فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷سر دو راهی گناه وثواب به حب شهادت، فکر کن به نگاه امام زمانت فکر کن، ببین میتونی ازگناه بگذری؟! از گناه که گذشتی، از جونت هم میگذری...
#شهید_محمود_رضا_بیضایی
❇️ خودتان را برای ظهور #امام_زمان
(روحی لک الفدا) و جنگ با کفار؛
بخصوص #اسرائیل آماده کنید
که آن روز بسیار نزدیک است...
فرازی از وصیتنامه 🌷شهید محسن حججی🌷
#جمعه | #شهیدانه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
اللهاکبر گفتن حاج قاسم در شب ۲۲ بهمن
امشب ساعت ۲۱ همه باهم روی پشت بام #الله_اکبر سر می دهیم.
به نظر شما کدام شهید جذاب تر است و انسان را متحول می کند؟
☀ انتخاب
خیلی سخته،
درسته...؟
🌷
👈 شهیدی که نشانی قبر خود را داد
شهید حمید (حسین) عرب نژاد
🌷
👈 شهیدی که قرضهای شخص بدهکاری را بدون آنکه فرد بدهکار بداند پرداخت کرد.
شهید سید مرتضی دادگر درمزاری
🌷
👈 شهیدی که بدنش با اسیدهم از بین نرفت و پس از ۱۶ سال با پیکر سالم به میهن بازگشت
شهید محمدرضا شفیعی
🌷
👈 شهیدی که از بهشت برای فرزندش نامه نوشت
شهید محمود رضا ساعتیان
🌷
👈 شهیدی که عراقی ها برایش ختم گرفتند
شهید عباس صابری
🌷
👈 شهیدی که روز تولدش شهید شد
شهید سید مجتبی علمدار
🌷
👈 شهیدی که هرهفته مادرش را سر قبر صدا میزد
شهید مستجاب الدعوه سید مهدی غزالی
🌷
👈 شهیدی که لحظه خاکسپاریش خندید
شهید علیرضا حقیقت
🌷
👈 شهیدی که غرور امریکایی ها را شکست
شهید نادر مهدوی
🌷
👈 شهیدی که عکسش در اتاق رهبر است
شهید هادی ثنایی مقدم ۱۵ ساله
🌷
👈 شهیدی که پیکرش هنگام نبش قبر سالم بود
شهید رخشانی از شهدای قبل از انقلاب که توسط ساواک شهید شد
🌷
👈 شهیدی که بعد از ده سال قبرش را نبش و تعمیر نموده و دیدند که بدنش کاملا" سالم و حتی خون تازه از آن می آید !
شهید عبدالنبی یحیایی اهل شهر تنگ ارم دشتستان.
🌷
👈 شهیدی که سید حسن نصرالله سخنرانی خود را به نام او نامگذاری کرد
شهید احمد علی یحیی
🌷
👈 شهیدی که قبرش بوی گلاب میدهد
شهید سیداحمد پلارک
🌷
👈 شهیدی که پیکرش را کسی تحویل نگرفت
شهید رجبعلی غلامی از افغانستان
🌷
👈 شهیدی که سر بی تنش سخن گفت
شهید علی اکبر دهقان
🌷
👈 شهیدی که بخاطر فاش نکردن رمز بی سیم بدنش قطعه قطعه شد
شهید بروجعلی شکری
🌷
👈 شهیدی که با وجود اینکه بدنش به استخوان تبدیل شده بود اما پاهایش درون پوتین سالم بود
شهید محمدحسین شیرزاد نیلساز
🌷
👈 شهیدی که عاشورا متولد شد واربعین به شهادت رسید
شهید مهدی خندان
🌷
👈 شهیدی که با پیشانی بند "یاحسین شهید" به شهادت رسید و ایرانی بودنش محرز شد
از شهدای گمنام هستند
🌷
👈 شهیدی که بر بدنش عکس یک زن خالکوبی بود
ایشان از شهدای غواص بودند و دوست نداشت کسی ان تصویر را ببیند برای همین جاویدالاثر شدند و پیکرشان در اروند ماند و علیرغم ذکر داستانشان همرزمانشان اسم ایشان را ذکر نکردند
🌷
👈 شهیدی که بحرمت مادرش در قبر خندید
شهید حاج اکبر صادقی
🌷
👈 شهیدی که در شب عملیات به تک تک اعضا گردان گفت که سرنوشت شما چه خواهد شد ، شهادت ، اسارت و زنده ماندن و در وصیت خود نوشت ای برادر عراقی که مرا به درجه شهادت رساندی اولین کسی را که در ان دنیا شفاعت می کنم تو هستی چرا که مرا به این درجه رساندی
شهید حاج علی محمدی پور
فرمانده گردان ۴۱۲ رفسنجان .
