eitaa logo
کتابخانه علامه محدث نوری
142 دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
4.4هزار ویدیو
32 فایل
وَ اجْعَلْنِي اللَّهُمَّ مِنْ أَنْصَارِهِ وَ أَعْوَانِهِ وَ أَتْبَاعِهِ وَ شِيعَتِهِ
مشاهده در ایتا
دانلود
🌿❤️🌿 همانطور که حواسمان به آنتن دهی اینترنت گوشی‌ مان هست .. حواسمان به آنتن دهی نمازمان هم هست؟! http://eitaa.com/mohaddesnouri
🔺ممکن است سوال شود که آیا حجاب بانوان زرتشتی، فقط در دوران اسلامی‌چنین بوده ؟ پاسخ منفی است در متون زرتشتی عهد ساسانی(قبل‌اسلام) چنین آمده است؟👇👇 ✅در متون دینی زرتشتی منتسب به زمان ساسانیان بر پوشاندن سر و پاها توسط زنان تاکید بسیاری شده است. همچنین استفاده از آرایش برای زنان عادی ممنوع بوده است. 📚منبع: شاهنشاهی ساسانی، تورج دریایی، ترجمه ثاقب فر، صفحه ۱۷۱ http://eitaa.com/mohaddesnouri
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
درمان زخم دیابتی با نسخه استاد سیدحسن ضیائی 🔺اين كليپ را انتشار دهید تا به هموطنامون خدمتی كرده باشيم🔻 📚:حکیم ضیایی http://eitaa.com/mohaddesnouri
🔺زیباترین ملخ دنیا ▪️این ملخ در ایران،ایتالیا و آمریکا وجود دارد. http://eitaa.com/mohaddesnouri
🌸 حمدا نائوکو، بانوی محقق تازه مسلمان ژاپنی ✅ او با تألیف و ترجمه چند کتاب سعی دارد،‌ ذهنیت ژاپنی‌ها را در مورد اسلام و اعراب تغییر دهد. ☝️تازه مسلمانان و رهیافتگان ______________________________ 🏳اَینَ المنصور https://eitaa.com/joinchat/4125556938Cb1af662960
🌹🕊 بسم الله القاصمـ الجبارین🕊🌹 🕌رمـــــان 🕌 قسمت ۸ میدیدم از شهر میبرد... در انتهای کوچه ای خاکی و خلوت مقابل خانه ای رسیدیدم و به خانه پدرش آمده ایم... که از ماشین پیاده شدیم، کرایه را حساب کرد.. و با خونسردی توضیح داد _امروز رو اینجا میمونیم تا ببینم چی میشه! در و دیوار سیمانی این خانه قدیمی در شلوغی شهری که انگار زیر و رو شده بود، دلم را میلرزاند.. و میخواستم همچنان باشم که آهسته پرسیدم _خب چرا نمیریم خونه خودتون؟ بیتوجه به حرفم در زد و من نمیخواستم وارد این خانه شوم.. که دستش را کشیدم و اعتراض کردم _اینجا کجاس منو اوردی؟ به سرعت سرش را به سمتم چرخاند، با نگاه سنگینش به صورتم سیلی زد تا ساکت شوم.. و من نمیتوانستم اینهمه خودسری اش را کنم که از کوره در رفتم.. _اگه نمیخوای بری خونه بابات، برو یه بگیر! من اینجا نمیام! نمیخواست دستش را به رویم بلند کند که با کوبیدن چمدان روی زمین، خشمش را خالی کرد و فریاد کشید _تو نمیفهمی کجا اومدی؟ هر روز تو این شهر دارن یه جا رو میزنن و آدم ! کدوم هتل بریم که خیالم راحت باشه تو صدمه نمیبینی؟ بین اینهمه پرخاشگری، جمله آخر بوی محبت میداد که رام احساسش ساکت شدم.. و فهمیده بود در این شهر غریبی میکنم که با هر دو دستش شانه هایم را گرفت و به نرمی نجوا کرد _نازنین! بذار کاری که صالح میدونم انجام بدم! من دوستت دارم، نمیخوام صدمه ببینی! و هنوز عاشقانه اش به آخر نرسیده، در خانه باز شد... مردی جوان با صورتی آفتاب سوخته و پیراهنی بلند... ادامه دارد.... 🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ http://eitaa.com/mohaddesnouri
