من آن مریضِ نجف واجبم، بگو چه کنم..؟! دلم گرفته تبِ دیدنِ پدر دارم...((: #احوالات

در عمرِ خودم حسد نبردم به کسی جز آنکه نجف کنارِ تو خاک شده :)))))

ولی هرگز به دوری از نجف عادت نخواهم کرد....(((:

در دل سنگ من افتاده هوایِ نجفت مثل آن چاه که دل‌تنگ صدایِ تو شده :)

اون محرمی که یک‌سال منتظرش بودیم اربعینشم اومد و تموم شد ...(((: ببخش امام حسین اگه کم برات گریه کردیم :)💔 ما کم گذاشتیم ولی شما کم مارو بپذیر یا به قولی : خدمتگزار خوبی نبودیم یاحسین خدمتگزار خوب، نیاری به جای ما... و دوباره انتظار انتظار انتظار ... #دست‌مارا‌به‌محرم‌برسانید‌فقط

گفت: ببین اینم کربلا رفتن! میری مریض میشی، بدن‌درد می‌گیری میای! گفتم: اگر غیر از این بود که اسـمش"کربلا" نمی‌شد؛ ما اصلا میریم که مریض بشیم، میریم بـدن‌مون درد بگیره، سختـی بکشیم، اصلا میریم که این تن، یکم اذیت بشه و بفهمـه خواهرش و اهل‌بیتـش چی کشیدن..! اگر قراره سـفر کربلا رو به چشم سیاحت نگاه کرد، باختیم، بد هم باختـیم. این سفر پر از سختیِ شیرینه، سختی‌هایی که برای تسـلایِ دل عمـه‌زینب"س" پا توی راهش می‌ذاریم؛ زَرق و بَرق بلاگرهارو نبین الان. اصلِ ماجرای پیاده‌رویِ اربـعین یه چیز دیگه است..

دورِ دنیا گشتنِ ما را خلایق دیده‌اند در نجف چرخی زدیم، آخر نجف دنیایِ ماست..((:

‌ بین این ۲۱ میلیون زائر، نیومدن من اصلاََ به چشم نمیومد، ولی #بنده‌نوازیِ تو اونقدری بود که منو هم اضافه کنی. ممنون که شنیدی آخرش صدامو.

ای مهربان تر از پدر و مادرم، حسین : )

میگفت : حسین همون دور برگردونیِ که وقتی از همه عالم و آدم میبُریم، برِمون میگردونه به زندگی...((:

:)