eitaa logo
مدثر
38 دنبال‌کننده
1.8هزار عکس
2.1هزار ویدیو
292 فایل
محتوای دینی و جریانات مهم دینی روز ...
مشاهده در ایتا
دانلود
وقتی فاطمه پیام داد: «خانم! حالِ روحیم اصلا خوب نیست. حتما باید با شما صحبت کنم. اگه میشه فردا بعد از امتحانم بریم میدون امام تا با هم صحبت کنیم»، فکرش را نمی‌کردم که چه نقشه‌ای برایم ریخته‌اند. همینطور که قدم می‌زدیم، دو تا گوشم در اختیار فاطمه بود. ناغافل، چند تا از بچه‌های مدرسه از پشت یکی از درختها با قوطی برف شادی و کیک تولد به دست، با آواز «تولد، تولد، تولدت مبارک» غافلگیرم کردند. به مخیله‌ام هم خطور نمی‌کرد که چنین برنامه‌ای داشته باشند. مات و مبهوت نگاهشان می‌کردم. یک گروهِ 15، 20 نفره، توریست چینی از نزدیکی ما عبور می‌کردند. برای یکی از زنان توریستِ چینی، این غافلگیری و جشن تولد، جالب آمد. نزدیک ما شد. پرسید: «?mom» دخترها همه گفتند: «No, teacher» چند نفرِ دیگر از توریست‌ها هم جلو آمدند. خواستند عکسی به یادگار بگیرند. فاطمه از فرصت استفاده کرد و گفت: «irani woman, life, hijab, i love hijab» پشت‌بندش دخترها یک‌صدا گفتند: «we love hijab» عکس دخترها، با حجابِ زیبایشان، میهمانِ لنز دوربینِ توریست‌های چینی شد، تا نشانی باشد از هویتِ اصلیِ زنِ ایرانی. ـــــــــــــــــــــــــ بماند به یادگار 1402/03/13
فصل اول سرآغازی نو بر اساس واقعیت -اوین آرمی شدی ؟ -سارا اره شدم کیمیا چی هنوز آرمی هست ؟ -اوین اره. خب این بخشی از مکالمه دوتا آرمی بود،خوب حالا براتون سوال شده که آرمی چیه اصلا اینا یعنی چی؟ درسته! الان براتون کامل توضیح میدم. آرمی یا ارتش آرمی به طرفداران بی تی اس گفته میشود که در 13 جولای 2013 کفته شد. خب الان واضح هست. مکالمه سارا و آوین رو بخونیم. -آوین آهنگ تازه جونگ کوک رو شنیدی ؟ -سارا آره چقدر باحال بود . - آوین آره خیلی باحال بود‌. این مکالمه سارا و آوین در 13 مِه 2023 ک6 دقیق میشه 10 خرداد 1402 بله همه چی از اون موقعه شروع شد. راستی یادم رفت براتون ار بی تی اس بگم ، درواقع توضیح بدم که کی هستند. بی تی اس مخفف پسران ضد گلوله به لاتین هست که اهل کره ی جنوبی هستن و سب موسیقی شون کی پاپ هستند. اعضای گروه شامل میشه از : کیم نامجون کیم سوک جین ،مین یونگی ، جی هوپ،پارک جیمین، کیم تهیونگ و جئون جونگ کوک . و در کمپانی بیگ هیت کار میکنن‌. و فعالیت خود رو از سال 2013 شروع کردند‌. ادامه دارد... و داستان هر شب راس ساعت 9 منتشر می‌شود. منتظر انتقاد ها و پیشنهاد هاتون هستم.
