🔆#پندانه
✍ باطن زندگی خودت را با ظاهر زندگی دیگران مقایسه نکن
🔹مردی در حالیکه به قصرها و خانههای زیبا مینگریست به دوستش گفت: وقتی این همه اموال را تقسیم میکردند، ما کجا بودیم؟
🔸دوست او دستش را گرفت و به بیمارستان برد و گفت: وقتی این بیماریها را تقسیم میکردند، ما کجا بودیم؟
🔹خیلی از ماها با دیدن بخشی از زندگی مردم حسرت میخوریم، در حالیکه خیلی چیزها هست که باید بابتشون خدا رو شکر کنیم اما انسان زمانی که پیر میشه تازه میفهمه نعمت واقعی همون سلامتی، خانواده، عشق، شادی، با هم بودن، انرژی جوانی و ... است و همین چیزهای ساده بوده که همیشه داشته ولی هرگز بهشون اهمیت نداده و دنبال نداشتهها بوده.
🇮🇷 @MobserChannel 🇮🇷
🇮🇷 eitaa.com/Mobser 🇮🇷
🔆 #پندانه
🔻يوسف میدانست که تمام درها بستهاند
🔸اما بهخاطر خدا و تنها به اميد او
🔹به سوی درهای بسته دويد و درهای بسته 🔸برايش باز شد ...
🔸اگر تمام درهای دنيا هم به رويت بسته شدند،
🔹تو هم بهخاطر خدا و با اعتماد به او، به سوی درهای بسته بدو
🔻چون
🔸خدای تو و يوسف يکيست
🇮🇷 @MobserChannel 🇮🇷
🇮🇷 eitaa.com/Mobser 🇮🇷
🔆 #پندانه
✍ سم کشندهای به نام استرس
🔹در روزگاران قدیم دو همسایه بودند که همیشه با هم نزاع و دعوا داشتند.
🔸یک روز با هم قرار گذاشتند که هر کدام دارویی بسازد و به دیگری بدهد تا یکی بمیرد و دیگری که میماند لااقل در آسایش زندگی کند!
🔹برای همین سکهای به هوا انداختند و شیر و خط کردند که کدام یکی اول سم را بخورد. قرعه به نام همسایه دوم افتاد.
🔸پس همسایه اول به بازار رفت و از عطاری قویترین سمی که داشت را خرید و به همسایهاش داد تا بخورد.
🔹همسایه دوم سم را سرکشید و به خانهاش رفت.
🔸قبلا به خدمتکارانش گفته بود حوض را برایش از آب گرم پر کنند و یک ظرف دوغ پر نمک هم کنار حوض آماده بگذارند.
🔹همین که به خانه رسید، ظرف بزرگ دوغ را سر کشید و وارد حوض شد. کمی دست و پا زد و شنا کرد و هرچه خورده بود را برگرداند و پس از آنکه معدهاش تخلیه و تمیز شد، به اتاق رفت و تخت خوابید.
🔸صبح روز بعد سالم بیدار شد و به سراغ همسایهاش رفت و گفت:
من جان سالم به در بردم، حالا نوبت من است که سمی بسازم و طبق قرار تو آن را بخوری.
🔹او به بازار رفت و نمد بزرگی خرید و به خانه برد. خدمتکارانش را هم صدا کرد و به آنها گفت:
از حالا فقط کارتان این است که از صبح تا غروب این نمد را با چوب بکوبید!
🔸همسایه اول هر روز میشنید که مرد همسایه در تدارک تهیه سم است! از صبح تا شب مواد سم را میکوبد.
🔹با هر ضربه و هر صدا که میشنید نگرانی و ترسش بیشتر میشد و پیش خودش به سم مهلکی که داشتند برایش تهیه میکردند فکر میکرد.
🔸کم کم نگرانی و ترس همه وجودش را گرفت و آسایشی برایش نماند.
🔹شبها ترس، خواب از چشمانش ربوده بود و روزها با هر صدایی که از خانه همسایه میشنید، دلهرهاش بیشتر میشد و تشویش سراسر وجودش را میگرفت.
🔸هر چوبی که بر نمد کوبیده میشد برای او ضربهای بود که در نظرش سم را مهلکتر میکرد.
🔹روز سوم خبر رسید که مرده است. او قبل از اینکه سمی بخورد، از ترس مرده بود.
🔻این داستان حکایت این روزهای بعضی از ماست. مادامی که روحیه ما شاداب و سرزنده باشد کرونا یا هر بیماری دیگری قوی نیست. خیلیها مغلوب استرس و نگرانی میشوند تا خود بیماری.
🇮🇷 @MobserChannel 🇮🇷
🇮🇷 eitaa.com/Mobser 🇮🇷
✨﷽✨
#پندانه
✍ امنترین جای عالم
اگر به جای گفتن:
دیوار موش دارد و موش هم گوش دارد؛
بگوییم:
فرشتهها در حال نوشتن هستند؛
نسلی از ما متولد خواهد شد که به جای مراقبت مردم، "مراقبت خدا" را در نظر دارد!
