دین با تفسیرى که از جهان و ناملایمات و رنج هاى آدمى در آن مى دهد، نه تنها ناسازگارى آن دو را از میان بر مى دارد؛ بلکه با دادن نقش عبادى به تحمل دشوارى ها و اینکه بزرگ ترین اولیاى الهى چشنده تلخ ترین رنجهایند شیرین ترین رابطه را بین آن دو ایجاد مى کند؛ به طورى که انسان مؤمن مى گوید: «زیر شمشیر غمش رقص کنان باید رفت»، از همین رو «الیسون» بهترین راه مقابله با مشکلات تغییرناپذیر را مقابله مذهبى مى داند.
اینکه حضرت اباعبدالله الحسین(ع) در سرزمین سوزان کربلا و دیدن آن همه رنج و مصیبت و زخم هاى بسیار بر جان و توان خویش فرمود: «رضا الله رضانا اهل البیت» و زینب کبرى(س) پس از تحمل آن همه دشوارى طاقت فرسا مى فرماید: «ما رأیت الّا جمیلا» عالى ترین نمایش شکوه ایمان در سازگارى جهان درون و برون و شیرین نمودن رنج و سختى در جهت مقاصد و اهداف بلند الهى و انسانى است. بدین ترتیب نه تنها رنج انسان کاهش مى یابد، بلکه در مواردى شیرین و دلپذیر مى شود و این جز در سایه دین و ایمان دینى امکان پذیر نیست.
ب- ۳- هدفبخشى و ایدهآلپرورى
یکى از مهم ترین کارکردهاى دین ارائه ایده آل و آرمان مطلوب است. ایده آل اصل یا موضوعى است که مورد گرایش انسان قرار گیرد و هدف تلاش ها و کوشش هاى او باشد. ایده آل موجب شکل گیرى نوع انتخاب آدمى است. شخص به طور آگاهانه یا ناخودآگاه همه پدیده ها را با آن مى سنجد و ارزشداورى مى کند. ایدهآل از مختصات زندگى بشرى و از عناصر اساسى آن است. انسان زمانى مى تواند از یک زندگى حقیقى برخوردار باشد که آگاهانه براى خود ایدهآل و آرمان انتخاب کند. انسان ها در طول تاریخ ایده آل هایى چون رفاه، ثروت، شهرت، مقام، عشق، زیبایى، دانش و... انتخاب کرده اند لیکن بهترین ایدهآل آن است که داراى شرایط زیر باشد:
۱-منطقى باشد.
۲- قابل وصول باشد.
۳- تمایلات سودجویانه و حب ذات و «من طبیعى» آدمى را کنترل کند
۴- در انسان چنان کششى ایجاد کند که از درون به سوى هدف اعلاى حیات حرکت کند.
چنین آرمانى تنها از دین حق و معناى دینى حیات بر مى خیزد.
«میلر بروز» از قول «اینشتین» مى گوید: «علم، ما را از آنچه هست آگاه مى کند و دین (وحى) است که ما را به آنچه که سزاوار است که باشد مطلع مى کند».
ب- ۴- کاهش ناراحتیها
از دیگر کارکردهای دین که میتواند بر روان انسان تاثیر مثبت گذاشته و مانع از پوچ گرائی شود، این است که دین باعث کاهش ناراحتی ها میشود.
شهید مطهری (ره) دراین رابطه می فرمایند:
زندگى بشر خواه ناخواه همچنان که خوشیها، شیرینیها، به دست آوردنها و کامیابیها دارد، رنجها، مصائب، شکستها، از دست دادنها، تلخیها و ناکامیها دارد. بسیارى از آنها قابل پیشگیرى یا برطرف کردن است هرچند پس از تلاش زیاد. بدیهى است که بشر موظف است با طبیعت پنجه نرم کند، تلخیها را تبدیل به شیرینى نماید؛ اما پاره اى از حوادث جهان قابل پیشگیرى و یا برطرف ساختن نیست. مثلًا پیرى.
انسان خواه ناخواه به سوى پیرى گام برمى دارد و چراغ عمرش رو به خاموشى مى رود. ناتوانى و ضعف پیرى و سایر عوارض آن، چهره زندگى را دُژَم مى کند.
بعلاوه اندیشه مرگ و نیستى، چشم بستن از هستى، رفتن و جهان را به دیگران واگذاشتن، به نوعى دیگر انسان را رنج مى دهد.