🌷
👈 شهیدی که باصلابت واستوارومقاوم مانندمولایش امام حسین(ع)سرش راداعشی های خبیث مظلومانه ازتن جداکردند شهید محسن آقای حججی
و چه بسیارند
👈🏻 نثار ارواح طیبه شهدا صلوات
اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
🌹🌹🌹🌹🌹
آری
بخوانید و لذت ببرید که ما اکنون به حرمت خون چه شهیدانی داریم نفس می کشیم و احساس امنیت و آرامش می کنیم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دست و دلباز حسین...
صاحب اعجاز حسین...
#امام_حسین
#شب_جمعه
تولد محسن.mp3
8.8M
┈┅ ❁ـ﷽ـ❁ ┅┈
🟠ماجرای جالب و شنیدنی تولد محسن آقای حججی در نجف آباد
🔴 مامان و بابای محسن خیلی انسان های مومنی بودن، و بخاطر علاقه ای که به پسر حضرت زهرا(س) داشتن اسم پسرشون رو محسن گذاشتن....
#شهید_محسن_حججی
#قسمت_اول
#معرفی_شهید 🌱♥️
#شهید_محسݩ_حججی ✨
متولد۲۱تیر۱۳۷۰ در نجف آباد اصفهان🍃
شهاد:۱۳۹۶/۵/۱۸ در سوریه💔
مزارشهید:گلزارشهداینجف آباد
او یکی از نیروهای مدافع حرم بود که در ۱۳۹۶/۰۵/۱۸در عملیات گذرگاه مرزی الولید در منطقه مرزی بین سوریه و عراق
توسط نیروهای داعش به اسارت در آمد و پس از دو روز به دست آنان به شهادت رسید💔
در یازدهم آبان ۱۳۹۱ محسن حججی با زهرا عباسی عقد و در ۹ مرداد ۱۳۹۳ با وی به صورت رسمی ازدواج کرد🌸
محسن حججی در ۱۳۹۵/۰۱/۲۴صاحب فرزند پسر شد و نامش را علی گذاشت🖇
شهید حججی نخستین بار در سال ۱۳۹۴ و چندروز مانده به محرم به سوریه اعزام شد و در اربعین حسینی به ایران بازگشت...
دومین اعزام او در۲۷تیر ماه ۱۳۹۴ بود🖐🏻
شهید محسن حججی در روز دوشنبه ۱۶مرداد ۱۳۹۶ به اسارت داعش در آمد💔
پس از دو روز اسارت در روز چهار شنبه ۱۸ مرداد ۱۳۹۶در منطقه تنف سوریه به دست جنایت کاران داعشی به شهادت رسیده و سر او از تنش جدا شد🥀
محسن جوانی مؤمن و مقید بود، به هیچ عنوان پدر و مادر خود را آزار نمیداد...
همواره حرف و عملش یکی بود و هرگز در کارهایش ریا وجود نداشت و همه کارهای او قربتالله بود🕊
یکی از بهترین خصوصیات محسن هم این بود که هرگز دروغ نمیگفت💯
روی حجاب خیلی تأکید داشت، به حدی که خیلی ناراحت میشد اگر جایی در بین دوستان میدید
که حجاب رعایت نمیشود و به صراحت اعلام میکرد که #حجاب را رعایت کنید، در حالت کلی میتوان گفت بسیار روی مسئله حجاب حساس بود🖐🏻
یکی از مهمترین صفات اخلاقی شهید، داشتن روحیه جهادی و انقلابی بود✨
یکی از ویژگی های بارز فکری و رفتاری در زندگی او ظلم ستیزی و استکبارست
🔔 میگفت:
همیشہبرای خدا بَنده باشید..
كه اگر این چنین شد بدانید،
عاقبت همہی شما بہخیر ختم
میشود!
#شھید_محسن_حججی
#ماه_رمضان
هدایت شده از 🇮🇷وصیتنامه✌️🇵🇸
تا ابد هر چه کریم است به قربانِ #حسن...
🌷 گمنام زیستن؛
رسم دیرینه ایست،
که آخر شهیدت میکند....
#شهید_محسن_حججی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دستورالعمل فوق العاده #استادفاطمینیا (رحمة الله علیه)برای #شب_قدر
دعا واسه استاد فاطمی نیا فراموش نشه
حاج محمود کریمی_شب نوزدهم ماه رمضان98 - روضه - سر شکسته اومدم یا رب-1558869313.mp3
28.18M
#مناجات سرشکسته اومدم یا رب...
#شب_قدر
#ماه_مبارک_رمضان
إِذَا ضَلَلْتُمْ الطَّرِيقَ فَاتَّبِعُوا الشُّهَدَاءُ!
راه را کـه گم کردید؛شھدا را دنبال کنید...
#احوالات
ما از مرگ نمی ترسیم
که مرگ ما شهادت است
و شهادت حیات عند الرب...
