eitaa logo
اگر مدافعان حرم نبودن
113 دنبال‌کننده
10.5هزار عکس
4.6هزار ویدیو
16 فایل
ارتباط باما @admin_support @Myazd8
مشاهده در ایتا
دانلود
🥀کلام تکبیر شهید خیلی رساتر و فراگیر تر  از شهادتی است... که در پی تعلق ترین ثانیه های زندگی بر زبان جاری می‌شود... 🌷
زندگینامه _ شهدا 🥀کلام تکبیر شهید خیلی رساتر و فراگیر تر  از شهادتی است... که در پی تعلق ترین ثانیه های زندگی بر زبان جاری می‌شود... 🌷
زندگینامه _ شهدا 🥀کلام تکبیر شهید خیلی رساتر و فراگیر تر  از شهادتی است... که در پی تعلق ترین ثانیه های زندگی بر زبان جاری می‌شود... 🌷
زندگینامه _ شهدا 🥀کلام تکبیر شهید خیلی رساتر و فراگیر تر  از شهادتی است... که در پی تعلق ترین ثانیه های زندگی بر زبان جاری می‌شود... 🌷
☘ زندگی نامه 🌹هشتم دی ۱۳۳۱، در شهر قزوین به دنیا آمد. پدرش محمدباقر، در کارخانه کار می‌کرد و مادرش رقیه نام داشت. 💫تا پایان دوره متوسطه در رشته ریاضی درس خواند و دیپلم گرفت. سال ۱۳۶۰ ازدواج کرد. به عنوان پاسدار در جبهه حضور یافت. ✨ بیست و هفتم تیر ۱۳۶۱، با سمت فرمانده گردان از لشکر ۲۵ قدس در شلمچه بر اثر اصابت ترکش به قلب، شهید شد. 🍃مزار او در گلزار شهدای زادگاهش قرار دارد. برادرش محمدمحسن نیز به شهادت رسیده است.
🍀 وصیت نامه 🌹آرزوی زیارت امام زمان(عج) را داشتم؛ امام غایب! آقایی که دنیا به نور جمالش روشن می شود و با ظهورش کفر از روی زمین برداشته می شود. 🍃قبل از هر چیز از استاد عزیز و گرامی ام، عموی بزرگوارم، آقای محمد علی خلجْ تشکر می کنم و امیدوارم بابت زحمت هایش مرا حلال کند؛ استادی که عشق و شهادت را به من آموخت و مرگ را برایم خیلی آسان کرد. چه خوش است مرگی که در راه اسلام و در جهاد بین کفر و اسلام باشد. 💫سرگذشت و جنگ های رسول الله(ص) و علی(ع) را شنیده ام و هم چنین شبی را که سید الشهدا با ۷۲ تن از یارانش اتمام حجت می کردند، به یاد دارم؛ چنان که آرزو داشتم ای کاش چنین صحنه ای هم برای من پیش بیاید. ✨ ای کاش من هم در جمع یاران امام حسین(ع) بودم؛ اما حالا هم از این که در این نبرد شرکت دارم، خوشحالم، ولو این که یاران سید الشهدا(ع) با ما -از زمین تا آسمان- فرق دارند؛ زیرا آن ها هم جهاد اکبر و هم جهاد اصغر داشتند. مسعود پرویز؛ ۱۳۵۹/۱۰/۱۸ 🍃همسر عزیزمْ فکر می کرد آنچه از خدا درخواست کرده، من بودم؛ ولی لایق او نبودم. او خیلی با تقوا، با ایمان و معتقد به انقلاب و مبارزه در رژیم گذشته بود. 💫 امیدوارم مرا عفو کند که من آن طور که باید برای او و برای انقلابْ نبودم. از پدر و مادرم تقاضا دارم زهرا را -همانند دخترشان- پذیرا باشند. ✨ به همسرم به خاطر روحیه ی پاک و با ایمانش، تبریک می گویم که با وجود این که می دانست موقعیت پاسداری به چه صورت است، اما با جان و دل مرا پذیرا شد. از مال دنیا چیزی ندارم، آنچه هست متعلق به همسرم می باشد. مسعود پرویز ۱۳۶۱/۳/۲۷
