فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#انتخابات / طرف تابلو گرفته دستش وسط خیابون
وایساده میگه من رأی نمیدم..
مردم هم جوابهای جالبی بهش میدن
چه مردم خوبی داریم خدایی 👌🤝👏
⚘اَݪٰلّہُـمَّ؏َجِّلݪِوَلیِّڪَالفَرَجـ⚘
..........................................
به(#کُمیته_انقلاب_شیراز)بِپِیوَندید:👇
https://eitaa.com/joinchat/1604518218C1a740ba711
#محمدصادق_صادقی ۷ اسفند ۱۴۰۲
#تولیدمحتواانتخاباتی
#هرانتخاب
#یک_کربلا
#زیارت_عاشورا
#دوگروه_سلام_ها_لعن_ها
#باخامنه_ای_کسی_نگرددگمراه
#اودرشب_فتنه_میدرخشدچون_ماه
مصداق صحیح لعن الله یزید
امروز
شعار مرگ بر آمریکاست
بیا به جمع محفل شهرستان خودت
@modafeaan_hejab_shahrood
این دوره زمینه ساز ظهور است 😇♥️
چه فکر خوبی کردن 🤓 موقع رانندگی گوش میکنن👌✨
میخوای یادبگیری؟☺️
اینجا میتونی ثبتنام کنی🤓👇
http://amrn.ir/c
@modafeaan_hejab_shahrood
کاندیدای انقلابی یعنی این.
وقتی ایت الله میرباقری ، تبلیغ رقیب خودش را در کانالش میکند.
چقدر زییاست این اخلاق.
راستی در انتخابات مجلس چند کاندیدای اینطوری دیدین؟
به کانال مثل فانوس بپیوندید👇
https://eitaa.com/mesle_fanoos
هدایت شده از کانال سیدمحمدرضا حسینی
کاندیدای انقلابی یعنی این.
وقتی ایت الله میرباقری ، تبلیغ رقیب خودش را در کانالش میکند.
چقدر زییاست این اخلاق.
راستی در انتخابات مجلس چند کاندیدای اینطوری دیدین؟
به کانال مثل فانوس بپیوندید👇
https://eitaa.com/mesle_fanoos
🍃💚¦⇠ #تلنگرانه
دنیای حقیقی و
فــــضای مجـــازی
پـــر از صـــحنه هایی اســـت
که دیــدن آن ،
قـــلب مـــولایـــمان را به درد مـــی آورد...
عــــالم #مجـــازی هم محـــضر خـــداست
در محــضر خدا، #گـناه نکنیم..!!
#ایـنْجابِیْــتُالشُّهَــداســت
محفل مردمی مدافعان حجاب شهرستان شاهرود
°•°•°•°•°• انتخاب •°•°•°•°•°
🇮🇷بی تفاوتها#علی_علیه_السلام
را خانه نشین کردند.
🇮🇷بی تفاوتها#امام_حسین علیه السلام را به کشتن دادند
🇮🇷بی تفاوتها باعث قوی شدن #زشتیها می شوند.
🇮🇷بی تفاوتی #بدترین_دردتاریخی انسانهاست که بارهاوبارها میوه تلخ آن را چشیده اندوچشیده ایم
🇮🇷و باز این بی تفاوتها هستندکه اجازه می دهند!!!
🔹حق بر باطل،🔹شر بر خیر،
🔹فاسدبرصالح،🔹ظالم برعادل،
🔹اقلیت براکثریت،🔹ضدّارزشها
بر ارزشها چیره شوند
...🙈بی تفاوت نباشیم🙈...
....◇◇ یادمان باشد◇◇.....
❌#هُشدار❌#بهُوش❌
🗳انتخاب نکنیم برای ما
🗳انتخاب می کنند!!!!
🔸آنوقت معلوم نیست که
#مملکت_وقانون_وحیثیت_ما
دست چه کسی میاُفته!!!!
@modafeaan_hejab_shahrood
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حاج مهدی رسولی برای دعوت به انتخابات پویش «حالا نوبت توئه» را راه انداخت
❗️ در سیر انتقال قدرت از غرب به شرق باید #ایران_قوی داشته باشیم
#پویش_دعوت_به_انتخابات
محفل مردمی مدافعان حجاب شهرستان شاهرود
برنامه خودش را نمی دونم ولی برنامه اطرافیانش رقص و آواز و حرکات زننده می باشد
بله کاملا مشخصه حتما خودشم موافقه که اون خانم بد حجاب که آخرشم روسریش افتاد اینطوری براش دست میزنه وشادی می کنه بیشتر شبیه عروس کشونه تا تبلیغ کاندیدا
واقعا که پدیده ست چه خوب شد کشف شد !!!