#شهید_سید_مرتضی_آوینی
🔴 خودتان را برای جنگ با اسرائیل آماده کنید
🔵 شهید محسنحججی:
🟢 خودتان را برای ظهور امام زمان عجل الله و جنگ با کفار بخصوص اسرائیل آماده کنید كه آن روز خیلی نزدیک است.
#الله_اکبر
أللّهُمَّ انصُرِ الإسلَامَ وَ أهلَهُ
وَ اخذُلِ الکُفرَ وَ أهلَهُ.
أللّهُمَّ انصُر جُیُوشَ المُسلِمِینَ.
أللّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ.
خیلی ها دوست داشتن تو این لحظات و ثانیه در بین ما و شاهد محقق شدن حرف حاج #احمد_متوسلیان که فرمود :
``ما با اسراییل وارد جنگ خواهیم شد هرکس باماست بسم الله`` می بودند ...
یقین دارم الان همه شهدای ما از جمله حاج قاسم و ابومهدی و عماد مغنیه و فخری زاده و طهرانی مقدم و .... نظاره گر این لحظات و دعاگوی جبهه مقاومت هستند
خودتان را برای مبارزه با اسرائیل
آماده کنید که آن روز دیر نیست...
#شهید_محسن_حججی
#شهید_محسن_حججی بسیار به ابراهیم هادی علاقه داشت. در مراسم عقد به همسرش یڪ بسته ڪتاب هدیه داد ڪه یڪی از آنها سلام بر ابراهیم بود. بارها ڪتاب شهید هادی را میخرید و به جوانان نجف آباد هدیه می داد.
✨ابراهیم الگوی محسن بود. شهید محسن حججی خالصانه و بدون_سر_و_صدا برای خدا زحمت ڪشید، اما خداوند نام او را همچون ابراهیم بلند آوازه کرد...
📚 برگرفته از ڪتاب حجت خدا. داستان هایی از زندگی #شهید_محسن_حججی اثر گروه #شهید_ابراهیم_هادی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 دختر شهید صدرزاده : من نمیتونم شب بخوابم، چون دلم برای بابا تنگ میشه!
💔 یا #حضرت_رقیه (سلام الله علیها)
#اَللّهُــمَّ_عَجـِّـل_لِوَلیِّــکَ_الفَــــرَج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
چرا شهید حججی به #سپاه رفت و پاسدار شد؟!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#شهدا این هدیه الهی ( #شهادت! ) را رایگان بدست نیاوردند...!
بلکه به قیمت مجاهدت بدست آوردن،
در راه خدا جهاد کردند و از خودشان گذشتند تا این هدیه را گرفتند...🌱
🥀⃟🦋
ماموریت ویژه سردار #نیساری برای شناسایی پیکر مطهر شهید #محسن_حججی:*
◇ بعد از *شهادت حججی* تا مدتها ، پیکر مطهرش در دست داعشی ها بود تا اینکه قرار شدحزب الله لبنان و داعش، تبادلی انجام دهند.
◇ بنا شد حزبالله تعدادی از اسرای داعش را آزاد کند و داعش هم پیکر *محسن و دو شهیدحزب الله* را تحویل بدهد و یکی از اسرای حزب الله را هم آزاد کند.
◇ به من گفتند: "میتوانی بروی در مقر داعش و پیکر *محسن* را شناسایی کنی؟"
◇ می دانستم میروم در دل خطر و امکان دارد داعشیها اسیرم کنند و بلایی سرم بیاورند.اما آن موقع ، *محسن* برایم از همه چیز وحتی از جانم مهمتر بود. قبول کردم خودم و یکی از بچه های سوری به نام حاج سعید از مقر حزب الله لبنان حرکت کردیم و به طرف مقر داعش رفتیم.
◇ در دل دشمن بودیم. یک داعشی که دشداشه سفید و بلند پوشیده بود و صورتش را با چفیه قرمز پوشانده بود ، با اسلحه اش ما را می پایید.
◇ پیکری متلاشی شده و تکه تکه شده را نشانمان داد و گفت: "این همان جسدی است که دنبالش هستید!"میخکوب شدم ، از درون آتش گرفتم. مثل مجسمه ها خشک شدم.
◇ رو کردم به حاج سعید و گفتم: "من چه جوری این بدن را شناسایی کنم؟!
این بدن *اربا_اربا شده* این بدن قطعه قطعه شده!"
