🔃 خلط #هدف_درست با #مسیر_درست!
#حرف
✍ اون چیزی که یک داستان ، یک #تئاتر و یک #فیلم یا #سریال رو تبدیل به یک اثر هنری سالم میکنه که در حوزه #فرهنگ مردم اثر مثبت میذاره فقط #نتیجه یا #پایان_قصه_ش نیست .
به صرف این که بگیم فلان داستان ، فلان سریال پایان مثبت و آموزنده ای داره ، نمیشه گفت پس این اثر هنری ، در زمره آثار هنری ارزشی و دارای بار فرهنگی مثبت طبقه بندی میشه .
بلکه یک #قصه ، یک #فیلم_نامه یک #سریال علاوه بر پایانی که داره باید در تمام طول مسیرش دقیق و ظریف باشه .
به عنوان مثال ؛ نمیشه که من کاروانی رو به مشهد ببرم ولی سر راه چند تا پارتی شبانه هم ببرم (و مثال های دیگه ...) بعد بگم چون من دارم می برم مردم رو به مشهد کار خیر کردم!
اگر در خلال یک قصه که در نهایت میخواد اثر مثبتی بر مخاطب بذاره در طول مسیر روایت داستانش ملاحظات فرهنگی رو رعایت نکنه ، کنار اون اثر مثبتی که در نهایت دنبالش میگشت ، #عوارض_ضمنی و پنهان نا مناسبتی هم به بار میاره.
مثلا اگر توی یه قصه ، ماجرا از زبان یه دختری روایت میشه که #عاشق یه پسری تو #دانشگاه شده و توی داستان داره جذابیت های ظاهری این پسر از زبان دختر به جزئیات اشاره میکنه و بعد جلوتر این دختر و پسر کم کم با هم بهونه صحبت پیدا میکنن و بعد این پسر یهو از دهانش در میره و این اسم کوچیک دختر رو صدا میکنه ...
دختر هم با این که اولش خجالت میکشه ولی ته دلش کلی ذوق کرده و شب خوابش نمی بره که فلانی منو به اسم صدا کرد و فلان و بیسار ...
وقتی شما این موارد رو پر رنگ و با جزئیات توضیح میدی فارغ از این که در نهایت میخوای چه اثری رو مخاطب بذاری ، همینجا در خلال داستان داری الگوسازی میکنی برای دختر که پیگیر این ویژگی های ظاهری تو پسرهای اطرافت باش (مثلا رنگ مو ، رنگ چشم ، نوع ریش ، تیپ و قد بلند یا کوتاه و ... )
وقتی شما نشون میدی یه دختر تو حسرت یه پسری تو دانشگاهه ، وقتی نشون میدی دخترای دانشگاه به استاد دانشگاه شون دل دادن و این رو برای مخاطب باز میکنی ...
داری این رفتارها رو ارزش میکنی .
اگرم نتیجه بگیری که اینا ارزش نیست اما حداقل جذابش کردی .
داری عشق های پنهانی که کم کم این #عشق به #رابطه منجر میشه رو برای مخاطب جذاب میکنی ...
حالا هر نتیجه ای که میخوای بذاری در نهایت بذار ...
ولی این عوارض در طول قصه سر جاش خواهد بود .
اگر هدف درستی دارید ، مسیر تون هم باید درست باشه .
#دل_نوشته
#استاد_عزیزی
#اتمام_حجت
#هدف_راه_رو_توجیه_نمیکنه
◾️🍃🌱↷
『 @modarese_novin 』🏴
به نام خداوند مهربان
وقتی دلتنگ میشوم😔💔
برای اکثر #مجرد ها که کمی سن و سال دارند این موضوع پیش آمده ...
#کمبود یک نفر را در زندگیشان #احساس میکنند😞
کسی که با او حرف بزنند ...
کسی که شریک غم و خوشی هایشان باشند
گاهی در ذهنشان تصویر سازی هم میکنند😩
الان که همه جا #شبکه_مجازی📱 وجود دارد پیدا کردن یک هم صحبت کار سختی نیست ...
یک نفر که از روی پر کردن وقت بخواهیم با او حرف بزنیم📱🗣
درد و دل کنیم ...