محفل مردمی مدافعان حجاب شهرستان شاهرود
وقتی از هر ۱۰ نفر ، ۷ نفر تأییدصلاحیت میشوند...❗️ 🔻اظهارت وقیحانه نامزد انتخاباتی در شهر بابل در مو
پاسخ سعیدیسم به اظهارات موهن این کاندیدای نمایندگی مجلس.
ابعاد جدید صورتیگری را ببینید و هشیار شوید.
✍ #سعیدیسم
@saeedism
@modafeaan_hejab_shahrood👇👇👇👇👇👇👇👇
782.9K
پاسخ سعیدیسم به اظهارات موهن این کاندیدای نمایندگی مجلس.
ابعاد جدید صورتیگری را ببینید و هشیار شوید.
✍ #سعیدیسم
@saeedism
@modafeaan_hejab_shahrood
18.91M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 یک دوربین مخفی خیلی جالب در مسجد جمکران
🔴 صحنه اول: لبیک! آمادهایم! حکم جهاد...
🔴 صحنه دوم: الان که نه! نمیتونم! نمیشه! اصلا!
🔴 فقط چهار نفر ...
@modafeaan_hejab_shahrood
°•○●°•🍃🌸🍃•°●○•°
#با_آمران_به_معروف_در_مترو
🚨به آقایون بگید تذکر ندن😳
بسم الله گفتم و در جایگاهم ایستادم، زیر لب برای مولایم امام زمان صلوات هدیه میکردم🎁
ناگهان از دور، دختر بی حجابی با پوشش بسیارنامناسب دیدم🥺
اولین خواهرِ آمر به معروف تذکر داد ولی او توجه نکرد🤔 خواهر دوم تذکر داد،با عصبانیت گفت: «برای تو خوشگل نکردم که حالا تو بگی بپوشون، منم بپوشونم»😱خواهر سوم به او تذکر داد که در پاسخ؛فحاشیِ بدی کرد😰
خواهر چهارم تذکر داد، او ناسزای بدتری گفت.
رسید به پنجمین آمر به معروف که یک برادر بود، ایشان با صلابت و مقتدارانه تذکر داد و خانم بی حجاب،دست و پایش را گم کرد، گویا توقع نداشت و با سرعت عجیبی شالش را سرش کرد و چند قدمی رفت تا به من رسید، دیگر به جای عصبانیت، تعجب فراوان در چهره اش بود و به من گفت: «اصلا چه معنی داره که مَرد تذکر بده؟؟»
گفتم: « خانوم محترم بفرمایید حرکت کنید»👋
نمیرفت...
دوباره گفت: « از تو پرسیدم چرا مَرد اینجا گذاشتید تذکر بده؟ کجای قرآنتون و قانونتون گفته باید مرد تذکر بده، همین که زن هاتون تذکر میدن بَسه، اصلا مجوز این آقا کجاست که ببینم؟»😳
گفتم: «اونجا رابطِ خواهر هست،برید سئوالاتتونو بپرسید. من وظیفم امر به معروفه»☺️
خواهرِ رابط هم که نزدیکم بود به او گفت: «سئوالی دارید بفرمایید درخدمتتون هستم»😊
گفت: «نه..میخوام این جوابمو بده»ه
نمیرفت تا اینکه خواهرِ رابط به من اشاره کرد که پاسخ بده👋
رو کردم به سمت خانم مکشفه وگفتم: «اولین دلیلِ حضور آقایان، همین واکنش شماست»☺️
با تعجب گفت: «کدوم واکنش؟؟؟؟»🤨
گفتم: «همینکه چهار خواهر به شما تذکر داد ولی شالتو سر نکردی، اما وقتی اون آقا تذکر داد سرت کردی، این یعنی متوجه شدی که اون قشری که براش موهاتو میریزی بیرون و خودتو به این شکل درمیاری،از این ظاهری که برای خودت ساختی بیزاره و نمیخواد این شمایل را در خیابانهای کشورش ببینه و این یَأسی که از آقایان در شما ایجاد میشه باعث میشه شالتو سر کنی»😊
اخم کرد ولی هیچ کلامی بر زبانش جاری نشد😠
گفتم: « دوم اینکه تمام آیاتِ امربه معروف، خطاب به عموم مردم است و حتی در بعضی آیات مانند آیه ۹سوره توبه دقیقا ذکر شده که مردان و زنانِ با ایمان، یاور یکدیگر در امر به معروف هستند و در عین حال هیچ آیه ای نداریم که در آن بگوید فقط زنان امر به معروف کنند، پس بر هردو واجب است»😉✌️
گفت: «من کاری به این حرفت ندارم، ولی کارِ اون آقا قانونی نیست نباید تذکر بده»😳
گفتم: «یادت نره، جامعه ی ما، یک جامعه ی اسلامیه و قوانینش بر اساس احکام اسلامی وضع شده و ما نه تنها هیچ قانونی نداریم که در آن از امر به معروفِ آقایان نهی شده باشد بلکه در ماده۴ قانون حمایت از آمران، عبارت #آحاد_مردم برای انجام امر به معروف استفاده شده، یعنی وظیفه ی تمام مردم جامعه است اعم از زن و مرد»👏👏
در واکنش به آخرین پاسخ، همانطور که نمیگذاشت شال از سرش بیفته، یک ناسزای بسیار زشت گفت و رفت....