قصه از جایی تلخ شد که در گوش یکدیگر با عصبانیت خواندیم:
بچه را ول کردی به امان خدا؛
ماشین را ول کردی به امان خدا؛
خانه را ول کردی به امان خدا؛
و اینطور شد که "امان خدا" شد "مظهر ناامنی".
❇️ ای کاش میدانستیم امنترین جای عالم، امان خداست.
🇮🇷 @MobserChannel 🇮🇷
🇮🇷 eitaa.com/Mobser 🇮🇷
🔆 #پندانه
✍ ز خاک آفریدت خداوند پاک
پس ای بنده افتادگی کن چو خاک
🔹وقتی میمیریم، ما را به اسم صدا نمیکنند و درباره ما میگویند:
جسد کجاست؟
🔸بعد از غسل دادن میگویند:
جنازه کجاست؟
🔹و بعد از خاکسپاری میگویند:
قبر میت کجاست؟
🔸همه لقبها و پستهایی که در دنیا داشتیم، بعد از مرگ فراموش میشه؛
مدير، مهندس، مسئول، دکتر، بازرس!
🔹پس فروتن و متواضع باشیم؛ نه مغرور و متكبر.
🇮🇷 @MobserChannel 🇮🇷
🇮🇷 eitaa.com/Mobser 🇮🇷
🔆 #پندانه
✍ به مناسبت روز زن، خانمها بخوانند
♥️من یک زنم، پس روز زن بر من مبارک.
🌸یک مادرم، پس روز مادر بر من مبارک.
♥️امور خانه را مدیریت میکنم، پس روز مدیر بر من مبارک!
🌸بر بالین عزیزان دردمند و بیدارم میمانم و دردهایشان را مرهمم، پس روز پزشک بر من مبارک.
♥️برای راحتی زندگی خانوادهام میسازم آنچه که نیست؛ و خلق میکنم آنچه که مایع آرامششان است؛ پس روز مهندس بر من مبارک.
🌸میآموزم درسهای زندگی را با تمام وجود، با مهربانی، با صبر و تحمل و امید، پس روز معلم بر من مبارک.
♥️میجنگم با هر پلیدی که خانوادهام را تهدید کند، پس روز پلیس بر من مبارک.
🌸حریم زندگیام را، حرمت خود و خانوادهام را مراقبت میکنم، پس روز مرزبانان نجیب و صبور بر من مبارک.
دسته گلی به خودم تقدیم میکنم چون یک زنم، با یک عالمه عشق، نه وظیفه.
🇮🇷 @MobserChannel 🇮🇷
🇮🇷 eitaa.com/Mobser 🇮🇷
🔆 #پندانه
چهار "نون" راهگشا
💠 گاهی آدم هنگام گرسنگی با یه "نون" مشکل رو حل میکنه؛ حالا با چهار تا "نون" میشه جلوی خیلی از مشکلات را گرفت و به آرامش رسید.
🔰 این هم "چهار نون" راهگشا:
نبین
نگو
نشنو
نپرس
1⃣ نَبین
۱- عیب مردم را نَبین.
۲- مسائل جزئی در زندگیِ خانوادگی را نَبین.
۳- کارهای خوب خودت را که برای دیگران انجام دادی، نَبین.
۴- گاهی باید وانمود کنی که ندیدی (اصل تغافل).
2⃣ نگو
1- هر چه شنیدی، نگو.
۲- به کسی که حرفت در او تأثیر ندارد، چیزی نگو.
۳- سخنی که دلی را بیازارد، نگو.
۴- هر سخن راست را هر جا، نگو.
۵- هر خیری که در حق دیگران کردی، نَگو.
۶- راز را حتی به نزدیکترین افراد نگو.
3⃣ نَشنو
۱- هر سخنی ارزش شنیدن ندارد، نَشنو.
۲- وقتی دو نفر آهسته سخن میگویند، سعی کن نَشنوی.
۳- غیبت را نَشنو.
۴- گاهی وانمود کن که نشنیدی (اصل تغافل).
(خود را به نشنیدن بزن)
4⃣ نَپرس
۱- آنچه را که به تو مربوط نیست، نپرس.
۲- آنچه که شخص از گفتنش شرم دارد، نپرس.
۳- آنچه باعث آزار شخص میشود، نپرس.
۴- آن پرسشی که در آن فایدهای نیست، نپرس.
۵- آنچه که موجب اختلاف و نزاع میشود، نپرس.
🇮🇷 @MobserChannel 🇮🇷
🇮🇷 eitaa.com/Mobser 🇮🇷
#پندانه
✍ از بزرگی پرسیدند مردم در چه حالت شناخته میشوند؟ پاسخ داد:
1⃣ اقوام در هنگامِ غربت
2⃣ مرد در بیماریِ همسرش
3⃣ دوست در هنگامِ سختی
4⃣ زن در هنگامِ فقرِ شوهرش
5⃣ مؤمن در بلا و امتحانِ الهی
6⃣ فرزندان در پیریِ پدر و مادر
7⃣ برادر و خواهر در تقسیمِ ارث
┈┄┅═✾•••
🇮🇷 @MobserChannel 🇮🇷
🇮🇷 eitaa.com/Mobser 🇮🇷
🔆 #پندانه
✍️ توکلت به خدا باشد
🔹روزی با خودرو با یکی از دوستان به اطراف شهر رفتیم. در راه برگشت دو نفر را هم که در راه مانده بودند، سوار کردیم.