ایمان مذهبى در انسان نیروى مقاومت مى آفریند و تلخیها را شیرین مى گرداند. انسان با ایمان مى داند هرچیزى در جهان حساب معینى دارد و اگر عکس العملش در برابر تلخیها به نحو مطلوب باشد، فرضاً خود این [تلخى ]غیرقابل جبران باشد، به نحوى دیگر از طرف خداوند متعال جبران مى شود. پیرى به حکم اینکه پایان کار نیست و بعلاوه یک فرد با ایمان همواره فراغت خویش را با عبادت و انس با ذکر خدا پر مى کند، مطبوع و دوست داشتنى مى شود به طورى که لذت زندگى در دوره پیرى براى مردم #خداپرست از دوره جوانى بیشتر مى گردد.
قیافه مرگ در چشم فرد با #ایمان با آنچه در چشم فرد بى ایمان مى نماید، عوض مى شود. از نظر چنین فردى، دیگر مرگ، نیستى و فنا نیست، انتقال از دنیایى فانى و گذرا به دنیایى باقى و پایدار، و از جهانى کوچکتر به جهانى بزرگتر است؛ مرگ، منتقل شدن از جهان عمل و کشت است به جهان نتیجه و محصول. از این رو چنین فردى نگرانیهاى خویش را از مرگ با کوشش در کارهاى نیک که در زبان دین «عمل صالح» نامیده مى شود برطرف مى سازد.
از نظر روان شناسان، مسلّم و قطعى است که اکثر بیماریهاى روانى که ناشى از ناراحتیهاى روحى و تلخیهاى زندگى است، (بیشتر ) در میان افراد #غیرمذهبى دیده مى شود.
افراد مذهبى به هر نسبت که ایمان قوى و محکم داشته باشند از این بیماریها مصون ترند. از این رو یکى از عوارض زندگى عصر ما که در اثر ضعف ایمان هاى مذهبى پدید آمده است افزایش بیماریها و بیماریهاى روانى و عصبى است. (مجموعه آثاراستادشهیدمطهرى، ج ۲، ص ۵۰- ۵۱)👇
دین با تفسیرى که از جهان و ناملایمات و رنج هاى آدمى در آن مى دهد، نه تنها ناسازگارى آن دو را از میان بر مى دارد؛ بلکه با دادن نقش عبادى به تحمل دشوارى ها و اینکه بزرگ ترین اولیاى الهى چشنده تلخ ترین رنجهایند شیرین ترین رابطه را بین آن دو ایجاد مى کند؛ به طورى که انسان مؤمن مى گوید: «زیر شمشیر غمش رقص کنان باید رفت»، از همین رو «الیسون» بهترین راه مقابله با مشکلات تغییرناپذیر را مقابله مذهبى مى داند.
اینکه حضرت اباعبدالله الحسین(ع) در سرزمین سوزان کربلا و دیدن آن همه رنج و مصیبت و زخم هاى بسیار بر جان و توان خویش فرمود: «رضا الله رضانا اهل البیت» و زینب کبرى(س) پس از تحمل آن همه دشوارى طاقت فرسا مى فرماید: «ما رأیت الّا جمیلا» عالى ترین نمایش شکوه ایمان در سازگارى جهان درون و برون و شیرین نمودن رنج و سختى در جهت مقاصد و اهداف بلند الهى و انسانى است. بدین ترتیب نه تنها رنج انسان کاهش مى یابد، بلکه در مواردى شیرین و دلپذیر مى شود و این جز در سایه دین و ایمان دینى امکان پذیر نیست.
ب- ۳- هدفبخشى و ایدهآلپرورى
یکى از مهم ترین کارکردهاى دین ارائه ایده آل و آرمان مطلوب است. ایده آل اصل یا موضوعى است که مورد گرایش انسان قرار گیرد و هدف تلاش ها و کوشش هاى او باشد. ایده آل موجب شکل گیرى نوع انتخاب آدمى است. شخص به طور آگاهانه یا ناخودآگاه همه پدیده ها را با آن مى سنجد و ارزشداورى مى کند. ایدهآل از مختصات زندگى بشرى و از عناصر اساسى آن است. انسان زمانى مى تواند از یک زندگى حقیقى برخوردار باشد که آگاهانه براى خود ایدهآل و آرمان انتخاب کند. انسان ها در طول تاریخ ایده آل هایى چون رفاه، ثروت، شهرت، مقام، عشق، زیبایى، دانش و... انتخاب کرده اند لیکن بهترین ایدهآل آن است که داراى شرایط زیر باشد:
۱-منطقى باشد.