رفع دلتنگیهایمان باشد👌
بعضی ها این دلتنگی را #تحمل نمیکنند😑
#ماشاالله هم صحبتی هایشان زیاد است😏
سفره دلشان نه ولی سفره ذهنشان پیش همه باز است😒
گاهی که دلتنگی و کمبود یک نفر دومی در زندگی بهم فشار می آورد به چیزایی فکر میکنم که آرام میشم ...😊
چیزایی که باعث میشود دلتنگی هایم را تحمل کنم .😊
.
فکر میکنم به آن مردی که یک #زن و چهار #بچه ی قد و نیم قد را در #خانه گذاشت و رفت🔫💣
خدا میداند چه شبها که پشت #خاکریز از دلتنگی #گریه نکرد😢
فکر میکنم به #آقا دامادی که یک هفته بعد از عقد راهی جبهه شد و تنها دلخوشیش یک عکس بود
و #عروس خانومی که دلتنگ و #چشم_انتظار نشسته بود😩😭
فکر میکنم به آن دختر خانومی که هر روز خانه را آب و جارو میکرد تا شوهرش از راه برسد
چون تازه بچه دار شده بودند😍
وقتی هم که می آمد بعد از یک هفته دوباره راهی میشد و چشمان خیس خانومی که نمیتواند بگوید #نرو😭
فکر میکنم به همسر #شهید مدافع حرمی که دخترش بهانه #بابا را میگیرد بغضش رو قورت میدهد و بادخترش بازی میکند💔
الان که فکر میکنم میبینم دلتنگی من چقدر بچگانس در برابر اینها ...
انقدر بزرگ نیست که بخواهم برای پر کردنش #متوسل به دوست های مجازی بشوم👌
آخر میدانی فرقش چیست؟
آنها با اختیار خودشان ، برای منو تو دلتنگی ها را تحمل کردند ، از همسر و بچه و خانواده دل کندند و رفتن در غربتی که نه تلگرام بود نه #اینستاگرام و نه ...
پن : ان الله مع الصابرین
#عشق
#طلبه
#وعده_دیدارمون_کنار_شهدا
#ما_ملت_امام_حسینیم
#دل_نوشته
#غیور_مردان
#بی_تفاوت_نباشیم
◾️🍃🌱↷
『 @modarese_novin 』🏴
پاسخ به یک #شبهه
❌ #شبهه :
آیا تعریف کردن داستانِ #توبه در قالب رمان اشکال داره؟
✅ جواب #شبهه :
✍ #رمان به علت این که مخاطب رو با خودش همراه می کنه میتونه ناخودآگاه و #خلوت_خصوصی مخاطب رو تغییر بده ...
هر چقدر داستان جذاب تر نوشته شده باشه مخاطب رو بیشتر درگیر میکنه ...
گاهی وقتا مخاطب این قدر درگیر یه رمان یا یه فیلم نامه میشه که گویا باهاش داره زندگی میکنه ...
اگه برای شخصیت محبوبش و خوبِ داستان مشکلی پیش بیاد این مخاطب هم متاثر میشه!
با این اوصاف ، دیگه از یه رمان فقط پایان و نتیجه گیریش اهمیت نداره ...
بلکه تک تک لحظات این داستان اهمیت پیدا میکنه ...
تک تک لحظات!
تک تک صحنه ها!
تک تک شخصیت ها!
تک تک محتواها!
و ...
حالا اگر شما داستان یک فرد #گناهکار رو با ذکر #جزییات تعریف کردید مثلا این مخاطب در طول یک داستان ۱۰۰ قسمتی ، با ۸۰ قسمت گناه مواجه شده، ۲۰ قسمت هم ماجرای توبه رو خونده ...
اما اتفاقی که افتاده توی این ۸۰ قسمت به لحاظ #گرایش و #انگیزش نسبت به اون گناهایی که تعریف شده مایل شده ...
اما معلوم نیست اون ۲۰ قسمتی که میخونه این قدرت رو داشته باشه بهش اراده بده برای عدم انجام اون گناه ها یا نه !؟
اگه توی یه داستان ، دختری (یا پسری) تمام جزئیات رو ببینه که چه کارها که انجام شده بعد اخرش میخواد بخونه که طرف رفته توبه کرده!
