eitaa logo
مغنی و بلاغت - تدریس 99 راسل
183 دنبال‌کننده
87 عکس
64 ویدیو
72 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
بحث تاسع و عاشر-تقیید به نفی و مفاعیل و امثال آنها در حکم
: احوال متعلقات فعل در یک جلسه در حکم
تا سر تنبیهات در حکم
تنبیهات طرق قصر+قصر حقیقی و اضافی+تنبیهات مورد 1 در حکم
تنیبه ثانی تا آخر-تا سر اغراض القصر در حکم
مبحث ثالث و رابع قصر و اتمام بحث قصر در حکم
باب ثامن-وصل و فصل تا سر مبحث اول در حکم
: فصل و وصل مبحث اول تا سر آیه 54 هود+نکات کلی مبحث ثانی که فصل است در حکم
مبحث اول از آیه54هود تا سر موضع اول از موارد وجوب فصل در حکم
موضع اول و ثانی از مواضع لزوم فصل در حکم
موضع سوم تا آخر از مواضع فصل+دو تنبیه پایانی باب ثامن در حکم
در درس امروز(سه شنبه 7 بهمن 99) برای توضیح اولین سطر «مواضع وصل» ناچار به بیان مقدمه ای شدیم. متن این مهم چنین بود: الوصل: عطفُ جملةٍ على أخرى بِالواو، و يَقَعُ في ثلاثةِ مواضعَ: الأولُ: ما إذا کان بینَ الجملتین التوسّطُ بَینَ الکَمالَینِ و لم یَمنَع مانعٌ مِنَ العطفِ[1] روش تدریس با نگاه به «مواضع فصل» در اینجا لابد هستیم از تدریس اجمالی 5 موضع فصل یعنی مبحث ثانی. به طور خلاصه می توان اینطور تدریس را شروع کرد: در 5 موضع لازم است «فصل» رخ دهد(: «واو» نیاید): 1. کمال اتصال: مثل جایی که جمله دوم «بدل» از جمله اول باشد(که نوعی عینیت است یعنی جمله دوم عین جمله اول است لذا نیازی به واو نیست تا اتصال ایجاد شود چون اتصال، بَیِّن است): مثل قول حضرت هود ع: «و اتقوا الذی اَمَدَّکم بما تَعلَمونَ أمَدَّکم بِاَنعامٍ و بنینَ»(132 و 133 شعرا). 2. کمال انقطاع: مثل جایی که جمله اول انشاء و جمله دوم اخبار باشد: «تَکَلَّم اِنّی مُصغٍ الیکَ». 3. شبه کمال اتصال: مثل موردی که جمله اول برای مخاطب ایجاد سؤال کند و جمله دوم در مقام «دفع دخل» باشد: «و ما اُبَرِّئُ نفسی» سؤال: ای یوسف پاکدامن چطور چنین می گویی؟ جواب: «إنَّ النفسَ لامّارةٌ بالسوء الاّ ما رحم ربِّی»(53 یوسف). 4. شبه کمال انقطاع: عطف بی اشکال است ولی اگر عطف شود فَساد معنوی پدید می آید. مثالش یک بیت شعر است که خواهد آمد. 5. توسط بین کمالین(اتصال و انقطاع و شبه این دو) البته به شرطی که مانع از عطف باشد مثل آنکه عطف در ابتدای آیه 15 بقره موجب این توهم می شود که عطف بر جملات دیگری شده غیر از آنچه مراد متکلم است. اقول لذا اگر موردی باشد که «توسط بین کمالین» داشته باشد و مانعی هم از عطف نباشد، جای این است که عطف صورت گیرد. حاصل آنکه: برای عطف کردن باید میان دو جمله نحوه ای از ارتباط وجود داشته باشد ولی نباید آنقدر این ارتباط قوی باشد که باعث شود که دو جمله «عینیت» پیدا کنند مثلاً دومی تأکید اولی یا بیان یا بدل برای آن باشد که در این صورت دیگر نباید واو بیاید.