eitaa logo
مدافعان حجابیم
244 دنبال‌کننده
260 عکس
250 ویدیو
1 فایل
ـ﷽ـ🌱 〖خداوندگار‌م؛ رحمتِ‌تو ،💜 بیشتر‌از‌آرزوهایِ‌کوچکِ‌منھ'〗 • • • "✿ • •
مشاهده در ایتا
دانلود
کلیپ اموزشی😍👇👇👇
بیو😍👇👇👇
ܭࡆܝَ‌൧ ࡅࡄ߳߭ܥ‌ࡀ ܦ߭ܭܝ ࡅߺ߲ܘ ࡅߺ߳၄ . . !
نصفه نیمه ها زیادند تمام من باش!
مهم نیست چقدر تاریک بشه خورشید دوباره می تابه👌
⫶⟦رویای‌بی‌پایان‌دنیامی💍
ࡅߺ߳ࡐ ࡅ߳߳ܭࡉ ࡄࡅ߳ߊ‌ܝ ܘ ܨ ܦ߳ܠࡅٜܩܨ ♥️🌟
ࡅ߲ܣ ߊ‌ࡅߺްܥߊ‌ݛ۬ࡇ ࡎ߭ܝ ࡅٜߊ‌ࡍ߭ ࡐ߳ࡋࡅٜܩܢ ܥࡐ‌ܥܥܥࡅ߲ߺ߳ࡉ ܥߊ‌رܩ ♥️
والیپر😍👇👇👇
تا شب پست نیست فقط جایزه ست😐❤
بیو مذهبی😍👇👇👇
↜❥ درستہ‌من‌گناهکارم‌ولےکجاےکربلانوشتہ ↜❥ ورودگنهکاران ممنوع! ❌
خلاصہ تمام عشق هامیرسد بہ تو حسین
فدائی🌈 و جان ❤نثار حضرت آقا 💫سید علی ام🧕💗
میگفت: وقتی عاشق خدا باشی دیگه هیچ گناهی بهت حال نمیده. :)
سرباز آقا نگه دار ارثیه زهرا (س)
ماییم و چِشم اِنتِظارِ یِک خَبَر....! بَرگَرد اِی مِهربانتَرین پِدَر . . ❤••• اللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیکَ الفَرَج •••❤
ممنون که لفت میدید😐💔
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم رب الحسین (ع)
• "اَنگیزشـــــے💜🦄🌱" - گفت🖤: دنیا پوچ و بی‌ارزش است هیچ ارزشی ندارد... + گفتم💚: حرف‌های خوب بزن دنیا بی‌ارزش نیست فقط انسانی زندگی‌کردن خیلی سخت است... @chadoram
🔴 آیا کافیست؟ 🤔 🌿 درجواب باید گفت متأسفانه برخی از چادری ها از غیرچادری ها بی حجاب تر هستند😒😳😑 ✅ حجاب اگر همراه باعفت نباشد راه بجایی نمیبرد. بدین معنی که وقتی یک خانم چادر برسر دارد باید رفتار و حتی نحوه راه رفتنش طوری باشد که سبب انگشت نمایی اش نشود، چادر وقتی بر سر قرار میگیرد یعنی من مقید به قیود اسلام هستم نه اینکه عمداً چادر را طوری نگه دارد که بدنش معلوم باشد و در زیر چادر لباس مناسب نپوشیده باشد😳😑 💐 دراخرهم باید بگویم که حجاب باید ما را به کمال برساند نه خدای نکرده بخواهیم به وسیله حجاب به دیگران فخر بفروشیم و چادرهای گرانقیمت و طلاکاری شده بپوشیم یا چادر را صرفا جهت عادت یا...به سرکنیم ✋ 👌باید توجه داشته باشیم که ابلیس در کمین اعمال صالح ماست و میخواهد به هر طریقی که شده انها را فاسد کند، رفتار بعضی از بانوان چادری موید همین کلام است. 🤲 خدایابه بانوان سرزمینم و همه ی بانوان عالم عفت عنایت بفرما🤲 ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ @chadoram
🔴 دکتر  بانوی پزشک ایرانی که بزرگ شده کشور هلند است در صفحه اینستاگرام خود پیرامون حجاب نوشت: ✍ از زمانی که به ارزش حجاب و رعایت آن پی بردم، تا زمانی که حجاب گذاشتم حدود ۱۰ سال طول کشید. چند نفر از دوستان مسلمانم می گفتند که سخت می گیری، حجاب را بگذار، خدا کمک خواهد کرد، اما من می ترسیدم… می ترسیدم از آنکه قداست و ارزش حجاب را با کاستی های خودم زیر سوال ببرم. من بارها شاهد نگاه تحقیر آمیز و آکنده از تمسخر همکارانم در مقابل رفتارها و کاستی های افراد محجبه بودم و نمی خواستم این برای من تکرار شود. چرا که چه بخواهیم و چه نخواهیم وقتی محجبه هستیم مسئولیت ما در