۴ تا رمان این جوری برای جوون ها کافیه ...
بعد کم کم هم ارتباط بگیره ...
این هم جامعه ، این هم صدا و سیما ، این هم وضع خانواده ها ...
چه تضمینی به این هست که مخاطب به اون ۸۰ درصدی که ماجرای گذشته ی اشتباه شخصیت داستان بوده دچار نشه؟
میگن : آقا این داستان ها واقعی هستن ...
بر اساس واقعیت نوشته شدن ...
شما چرا واقعیت ها رو نمی بینید پس؟
جواب :
واقعی بودن یا نبودن داستان مهم نیست فعلا ... این که آیا چنین واقعیت هایی هم در جامعه هست اهمیتی نداره ...
معلومه که واقعیت داره ...
اما آیا به صرف این که واقعیت داره میشه ذکر کرد همه چی رو؟
در جامعه ما خیلی فسادها و گناه ها هم #واقعیت داره ... چیکار کنیم؟
همه رو تعریف کنیم با ذکر جزییات، بعد داستان رو به توبه بکشیم بعد به ازدواج بکشیم بعد پسر هم از قضا بره مدافع حرم بشه؟
مگه آخر داستان فقط به ذهن مخاطب می مونه؟
بعد اصلا سوالم رو میارم یه مرحله عقب تر ...
اگر قرار باشه ما حرف از توبه بزنیم، مگه فقط باید توبه از روابط نامشروع بزنیم؟
چرا فصل مشترک داستان های توبه ایی، روابط نامشروعه!؟!؟
و فصل مشترک رمان های دیگه #عشق!؟!؟
خدایی چرا؟!؟!
یعنی هیچ موضوعی به جز رابطه میان دختر و پسر نیست برای رمان نوشتن؟
جمع بندی کنم :
برای رمان نوشتن یا باید دوره های فرهنگی داشته باشید ...
یا باید از مشاور فرهنگی بهره بگیرید ...
#دل_نوشته
🍃🌱↷
『 @modarese_novin 』
هدایت شده از 『 مُدرِّس نوین 』
به نام خداوند مهربان
وقتی دلتنگ میشوم😔💔
برای اکثر #مجرد ها که کمی سن و سال دارند این موضوع پیش آمده ...
#کمبود یک نفر را در زندگیشان #احساس میکنند😞
کسی که با او حرف بزنند ...
کسی که شریک غم و خوشی هایشان باشند
گاهی در ذهنشان تصویر سازی هم میکنند😩
الان که همه جا #شبکه_مجازی📱 وجود دارد پیدا کردن یک هم صحبت کار سختی نیست ...
یک نفر که از روی پر کردن وقت بخواهیم با او حرف بزنیم📱🗣
درد و دل کنیم ...
رفع دلتنگیهایمان باشد👌
بعضی ها این دلتنگی را #تحمل نمیکنند😑
#ماشاالله هم صحبتی هایشان زیاد است😏
سفره دلشان نه ولی سفره ذهنشان پیش همه باز است😒
گاهی که دلتنگی و کمبود یک نفر دومی در زندگی بهم فشار می آورد به چیزایی فکر میکنم که آرام میشم ...😊
چیزایی که باعث میشود دلتنگی هایم را تحمل کنم .😊
.
فکر میکنم به آن مردی که یک #زن و چهار #بچه ی قد و نیم قد را در #خانه گذاشت و رفت🔫💣
خدا میداند چه شبها که پشت #خاکریز از دلتنگی #گریه نکرد😢
فکر میکنم به #آقا دامادی که یک هفته بعد از عقد راهی جبهه شد و تنها دلخوشیش یک عکس بود
و #عروس خانومی که دلتنگ و #چشم_انتظار نشسته بود😩😭
فکر میکنم به آن دختر خانومی که هر روز خانه را آب و جارو میکرد تا شوهرش از راه برسد
چون تازه بچه دار شده بودند😍
وقتی هم که می آمد بعد از یک هفته دوباره راهی میشد و چشمان خیس خانومی که نمیتواند بگوید #نرو😭
فکر میکنم به همسر #شهید مدافع حرمی که دخترش بهانه #بابا را میگیرد بغضش رو قورت میدهد و بادخترش بازی میکند💔
الان که فکر میکنم میبینم دلتنگی من چقدر بچگانس در برابر اینها ...
