eitaa logo
محبت خدا
305 دنبال‌کننده
6.8هزار عکس
3.5هزار ویدیو
15 فایل
در این کانال نزدیکترین راه های رسیدن به خدا از جمله محبت وادب را با هم بررسی میکنیم انتشار مطالب کانال بلامانع وصدقه جاریه هست کانال محبت خدا زیر مجموعه تشکیلات بزرگ تنها مسیر آرامش هست ارتباط باادمین @montazer_35
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آی دی نویسنده داستان @Goli64
پارت۳۵ - کلافه دستی به صورتش کشید و سعی کرد آرام باشد. نفسش را بیرون داد. لحظه ای چشم هایش را بست و گفت: - من واقعاً معذرت می خوام. اشتباه شد و وقتی شاهرخ با خونسردی جوا ب داد: - عیبی نداره، مهم نیست روی صندلی ولو شد. - می خواستم چند دقیقه باهاتون صحبت کنم ولی مثل اینکه وقت مناسبی نیست شروین کمی چشم هایش را مالید. - راجع به چی؟ - اگر اشکالی نداره بریم اتاق من... شاهرخ کتش را آویزان کرد و با دست به شروین اشاره کرد که بنشیند. بعد لیوانی آب برایش ریخت. شروین با اکراه گرفت و سر کشید. - می تونیم صحبت کنیم؟ شروین که احساس می کرد آب خنک آرام ترش کرده سری تکان داد. - شما هفته پیش اومدید برای رفع اشکال. اشکال هایی که برای شما پیش اومده نشون میده خیلی دقیق درس می خونید . من نمرات سال های گذشتتون رو دیدم. فکر کنم شما بتونید کمکم کنید - چه کمکی؟ - قرار شد جواب مسئله ها رو بنویسیم. یادتون که هست. اما مسئله ها زیاده و با این مشغله ای که من دارم فکر نمی کنم به موقع آماده بشه، چون فصل های قبلی هم هست - خب همه کتاب ها حل المسائل داره - نه متأسفانه. این کتاب جدیده، بنابراین مجبوریم خودمون مسائل رو حل کنیم - خودمون؟ - می خواستم اگه برای شما مشکلی نداره مسائل فصل های گذشته رو حل کنید شروین که سعی می کرد دستپاچگی اش را لو ندهد گفت: - من؟؟ نمی تونم، یعنی بلد نیستم - اگر مشکلی داشتید کمکتون می کنم. آخرش هم خودم یه بازنگری می کنم - همش رو؟ - بعضی هاش تکراریه. کنار مسئله هایی که باید حل بشه علامت زدم شروین - که در دلش داشت به هرچه نویسنده کتاب بود لعنت می فرستاد- سر تکان داد. - اگر براتون مقدور نیست می تونید قبول نکنید. راحت باشید. مطمئن باشید مشکلی پیش نمیاد. هرچند اگر قبول کنید لطف بزرگی کردید - باشه. سعیم رو می کنم - مزاحم بقیه درس ها نیست؟ - من درس ندارم شاهرخ کتاب را به شروین داد. - واقعاً ممنونم. لطف کردید شروین سری تکان داد. صدای در بلند شد. - بفرمائید پسر جوانی بود. به نظر می رسید استاد از دیدنش خیلی خوشحال شده. چون بلند شد و به استقبالش رفت. با هم دست دادند و در آغوشش گرفت. - هادی جان شما بشین. من الان میام پسر جوان نگاهی به شروین کرد و نشست. شاهرخ رو به شروین که به سمت در می رفت گفت: - اگه بتونی تا دو هفته دیگه تمومش کنی خیلی عالیه - دو هفته؟ سعی می کنم اما قول نمی دم وقتی از اتاق خارج شد صدای شاهرخ را می شنید که با مهمان جدیدش حال و احوال می کرد: - خب آقا هادی کم پیدا شدید، چه خبر از اون ورا؟ دم در سالن که رسید نگاهی به اطراف انداخت. خبری از سعید نبود. کتاب را توی کیفش گذاشت. دست هایش را توی جیبش کرد و در حالیکه سرش را پائین انداخته بود وارد حیاط شد. با سنگ ریزه های جلوی پایش بازی می کرد. - خوشم میاد باحال ضایع می شی سربلند کرد. سعید بود که روی صندلی نشسته بود. - نیازی به مشت و لگد نیست. مثل آدم هم بگی میرم شروین خندید. سعید کنارش راه افتاد. - با اجازه پوست کلفتی. فکر کردم قهری - واقعاً - ا وا خواهر، اینا چه حرفیه، بلا به دور، شما یه خطایی کردی. بخشش از بزرگونه مادر! ادامه دارد... ✍ میم مشکات http://eitaa.com/joinchat/3071213572C618cfd91f1