۲- قابل وصول باشد.
۳- تمایلات سودجویانه و حب ذات و «من طبیعى» آدمى را کنترل کند
۴- در انسان چنان کششى ایجاد کند که از درون به سوى هدف اعلاى حیات حرکت کند.
چنین آرمانى تنها از دین حق و معناى دینى حیات بر مى خیزد.
«میلر بروز» از قول «اینشتین» مى گوید: «علم، ما را از آنچه هست آگاه مى کند و دین (وحى) است که ما را به آنچه که سزاوار است که باشد مطلع مى کند».
ب- ۴- کاهش ناراحتیها
از دیگر کارکردهای دین که میتواند بر روان انسان تاثیر مثبت گذاشته و مانع از پوچ گرائی شود، این است که دین باعث کاهش ناراحتی ها میشود.
شهید مطهری (ره) دراین رابطه می فرمایند:
زندگى بشر خواه ناخواه همچنان که خوشیها، شیرینیها، به دست آوردنها و کامیابیها دارد، رنجها، مصائب، شکستها، از دست دادنها، تلخیها و ناکامیها دارد. بسیارى از آنها قابل پیشگیرى یا برطرف کردن است هرچند پس از تلاش زیاد. بدیهى است که بشر موظف است با طبیعت پنجه نرم کند، تلخیها را تبدیل به شیرینى نماید؛ اما پاره اى از حوادث جهان قابل پیشگیرى و یا برطرف ساختن نیست. مثلًا پیرى.
انسان خواه ناخواه به سوى پیرى گام برمى دارد و چراغ عمرش رو به خاموشى مى رود. ناتوانى و ضعف پیرى و سایر عوارض آن، چهره زندگى را دُژَم مى کند.
بعلاوه اندیشه مرگ و نیستى، چشم بستن از هستى، رفتن و جهان را به دیگران واگذاشتن، به نوعى دیگر انسان را رنج مى دهد.
ایمان مذهبى در انسان نیروى مقاومت مى آفریند و تلخیها را شیرین مى گرداند. انسان با ایمان مى داند هرچیزى در جهان حساب معینى دارد و اگر عکس العملش در برابر تلخیها به نحو مطلوب باشد، فرضاً خود این [تلخى ]غیرقابل جبران باشد، به نحوى دیگر از طرف خداوند متعال جبران مى شود. پیرى به حکم اینکه پایان کار نیست و بعلاوه یک فرد با ایمان همواره فراغت خویش را با عبادت و انس با ذکر خدا پر مى کند، مطبوع و دوست داشتنى مى شود به طورى که لذت زندگى در دوره پیرى براى مردم #خداپرست از دوره جوانى بیشتر مى گردد.
قیافه مرگ در چشم فرد با #ایمان با آنچه در چشم فرد بى ایمان مى نماید، عوض مى شود. از نظر چنین فردى، دیگر مرگ، نیستى و فنا نیست، انتقال از دنیایى فانى و گذرا به دنیایى باقى و پایدار، و از جهانى کوچکتر به جهانى بزرگتر است؛ مرگ، منتقل شدن از جهان عمل و کشت است به جهان نتیجه و محصول. از این رو چنین فردى نگرانیهاى خویش را از مرگ با کوشش در کارهاى نیک که در زبان دین «عمل صالح» نامیده مى شود برطرف مى سازد.
از نظر روان شناسان، مسلّم و قطعى است که اکثر بیماریهاى روانى که ناشى از ناراحتیهاى روحى و تلخیهاى زندگى است، (بیشتر ) در میان افراد #غیرمذهبى دیده مى شود.
افراد مذهبى به هر نسبت که ایمان قوى و محکم داشته باشند از این بیماریها مصون ترند. از این رو یکى از عوارض زندگى عصر ما که در اثر ضعف ایمان هاى مذهبى پدید آمده است افزایش بیماریها و بیماریهاى روانى و عصبى است. (مجموعه آثاراستادشهیدمطهرى، ج ۲، ص ۵۰- ۵۱)👇