قبال عملکردمان در جامعه چند برابر می شود، آن هم در یک جامعه غیر مسلمان. برای همین روی اخلاق خودم کار کردم و سعی کردم در شغلم موفق باشم آنقدر که همکارانم از کار کردن با من چه از لحاظ علمی و چه اخلاقی راضی باشند. حجاب برای من قداست داشت، حرمت و ارزش داشت، من باید لیاقت آن را پیدا می کردم. حجاب برای من فقط یک دستور دینی از طرف خداوند نبود. حجاب برایم یک مبارزه بود، یک مبارزه همه جانبه با سنت‌گرایی متجدد عرب ها، که خود را مالک زنان می دانند و هر بلایی که دوست دارند سرشان می آورند. مبارزه با استکبار و استبداد غرب که جهان گیر شده است، مبارزه با فرهنگ و نظام سرمایه داری کالاساز غرب از زنان، مبارزه با نگاه کلیشه ای و عقب افتاده به مسلمانان، و در آخر مبارزه با نفس خودم، برای اینکه وقتی هر روز صبح حجاب بر سر می گذارم به یاد آورم که این دنیا فانی است، یک نمایش است فقط برای سنجش اعمال من… در دوران دانشجویی دوست ویتنامی باهوشی داشتم که متولد هلند بود، او خیلی نگران شرایط فرهنگی شرق آسیا بود، چرا که می گفت این کشورها که همیشه حیا و پوشیدگی برایشان مهم بوده با هجوم فرهنگ غرب همه آن ارزش‌ها را دارند از دست می دهند… حجاب برای من برگشتن به هویت اصلی خودم بود، هویت افتخار آمیز ایرانی اسلامی، فرهنگ و هویتی که بارها با تمام حمله های فرهنگ های مختلف در طول تاریخ نشان داده که آنقدر قوی بوده است که توانسته خودش را حفظ کند. کاش می توانستیم از اول انقلاب حجاب را جور دیگری تعریف کنیم، به عنوان پوششی نه در قالب اسلام و یک دستور دینی بلکه به عنوان جزیی از فرهنگ غنی ایران زمین، که قرن ها است پوشیدگی، حجب و حیا، ‌‌‌‌عفاف، اصالت و وقار انسانی برایش جزو مهمترین ارزش ها بوده است. مطمئن هستم که این بار هم ملت حق شناس ایران زمین، به یاری خدا، هوشیارانه و مدبرانه با این حجم از خودباختگی ملت ها مقابل فرهنگ مخرب غرب خواهد ایستاد و فرهنگ خودش را حفظ خواهد کرد. ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ @chadoram
رسول در ۱۵/اسفند/۱۳۴۷ در محله حکم‌‏آباد شهر تبریز به دنیا آمد. وى در خانواده‌‏اى منور و مزین به نور اسلام و ایمان رشد کرد و پرورش یافت. او چون دیگر همسالانش در هفت سالگى قدم در راه کسب علم و دانش گذارد. امّا به علت نیاز خانواده‏اش نصف روز را به نقاشى اتومبیل مشغول بود و نصف دیگر روز را به درس خواندن سپرى مى‏‌کرد. او عاشق اسلام و انقلاب بود. هنوز هم پایگاه مقاومت «مسجد بزرگ حکم‌‏آباد» و پایگاه مقاومت «مالک اشتر» نوجوان باوقار و بى‏‌باکى را که شب و روزش به خدمت مى‏‌گذشت و سیماى مهربانش یادآور برادر شهیدش «صمد» بود را فراموش نکرده است. رسول چهارده سال بیشتر نداشت که شوق پرواز و هجرت در دلش آشیانه‌‏ساخت. او به راه رفته برادر مى‏‌اندیشید، به سلاح او، به سرزمین عروج. زمانى که در شهر بود اندوهى بى‌‏حصار میان چشمهاى آسمانى‌‏اش سوسو مى‌‏زد. ۲۲/خرداد/۱۳۶۶ از راه رسیده بود. آفتاب تازه خود را به بام آسمان رسانده و ستارگان خاکى را با