زندگینامه _ شهدا 🥀کلام تکبیر شهید خیلی رساتر و فراگیر تر  از شهادتی است... که در پی تعلق ترین ثانیه های زندگی بر زبان جاری می‌شود... 🌷
شهید مرتضی حقی   فرزند  : درویش تاریخ شهادت  :  ۱۳۶۰/۰۶/۰۷ محل شهادت  : شوش محل خاکسپاری : الیگودرز مرتضی حقی» نهم فروردین ۱۳۴۰ همراه با رویش گل‌ها و طراوت و شادابی زمین، در زمانی که امام عاشقان سربازانش را در گهواره و قنداقه‌ها معرفی می‌کرد، در میان خانواده‌ای مسلمان و عامل به آداب اجتماعی، پا به عرصه حیات گذاشت و با شیر پاک مادر و عشق به علی و اولاد معصومش (ع) پرورش یافت. «مرتضی» هفت ساله بود که کیف و کتابش را به دست گرفت و برای کسب دانش و معرفت راهی دبستان شد. دوره راهنمایی را با موفقیت به پایان برد و در دبیرستان دوره متوسطه را آغاز کرد. وی با اخلاق نیک و رفتار پسندیده در مدرسه، زبان‌زد خاص و عام شده بود. همان سال‌ها برای کمک به خانواده و تأمین بعضی از هزینه‌های تحصیلی، تابستان‌ها در داروخانه کار می‌کرد و بخشی از درآمدش را به نیازمندان می‌بخشید. «مرتضی» در کنار تحصیل و کسب دانش، از مجالس و محافل مذهبی هم غافل نبود و با شرکت در آن‌ها، روح و جانش را با معرفت دینی می‌آراست. با آغاز نهضت اسلامی به ندای رهبر کبیر انقلاب لبیک گفته و در اکثر تظاهرات و راهپیمایی‌های مردمی حضوری سبز داشت. مرتضی چند روزی از پیروزی انقلاب اسلامی نگذشته بود که به جمع نیرو‌های انقلابی در کمیته‌های انتظامی پیوست و همراه با دیگر دوستانش، در ایجاد نظم و آرامش شروع به فعالیت کرد. وقتی جهاد سازندگی با فرمان امام امت شکل گرفت، وی از اولین کسانی بود که این نهاد مقدس را در «الیگودرز» بنیاد نهاد و با تمام توان به خدمت مردم همت گماشت. «مرتضی» سال ۱۳۵۹ با رسیدن به سن خدمت وظیفه، لباس مقدس سربازی را پوشید و به جمع دشمن‌ستیزان لشکر ۲۱ حمزه، نیروی زمینی ارتش پیوست. بعد از طی آموزش‌های مقدماتی و تکمیلی نظامی، همراه با سایر همرزمانش به جبهه «کرخه» اعزام شد و سرانجام در روز ششم شهریور‌ماه سال ۱۳۶۰ در منطقه «شوش دانیال» در حالی که مردانه در مقابل دشمن متجاوز ایستاده بود، قامت رعنایش به تیر خصم به خون نشست و لبیک گویان به سوی آستان مقدس دوست پر کشید. امروز پیکر مطهر «مرتضی» در گلزار شهدای «الیگودرز» انگشت نشانه‌ای است برای آنان که به سرفرازی و بالندگی این مرز و بوم می‌اندیشند.