انقدر بزرگ نیست که بخواهم برای پر کردنش #متوسل به دوست های مجازی بشوم👌
آخر میدانی فرقش چیست؟
آنها با اختیار خودشان ، برای منو تو دلتنگی ها را تحمل کردند ، از همسر و بچه و خانواده دل کندند و رفتن در غربتی که نه تلگرام بود نه #اینستاگرام و نه ...
پن : ان الله مع الصابرین
#عشق
#طلبه
#وعده_دیدارمون_کنار_شهدا
#ما_ملت_امام_حسینیم
#دل_نوشته
#غیور_مردان
#بی_تفاوت_نباشیم
◾️🍃🌱↷
『 @modarese_novin 』🏴
#تلنگر
#چادرانه
#بانـو
✍ چادرے که شدے باید مرامت هم چادرے باشد👌
#چادر که گذاشتے وظایفت هم بیشتر مےشود😉
گرچه می گوییم #عشق و خبرے از وظیفه هم نیست .
#چشم هایت بانو ... حواست باشد👌
#صدایت بانو ... حواست باشد👌
#قدم هایت ... حواست باشد 👌
مبادا رفتارت چادرے نباشد❗️
آخر همیشه مےگویم ...
چادر که سر کردی یک چادر ظاهرے بر سرت هست و یک چادر باطنے بر دلـ❤️ـت
حواست باشد بانـــو ...
چادرے که در دستـان توست #امانت مادرمان زهــــ🌸ــــرا (سلام الله علیها) است.
مبادا چادر را از ما بگیرند و بگویند :
لیاقتش را نداشتے🥀
بانو حواست باشد بانو ...🖐
💐چادر #حرمت دارد💐
#ما_با_چادرمون_خوشتیپ_تریم😌
🍃🌱↷
『 @modarese_novin 』
『 مُدرِّس نوین 』
❎نقد کانالهای عاشقانه مذهبی در 6 قسمت❌ این عاشقانه مذهبی های بی ترمز⚠️🔒 🔹قسمت اول: https://eitaa.
❌❌❌ شبهه :
آیا تعریف کردن داستان #توبه در قالب #رمان اشکال داره؟
✅✅✅ #پاسخ به شبهه :
✍#رمان به علت این که مخاطب رو با خودش همراه می کنه میتونه ناخودآگاه و #خلوت_خصوصی مخاطب رو تغییر بده ...
هر چقدر داستان جذاب تر نوشته شده باشه مخاطب رو بیشتر درگیر میکنه ...
گاهی وقتا مخاطب این قدر درگیر یه رمان یا یه فیلم نامه میشه که گویا باهاش داره زندگی میکنه ...
اگه برای شخصیت محبوبیت داستان مشکلی پیش بیاد این مخاطب هم متاثر میشه!
با این اوصاف ، دیگه از یه رمان فقط پایان و نتیجه گیریش اهمیت نداره ...
بلکه تک تک لحظات این داستان اهمیت پیدا میکنه ...
تک تک لحظات!
تک تک صحنه ها!
تک تک شخصیت ها!
تک تک محتواها!
و ...
حالا اگر شما داستان یک فرد #گناهکار رو با ذکر #جزییات تعریف کردید مثلا این مخاطب در طول یک داستان ۱۰۰ قسمتی ، با ۸۰ قسمت گناه مواجه شده، ۲۰ قسمت هم ماجرای توبه رو خونده ...
اما اتفاقی که افتاده توی این ۸۰ قسمت به لحاظ #گرایش و #انگیزش نسبت به اون گناهایی که تعریف شده مایل شده ...
اما معلوم نیست اون ۲۰ قسمتی که میخونه این قدرت رو داشته باشه بهش اراده بده برای عدم انجام اون گناه ها ...