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔰امام علی علیه السلام 🔶المُستَشِيرُ مُتَحَصِّنٌ مِنَ السَّقَطِ . 🔹كسى كه مشورت كند ، از لغزيدن در خطاها مصون مى ماند . غرر الحكم : ١٢٠٧ 🍏🍎🍏🍎🍏🍎🍏
🌸هر روز با قرآن 🌸 پیامهای آیه فوق ⇧⇩: 1- ماجراى كعبه و ابراهيم واقعه‌اى است كه نبايد فراموش شود. 2- همه‌ى ما محتاج توفيقات الهى هستيم. 3- مكان‌هاى مقدّس بايد در اختيار افراد مقدّس قرار گيرد. 4- مردم دنيا، كعبه را از قديم مى‌شناختند. 5- هيچ گونه شركى براى خدا مجاز نيست. 6- اوّل طهارت درون، بعد پاكى برون. 7- خدمت به مسجد، افتخارى ابراهيمى است. 8- تنها خودسازى كافى نيست، خدمت به خلق نيز لازم است. 9- هر كجا به خدا منسوب باشد مقدّس است و همه بايد به آن احترام بگذارند. 10- مركز عبادت بايد پاك باشد. 11- نماز و نمازگزار به قدرى عزيز است كه حتّى ابراهيم بايد خادم مكان آن باشد. 12- حقّ مسجد الحرام، طواف و قيام و نماز است و از ميان اينها طواف، پاداش بيشترى دارد. 📗حج /۲۶ 🍎🍏🍎🍏🍎🍏🍎
🌹🕊 بسم الله القاصمـ الجبارین🕊🌹 🕌رمـــــان 🕌 قسمت ۹ پیراهنی بلند که بلندیِ بیش از حد قدش را بی قواره تر میکرد. شال و پیراهنی عربی پوشیده بودم تا در چشم مردم منطقه طبیعی باشم و باز طوری خیره نگاهم کرد که سعد فهمید و نگاهش را سمت خودش کشید _با ولید هماهنگ شده! پس از یک سال زندگی با سعد، زبان عربی را تقریباً میفهمیدم... و نمی فهمیدم چرا هنوز محرمش نیستم که باید مقصد سفر و خانه مورد نظر و حتی نام رابط را در گفتگوی او با بقیه بشنوم... سعد دستش را به سمتش دراز کرد و او هنوز حضور این زن غیرسوری آزارش میداد که دوباره با خط نگاه تیزش صورتم را هدف گرفت و به عربی پرسید _ایرانی هستی؟ از خوابیده در صدایش، زبانم بند آمد و سعد با خنده ای ظاهرسازی کرد _من که همه چی رو برا ولید گفتم! و برای این مرد بود که دوباره بازخواستم کرد _حتماً رافضی هستی، نه؟ و اینبار چکاچک کلماتش مثل تیزی شمشیر پرده گوشم را پاره کرد.. و اصلاً نفهمیدم چه میگوید.. که دوباره سعد با همان ظاهر آرام پادرمیانی کرد _اگه رافضی بود که من عقدش نمیکردم! و انگار گناه 🌺ایرانی و رافضی بودن🌺 با هیچ آبی از دامنم پاک نمیشد.. که خودش را عقب کشید و خواست در را ببندد که سعد با دستش در را گرفت و گله کرد _من قبلاً با ولید حرف زدم! و او با لحنی چندش آور پرخاش کرد _هر وقت این رو طلاق دادی، برگرد! در را طوری به هم کوبید که حس کردم اگر میشد سر این ایرانی را با همین ضرب به زمین میکوبید. نگاهم به در بسته ماند و در همین قدم، از مبارزه شده بودم.. که لبم لرزید و اشکم تا روی زمین... ادامه دارد.... 🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ http://eitaa.com/mohaddesnouri
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨امام‌‌ علی علیه‌السلام فرمودند: در راه خدا با دستهاى خود جهاد كنيد، اگر نتوانستيد با زبانهاى خود و اگر باز هم نتوانستيد با قلب خود جهاد كنيد.✨ 🍁🍃🍁🍃🍁🍃🍁
🌸هر روز با قرآن 🌸 ❤️ از نگاه قرآن علم، مفاهیم و اصطلاحات انباشته در ذهن نیست بلکه اتصال قلب به حقیقت است. 📗عنکبوت، / ۵۰ 🍁🌿🍁🌿🍁🌿🍁
زیباترین کرم 🐛 ابریشم جهان http://eitaa.com/mohaddesnouri
