29.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻 انسانیت گزینشی پس از ۸۰ سال نادیده گرفتن انسانیت
▪«جنگ مگر خوشحالی دارد؟»
▪«این عملیات چه فایدهای دارد وقتی طرف مقابل عملیات متقابل انجام میدهد؟»
▪«شهروندان عادی چه گناهی کردهاند؟»
🔹دکتر غلامی
🏳اَینَ المنصور
💖🌸💖🌸💖
🌸💖🌸💖
💖🌸💖
🌸💖
💖
#قصه_دلبری
#قسمت_۴۱ و۴۲
بهش گفتم چرا فقط مردا رو راه میدن منم میخوام بیام 😕
ظاهراً با حاج محمود سروسری داشت.
رفت و با او صحبت کرد.
نمیدانم چطور راضیش کرده بود :((میگفت تا آن موقع پای هیچ زنی به آنجا باز نشده ))
قرار شد زودتر از آقایان تا کسی متوجه نشده بروم داخل....
فردا ظهر طبق قرار رفتیم و وارد شدم..
اتاق روح داشت..
میخواستی همانجا بنشینی و زارزار گریه کنیم ، برای چه اش را نمیدانیم اما معنویت موج میزد😭
میگفتند چند سال ظهر تا ظهر در چوبی این اتاق باز می شود .
تعدادی میآیند روضه میخوانند و اشک میریزند و میروند
دوباره در قفل میشود تا فردا..
حتی حاج محمود همه را زودتر بیرون میکرد که فرصتی برای شوخی و شاید غیبت و تهمت و گناه پیش نیاید..
انتهای اتاق دری باز میشد که آنجا را آشپزخانه کرده بودند و به زور دونفره میایستادند پای سماور و بعد از روضه چای میدادند.
به نظرم همهکاره آن جا همان حاج محمود بود..
از من قول گرفت به هیچکس نگویم که آمدهام اینجا ..
در آشپزخانه پلههای آهنی بود که میرفت روی سقف اتاق.
شرط دیگری هم گذاشت نباید صدایت بیرون بیاید.
اگر هم خواستی گریه کنی یک چیز بگیر جلوی دهنت😢
بعد از روضه باید صبر میکردم همه بروند و خوب که آبها از آسیاب افتاد بیایم پایین..
اول تا آخر روضه آنجا نشستم و طبق قولی که داده بودم چادرم را گرفتم جلوی دهانم تا صدای گریه ام بیرون نرود.
آن پایین غوغا بود یه نفر روضه را شروع کرد .
بسمالله را که گفت صدای ناله بلند شد همین طور این روضه دستبهدست میچرخید..
یکی گوشهای از روضه قبل را میگرفت و ادامه میداد..
گاهی روضه در روضه میشد. تا آن موقع مجلسی به این شکل ندیده بودم .حتی حاج محمود در آشپزخانه همینطور که چای میریخت با جمع ،هم ناله بود 😭
نمیدانم به خاطر نفس روضهخوانهایش بود یا روح آن اتاق..
هیچ کجا چنین حالی را تجربه نکرده بودم!
توصیف نشدنی بود..!
هر چند دقیقه یک با روضه به اوج خود میرسید و صدای سیلیهایی که به صورتشان میزدند به گوشم میخورد..
پایین که آمدم به حاج محمود گفتم حالا که انقدر ساکت بودم اجازه بدین فردا هم بیام😢
بنده خدا سرش پایین بود ، مکثی کرد و گفت :((من هنوز خانم خودم رو نیاوردم اینجا ولی چه کنم ... باشه!))
باورم نمیشد قبول کند 😍
نمیرفت از خُدام تقاضای تبرکی کند.
میگفت:« اقا خودشون زوار را میبینن.اگه لازم باشه خدام رو وسیله قرار میدن»
معتقد بود همان آب سقاخانه ها و نفسی که تو حرم میکشیم همه مال خود اقاست😍
روزی قبل از روضه داخل رواق حوس چایی کردم.
گفتم: « اگه الان چایی بود چقدر میچسبید! هنوز صدای روضه می امد ک یکی از خدام دوتا چایی برایمان آورد.. خیلی مزه داد»😁
برنامه ریزی میکرد تا نماز ها را داخل حرم باشیم.
تا حال زیارت داشت در حرم میماند.
خسته ک میشد یا میفهمید من دیگر کشش ندارم، میگفت: نشستن بیخودیه!
خیلی اصرار نداشت دستش را ب ضریح برساند. مراسم صحن گردی داشت.