اگه توی یه داستان یه دختر دنبال فلان پسر باشه ، یه جوری خودش رو تو چشم اون پسر مذهبی بیاره، بعد یه جوری باهاش ارتباط بگیره ...
پسره اول پس بزنه ...
بعد کم کم اون هم ارتباط بگیره ...
و این جزییات کامل توی داستان بیاد .
مثل مواردی که تا الان مصداقش رو آوردیم ...
حالا فرض کنید این مخاطب از بین این همه رمان که در جریان هست، درگیر باشه با ۵ یا ۶ تا رمان این طوری ...
این هم جامعه ی ما ، این هم صدا و سیمای ما ، این هم وضع خانواده ها ...
چه تضمینی به این هست که مخاطب به اون ۸۰ درصدی ( قسمتی ) که ماجرای گذشته ی اشتباه شخصیتِ داستان بوده دچار نشه؟
آقا خدایی این داستان ها واقعی هستن؟!...
بر اساس واقعیت نوشته شدن؟!...
شما چرا واقعیت ها رو نمی بینید پس؟!...
جوابش اینه ؛
واقعی بودن یا نبودن داستان مهم نیست فعلا ... این که آیا چنین واقعیت هایی هم در جامعه هست اهمیتی نداره !؟
معلومه که واقعیت داره ...
اما آیا به صرف این که واقعیت داره، میشه ذکر کرد همه چی رو؟
در جامعه ما خیلی فسادها و گناه ها هم #واقعیت داره ... چیکار کنیم؟
همه رو تعریف کنیم با ذکر جزییات ،بعد داستان رو به توبه بکشیم بعد به ازدواج بکشیم بعد پسر هم از قضا بره مدافع حرم بشه؟
مگه آخر داستان فقط به ذهن مخاطب می مونه؟
چرا فکر میکنید فقط اخر داستان در ذهن ها خواهد ماند و مابقی همه از بین میره!؟
تضمینتون چیه!؟
بعد اصلا سوالم رو میارم یه مرحله عقب تر ...
اگر قرار باشه ما حرف از توبه بزنیم ...
مگه فقط باید توبه از روابط نامشروع بزنیم؟؟؟؟
باز هم داستان تکراری مابقی انسانها و فیلم ها و داستان ها ...
یکم مُبدء باشیم ...
چرا فصل و نقطه مشترک داستان های توبه ایی، #روابط_نامشروعه!؟...
و فصل مشترک رمان های دیگه، #عشق!؟...
یعنی هیچ موضوعی به جز رابطه میان دختر و پسر نیست برای رمان نوشتن؟!؟!؟
📌 جمع بندی کنم :
برای رمان نوشتن یا باید دوره های فرهنگی داشته باشید ...
یا باید از مشاور فرهنگی بهره بگیرید ...
البته با مبنای اسلام ...
والسلام
#دل_نوشته
🍃🌱↷
『 @modarese_novin 』
هدایت شده از 『 مُدرِّس نوین 』
به نام خداوند مهربان
وقتی دلتنگ میشوم😔💔
برای اکثر #مجرد ها که کمی سن و سال دارند این موضوع پیش آمده ...
#کمبود یک نفر را در زندگیشان #احساس میکنند😞
کسی که با او حرف بزنند ...
کسی که شریک غم و خوشی هایشان باشند
گاهی در ذهنشان تصویر سازی هم میکنند😩
الان که همه جا #شبکه_مجازی📱 وجود دارد پیدا کردن یک هم صحبت کار سختی نیست ...
یک نفر که از روی پر کردن وقت بخواهیم با او حرف بزنیم📱🗣
درد و دل کنیم ...
رفع دلتنگیهایمان باشد👌
بعضی ها این دلتنگی را #تحمل نمیکنند😑
#ماشاالله هم صحبتی هایشان زیاد است😏
سفره دلشان نه ولی سفره ذهنشان پیش همه باز است😒
گاهی که دلتنگی و کمبود یک نفر دومی در زندگی بهم فشار می آورد به چیزایی فکر میکنم که آرام میشم ...😊
چیزایی که باعث میشود دلتنگی هایم را تحمل کنم .😊
.
