eitaa logo
مدافعان حــرم
350 دنبال‌کننده
976 عکس
144 ویدیو
3 فایل
⭐️کانال مدافعان حریم زینب⭐️ بامطالبی جذاب تحت عنوان :👇 🌹شهدا مدافع حرم 📹نماهنگ های زیبا 📷 گالری تصاویر 📹فیلم وکلیپ 📚خاطرات شهدا 🎵پاکدست 📷پروفایل شهدایی 📲والیپرشهدایی ادمین تبادل👇 @MEYSAM9070 🌱کانال قبلی ما حذف شده🌱‌
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹عید غدیر که می شد خیلی ها عزا می گرفتند. لابد می پرسید چرا...؟ به همین سادگی که چند تا از بچه ها با هم قرار می گذاشتند، به یکی بگویند؛ سید ...البته کار که به همین جا ختم نمی شد.😐 🔹ایستاده بودیم بیرون چادر، یک دفعه دیدیدم چند نفر دارند دنبال یکی از برادرها می دوند😱. می گفتند: وایسا سید علی کاریت نداریم! و او مرتب قسم می خورد که من سید نیستم ولم کنید.😩 تا بالاخره می گرفتندش و می پریدند به سر و کله اش و به بهانه بوسیدنش آش و لاشش می کردند😂. 🔹بعد هم هر چی داشت، از انگشتر، تسبیح، پول، مهر نماز تا چفیه و گاهی هم لباس، همه را می گرفتند و از تنش به بهانه متبرک بودن در می آوردند ...🙄 🔹جالب اینجاست که به قدری جدی می گفتند؛ سید که خود طرف هم بعد که ولش می کردند، شک می کرد و می گفت: راستی راستی نکند ما هم سید هستیم🤔 و خودمان خبر نداریم، 😐گاهی اوقات کسی هم پا پیش می گذاشت و ضمانتش را می کرد: قول می دهد وقتی آمد تو چادر، عیدی بچه ها یادش نرود؛ حتی اگر سکه ٢٠ ریالی باشد و او هم سکه را می داد و غر می زد که: عجب گیری افتادیم، بابا ما به کی بگیم ما سید نیستیم ...؟😫 😂😂 🍁Eitaa.com/joinchat/187826187C2b11ee4954🍁
طلبه های جوان👳 آمده بودند برای 👀 از جبهه. 0⃣3⃣ نفری بودند. که خوابیده بودیم😴، دو سه نفر بیدارم کردند 😧و شروع کردند به پرسیدن سوال‌های مسخره و الکی!😜 مثلاً می‌گفتند: چه رنگیه برادر؟!🤔 😤 شده بودم. گفتند: بابا بی خیال!😏 تو که بیدار شدی، نخور بیا بریم یکی دیگه رو کنیم!😎 دیدم بد هم نمی‌گویند!🤔🤗😂 خلاصه همین‌طوری سی نفر را بیدار کردیم!😉 👨👨👦👦بیدار شده‌ایم و همه‌مان دنبال شلوغ کاری هستیم! قرار شد یک نفر خودش را به مردن بزند و بقیه در محوطه تشییعش کنند! فوری سفیدی🖱 انداختیم روی محمدرضا و گرفتیم که تحت ⬇️ هر شرایطی خودش را نگه دارد! گذاشتیمش روی 🚿 بچه‌ها و راه افتادیم🚶. و زاری!😭 یکی می‌گفت: ممد رضا! ! 😩 چرا تنها رفتی؟ 😱 یکی می‌گفت: تو قرار نبود شی! دیگری داد می‌زد: شهیده دیگه چی میگی؟ مگه تو جبهه نمرده؟ یکی می‌کشید! 😫 یکی می‌کرد! 😑 در مسیر، بقیه بچه‌ها هم اضافه➕ می‌شدند و چون از قضیه با خبر نبودند، واقعاً گریه 😭و راه می‌انداختند! گفتیم برویم سمت اتاق ! را بردیم داخل اتاق. این بندگان خدا📿 که فکر می‌کردند قضیه جدیه، رفتند گرفتند و نشستند به 📖خواندن بالای سر ! در همین بین من به یکی از بچه‌ها گفتم: برو خودت را روی محمدرضا بینداز و یک محکم بگیر!😜😂 رفت گریه کنان پرید 🕊 روی محمدرضا و گفت: محمدرضا! این قرارمون نبود!😭 منم می‌خوام باهات بیام!😖 بعد نیشگونی👌 گرفت که محمدرضا از جا پرید و چنان کشید 😱که هفت هشت نفر از این بچه ها از حال رفتند! ما هم قاه قاه می‌خندیدیم.😂😂😂 خلاصه آن شب 👊 سختی شدیم. 🍁Eitaa.com/joinchat/187826187C2b11ee4954🍁
🍃🎈 😍 ♻رانندگے مقام معظم رهبرے!!!! 💮صرفا جهت یه لبخند حلال ... 🎤محافظ آقا(مقام معظم رهبرے) تعریف میڪرد؛ میگفت رفته بودیم مناطق جنگے برای بازدید... توےمسیر خلوت آقا گفتن اگه امڪان داره بگذارید ڪمے هم من رانندگےڪنم😌 من هم از ماشین پیاده شدم و حضرت آقا پشت ماشین نشستند و شروع به رانندگے ڪردند.🚌 میگفت بعد چند ڪیلومتر رسیدیم به یڪ دژبانے ڪه یڪ سرباز آنجا بود و تا آقا رو دید هل شد.😃 زنگ زد مرڪزشون گفت: قربان یه شخصیت اومده اینجا... از مرڪز گفتن ڪه ڪدوم شخصیت؟ !! گفت نمیدونم ڪیه اما خیلے آدم مهمےهست خیلیییے گفتن:چه شخصیت مهمے هست ڪه نمیدونے ڪیه؟؟؟ سرباز گفت:نمیدونم؛ولےگویا ڪه آدم خیلے مهمیه ڪه حضرت آقا رانندشه!!😂😂😂 این لطیفه رو حضرت آقا توجمعے بیان ڪردند و گفتند ڪه ببینید میشه لطیفه اے رو گفت بدون اینڪه به قومے توهین شود☺️ "برگرفته از خاطرات مقام معظم رهبرےمجله لثارات الحسین علیه السلام" 👉 Eitaa.com/joinchat/187826187C2b11ee4954