هدایت شده از لفظ قلم | زهرا محسنیفر
📌شیخی که قطبنما داشت
لیسانس فیزیک را که گرفت، موقعیتهای شغلی به پیشوازش آمدند. یک فعال دانشجویی شاخص بسیجی را که مدرک دانشگاهی در دست داشت، در دولت احمدینژاد حلوا حلوا میکردند. اما او سودای دیگری در سر داشت و رؤیای خاصی در ذهنش میپروراند. تصمیمش را گرفته بود و اینکه از میان ایل و تبارش اولین آدمی باشد که پا به حوزهی علمیه میگذارد، پایش را سست و ته دلش را خالی نمیکرد. آرمانی که در جستجوی آن حاضر بود مسیر زندگیاش را کج کند، از درس و مشق طلبگی میگذشت.
این شد که اهواز را به مقصد قم ترک کرد. رفت اما میدانست که برمیگردد. در چشمانداز زندگیاش دیده بود که زمین بازیاش باید در خوزستان باشد. رفت و چند سالی در قم تلمذ کرد و در قامت یک روحانی برگشت. برگشت تا دغدغههایش را پی بگیرد. دغدغههایی که آب و نانی نداشت، اما دردسر الیماشاءالله! از آن طلبههایش نبود که در پستوی حجره بماند و در انزوای رهبانیت، ضَرَبَ ضَرَبایش را جلو ببرد. در میان قرائتهای هفتاد و دو ملتی از اسلام و مسلمانی، به اسلام ناب رهبری چنگ زده بود و خود را وکیل او میدانست؛ یک وکالت عام برای نفی اسلام خنثی و بیبخار. این فراز از کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن را از بر بود:
«اگر دینی را پیدا کردید که با ظالم ساخت، با مستبد همکاری کرد، با مظلوم یک لحظه کنار نیامد، یک گره از کار فروبسته مردم نگشود، برای امروز و فردای مردم، خشخاشی، ذره مثقالی، سود نداشت؛ تو هم از طرف ما وکیل، اگر چنین دینی را پیدا کردی، هر جا پیدا کردی، رَدّش کن، یک لحظه این دین را نپذیر. برای خاطر اینکه دین اگر از سوی خداست، این جوری نیست.»
این فراز، شاهبیت و قطبنمای مسلمانیاش شده بود. هیچ چیز به اندازهی بیعدالتی اجتماعی آزارش نمیداد و از هیچ چیز به اندازهی سکوت در برابر ظلم و عافیتطلبی رنجور نمیشد.
ماجرای اعتصاب کارگران نیشکر هفتتپه شاید اولین آزمون جدیاش بود تا نشان دهد اهل هزینه دادن برای تحقق عدالت است. کارگران، ماهها بود که حقوق نگرفته بودند و مالک نااهل کارخانه، بیاعتنا به معیشت کارگران، خر خودش را میراند. شیخ، دوستان طلبهاش را جمع کرد تا در جمع کارگران حاضر شوند و از آنها حمایت کنند. جماعت متحصن نماز ظهر را به او اقتدا کردند و تا السلام علیکم را گفت، تازه دردسرهای بزرگ سراغش آمدند. ویدیوی حضورش در جمع کارگران سر از شبکههای معاند درآورد و آن دختر موفرفری او را مزدور نظام نامید. از آن طرف مسئولین خوزستان از ظاهر شدن چند طلبهی ناشناس در میان یک پروندهی اجتماعی-اقتصادی که امنیتی هم شده بود، ناخرسند بودند.
کلیپ شیخ دست به دست میچرخید و او در میان برخی هملباسهایش باید نگاههای سنگین و پر از سؤال را تحمل میکرد و از چشمهاشان میخواند که طلبه را چه به این قرشمالبازیها! خلاصه دوست و دشمن شروع به نکوهش و شماتتش کردند. اما شیخ، به درستیِ راهی که رفته و کاری که کرده بود، ایمان داشت. او به کمک دوستانش و بعضی مطالبهگران و عدالتخواهان و جریان دانشجویی حمایت از کارگران را ادامه دادند و پای وزر و وبالش ایستادند تا گره از کار فروبستهی آنها باز شد و پرونده هفتتپه به نفع کارگران به سرانجام رسید.