فکر میکنم به آن مردی که یک #زن و چهار #بچه ی قد و نیم قد را در #خانه گذاشت و رفت🔫💣
خدا میداند چه شبها که پشت #خاکریز از دلتنگی #گریه نکرد😢
فکر میکنم به #آقا دامادی که یک هفته بعد از عقد راهی جبهه شد و تنها دلخوشیش یک عکس بود
و #عروس خانومی که دلتنگ و #چشم_انتظار نشسته بود😩😭
فکر میکنم به آن دختر خانومی که هر روز خانه را آب و جارو میکرد تا شوهرش از راه برسد
چون تازه بچه دار شده بودند😍
وقتی هم که می آمد بعد از یک هفته دوباره راهی میشد و چشمان خیس خانومی که نمیتواند بگوید #نرو😭
فکر میکنم به همسر #شهید مدافع حرمی که دخترش بهانه #بابا را میگیرد بغضش رو قورت میدهد و بادخترش بازی میکند💔
الان که فکر میکنم میبینم دلتنگی من چقدر بچگانس در برابر اینها ...
انقدر بزرگ نیست که بخواهم برای پر کردنش #متوسل به دوست های مجازی بشوم👌
آخر میدانی فرقش چیست؟
آنها با اختیار خودشان ، برای منو تو دلتنگی ها را تحمل کردند ، از همسر و بچه و خانواده دل کندند و رفتن در غربتی که نه تلگرام بود نه #اینستاگرام و نه ...
پن : ان الله مع الصابرین
#عشق
#طلبه
#وعده_دیدارمون_کنار_شهدا
#ما_ملت_امام_حسینیم
#دل_نوشته
#غیور_مردان
#بی_تفاوت_نباشیم
◾️🍃🌱↷
『 @modarese_novin 』🏴
#تلنگر
✍ گاهی وقت ها به سرم میزند قید همه چیز را بزنم ...
گاهی دلم میخواهد #دختری باشم که هزاران نفر جذبش می شوند ...
موهایم را کوتاه کنم ...
کتونی های مارک دارم را بپوشم ...
با مانتو های پانچ ام ، رژ لب قرمزم را بزنم ...
تیپ مشکی بزنم ...
شال گران قیمت ام را پشت گوشهایم دهم ...
در #خیابان_های_تهران راه بروم و تحسین همه را به خودم جلب کنم ...
تیپ های هر روزه بزنم ...
هر جور دلم میخواهد باشم ...
بی قید و بند #عاشق شوم ...
این قدر از طرف #خداوند امتحان نشوم ...
این قدر جلوی پایم سنگ نیفتد ...
گاهی دلم میخواهد بجای تمام طعنه ها تحسین بشنوم ...
گاهی دلم میخواهد خیلی کارها کنم ....
کمی که خالی میشوم ...
دوباره می نشینم و فکر میکنم ...
فکر میکنم به اینکه انتهای تمام این خواسته هایم چیست ؟؟؟
بی حد باشم ، خب چه می شود ؟؟؟
📌جز اینکه فقط نگاه های هرز برای خودم میخرم ؟؟؟
📌جز اینکه اونطوری کالایی ارزان مرا می بینند؟؟؟
📌جز اینکه گرفتار #عشق_های_خیابانی میشوم ؟؟؟
از من سوء استفاده میشود و بی غرامت لذت می برند و در نهایت من میمانم و داغ یک #عشق نافرجام ؟؟؟
این بار خوشحال می شوم از اینکه هیچ کدام از این ها نیستم ...
باز هم همه ی آن لباس های گران قیمت و مد روز ... را کنار می گذارم و #چادر_مشکی زیبایم را سر میکنم باز هم رو میگیرم ...😍
دوباره لاک هایم را می آورم و لاک میزنم لاک های رنگی رنگی برای خودم😍💅🏻 در خانه ی خودم ...
فکر میکنم چه خوب است که من هم رزمنده ام ...💪🏻
هرثانیه می جنگم برای عقایدم و چه راه سختی ....💪🏻
راهی پر از سنگ و صخره ...
اما شیرین ❤️💙
پر از امتحان های سخت ....
باز هم فکر میکنم
به عشق هایم ...
به شهدایم ...
به امام زمانم ...