و این خانم برای من سندِ دیگری از الزامِ حضور برادران آمر به معروف در کنار خواهران،شد✌️✌️
ت
📍برگرفته از مشاهدات آمربه معروف خانم م.ب
📍ایستگاه متروی شهدا
📍مورخ ۱۴۰۲/۹/۱۸
#حجاب
#تئاترشـــــــهر
#روشنگری
#شهیده_فائزه_رحیمی
#تذکر_لسانی
#مترو
برای حفظ کیان خانواده ها
🔻 بی تفاوت نباشیم 🔻
@modafeaan_hejab_shahrood
12.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نحوه برخورد جمیری نماینده بوشهر،گناوه و دیلم با مطالبه گران حجاب
پ.ن: اگر شما هم خون دل خوردین از انفعال بسیاری از نمایندگان در قضیه حجاب، به کسانی رای بدین که واقعا پای کار احکام الهی بودن و هستند.
✅ با #سعیدیسم :
@saeedism
@modafeaan_hejab_shahrood
🔷 راهیان نور، سفری تضمینی برای رفتن به بهشت در جهنم دنیا! اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُم مِّنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّور
♦️همین حالا وسایلتان را جمع کنید و به جنوب بروید. اولین شهیدی که به ذهنتان میآید شما را به این سفر دعوت کرده است!
🔸مسیحی بودم و اسمم «ژاکلین زکریا» بود. خیلی دوست داشتم با مریم به اردوی جنوب بروم اما مشکل پدر و مادرم بودند. به آنها نگفتم که به سفری زیارتی و فرهنگی میرویم، بلکه گفتم از طرف مدرسه به یک سفر سیاحتی میرویم اما باز مخالفت کردند.
🔸دو روز قهر کردم و لب به غذا نزدم. ضعف بدنی شدیدی پیدا کردم. ۲۸ اسفند ساعت ۳ نیمه شب بود. هیچ روشی برای راضی کردن آنها به ذهنم نرسید. با خودم گفتم خوب است دعای توسل بخوانم.
کتاب دعا را برداشتم و شروع کردم به خواندن. هرچه بیشتر در دعا غرق میشدم احساس میکردم حالم بهتر میشود.
🔸نمیدانم در کدام قسمت از دعا بود که خوابم برد. در عالم رؤیا دیدم که در بیابان برهوتی ایستادهام. دم غروب بود، مردی به طرفم آمد و به من گفت: «زهرا، بیا بیا، میخواهم چیزی نشانت بدهم». با تعجب گفتم: «آقا ببخشید من زهرا نیستم. اسمم ژاکلین است!» ولی هرچه میگفتم گوشش بدهکار نبود و مرتب مرا زهرا خطاب میکرد!
🔸با آرامش خاصی راه افتادم و دنبالش رفتم. در نقطهای از زمین چالهای بود. اشاره کرد به آنجا و گفت «داخل شو.» گفتم اما این چاله کوچک است! گفت دستت را بر زمین بگذار تا داخل شوی! به خودم جرأت دادم و این کار را کردم.