وقتی رهبری در دیدار رمضانیاش با دانشجویان، مهر تأییدی بر مطالبهی آنها زد، جریانهای شماتتگر رفوزه شدند. شیخ اما قطبنمایش از اول میزان بود و تکلیفش با خودش روشن. تکلیفش این بود که مطالبهی عدالت را ادامه دهد و از هزینههایش نترسد.
از آن حلوا حلوا کردنها دیگر خبری نبود و شیخ اینبار خودش به پیشواز یک مسئولیت خطیر رفت و شد معاون ستاد امر به معروف و نهی از منکر خوزستان. نه برای اینکه فقط بگوید «خواهرم حجابت، برادرم نگاهت»؛ میخواست امر به معروف را اول برای حاکمان و صاحبان قدرت و مبارزه با باندهای زر و زور و تزویر اقامه کند. از آن کارهای پر دردسر و بی آب و نان. شیخ به حکم آن وکالت عام جنگیدن برای عدالت را انتخاب کرده بود تا مسلمان باشد؛ از جایگاه حقوقیاش در پروندههای زیادی از مفاسد ورود کرد و منشأ خیر شد. این اواخر از او شکایت شد. در پروندهی میدان میوه و ترهبار اهواز با اصحاب قدرت و ثروت درافتاده بود. شاکی خصوصی او را به دادگاه ویژهی روحانیت کشاند. حالا ده روزی میشود که شیخ محسن #ریسمانسنج در زندان است.
شیخ میتوانست معلم فیزیکی باشد و سر برج حقوقش را بگیرد و بچسبد به زندگیاش. یا در فلان دستگاه کار فرهنگی کند. اما میخواست خشخاشی و ذره مثقالی برای امروز و فردای مردم سودمند باشد. امروز بعضی از آنها که در ضَرَبَ ضَرَبا گیر کردهاند، از گیر افتادن او خوشحالند و دوباره شماتتش میکنند که طلبه را چه به قرشمالبازی! اما شیخ محسن قطبنما دارد و دوباره برمیگردد و ادامه میدهد؛ آبدیدهتر از قبل!
✍#زهرا_محسنی_فر
https://eitaa.com/joinchat/963837996C814ca55648
4_6014903923393957184.mp3
2.72M
زده شوخینه گله دل گله گرگی چهکنم...
غزل ایل
وحید آرامشیان
یکی از برکات حبس شیخ #محسن_ریسمان_سنج میتواند مسئله اصلاح اساسی دادگاه ویژه روحانیت کشور باشد.
خیلی از طلاب و روحانیون عزیز در کشور در مواجهه با دادگاه ویژه، تجاربی کسب کردند و میدانند که از چه میگوییم.
دادگاههای عمومی کشور هنوز نواقصی زیادی دارند اما همین دادسراها و دادگاههای عمومی، فرسخها با دادگاه ویژه فاصله دارند.
شما در دادگاه عمومی براحتی میتونید هر وکیلی اختیار کنید، از اوراق پرونده، کپی بگیرید، احکام به شما ابلاغ میشود.
بحث اصلاح ساختار دادگاه ویژه، یکی از فوریترین مسائل مورد نیاز طلاب و روحانیون کشور است که بتوانند در فعالیتهای فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و پیگیری حق و حقوق مردم و امر و نهی اصحاب قدرت و ثروت کنشگری داشته باشند.
امیدوارم نمایندگان مجلس حتماً در بحث تدوین و تصویب طرح ماده واحده اصلاح ساختار دادگاه ویژه اقدام جدی داشته باشند انشاءالله.
