داستان7⃣
محبت امیرالمومنین علی علیه السلام
پویش #شبیه_پدر
🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸
🌹روزی حضـرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام نزد اصحاب خود فرمودند:
من دلم خیلی بحال ابوذر غفاری می سوزد خدا رحمتش کند.
🤔اصحاب پرسیدند: چطور ؟
🌹مولا فرمودند:
آن شبی که به دستور خلیفه ماموران جهت بیعت گرفتن از ابوذر برای خلیفه به خانه ی او رفتند چهار کیسه ی اشرفی به ابوذر دادند تا با خلیفه بیعت کند.
😡ابوذر خشمگین شد و به مامورین گفت:
شما دو توهین به من کردید:
🧐اول آنکه فکر کردید من علی فروشم و آمدید من را بخرید.
🤨دوم بی انصاف ها آیا ارزش علی چهار کیسه اشرفی است؟
شما با این چهار کیسه اشرفی میخواهید من "علی" فروش شوم؟
✨تمام ثروت های دنیا را که جمع کنی با یک تار موی "علی" عوض نمی کنم.
آنها را بیرون کرد و درب را محکم بست.
🌹مولا گریه می کردند و می فرمودند:
✨به خدایی که جان "علی" در دست اوست قسم آن شبی که ابوذر درب خانه را به روی سربازان خلیفه محکم بست، سه شبانه روز بود که او و خانواده اش هیچ نخورده بودند.
📌منبع : الکافی، ج 8
🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸🌼🌸
من هم میخواهم #شبیه_پدر در مسیر محبت اهل بیت علیهم السلام ثابت قدم باشم.
🔻🔻🔻🔻🔻
لطفا مواردی که موفق شدید گناهی را بخاطر محبت اهل بیت علیهم السلام ترک کنید و یا مجلس گناهی را ترک کنید با ما در میان بگذارید.
🖌یاعلی
@mobasheran_ir
#مبشران_غدیر
#مبشران_آسمانی
#داستان_شماره_هفت
پویش #شبیه_پدر