#شهیدانه🍁
حمید گفت :من جلوی دوستام پشت تلفن نمیتونم بگم #دوستت دارم
میتونم بگم دلم برات تنگ شده ولے نمیتونم بگم#دوستت دارم
چیڪار ڪنم؟
فرزانه گفت:تو بگو #یادت_باشه من یادم میاد...
از پلہ ها که پایین میرفت
بلند بلند مےگفت :
یــــــــادتتتت باشههه❤
یــــــادتتتت باشههه💌
فرزانه میگفت:
یادم هسسستتت❤
یادم هسستتتت😭
وقتی حمید داشت میرفت سوریه
فرزانه میفهمید اگه بره دیگه بر نمیگرده😭
ولی ایمانش اجازه نداد مانع رفتن حمید بشه
فرزانه گریه میکرد✨ وقتی حمید میخواست بره سوریه✨
حمید گفت: گریه تو دلِ منو لرزوند ولی ایمانمو نه✨
#یادت_باشه
#شهید_حمید
#رفیق_شهیدم❤️
@chadoram