پارت۳۶ شروین لبخند زد. - حسابت رو رسید؟ چند نمره افتادی؟ شروین که دوباره یادش آمد چه اتفاقی افتاده با اوقات تلخی گفت: - کاش نمره کم می کرد. آخر ضد حاله. می گه مسئله حل کن. گیر سه پیچ داده، ول کن ما هم نیست - خودت شروع کردی؟ نگفتم باهاش کل کل نکن؟ - لعنتی، چهار فصل رو انداخت گردنم - به زور باتوم در راستای کمک به علم خدمت می کنید؟ - خر شدم، با اون ضایع بازی که قبلش درآوردم گفتم شاید اینجور بهتر باشه - حالا چرا تو؟ محسن که درسش بهتره - فکر کنم می خواد مچ بگیره. نزدیک بود لو برم. بو برده می خواستم با اون سوالها حالش رو بگیرم. خیلی زرنگه . نمی دونی چه سریشیه! یکی نیست بگه حل می کنی بکن. چه کار داری طرف فهمید یا نه. هی ازت سوال می کنه. مجبورت می کنه گوش بدی - می خوای چه کار کنی؟ - چه می دونم. اینم شده قوز بالا قوز - برا تو که بد نیست. از یکنواختی خسته شده بودی، دنبال سرگرمی می گشتی - بخشکی شانس - قدر عافیت کسی داند که به مصیبتی دچار آید. خوردی؟ حالا هستش رو تف کن. بی خیال، بالاخره هرکی یه خریتی می کنه. می خوای بریم یه هوایی عوض کنیم؟ - نمی دونم. حوصله خونه رو ندارم. دیگه حالم از اون قبرستون به هم می خوره - خودت کردیش قبرستون. با اون خونه چه کارا که نمیشه کرد! - آخه چقدر پارتی؟ چند روز؟ - کاش می شد من جام رو با تو عوض کنم . خونه به این باحالی. فقط پیانوت اندازه یه ماشین می ارزه! - وقتی برای هیچ کس ارزشی نداری، وقتی کسی نمی پرسه زنده ای یا مرده؟ پیانو به چه دردت می خوره؟ - حالا مگه از ما که می پرسن چی گیرمون می آد؟ این چیزا برا آدم نون و آب نمیشه. با این همه پول که زیر دست توئه می شه حال دنیا رو کرد اونوقت تو می خوای ازت بپرسن حالت چطوره؟ - تو خونه ما آدم ها و زندگی یه بخشی از پولن. مازندگی می کنیم که پول دربیاریم. هیچ لذتی از اون همه پول نمی بریم. فقط هی اضافه می شه تازگی ها خیلی فیلسوف شدی. ول کن این حرفا رو شروین نگاهی به بغل کرد تا بپیچد: - از دور می بینی، نمی فهمی چه می گم - می تونی یه کارگر بگیری، دوتومن بهش بدی، مطمئن باش روزی هزار بار ازت می پرسه حالت چطوره؟ زنده ای یا مرده؟ شروین لبخندی زد و سر تکان داد. سعید که داشت شیشه عینکش را تمیز می کرد نگاهی به شیشه اش انداخت،عینک را به چشم زد و گفت: - بی خیال. امروز می خوای حال آرش رو بگیری؟ اون روز خیلی کرکری می خونه شروین شانه ای بالا انداخت. سعید زیر چشمی نگاهی به شروین کرد. - ممکنه فکر کنه ترسیدی. مخصوصاً با ادن باخت اخری. البته شاید بهتر باشه محلش ندی. هرچی میخاد فکر کنه شروین جوابی نداد... وسط بازی دو تا از بچه ها بود. وقتی تمام شد آرش گفت: - همه حال این بازی به شرط بندیشه. پول بیشتر هیجان بیشتر. البته خیلی ها دوست دارن مثل دخترا فقط دوستانه بازی کنن شروین نگاهی به سعید کرد. آرش ادامه داد: - شاید هم می ترسن - کسی با من بازی نمی کنه؟ بابک گفت: - با من بازی کن سعید خندید وگفت: - تو پول می خوای همین جوری بگو - تو و شروین تا حالا با هم بازی نکردید نگاهی به هم انداختند. - پایه ای؟ - سر چند؟ وقتی شروین سرش را به علامت" نمی دونم" تکان داد سعید گفت: - می خوام یه player mp3 بخرم. 25 تومن کم دارم. باباهه هم راضی نمیشه. باید جورش کنم ✍ میم- مشکات http://eitaa.com/joinchat/3071213572C618cfd91f1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
#سلام_امام_زمانم❤️ ای در دل من اصل تمنا همه تو وی در سر من مایه‌ی سودا همه تو هر چند به روزگار در می نگرم امروز همه تویی و فردا همه تو السّلام علیک یا ابا صالح المهدی(عج) #اللهم_عجل_لولیک_الفرج http://eitaa.com/joinchat/3071213572C618cfd91f1
💙 گناه آدم‌های خوب 💙 💠 اگر بخواهی عبد باشی اول باید گناه نکنی❗️ 💢 بعد بی گناه که شدی، برای گناهان زیادی توبه خواهی کرد. ♻️ گناه شکری که هیچگاه نمی توانی بجا آوری، ♻️ گناه حق بندگی را ادا نکردن، ♻️گناه خود را گناهکار ندیدن، ♻️گناه فاصله زیادی که با او داری و گناهانی که فقط آدم های خوب آن ها را درک می کنند و نیمه شب به خاطرش هق هق گریه می کنند. 💯💯 🌴 علیرضا پناهیان 🌴 http://eitaa.com/joinchat/3071213572C618cfd91f1
💟 خدایا پناه میبرم به تو  از هر آنچه باعث گرفتار شدن «من»  در تکلف و سختی میشود. از حرص و زیاده خواهی🔥 از تجمل و اسراف 💒💵 از بی برنامگی و عدم مدیریت زندگی📝 💟 خدایا پناه می برم به تو 💠 از آن خواسته هایی که جز رنج و زحمت و فکر و بی خوابی و دردسر چیزی برایم ندارد خدایا یاریم کن تا اندازه خود را بشناسم 🌱اندازه تواناییم را 🌱اندازه قدرت روحی ام را 🌱اندازه میزان تحمل و طاقتم را 🌱اندازه ظرفیت و استعدادم را 💠 تا بیش از آن، باری بر خودم تحمیل نکنم که مرا از یاد تو و عبادت تو دور کند ❇️خدایا به «من» کمک کن تا اهل کار و تلاش، زهد و دوری از حرص ❇توکل و اعتماد به تو باشم؛ ❇تا از آفات تکلف و سختگیری به دور باشم 🍂از خرجهای اضافی 🍂از خستگی 🍂از فشارهای روانی 🍂از افسردگی و انزوا و ... 🌿🍀 یاریم کن تا نه فقط بر خود، که بر دیگران نیز هیچ سختی و مشقتی و کاری خارج از توانشان تحمیل نکنم 💓 خدایا مراقبم باش تا در هنگام مبارزه با تکلف، مرا به سوی ✴بی نظمی، بی انظباطی، تنبلی، ✴شلختگی بی ادبی و... سوق ندهد 💟ای تنها پناهگاه «من»💟 http://eitaa.com/joinchat/3071213572C618cfd91f1
رسیدن به و 141 🔹✦🌺•┈•✾🌴🌺 61 "راحتی زیبا" 🔹چرا میخوای راحت باشی؟ ✅ هدفت از راحتی این باشه که تا راحت شدی بیشتر بری سراغ خدا... 💢آدم تا راحت بشه بره جلوی تلویزیون بشینه و پاش رو روی پاش بندازه این شروع بدبختی ها و مشکلاتش هست. ⛔️متاسفانه تلویزیون های ما هم همش برنامه های بیخود داره. یه سری آدمایی که .... چه عرض کنم! 💢اینا دارن برای ما فیلم درست میکنن! هممون رو میخوان فیلم کنن! ⭕️اونوقت ما میشینیم وقتمون رو برای تلویزویون و کانالای مسخره ی تلگرام میذاریم 🔸بعد انتظار داریم مشکلی هم توی زندگی نداشته باشیم! 