با خواندن کتاب : به شما هیچ ربطی ندارد به من چه؟ به تو چه؟ به ما چه؟ نوشته علی شمیسا، به نگرش جدیدی در حوزه‌ احترام به حریم خصوصی دیگران دست می‌یابید. برداشت شما از فضولی و دخالت چیست؟! بیشتر افراد، فضولی را اینگونه تعریف می‌کنند که رفتاری است که ما در قبال افرادی در پیش می‌گیریم که آن‌ها را دشمن می‌پنداریم. - فضولی رفتاری است که به طور معمول از آن لذت می‌بریم. - فضولی و دخالت کردن گاهی برای انتقام گرفتن مؤثر است. - فضولی به موجودیت فرد هویت اجتماعی می‌دهد. - سرک کشیدن رفتاری است که انسان ناخودآگاه از آن لذت می‌برد. - دخالت کردن شکلی از خشم و عصبانیت را نشان می‌دهد. - تجاوز به حریم خصوصی دیگران نوعی اعلام جنگ به دیگران است. - فضولی گاهی می‌تواند به مرگ، نابودی و تضعیف شخصیت یک فرد منجر شود. - فضول بودن یک عادت و صفت منفی فردی و اجتماعی است که به فرد لطمه زیادی می‌زند. - تجسس در زندگی دیگران گاهی شغل و درآمد محسوب می‌شود. نام کتاب: ذهن فضول نام نویسنده: علی شمیسا حاشیه بر متن باید دقیق مطالعه و بررسی شود آیا امثال چنین کتاب‌هایی چه نقشی در کمرنگ سازی فریضه امر به معروف و نهی از منکر و مسئولیت اجتماعی افراد جامعه دارد
🔰 کاش زائر پیادۀ اربعین بودم... 💔 🔹 ️امام خامنه ای (حفظه الله) : 🔹 این پیاده روی میان نجف و کربلا و امثال آن، پدیدۀ بی نظیری است. حرکت عشق و ایمان است. از دور به حال زائران اربعین «غبطه» می‌خوریم. جا دارد امثال بنده که از اینجور حرکتها محرومیم، عرض کنیم که: «یا لیتنا کنّا معکم فنفوز فوزا عظیماً» کاش ما هم پیش شما بودیم و ازاین فوز عظیم بهره مند می شدیم. عزیزانی که امسال اربعین قسمتتون شده برید کربلا و زائر آقا اباعبدالله الحسین علیه السلام هستید ، لطفاً برای سلامتی رهبرمون هم چند قدم بردارید و نایب الزیاره اش باشید ، در کنارش برای جاماندگان هم دعا کنید ، ان‌شاءالله به سلامتی برید و برگردید، حاجتتون روا 🙏 😔 💚«»
بسم الله الرحمن الرحیم یک برده ای که طلبه شد. روز طلبه مبارک خانم خدایاری استاد حوزه علمیه نسیم شهر و پرند سیاه پوست بود. در همان زمانی که سیاه پوست‌ها برده بودند و سفید پوستان از آنان بیگاری می‌کشیدند زندگی می‌کرد. بلاخره انقلاب شد و یک مقدار از نکبت زندگی‌اشان کم شد. مجاز شد درس بخواند اما آنقدر فقیر بودند که روی دوش پدر صخره را بالا و پایین می‌رفت تا به مدرسه برسد و روی مقوّا بیستگوییت مشقش را بنویسد‌. سرآخر هم بچه‌های سفید پوست روی مشق‌هایش ادرار می‌کردند. آتقدر تلاش کرد تا وکیل شد. اما مگر کسی بخاطر رنگ پوستش موکل او می‌شد. یکبار در دانشگاه درگیر شد و سر مسئله‌ای هیچ و پوچ دستش را شکستند و آسیب جدی به او وارد کردند. دیگر خسته شده بود. دوست داشت علیه سفید پوستان انقلاب کند برای بار دوم. تاریخ انقلاب ها را خواند تا بداند کدام یک پیروز شده‌اند. رسید به انقلاب اسلامی ایران در سال 57. رهبرش شخصی بود به اسم روح الله موسوی خمینی. لباسش با لباس مردم کشورش فرق داشت. او (امام)یک طلبه بود. تصمیم گرفت به ایران بیاید طلبه شود و مثل امام قیام کند علیه ظالمان. وقتی وارد محوطه شد عده‌ای سفید پوست آمدند رویش را بوسیدند چمدان هایش را گرفتند و خوش آمدگویی کردند . هاج و واج مانده بود. آیا با این سیاه موست چنین رفتاری می‌کنند؟! به خیال خودش حتما دستش انداخته بودند. رفت داخل خوابگاه. درس‌ها را به زحمت می‌فهمید. هم اتاقی او یک سفید پوست بود. مهربان بود میخواست کمکش کند در درس ها. اما آنقدر از سعید پوست‌ها کینه به دل داشت که یک خط وسط اتاق کشید و به او اخطار داد تا نزدیکش نشود. هنوز مسلمان نشده بود. هدفش فقط خواندن کتاب‌های طلبگی و یک قیام پیروز مثل امام بود. روزگار جرخید و به دیدار رهبری رفت. رهبری آن‌ها را فرزندانش خطاب کرد و کلی مهمان نوازی در کلام رهبری بود که دل سنگ او را(سیاه پوست را) نرم میکرد. حالا کم‌کم اشک‌ها از چشمانش جاری می‌شدند. به خوابگاه که برگشت رفت به نمازخانه. نماز بلد نبود اولین الله اکبر را که گفت سیل اشک امانش نداد. مسلمان شد و طلبه. و در نهایت به کشورش برگشت برای تبلیغ. 🙂