#ارسال از همراه همیشگی کانال🌸🍃 بسم رب الشهدا و الصدیقین...🌹 امروز به نکته ی جالبی برخوردم و خیلی ذهنم رو درگیر کرده؛یه حس دوگانگی عجیبی دارم و حالم رو بهم ریخته؛هم خوشحالم؛هم ناراحتم و غبطه میخورم و هم...😔 امروز برای اولین بار یه نقطه ی مشترک با آقا حمید پیدا کردم؛شاید دوستان درکم نکنن ولی برای خودم خیلی خوبه....😭 امسال الحمدلله برای سومین بار توفیق شرکت در پیاده روی اربعین رو داشتم و امروز مرز شلمچه بودیم واسه رفتن به نجف اشرف که نوبت رسید پاسپورت ها رو چک کنن دیدم توی پاسپورتم تاریخ ۱۳۹۴/۹/۴ مهر خورده؛ورود من حقیر به عراق واسه زیارت توی ایام اربعین سال۹۴ و یادمه واسه اولین بار هم بود که میرفتم کربلا اون موقع ۲۱ سالم بوده و یه لحظه یادم اومد که آقا حمید توی همین روز شهید شدن و خیلی جا خوردم؛ما کجا سیر میکردیم و اونها کجا بودن..‌‌.😭 یه بغض عجیبی گلوم رو گرفته از وقتی که متوجه این نکته شدم؛یعنی آقا حمید عزیز تو میدون جهاد بوده و من داشتم با امنیت کامل میرفتم کربلا...این منو میسوزونه که به موقع بیدار نبودم و نرسوندم خودم رو به قافله ی عشاق... که البته رسیدن به این قافله کار هر کسی نیست یا حداقل کار من آلوده نبوده... ولی هنوزم دیر نیست؛راه هست؛جا هست؛و یقین دارم رفیق شهید که داشته باشی و اصول رفاقت باهاش رو رعایت کنی؛شهیدت میکنه... خواستم به بچه های کانال بگم ما که با آقا حمید آشنا شدیم و خیلی هم بهش ارادت داریم باور کنید بی حکمت نبوده؛اون دنبال بهونست که مارو بخره و شفاعتمون کنه یا حتی اگر لایق باشیم شهیدمون کنه به وقتش پس بیاین بهونه بدیم دستش؛این خاصیت شهداست دنبال دستگیری هستن؛امیدوارم همه یه جوری زندگی کنیم که آخر سر مارو بخره و مثله خودش کنه! از قدیم گفتن با هر کی رفیق شی رنگ همون رو میگیری؛کاشکی رفیق بشیم باهات آقا حمید عزیز و کاش یه روزی ماهم مثله خودت شهید بشیم و به عزت و جلال خداوند قسم هیچ مرگی با عزت تر از شهادت سراغ ندارم... یا علی مدد و کلام آخر: ای خوش آن که جانش به تو شده هدیه خورده بر مزارش شهید زینبیه🌹 ای خوش آن دمی که بگویند غم تو هم سر آمده با نگاه زینب شهادت به نام تو درآمده❤ تاریخ ۱۳۹۸/۷/۲۴ نجف اشرف_روبروی حرم امیرالمومنین_دعاگوی همه ی دوستان هستم🌹 @modafehh