◇ بی اختیار رفتم طرف داعشی عقب رفت و اسلحه اش را مسلح کرد و کشید طرفم.داد زدم: *"پست فطرتا ، مگه شما مسلمون نیستید؟! مگه دین ندارید؟! پس کو سر این جنازه؟! کو دست هاش؟!"*
◇ حاج سعیدحرفهایم را تند تند برای آن داعشی ترجمه میکرد.داعشی برای آنکه خودش را تبرئه کند می گفت :"این کار ما نبوده ، کار داعش عراق بوده."دوباره فریاد زدم : *"کجای شریعت محمد آمده که اسیر تان را اینجور قطعه قطعه کنید؟!"*
◇ داعشی به زبان آمد گفت: "تقصیرخودش بود.از بس حرص مون رودرآورد.نه اطلاعاتی بهمون داد ، نه گفت اشتباه کردهام و نه حتی کوچکترین التماسی بهمون کردکه از خونش بگذریم. فقط لبخند می زد!"
◇ هرچه می کردم ، پیکر قابل شناسایی نبود. به داعشی گفتیم: "ما باید این پیکررا برای شناسایی دقیقاباخودمون ببریم."
◇ اجازه نداد. با صدای کلفت و خش دارش گفت: "فقط همینجا."نمی دانستم چه بکنم. شاید آن جنازه ، پیکر *محسن* نبود وداعش میخواست فریب مان بدهد.
🔹️ توی دلم متوسل شدم به *"حضرت زهرا علیها السلام"* گفتم : "بی بی جان خودتون کمک مون کنید ، خودتون دستمون رو بگیرید. خودتون یه راه چاره بهمون نشون بدید.یکباره چشمم افتاد به تکه استخوان کوچکی از محسن ناگهان فکری توی ذهنم آمد.خودم را خم کردم روی جنازه و در یک چشم به هم زدن ، استخوان را برداشتم و در جیبم گذاشتم! بعد هم به حاج سعید اشاره کردم که برویم.
◇ نشستیم توی ماشین و سریع برگشتم سمت مقر حزب الله.از ته دل خدا رو شکر کردم که توانستم بی خبر آن داعشی ، قطعه استخوانی را با خودم بیاورم.وقتی برگشتیم به مقر حزب الله، استخوان را دادم تا از آن آزمایش DNA بگیرند.دیگر خیلی خسته بودم.
◇ هم خسته ی جسمی و هم روحی.
واقعا به استراحت نیاز داشتم.
فردا حرکت کردم سمت دمشق همان روز بهم خبر دادند که جواب DNA مثبت بوده و نیروهای حزب الله ، پیکر *محسن* را تحویل گرفته اند.
🔹️ به دمشق که رسیدم ، رفتم حرم *بی بی حضرت زینب علیهاالسلام* وقتی داخل حرم شدم ، یکی از بچهها اومد پیشم و گفت: *"پدر و همسر شهید حججی به سوریه اومده اند. الان هم همین جا هستن.توی حرم."*
◇ من را برد پیش *پدر محسن* که کنار ضریح ایستاده بود. *پدر محسن* می دانست که من برای شناسایی پسرش رفته بودم. تاچشمش به من افتاد ، اومد جلو و مرا توی بغلش گرفت و گفت: *"از محسن خبر آوردی"*
◇ نمیدانستم جوابش را چه بدهم. نمیدانستم چه بگویم. بگویم یک پیکر اربا_اربا را تحویل دادهاند؟!
بگویم یک پیکر قطعه قطعه شده را تحویل دادهاند؟! بگویم فقط مقداری استخوان را تحویل دادهاند؟
◇ گفتم: "حاجآقا، پیکر محسن مقرحزب الله لبنانه ، برید اونجا خودتونببینیدش."
◇ گفت: "قَسَمَت میدم به بیبی که بگو."
◇ التماسش کردم چیزی از من نپرسد.دلش خیلی شکست.دستش رو انداخت میان شبکههای ضریح *حضرت زینب علیها السلام* و گفت: "من محسنم رو به این بی بی هدیه دادم.همه محسنم رو.
تمام محسنم رو. اگه بهم بگی فقط یه ناخن یا یه تارمویش رو برام آوردی ،راضی ام."
◇ وجودم زیر وروشد.سرم را انداختم پایین. زبانم سنگین شده بود.به سختی لب باز کردم و گفتم: *"حاجآقا، سر که نداره! بدنش رو هم مثل علی اکبرعلیه السلام اربا اربا کرده ان."*
🔹️ هیچ نگفت فقط نگاه کرد سمت ضریح و گفت: *"بی بی جان ، این هدیه را از من قبول کن!*
_کفشاشونمیبرد داخلحرم؛
دلیلشوپرسیدمگفت:
مھمونهیچموقعکفششو
داخلخونهمیزباننمیبره..!
#شهیدمحسنحججی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کلام_شهدا
🍃 انتظار برای #امام_زمان (عج) از زبان #شهیدحججی؛
برای امام زمان (عج) چه کردهایم؟😔
واقعا به عنوان منتظر ظهور حضرت حجت چه کار مثبتی انجام دادیم؟؟
#الّلهُمَّ عَجِّلْ لِوَلِیِّکَ الْفَرَج🤲