها، این رزمنده ها می سوزد.
✫⇠قسمت :2⃣9⃣1⃣
گفت: «جنگ سخت است دیگر. ما وظیفه مان این است، دفاع. شما زن ها هم وظیفه دیگری دارید. تربیت درست و حسابی این جوان ها. اگر شما زن های خوب نبودید که این بچه های شجاع به این خوبی تربیت نمی شدند.»
گفتم: «از جنگ بدم می آید. دلم می خواهد همه در صلح و صفا زندگی کنند.»
گفت: «خدا کند امام زمان(عج) زودتر ظهور کند تا همه به این آرزو برسیم.»
با تاریک شدن هوا، صدای انفجار خمپاره ها و توپ ها بیشتر شد. سوار شدیم تا حرکت کنیم. صمد برگشت و به سنگرها نگاه کرد و گفت: «این ها بچه های من هستند. همه فکرم پیش این هاست. غصه من این هاست. دلم می خواهد هر کاری از دستم برمی آید، برایشان انجام بدهم.»
تمام طول راه که در تاریکی محض و با چراغ خاموش حرکت می کردیم، به فکر آن رزمنده بودم و با خودم می گفتم: «حالا آن طفلی توی این تاریکی و سرما چطور نگهبانی می دهد و چطور شب را به صبح می رساند.»
فردای آن روز همین که صمد برای نماز بیدار شد، من هم بیدار شدم. همیشه عادت داشتم کمی توی رختخواب غلت بزنم تا خواب کاملاً از سرم بپرد. بیشتر اوقات آن قدر توی رختخواب می ماندم تا صمد نمازش را می خواند و می رفت؛ اما آن روز زود بلند شدم،
✫⇠قسمت :3⃣9⃣1⃣
وضو گرفتم و نمازم را با صمد خواندم. بعد از نماز، صمد مثل همیشه یونیفرم پوشید تا برود. گفتم: «کاش می شد مثل روزهای اول برای ناهار می آمدی.»
خندید و طوری نگاهم کرد که من هم خنده ام گرفت. گفت: «نکند دلت برای حاج آقایت تنگ شده...»
گفتم: «دلم برای حاج آقایم که تنگ شده؛ اما اگر ظهرها بیایی، کمتر دلتنگ می شوم.»
در را باز کرد که برود، چشمکی زد و گفت: «قدم خانم! باز داری لوس می شوی ها.»
چادر را از سرم درآوردم و توی سجاد
هدایت شده از مسیر مؤمنانه
AUD-20210210-WA0031.mp3
9.26M
برایِخواسٺنظھورتۆ
بہدرگاهخدامےآیم
باهمۀداشتہهایم
بادلےپراُمید
باچشمانےپراشك
وَبازبانےدُعاخوانِفرج^_^🦋
🦋اِلهى عَظُمَ الْبَلاءُ، وَ بَرِحَ الْخَفآءُ...
#شبتون_مهدوی
اَللّهُمَّعَجِّـلْلِوَلیِّکَالفـَرَج
╔═.🍃.════╗
@mobarz2
╚════.🍃.═╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#سلام_مولا_جانم ❤️
امید هست که #زودت
به بخت نیک ببینمـ😍
🌹تو #شاد گشته به..،
فرماندهی و
من به #غلامی...😍
💚الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج💚
#صبحتون_مهدوی🌤
#التماس_دعای_فرج🤲
╭┅═ঊঈ🌿🦋🌿ঊঈ═┅╮
🆔 @mobarz2
╰┅═ঊঈ✨🕊✨ঊঈ═┅╯
❇️ امروز ⬇️
⚜ شنبه ⚜
🌞 ۱۵ خرداد ۱۴۰۰ خورشيدی
🌙 ۲۴ شوال ۱۴۴۲ قمری
🎄 ۵ ژوئن ۲۰۲۱ میلادی
💯 #ذکر_روز :
🍀 یــا ربَّ الــعالمیـــن 🍀
🔖 #مناسبت_روز :
◼️ قیام خونین ۱۵ خرداد (۱۳۴۲ هـ ش)
◻️ زندانی شدن حضرت امام خمینی (رحمة الله علیه)به دست مأموران ستم شاهی پهلوی (۱۳۴۲ هـ ش)
#حدیث_روز 🏮
💟 پیامبر اکرم صلالله :
🍃 ای علی!
بدان که شگفت آورترین مردم در #ایمان و بزرگترین آنان در یقین؛مردمی باشند درآخرالزمان که پیغمبر(صلوات الله علیه)خود را ندیده اند و از امام خود محجوب اند و تنها به نوشته ای بر صفحه ی سفید؛ایمان اورده اند.
📙من لایحضره الفقیه ج ۴ ص ۳۶۶ ⚡️
🦋 اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد وعَجِّل فَرَجَه 🦋
╭┅═ঊঈ🌿🦋🌿ঊঈ═┅╮
🆔 @mobarz2
╰┅═ঊঈ✨🕊✨ঊঈ═┅╯