اشتیاق به نظاره نشسته بود و رسول تازه از راز و نیاز فارغ شده بود و هنوز چشمانش از نم اشک مرطوب بود و آتش آه سینه‌‏اش از حسرت فراق خاموش نشده بود. چشمانش رنگ دیگرى داشت، نگاهش بوى یاس مى‌‏داد نمى‏‌دانم شاید در خلسه آن آرامش آسمانى، آخرین دقایق انتظار را به شمارش ایستاده بود که تیر مستقیمى به بهانه عروج او، فضا را شکافت و بر سینه مهربان او بوسه زد. رسول تاب ماندن نداشت، برادرش صمد او را به میهمانى شقایق‏‌ها فرا خوانده و این زخم چون عطر بارانى نباریده، شوق سیراب شدن و طراوت را در جانش شعله‌‏ور ساخته بود. که آرام نالید: «خدایا! تاب ماندن ندارم، خدایا مرا از قفس جان برهان…» منطقه شلمچه بود گروهان یکم، گردان حبیب بن مظاهر(س) لشکر ۳۱ عاشورا و رسول بى‌‏تاب رفتن، که در مسیر انتقال به پشت خط مقدم، اصابت خمپاره‏اى به ماشین حامل مجروح، جان آسمانى رسول را از قفس تن وارهانید و در جوار حسینیان آسود. به روایت همسنگران شهید منبع راسخون 📚موضوع مرتبط: 📅مناسبت مرتبط: تاریخ شهادت @chadoram
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
• "بیــــــــــو📝🐼🌱" صــلآح ڪــآر ڪجآ و مَــن خـــــرآب ڪجآ❣ @chadoram
🍯📷 . . حجــاب یعنۍ بۍ نیــازم از هـر نگاهۍ جـز نگـاه خـــدا... @chadoram
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
*⚘﷽⚘ طلبه های جوان👳آمده بودند برای 👀 از جبهه 0⃣3⃣نفری بودند. که خوابیده 😴بودیم دوسه نفربیدارم کردند😧 وشروع کردند به پرسیدن سوال های مسخره و الکی!😜 مثلا میگفتند: چه رنگیه برادر؟!😐 شده بودم😤. گقتند: بابابی خیال!😏 توکه بیدارشدی نخور بیا بریم یکی دیگه رو کنیم!😎 دیدم بد هم نمیگویند😍😂☺️ خلاصه همین طوری سی نفررابیدارکردیم!😅😉 حالا نصف شبی جماعتی بیدارشدیم و همه مان دنبال شلوغ کاری هستیم!😇 قرار شد یک نفر خودش را به مردن بزند و بقیه درمحوطه قرارگاه کنند!😃😄 فوری پارچه سفیدی انداختیم روی محمد رضا و گرفتیم تحت هرشرایطی 😶خودش رانگه دارد! گذاشتیمش روی 🚿بچه ها و راه افتادیم👞 •| و زاری!😭😢 یکی میگفت: ممدرضا ! نامرد چرا رفتیییی؟😱😭😩 یکی میگفت: تو قرار نبود شهید شی! دیگری داد میزد: دیگ چی میگی؟ مگه توجبهه نمرده! یکی میکشید😫 یکی می کرد😑 در مسیر بقیه بچه ها هم اضافه➕میشدند و چون از قضیه با خبر نبودند واقعا گریه 😭و شیون راه می انداختند! گفتیم برویم سمت اتاق را بردیم داخل اتاق این بندگان خدا که فکر میکردند جدیه رفتند وضو گرفتند و نشستند به قران 📖خواندن بالای سر در همین بین من به یکی از بچه ها گفتم : برو خودت رو روی محمد رضا بینداز ویک نیشگون محکم بگیر☺️😂 رفت گریه کنان پرید روی محمد رضاوگفت: محمد رضا این قرارمون نبود😩 منم میخوام باهات بیااااام😭 بعد نیشگونی 👌گرفت که محمد رضا ازجا پرید وچنان جیغی کشید😱که هفت هشت نفر از بچه ها از حال رفتند! ماهم قاه قاه میخندیدیم😬😂😂😂😅 .....خلاصه آن شب با اینکه 👊سختی شدیم ولی حسابیی خندیدیم 😂 اللهــــم عجـــل لولیک الفــــرج ‎‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌ @chadoram