راه می افتاد در صحن ها دور حرم میچرخید. درست شبیه طواف😢
از صحن جامع رضوی راه می افتادیم، میرفتیم صحن کوثر بعد انقلاب، ازادی جمهوری تا میرسیدیم باز به صحن جامع رضوی.
گاهی هم در صحن قدس یا رو ب روی پنجره فولاد داخل غرفه ها مینشست و دعا میخواند و مناجات میکرد ..
چند بار زنگ زدم اصفهان جواب نداد..
بعد خودش تماس گرفت.
وقتی بهش گفتم پدر شدی، بال در اورد!😍
بر خلاف من ک خیلی یخ برخورد کردم!
گیج بودم، ن خوشحال ن ناراحت..
پنچ شنبه و جمعه رو مرخصی گرفت و خودش رو زود رساند یزد
با جعبه کیک وارد شد
زنگ زد ب پدر و مادرش مژده داد❤️
اهل بریز و ب پاش ک بود، چند برابر هم شد😬
از چیزایی ک خوشحالم میکرد دریغ نمیکرد: از خرید عطر و پاستیل و لواشک خریده تا موتور سواری.
با موتور من را میبرد هیئت...
هر کس میشنید کلی بد و بیراه بارمان میکرد:« مگه دیونه شدین؟
میخواین دستی دستی بچتون رو ب کشتن بدین؟؟؟»
حتی نقشه کشیدیم بی سر و صدا بریم قم.
پدرش بو برد و مخالفت کرد☹️
پشت موتور هم میخواند و سینه میزد..
حال و هوای شیرینی بود .دوس داشتم
#رمان_شهید_محمد_خانی ✨
ادامه دارد....
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
🔸️کتابخانه علامه محدث نوری
http://eitaa.com/mohaddesnouri
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#نهج_البلاغه
▫️اتَّقِ اللهَ الَّذِي لاَ بُدَّ لَکَ مِنْ لِقَائِهِ، وَلاَ مُنْتَهَى لَکَ دُونَهُ
🟠تقواى خداوند را پيشه کن; همان خدايى که سرانجام بايد به لقاى او برسى و عاقبتى جز حضور در پيشگاهش ندارى
✍اين تعبيرات در حقيقت برگرفته از قرآن مجيد است آنجا که مى فرمايد: وَاتَّقُوا اللهَ وَاعْلَمُوا أَنَّکُمْ مُلاقُوهُ و در جاى ديگر مى فرمايد: (وَأَنَّ إِلى رَبِّکَ الْمُنْتَهى )آرى هر که باشى و به هرجا برسى عاقبت بايد به لقاى الله بشتابى و در محضر عدلش حضور يابى و حساب اعمال خود را پس دهى.
📘#نامه_12
🌸🍁🌼🍁🌼🍁🌸
فلسطین.mp3
15.54M
⁉️ آیا قرآن کریم، به نابودی اسرائیل اشاره کرده است؟!
✅ تفسیر آیات ۱ تا ۷ سوره مبارکه اسراء
🎙 #جلسات_تفسیر_استاد_میرباقری
در این صوت به چه سوالاتی پاسخ داده میشود:
⁉️ منظور از لَتُفْسِدُنَّ فِي الْأَرْضِ مَرَّتَيْنِ(دو مرتبه فساد بنی اسرائیل) چیست؟
⁉️ اسرائیل به دست چه کسانی نابود میشود؟
⁉️ منظور از فساد بنی اسرائیل در ارض، کدام ارض است؟
و....
🏳اَینَ المنصور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ برچسب زنی مردم ترکیه روی کالاها اسرائیلی
با این مضمون👇👇
Filistinlilerin kani ile oritilmister
🚨 «با خون فلسطینی ها ساخته شده»
#تحریم_کالای_اسرائیلی
#سبک_زندگی_اسلامی
https://eitaa.com/joinchat/4125556938Cb1af662960
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺ناله و زمزمهی «الله اکبر» توسط کودک فلسطینی در حالت نیمه هوشیاری
🏳اَینَ المنصور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔺گریه بلاگرهای معروف دنیا برای نماز خواندن کودک فلسطینی روی تخت بیمارستان.
🔴 پی نوشت:
واضح است که چرا شیاطینِ صهیونیست از جانب کودکان غزه احساس خطر می کنند.
ابلیس از وجود چنین نسلی، خشمگینانه صیحه بر می آورد و جنودش بمب و موشک بر سرشان می ریزند.
♦️آنها خوب می دانند یارای مقابله با چنین نسلی را ندارند.
🇵🇸 #بیمارستان_المعمدانی
🇵🇸 #فلسطین
👉 @roshangarii 🚩