می بینم چقدر خوشبختم که #عاشق آنها هستم😍
دختر است دیگر ...
گاهی کم می آورد میان جنگ هایش ...
بجنگ ای دختر ...
کم نیاور ...
امروز تو رزمنده #مهدی_فاطمه_ایی💪🏻❣
تقدیم به تمام #دختران_مذهبی😍
پ.ن : شاید تناقضات زیادی در این متن وجود دارد اما خب این متن احساسات یک دختر است ...
#دل_نوشته
🍃🌱↷
『 @modarese_novin 』
هدایت شده از 『 مُدرِّس نوین 』
#تلنگر
#چادرانه
#بانـو
✍ چادرے که شدے باید مرامت هم چادرے باشد👌
#چادر که گذاشتے وظایفت هم بیشتر مےشود😉
گرچه می گوییم #عشق و خبرے از وظیفه هم نیست .
#چشم هایت بانو ... حواست باشد👌
#صدایت بانو ... حواست باشد👌
#قدم هایت ... حواست باشد 👌
مبادا رفتارت چادرے نباشد❗️
آخر همیشه مےگویم ...
چادر که سر کردی یک چادر ظاهرے بر سرت هست و یک چادر باطنے بر دلـ❤️ـت
حواست باشد بانـــو ...
چادرے که در دستـان توست #امانت مادرمان زهــــ🌸ــــرا (سلام الله علیها) است.
مبادا چادر را از ما بگیرند و بگویند :
لیاقتش را نداشتے🥀
بانو حواست باشد بانو ...🖐
💐چادر #حرمت دارد💐
#ما_با_چادرمون_خوشتیپ_تریم😌
🍃🌱↷
『 @modarese_novin 』
هدایت شده از 『 مُدرِّس نوین 』
پاسخ به یک #شبهه
❌ #شبهه :
آیا تعریف کردن داستانِ #توبه در قالب رمان اشکال داره؟
✅ جواب #شبهه :
✍ #رمان به علت این که مخاطب رو با خودش همراه می کنه میتونه ناخودآگاه و #خلوت_خصوصی مخاطب رو تغییر بده ...
هر چقدر داستان جذاب تر نوشته شده باشه مخاطب رو بیشتر درگیر میکنه ...
گاهی وقتا مخاطب این قدر درگیر یه رمان یا یه فیلم نامه میشه که گویا باهاش داره زندگی میکنه ...
اگه برای شخصیت محبوبش و خوبِ داستان مشکلی پیش بیاد این مخاطب هم متاثر میشه!
با این اوصاف ، دیگه از یه رمان فقط پایان و نتیجه گیریش اهمیت نداره ...
بلکه تک تک لحظات این داستان اهمیت پیدا میکنه ...
تک تک لحظات!
تک تک صحنه ها!
تک تک شخصیت ها!
تک تک محتواها!
و ...
حالا اگر شما داستان یک فرد #گناهکار رو با ذکر #جزییات تعریف کردید مثلا این مخاطب در طول یک داستان ۱۰۰ قسمتی ، با ۸۰ قسمت گناه مواجه شده، ۲۰ قسمت هم ماجرای توبه رو خونده ...
اما اتفاقی که افتاده توی این ۸۰ قسمت به لحاظ #گرایش و #انگیزش نسبت به اون گناهایی که تعریف شده مایل شده ...
اما معلوم نیست اون ۲۰ قسمتی که میخونه این قدرت رو داشته باشه بهش اراده بده برای عدم انجام اون گناه ها یا نه !؟
اگه توی یه داستان ، دختری (یا پسری) تمام جزئیات رو ببینه که چه کارها که انجام شده بعد اخرش میخواد بخونه که طرف رفته توبه کرده!
۴ تا رمان این جوری برای جوون ها کافیه ...
بعد کم کم هم ارتباط بگیره ...
این هم جامعه ، این هم صدا و سیما ، این هم وضع خانواده ها ...
چه تضمینی به این هست که مخاطب به اون ۸۰ درصدی که ماجرای گذشته ی اشتباه شخصیت داستان بوده دچار نشه؟
میگن : آقا این داستان ها واقعی هستن ...