وصیت‌نامه شهید «مرتضی حقی» بسم الله الرحمن الرحیم گمان نبرید آن‌هایی که در راه خدا کشته می‌شوند مرده‌اند، بلکه آن‌ها زنده‌اند و نزد پروردگارشان روزی می‌خورند. (قرآن کریم) شهادت دعوتی است به همه‌ نسل‌ها و همه عصر‌ها که اگر می‌توانی [دشمنان اسلام را] بمیران و اگر نمی‌توانی بمیر و آن‌ها که رفتند کاری حسینی کردند و آن‌ها که ماندند باید کاری زینبی کنند، وگرنه یزیدی‌اند، پس ما فرزندان اسلام از مرگ نمی‌هراسیم و هیچ هراسی به دل راه نمی‌دهیم و ما جز شهادت راه دیگری را انتخاب نکرده‌ایم و آن هم به درجه‌ای که خداوند از او یاد کرده است و من سرباز اسلام «مرتضی حقی»، تا آخرین قطره خونم برای حفظ میهن و اسلام عزیز می‌جنگم و از کشته شدن هم در راه «الله» هیچ هراسی ندارم. امیدوارم که این پیام را به خانواده عزیزم برسانید و به دوستانم بگویید که جز شهادت در راه «الله» راه دیگری را انتخاب نکنند، چه بهتر است که انسان در راه «الله» کشته شود. امیدوارم که برادر کوچکم اگر بزرگ شد نمازش را بخواند و هیچ وقت نمازش را ترک نکند، امیدوارم که پدر و مادرم برای من اصلاٌ گریه نکنند، چون مرگ حق است و شهید هم در قلب تاریخ است. پدر و مادر مهربانم! اگر پولی هم در جیبم بود آن را به فقرا بدهید. من درست به یاد نمی‌آورم، اگر کسی پولی از من طلب‌کار بود به او بدهید و امیدوارم هر کسی که جنازه مرا برداشت، جنازه را به خانواده‌ام تحویل دهد تا در شهر الیگودرز دفنم نمایند .
زندگینامه _ شهدا 🥀کلام تکبیر شهید خیلی رساتر و فراگیر تر  از شهادتی است... که در پی تعلق ترین ثانیه های زندگی بر زبان جاری می‌شود... 🌷
زندگینامه _ شهدا 🥀کلام تکبیر شهید خیلی رساتر و فراگیر تر  از شهادتی است... که در پی تعلق ترین ثانیه های زندگی بر زبان جاری می‌شود... 🌷
مشخصات شهید پهلوان شهید خداکرم کاظمی نام پدر: محمدحسین محل تولد: الیگودرز  ، تاریخ تولد: 1330/01/15 شغل: معلم تحصیلات: کارشناسی تاریخ شهادت: 1360/10/16 محل شهادت: کرخه مزار : گلزار شهدای مرکزی الیگودرز - استان لرستان
زندگینامه شهید خداکرم نیز با جمعی از دوستان که بعضی شهید شدند و تعدادی نیز در قید حیاتند در چاپ اعلامیه و تکثیر نوارهای حضرت امام خمینی ( ره ) نظام ستم شاهی پیش قدم شدند . ایشان پس از شرکت در اجتماعات فرهنگیان مدتها تحت تعقیب بود و در سال 57ذ با شروع انقلاب اسلامی خداکرم کاظمی در کنا روستان در ردیف اولین دلاورانی بود که لباس نظامی پوشید و با جمعی از دوستان به حفاظت از اماکن عمومی الیگودرز پرداخت . و با پیروزی انقلاب اسلامی نخستین کمیته ی انقلاب اسلامی را در این شهرستان تاسیس کردند . ایشان در سال 59 به عنوان ریاست دبیرستان مذکور انتخاب گردید . با وجود مشکلات زندگی و خانواده بنابر احساس نیاز جبهه های جنگ و حضوری در جبهه ها با فرمان امام خمینی ( ره ) در سال 1360 همه ی وابستگی های خود را رها کرد و به سوی جبهه های جنوب رهسپار شد خداکرم در روز 16/ 10 / 1360 در کرخه نور و پس از اقامه ی نماز صبح در حالی که به پاسداری از سنگر ها مشغول بود بر اثر اصابت مستقیم آرپی جی از ناحیه دست و کمر مجروح و در همان سنگر به شهادت رسید . مادر این شهید بزرگوار حاجیه خانم طوبی 14 سال در فراق فرزند صبر پیشه کرد تا سرانجام در سال 1374 دار فانی را وداع گفت .