🔴وقتمون رو پای ماهواره میذاریم! پای حرفای بی فایده و... 🌹دعا کنید بتونیم راحتی هامون رو صرف خدا بکنیم... نه صرف غیر خدا...❌ اگه خیلی با خدا رفیق شدی 💕کم کم خدا میاد جلوتر و در گوشت میگه 🌺عزیز دلم حالا اگه من یه ذره رنج های خوب بیشتر بهت بدم اشکالی نداره؟ رنج هایی که اعصابت رو بهم نمیریزه... 🌹حضرت زینب کبری سلام الله علیها با اینکه سخت ترین آزار ها و رنج ها رو توی کربلا تحمل کردن اما برید خطبه هاشون رو توی کوفه و شام بخونید 👈🌷چقدر با ‌آرامش و تسلط این خطبه ها رو قرائت کردن اصلا عبیدالله بن زیاد دق مرگ شد جلوی بی بی! 💢هر چی زخم زبان زد تا حضرت رو بهم بریزه. حضرت زینب فرمود: من بهم نمیریزم... ما رایت الا جمیلا...🌷🌹 من همش زیبایی دیدم... بله گریه میکرد اما نا آرام نبود... 🌷فقط یه جایی، بی بی دیگه طاقت نیاورد... اونجایی که میخواست بدن رقیه رو غسل بده...😭 🔹سه ساله ی حسین آتیش زد زینب رو... http://eitaa.com/joinchat/3071213572C618cfd91f1
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌀 برای خودسازی و مدیریتِ خود، اول باید خودت را دوست داشته باشی! 🌀 بین دوست‌داشتنِ خود با «دوست‌داشتن خواسته‌های بدِ خود» فرق هست 🔻 ؛ اصلاح مدیریت در جامعه و خانواده (ج۹)-۲ 🔹 همان‌طور که برای مدیریت جامعه و خانواده، محبت لازم است، برای خودسازی و «مدیریتِ خود» هم اول باید خودت را دوست داشته باشی. اگر خودت را دوست نداشته باشی، نمی‌روی منافعت را تأمین کنی. 🔹 باید این‌قدر به خودت علاقه داشته باشی تا خودت را ارزان خرج نکنی، خودت را تباه نکنی، لگدمال دشمن نشوی و اجازه ندهی دشمن به تو حمله کند و ضربه بزند. 🔹 خدا می‌فرماید: شیطان، دشمن تو است «إِنَّ الشَّيْطانَ لَكُمْ عَدُوٌّ فَاتَّخِذُوهُ عَدُوًّا» یعنی تو دوستِ خودت باش و مقابل دشمن خودت بایست! کسی که مقابل دشمن خودش بی‌عار و بی‌سپر باشد و مراقب دشمنش نباشد، یعنی خودش را دوست ندارد! 🔹 محبت در مدیریت نفس، لازم است و الا «منفعل» می‌شوی و مدام می‌گویی: «حالا کجای این نفس را درستش کنم؟ این درست‌شدنی نیست!» آدم تا خودش را دوست نداشته باشد، نمی‌‌تواند خودش را بسازد؛ لذا خودش را رها می‌کند. 🔹 خیلی زشت است که یک‌کسی بگوید «من که بدبخت هستم! من آشغال هستم و به درد نمی‌خورم، اصلاً معلوم نیست برای چه زنده هستم و...» این حرف‌ها چیست که می‌گویی؟ چرا به خودت توهین می‌کنی؟! تو برای خدا عزیز هستی. 🔹 عاشق خودت باش! مؤمن، عاشق خودش است و خدا دوست دارد انسان عاشق چیزهایی باشد که خدا به او داده است. امیرالمؤمنین(ع) می‌فرماید خدا رحمت کند کسی را که قدر خودش را بداند. (غررالحکم/۵۲۰۴) 🔹 البته بین دوست‌داشتنِ خود با دوست‌داشتن «خواستنی‌های بدِ خود» فرق هست؛ بعضی‌ها دوست‌داشتنی‌های بدی دارند و خودشان را فدای آن دوست‌داشتنی‌های بد و کم ارزش می‌کنند. این محبتِ هوای نفس است که بد است و الا جان تو خیلی ارزش دارد، به‌حدی که خدا به آن قسم خورده است «وَ نَفْسٍ وَ ما سَوَّاها» قسم به آن کسی که این نفس و این جان آدمی را زیبا آفریده است! 👤علیرضا پناهیان 🚩دانشگاه امام‌صادق(ع)- ۹۸.۶.۱۷ http://eitaa.com/joinchat/3071213572C618cfd91f1