#مادران_چشم_به_راه
نمیشود که
قبولش کنم
نبودنت را
برای دوری ات
آیات صبر
میخوانم.......😭💔💔
#مادر_شهید
✨ @Modafean ✨
❃↫🌷« بِسـم ِ ربـــــِّـ الشــُّـهـداءِ والصِّـدیقیــن »🌷↬❃
#خاطرات_شهید
شستن استکان های روضه
هر سال ایام فاطمیه یک ماه در مسجد ما روضه حضرت زهرا(س) برپا می شود که به خاطر دوری راه من نمی توانستم به مجلس روضه بروم
یک روز سر راه از حامد خواستم مرا به مسجد ببرد که حداقل یک روز را پای روضه بنشینم. وقتی رسیدیم روضه تمام شد و خانم ها از مسجد پراکنده شده بودند😔
به حامد گفتم اشکالی ندارد
حداقل داخل می رویم و برای جمع و جور کردن و تمیزکردن مسجد کمک می کنیم. وقتی می خواستیم داخل شویم به من گفت:
مادر جان من یک نیتی کردم شما بروید و استکان های چای روضه را بشویید.
حامد به من نگفت نیتش چیست!
اما من به همان نیت استکان ها را شستم. دو سه روز پس از آن به سوریه رفت و خبر مجروحیت و بعد خبر
شهادتش را برایمان آوردند. شک ندارم که آن روز نیتش شهادت بود
راوی: #مادر_شهید
#شهید_حامد_جوانی🌷
👉 Eitaa.com/joinchat/187826187C2b11ee4954