وصیت‌نامه 🌸وَأَعِدّوا لَهُم مَا استَطَعتُم مِن قُوَّةٍ وَمِن رِباطِ الخَيلِ تُرهِبونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُم وَآخَرينَ مِن دونِهِم لا تَعلَمونَهُمُ اللَّهُ يَعلَمُهُم ۚ وَما تُنفِقوا مِن شَيءٍ في سَبيلِ اللَّهِ يُوَفَّ إِلَيكُم وَأَنتُم لا تُظلَمونَ🌸 🌱و شما ای مومنان در مقام مباره با آنان خود را مهیا کنید و تا آن حد که می توانید از آذوقه و آلات جنگی و اسبان سواری برای تهدید دشمنان خدا و دشمنان خودتان فراهم سازید و بر قوم دیگری که شما به دشمنی آنها آگاه نیستید و خدا به آنها آگاه است نیز مهیا باشید و آنچه در راه خدا صرف می کنید خدا تمام را بر شما عوض خواهد داد و هرگز به شما ستم نخواهد شد. (انفال آیه 60) ✨جنگ، جنگ است. عزت و شرف و دین و میهن ما در گرو همین مبارزات است. ما امانتی هستیم از جانب پروردگار متعال که هر آن خواهان این امانت شد باید با کمال مسرت و خوشحالی خود را تسلیم کرد و جان به جان آفرین بخشید. 🍃سر نه که در راه عزیزان بود بار گرانیست کشیدن به دوش 💫بله اگر چنانچه امانت را طوری تقدیم کنیم که مورد قبول الله باشد زهی سعادتی است بس بزرگ و اگر هم لیاقت شهادت را داشتم به خداوند منان افتحاری است بسیار بزرگ، که این افتخار کمتر نصیب همه کس می شودو از درجات شهادت نمی شود گفت چون نه قلم توان دارد نه کاغذ گنجایش آن را. ✨خدا یا تو می دانی که فقط به خاطر توست که به نداری امام زمان خود ابر مرد جهان به خاطر اسلام لبیک گفتم و با این کافران از خدا بی خبر به نبرد برخاسته و پوینده را حسین (ع) می باشم و به هل به ناصرش با دل و جان گوش فراداده و شجاعانه لبیک می گویم. 🍃ضمناً خدایا تو شاهد باش که زندگی من چیست و چگونه بوده و چگونه زیستم و از مال دنیا چیزی ندارم که در راه خدا انفاق کنم فقط یک ساختمانی دارم که با قرض زیاد ساخته ام که قبلا نوشته ام و همسرم اطلاع دارد که آن هم متعلق به همسر و بچه هایم می باشد و از همسرم می خواهم که تمامی بدهکاری‌ام را بدهد، اگر ساختمان را فروخته، خدا نکند مدیون کسی باشم. تمام سفارشم این است که دو تا فرزندانم را طوری تربیت کند که متکی به الله باشند و در ضمن اگر چنانچه افتخار شهادت را داشتم مواظب باشید.
زندگینامه _ شهدا 🥀کلام تکبیر شهید خیلی رساتر و فراگیر تر  از شهادتی است... که در پی تعلق ترین ثانیه های زندگی بر زبان جاری می‌شود... 🌷
🕊زیارتنامه ی شهدا🕊 بسم الرب الشهدا و الصدیقین اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم 🌹🌱🌹🌱 🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊🕊
زندگینامه _ شهدا 🥀کلام تکبیر شهید خیلی رساتر و فراگیر تر  از شهادتی است... که در پی تعلق ترین ثانیه های زندگی بر زبان جاری می‌شود... 🌷