#مهما
#جمع_بندی
یکی از کارهای بسیار خوب آن است که بعد از اتمام هر باب، یک جمع بندی از آن برای خود بنویسید.
به عنوان نمونه برای #مهما در #مغنی_الادیب
شاید بتوان اینطور نوشت:
جمع بندی
1. معنای مهما: «هرچه» و «هر زمان». این دو معنا را زمخشری در «مقدمة الادب» تصریح کرده لذا مقبول ماست. مغنی معنای سومی هم نقل کرده: «چیست»؟(معادل مای استفهام). مغنی فقط معنای «هرچه» را پذیرفته و دو معنای دیگر را رد می کند.
2. مهما در قرآن یکبار آمده: 132 اعراف: وَ قالُوا مَهْما تَأْتِنا بِهِ مِنْ آيَةٍ لِتَسْحَرَنا بِها فَما نَحْنُ لَكَ بِمُؤْمِنينَ. در این آیه شریفه «مهما» به معنای «هرچه» است که مصداقش «آیه» است که با «مِن» بیانیه تفسیر شده. ضمناً «مهما» در این آیه مبتداست و خبرش طبق قول مختار جواب شرط(فما نحن لک بمؤمنین) است.
البته مغنی احتمال مرجوح را هم ذکر کرده: مفعول به باب اشتغال به این تقدیر: مهما تُحضِرنا تأتِنا به(شبیه «زیداً مررتُ به» أی «جاوَزتُ»).
3. در حکمت 422 نهج البلاغه(فمهما ترکتموه) و برخی روایات هم آمده. عبارت معروف «شیعتی مهما شربتُم ماءَ عذبٍ فاذکرونی» در روایات یافت نشد، ولی جمله معروفی شده. اصل آن ظاهراً «شیعتی ما إن شربتم ماءَ عذبٍ فاذکرونی» است که در مصباح مرحوم کفعمی آمده.
4. مهما اسم است چون به آن ضمیر برگشته، مثل آیه 132 اعراف: مهما تأتنا به.
5. مهما ادات شرط جازم است.
6. سهیلی ادعا کرده که مهما در برخی مواضع، حرف است چراکه برای آن اعرابی یافت نکرده. مغنی پاسخ سهیلی را داده است و اعراب مهما را مشخص کرده.
7. «مهما» بسیطه است ولی گاه «مهما» به صورت مرکبه در شعر به کار رفته ولی چون خط شعر قیاسی نیست، آن را متصل نوشته اند: مَه(: اسم فعل به معنای «اُکفُف»: بس کن) + «ما»ی استفهام.