eitaa logo
محبت خدا
305 دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
3.5هزار ویدیو
15 فایل
در این کانال نزدیکترین راه های رسیدن به خدا از جمله محبت وادب را با هم بررسی میکنیم انتشار مطالب کانال بلامانع وصدقه جاریه هست کانال محبت خدا زیر مجموعه تشکیلات بزرگ تنها مسیر آرامش هست ارتباط باادمین @montazer_35
مشاهده در ایتا
دانلود
محبت خدا
#دستهای_پنهان #قسمت_سی_وهفتم هر روزشـیعیان گروه گروه در آن میرونـدو به جمـاعت نمـاز میگذارنـد، به
ودر هفته سوم برنج نیز به آن افزوده شد. پس از بهبودي رهسـپار بغدادشدم و در آنجاگزارش طولانی مشاهداتم را در نجف،کربلا، بغداد،حّله و در مسـیر این شهرها نوشـتم، یک گزارش بلنـدصدصـفحه اي شد، آنرا به نماینده وزارت در بغدادسپردم و در انتظار دسـتور وزارت بودم که به لندن باز گردم و یا در عراق باقی بمانم. بسـیار دوست داشـتم که به لنـدن برگردم زیرا دوري به طول کشـیده بود وشوق دیدار کشور وخانواده زیادشده بود، به ویژه براي دیـدار فرزنـدم (راسپرتین)که انـدکی پس ازسـفر من دیده به جهان گشوده بود، روزشـماري می‌کردم. در گزارشم از وزارت خواسـتم که اجازه دهندحداقل براي مدت کوتاهی به لندن بازگردم تا هم یافته هایم را با زبان خویش بازگویم و هم اندکی استراحت کنم که سفر به عراق مدت سه سال طول کشیده بود. نماینـده وزارت در بغدادگفت: در اطراف او رفت وآمدنکنم؛ اتاقی در یکی از مسافرخانه هاي مشـرف بر رود دجله بگیرم تا شّکی در مورد من ایجاد نشود. نماینـده وزارت گفت: هنگـامیکه پاسـخ نـامه از لنـدن بیایـد، مرا آگـاه خواهـدساخت. در روزهاییکه در بغـداد بودم میان پایتخت خلافت (اسـتانبول) و بغـدادجدایی و فاصـله زیادي میدیدم، ترکها عراقیان راسـبک میشـمردندزیرا ازحیله عربها ِ نگران بودند. به هنگام ترك بصـره وسـفر به کربلاو نجف از سرنوشت شیخ محمد عبدالوهاب بسیار نگران بودم و میترسیدم راهی راکه برایش مشخص کرده بودم رهاکند، زیرا او رنگ به رنگ و تندخو بود و من میترسیدم و کاخ آرزوهایم ویران شود.