🔸با دوستم درمورد توکل به خدا آرام حرف میزدیم و میگفتیم اگر به خدا توکل کنیم هیچ مشکلی در زندگی نداریم و تمام بدبیاریهای ما از گناهانمان است و...
🔹مطمئن بودم آن دو نفر هم حرفهای ما را هرچند آرام حرف میزدیم، میشنیدند و شاید به خیال خودشان که از درون ما خبر نداشتند، گمان میکردند ما انسانهای پاکی هستیم.
🔸بر خلاف انتظار دیدم در مسیر، افسر راهنمایی ایستاده است و ما را که دید کفگیرش بالا رفت.
🔹کنار زدم. به ناگاه متوجه شدم هیچیک از مدارکم همراه من نیست.
🔸بهشدت ناراحت شدم و در دلم گفتم:
خدایا! تو مرا خوب میشناسی که چه گنهکاری هستم ولی این دو نفر نمیشناسند. ما هم در راه از فضل تو گفتیم. این دو نفر ببینند من جریمه شدم، به صدق حرفهای من شک خواهند کرد و مطمئنم به کلام حق تو بدبین خواهند شد. مرا اینجا مؤاخذه نکن تا در ایمان این دو نفر شک بهخاطر ضعف من ایجاد شود.
🔹در این زمان بود که افسر گفت:
مدارک؟
🔸تا خواستم چیزی بگویم، کنارمان تصادف عجیبی شد و افسر گفت:
برو مسیر را باز کن.
🔹نفس سردی کشیدم و داستان را به مسافران گفتم تا ایمانشان به خدا قویتر شود.
🇮🇷 @MobserChannel 🇮🇷
🇮🇷 eitaa.com/Mobser 🇮🇷
🔆 #پندانه
✍ به پروردگارت اعتماد کن
🔹شیخ حسن بصری برای عبادت به صحرا رفت. برای استراحت نزد چوپانی نشست و از او قدری شیر خواست.
🔸اندکی بعد، گله چوپان خواست از کوه پایین رود که چوپان ندایی داد و بلافاصله گله به جای خود برگشت.
🔹شیخ چون این صحنه را دید، حالش دگرگون شد. رنگ رخسارش پرید، صیحهای زد و غش کرد.
🔸چون به هوش آمد، چوپان علت را پرسید.
🔹شیخ گفت:
گوسفندان تو عقل ندارند. اما میدانند که تو خیر آنها را میخواهی. با شنیدن صدای تو، سریع اطاعت کردند و از بیراهه برگشتند.
🔸من انسانم و عاقل. ولی حرف و امر خالق خود را که به نفع من فرموده است، گوش نمیدهم.
🔹کاش به اندازه این گوسفندان، من از خدای خود میترسیدم و امر و نهی او را گوش میدادم.
🇮🇷 @MobserChannel 🇮🇷
🇮🇷 eitaa.com/Mobser 🇮🇷
#پندانه
🔴هر روزت را #خوب زندگی کن
✍️شخصی از عالمی پرسید:
برای خوب بودن کدام روز بهتر است؟
عالم فرمود:
یک روز قبل از مرگ.
شخص حیران شد و گفت:
ولی مرگ را هیچکس نمیداند!
عالم فرمود:
پس هر روز زندگی را روزِ آخر فکر کن و خوب باش
شاید فردایی نباشد.
🇮🇷 @MobserChannel 🇮🇷
🇮🇷 eitaa.com/Mobser 🇮🇷
🔅#پندانه
✍ اگر همه چیز را میدانستیم شاید خیلیها را میبخشیدیم....
🔹تصور کنید که در جنگلی قدم میزنید. ناگهان سگ کوچکی را میبینید که کنار درختی نشسته است.
همچنان که به آن سگ نزدیک میشوید، ناگهان به شما حمله کرده و دندانهای تیز خود را نشان میدهد.
شما وحشتزده و خشمگین میشوید، اما ناگهان متوجه میشوید که یکی از پاهای سگ در تلهای گرفتار شده است.
بهسرعت حالت ذهنی شما از خشم بهسوی نگرانی و ترحم تغییر میکند؛ زیرا متوجه شدهاید که حالت پرخاشگری سگ از جایگاه آسیبپذیری و درد نشئت میگیرد. 😢
✅این موضوع درمورد همه ما نیز صدق میکند.
🟣#خشم ناشی از #جهل است، اگر همه چیز را میدانستیم دیگران را میبخشیدیم.
❌ما هرگز نمیدانیم آدمی که روبهروی ما قرار گرفته در حال چه مبارزه روحی است یا از چه مبارزهای آمده است.
🇮🇷 @MobserChannel 🇮🇷
🇮🇷 eitaa.com/Mobser 🇮🇷