بر اساس واقعیت نوشته شدن ...
شما چرا واقعیت ها رو نمی بینید پس؟
جواب :
واقعی بودن یا نبودن داستان مهم نیست فعلا ... این که آیا چنین واقعیت هایی هم در جامعه هست اهمیتی نداره ...
معلومه که واقعیت داره ...
اما آیا به صرف این که واقعیت داره میشه ذکر کرد همه چی رو؟
در جامعه ما خیلی فسادها و گناه ها هم #واقعیت داره ... چیکار کنیم؟
همه رو تعریف کنیم با ذکر جزییات، بعد داستان رو به توبه بکشیم بعد به ازدواج بکشیم بعد پسر هم از قضا بره مدافع حرم بشه؟
مگه آخر داستان فقط به ذهن مخاطب می مونه؟
بعد اصلا سوالم رو میارم یه مرحله عقب تر ...
اگر قرار باشه ما حرف از توبه بزنیم، مگه فقط باید توبه از روابط نامشروع بزنیم؟
چرا فصل مشترک داستان های توبه ایی، روابط نامشروعه!؟!؟
و فصل مشترک رمان های دیگه #عشق!؟!؟
خدایی چرا؟!؟!
یعنی هیچ موضوعی به جز رابطه میان دختر و پسر نیست برای رمان نوشتن؟
جمع بندی کنم :
برای رمان نوشتن یا باید دوره های فرهنگی داشته باشید ...
یا باید از مشاور فرهنگی بهره بگیرید ...
#دل_نوشته
🍃🌱↷
『 @modarese_novin 』
#تلنگر
✍ ببینید تو چی #استعداد دارید
همون استعداد رو در مسیر #ولایت خرج کنید...
- #عکاسی
- #دلنوشته
- #نوشتنِمتن
- #ادارهیِکانال
- #عکسنوشته
- #سخنرانی
- #معرفیِکانال
- #فنبیان
- #صبوریوحتیویژگیِمهربونبودن
دغدغهتون #تاثیر_گذاری حتی رویِ افرادِ
کم باشه...
ولی #تاثیر_گذاریِ_صحیح_و_درست...
سعی کنید عامیانه با مخاطبتون
ارتباط برقرار کنید.
سعی کنیم #اخلاص تو کارهامون موج بزنه... فقط برایِ #خدا کار کنیم...
که اگر اخلاص باشَد، همه چیز هست...
نقطه ضعف مردم تویِ مسائل رو پیدا کنید، #بولد کنید و روش کار کنید...
مبادا از استعداد هاتون بگذرید و اون
دنیا همین استعدادِ بلا استفاده جلوتون سبز
بشه که چرا از من استفاده نکردی؟!؟
#عشق ما را پِیِ کاری به جهان آورده است،
ادب این است که تماشا نشویم...
🍃🌱↷
『 @modarese_novin 』
هدایت شده از 『 مُدرِّس نوین 』
#تلنگر
✍ ببینید تو چی #استعداد دارید
همون استعداد رو در مسیر #ولایت خرج کنید...
- #عکاسی
- #دلنوشته
- #نوشتنِمتن
- #ادارهیِکانال
- #عکسنوشته
- #سخنرانی
- #معرفیِکانال
- #فنبیان
- #صبوریوحتیویژگیِمهربونبودن
دغدغهتون #تاثیر_گذاری حتی رویِ افرادِ
کم باشه...
ولی #تاثیر_گذاریِ_صحیح_و_درست...
سعی کنید عامیانه با مخاطبتون
ارتباط برقرار کنید.
سعی کنیم #اخلاص تو کارهامون موج بزنه... فقط برایِ #خدا کار کنیم...
که اگر اخلاص باشَد، همه چیز هست...
نقطه ضعف مردم تویِ مسائل رو پیدا کنید، #بولد کنید و روش کار کنید...
مبادا از استعداد هاتون بگذرید و اون
دنیا همین استعدادِ بلا استفاده جلوتون سبز
بشه که چرا از من استفاده نکردی؟!؟
#عشق ما را پِیِ کاری به جهان آورده است،
ادب این است که تماشا نشویم...
🍃🌱↷
『 @modarese_novin 』