🔸آن پایین جای عجیبی بود! یک سالن خیلی بزرگ که از دیوارهای بلند و سفیدش نور آبی رنگی پخش میشد. درست می دیدم، آن نور منعکس از عکس شهدایی بود که بر دیوارها آویخته شده بودند! انتهای آن عکسها عکس رهبر معظم انقلاب آیت الله خامنه ای قرار داشت. به عکسها که نگاه می کردم با من حرف میزنند ولی من چیزی نمیفهمیدم تا اینکه رسیدم به عکس آقا!
🔸آقا شروع کرد با من حرف زدن. خوب یادم است که ایشان گفتند: «شهدا یک سوزی داشتند که همین سوزشان آنها را به مقام شهادت رساند مانند شهید جهانآرا، شهید همت، شهید باکری، شهید علمدار و…» همین که نام شهید علمدار را آورد پرسیدم ایشان کیست؟ چون اسم بقیه را شنیده بودم ولی اسم علمدار به گوشم نخورده بود.
🔸آقا نگاهی به من انداخت و گفت: «علمدار همانی است که پیش شما بود. همانی که ضمانت شما را کرد تا بتوانی به جنوب بیایی!» به یک باره از خواب پریدم. خیلی آشفته بودم. نمیدانستم چکار کنم. هنگام صبحانه به پدرم گفتم که فقط به این شرط صبحانه میخورم که بگذاری به جنوب بروم. او هم شرطی گذاشت و گفت به این شرط که بار اول و آخرت باشد.
🔸باورم نمیشد که پدرم به همین راحتی قبول کرده باشد. خیلی خوشحال شدم. به مریم زنگ زدم و این مژده را به او دادم. اینگونه بود که به خاطر شهید علمدار به سفر معنوی راهیان نور رفتم. نمی دانم برای چه، اما موقع ثبتنام وقتی اسمم را پرسیدند مکثی کردم و گفتم من زهرا علمدار هستم! بالاخره اول فروردین سال ۱۳۷۸ بعد از نماز مغرب و عشاء با بچه های مدرسه عازم جنوب شدیم. کسی نمیدانست که من و خانواده ام مسیحی هستیم به جز مریم
🔸در راه به خوابم خیلی فکر کردم.
از بچهها درباره شهید علمدار پرسیدم اما کسی چیزی نمیدانست. وقتی به حرم امام خمینی رسیدیم در نوار فروشی آنجا متوجه نوارهای مداحی شهید علمدار شدم. کم مانده بود از خوشحالی بال دربیاورم. چند نوار از مداحی هایش را خریدم. در راه هرچه بیشتر نوارهای او را گوش میدادم بیشتر متوجه میشدم که آقا چه گفته اند!
🔸درطی چند روزی که جنوب بودیم، تازه متوجه شدم که اسلام چه دین شیرینی است. وقتی بچهها نماز جماعت میخوانند من کناری مینشستم، زانوهایم را بغل میگرفتم و گریه میکردم. گریه به حال خودم که با آنها زمین تا آسمان فرق داشتم. شلمچه خیلی باصفا بود، حس غریبی داشتم.
🔸احساس میکردم که خاک آنجا با من حرف میزند. با مریم دعا میخواندیم که ناگهان در حالتی عجیب و در اوج هوشیاری احساس کردم شهدا دور ما جمع شده و زیارت عاشورا میخوانند! منقلب شدم و از هوش رفتم. در بیمارستان خرمشهر به هوش آمدم. صبح روز بعد هنگام اذان مسئول کاروان خبر عجیبی داد! تازه معنای خواب آن شبم را فهمیدم!
🔸خبر این بود که امروز دوباره به شلمچه میرویم چون قرار است امام خامنهای به شلمچه بیایند و نماز عید قربان را به امامت ایشان بخوانیم! از خوشحالی بال درآورده بودم! به همه چیز در خوابم رسیده بودم! بعد که از جنوب برگشتیم تمام شکهایم به یقین تبدیل شد. آن موقع بود که از مریم خواستم راه اسلام آوردن را به من یاد دهد. او هم خیلی خوشحال شد وقتی شهادتین را میگفتم. احساس میکردم مثل مریم و دوستانش من هم مسلمان شدهام و...
🔸منبع: «خبرگزاری دفاع مقدس به نقل از ماهنامه فکه، ۱۳۹۴/۲/۲۷ کد خبر: ۴۶۵۶۷»
@ravayatefathavini
@modafeaan_hejab_shahrood