✅ #داود_مدرسی_یان:
http://eitaa.com/joinchat/3604742157Cf3fa1341d3
در روزهای آینده در نظر داریم نشستهای رسانهای درباره نقدوبررسی ساختار دادگاه ویژه روحانیت برگزار کنیم و پیشنهادات خودمون رو برای اصلاح دادگاه ویژه ارائه کنیم؛ انشاءالله
دوستان طلبه و روحانی؛ اگر تجاربی از پروندههای خودتون یا نزدیکانتون در دادگاه ویژه دارید به آیدی ما ارسال کنید.
ارتباط مستقیم:
@politicaladmin
یکی از عناوین اتهامی در آییننامه داخلی دادگاه ویژه، اتهام "خلاف شان روحانیت" است. عزیزان کارشناس میدانند این عنوانِ کلی، اساساً ضابطه و ملاک و معیار دقیق و قابل اندازهگیری ندارد. بحث سلیقه در این عنوان خیلی تاثیر دارد.
یعنی میشود خیلی از اقدامات طلاب را با همین عنوان، مجرمانه قلمداد کرد.
برخی مصادیقش رو بعداً میگم که برخی طلاب با همین عنوان ولی با مصادیق عجیب، محکومیت گرفتن.
🔴 فوری/ نامه ۳۵ تشکل بسیج دانشجویی، عدالتخواه و طلبگی خطاب به مسئولین دادگاه ویژه روحانیت:
🔻 ریسمان مردمی عدالت را قیچی نکنید!
🔹 نامه جمعی از تشکلهای عدالتخواه و بسیج دانشجویی وطلبگی سراسر کشور خطاب به رئیس و دادستان دادگاه ویژه روحانیت در رابطه با دستگیری حجتالاسلام #محسن_ریسمانسنج
✅ #داود_مدرسی_یان:
http://eitaa.com/joinchat/3604742157Cf3fa1341d3
هدایت شده از راوی || امین غفاری
⭕️ یک نکته میگم و عبور میکنم.
در حالی که تا امروز تشکل های دانشجویی بسیاری از دانشگاههای خوزستان و کشور و تعدادی از حوزه های علمیه کشور نسبت به اجرای حکم زندان حاج آقای ریسمان سنج واکنش نشون دادن، قابل تامل است که تاکنون هیچ کدام از حوزه های علمیه خوزستان و چهره های شاخص حوزوی نسبت به این موضوع واکنش رسمی نداشتند. بگذریم از اتهام کذب یک آقازاده به شیخ محسن که چند ساعت پس از اتتشار، بدون هیچ توضیح و عذرخواهی مطلب را حذف کرد.
🔴 راوی | امین غفاری |عضو شوید👇
✅️ @aminghafari_ir
عالَم سیاست || داود مدرسی یان
⭕️ یک نکته میگم و عبور میکنم. در حالی که تا امروز تشکل های دانشجویی بسیاری از دانشگاههای خوزستان و
تعدادی از اساتید و طلاب حوزههای خوزستان به من زنگ زده یا پیام دادند و از این قضیه ناراحت بودن.
اما نمیتونن علنی اعلام کنن.
"خیلی" از طلاب و اساتید حوزههای علمیه خوزستان و بزرگان و برخی هیئات و مداحان، از ابراز نظر و حمایت در این باره، میترسند. هم از دادگاه ویژه هم از مسائل دیگه!
بگذریم که "برخی" از بزرگان (تاکید میکنم برخی که به همه عزیزان جسارت نشود و نگاه ما به همه این نیست ولی برخی و معدودی ولی پرقدرت و پرنفوذ) با این آقای سرمایهدار روابط بسیار حسنهای دارن. بالاخره حوزهداری، موسسهداری، مسجدداری، برنامههای فرهنگی و اردوها و زمینها و ساختمانها، هزینه داره. از کجا بیارن بندگان خدا؟!