گفت: ببین اینم کربلا رفتن! میری مریض میشی، بدن‌درد می‌گیری میای! گفتم: اگر غیر از این بود که اسـمش"کربلا" نمی‌شد؛ ما اصلا میریم که مریض بشیم، میریم بـدن‌مون درد بگیره، سختـی بکشیم، اصلا میریم که این تن، یکم اذیت بشه و بفهمـه خواهرش و اهل‌بیتـش چی کشیدن..! اگر قراره سـفر کربلا رو به چشم سیاحت نگاه کرد، باختیم، بد هم باختـیم. این سفر پر از سختیِ شیرینه، سختی‌هایی که برای تسـلایِ دل عمـه‌زینب"س" پا توی راهش می‌ذاریم؛ زَرق و بَرق بلاگرهارو نبین الان. اصلِ ماجرای پیاده‌رویِ اربـعین یه چیز دیگه است..

دورِ دنیا گشتنِ ما را خلایق دیده‌اند در نجف چرخی زدیم، آخر نجف دنیایِ ماست..((:

‌ بین این ۲۱ میلیون زائر، نیومدن من اصلاََ به چشم نمیومد، ولی #بنده‌نوازیِ تو اونقدری بود که منو هم اضافه کنی. ممنون که شنیدی آخرش صدامو.

ای مهربان تر از پدر و مادرم، حسین : )

میگفت : حسین همون دور برگردونیِ که وقتی از همه عالم و آدم میبُریم، برِمون میگردونه به زندگی...((:

:)

شده تاحالا برید مراسم چهلم یکی؛ بعد جلوی پدر مرحوم بچرخید و چالش بگیرید؟ قطعا نه! پس چرا میرید نجف جلو پدر عزادار هلهله می کنید؟ تا حرفی بهتون میزنن میگین اهل بیت ما رو دعوت کردن به کسی مربوط نیست! حرمت نگه داشتن چیز خوبیه.. #نقطه_زنی

نیازمندی ها:

فقط یه نفسِ عمیق تو حرمت، بابا رضا :))))💔

هربار که میرم کتاب‌فروشی تلاش میکنم دیدمو وسعت بدم و کتابای جدید برای خریدن انتخاب کنم... ولی آخر،آخرش باز چهارتا کتاب از مورد علاقه‌هام پیدا میکنم پشیمون میشم از نگاه متفاوت و جدید؛ و باز ترجیحم همون موضوع کتاب های مطلوبمه که هربار قلبم با دیدنشون مسرور میشه :)))))) #احوالات