🔴 دلایل اصلی طلاق و فروپاشی خانواده در عصر جدید ⏪دیگه گذشت اون زمان که مهمترین عامل طلاق اعتیاد و بیکاری بود بعنوان وکیل با ۱۲ سال سابقه قاطع میگم امروز مهمترین عامل طلاق شبکه های اجتماعی است. ▪️خیانت، ایجاد توقعات لاکچری ،نامعقول، روابط کور، ترویج بی بند و باری و ترویج فمنیسم ،فانتزی های نامتعارف سکسی و دهها کوفت و زهر مار دیگر... ⏪ فرهنگ غربی در خود اروپا و آمریکا بدترین لطمه‌ها را به خانواده زد، بعضی‌ها اینجا خیال کردند می‌توانند آزادی فردی و مصرف‌گرایی را بپذیرند اما پیامدهایش را مهار کنند. http://eitaa.com/mohaddesnouri
﷽ 💐آیت الله مصباح یزدی: بهترین چیزی که می‌تواند انسان را در مسیر بندگی پیش برد و موفق کند خوب است. ✅ رفیقی که دیدنش شما را را به یاد خدا بیندازد، سخن که می‌گوید بر علم شما افزوده شود و رفتارش باعث شود شما به بیشتر رغبت پیدا کنید. 🍁      ╭┅──────┅╮ @porseshgar ╰┅──────┅╯
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷وقتی دختر شهید مدافع حرم بعد از شهادت پدرش بی‌حجاب و با خدا قهر کرده بود ،.... شهید گردان فاطمیون🕊🌹 http://eitaa.com/mohaddesnouri
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🦋 احمد مائه‌نو مسلمان رهیافته و امام جماعت در ژاپن: ✅ نوجوان که بودم سوالاتی در ذهنم مطرح می‌شد مثل اینکه از کجا آمدم و هدف زندگی چیه ؟ ☝️تازه مسلمانان و رهیافتگان _______________ 🏳اَینَ المنصور https://eitaa.com/joinchat/4125556938Cb1af662960
🌹🕊 بسم الله القاصمـ الجبارین🕊🌹 🕌رمـــــان 🕌 قسمت ۱۰ و ۱۱ لبم لرزید و اشکم تا روی زمین چکید. سعد زیر لب به ولید ناسزا میگفت و من نمیدانستم چرا در ایام نوروز آواره اینجا شده ایم.. که سرم را بالا گرفتم و با گریه اعتراض کردم _این ولید کیه که تو اومدی اینجا؟ چرا منو نمیبری خونه خودتون؟ این چرا از من بدش اومد؟ صورت سفید سعد در آفتاب بعد از ظهر گل انداخته و بیشتر از عصبانیت سرخ شده بود و انگار او هم مرا میدانست که به جای دلداری با صدایی خفه توبیخم کرد _چون ولید بهش گفته بود زن من ، فهمید هستی! اینام 🔥وهابی🔥هستن و شیعه رو کافر میدونن! از روز نخست میدانستم.. سعد سُنی است، او هم از تشیّع من باخبر بود و برای هیچکدام این تفاوت مطرح نبود که اصلاً پابند مذهبمان نبودیم.. و تنها برای و مبارزه میکردیم. حالا باور نمیکردم وقتی برای سوریه به این کشور آمده ام به جرم که خودم هم قبولش ، تحریم شوم که حیرتزده پرسیدم _تو چرا با همچین آدمهای احمقی کار میکنی؟ و جواب سوالم در آستینش بود که باپوزخندی سادگی ام را به تمسخر گرفت _ما با اینا نمی کنیم! ما فقط از این احمقها میکنیم! همهمه جمعیت از خیابان اصلی به گوشم میرسید.. و همین هیاهو شاهد ادعای سعد بود که باز مستانه خندید و گفت _همین احمقها چند روز پیش کاخ دادگستری و کلی ماشین دولتی رو آتیش زدن تا استاندار عوض بشه! سپس به چشمانم دقیق شد و با همان رنگ نیرنگی که در نگاهش پیدا بود، خبر داد... فقط سه روز بعد استاندار عوض شد! این یعنی ما با همین احمقهای وحشی می تونیم حکومت بشار اسد رو به زانو دربیاریم! او میگفت و من تازه میفهمیدم تمام شب هایی که خانه نوعروسانه ام را با دنیایی از سلیقه برای عید مهیا میکردم.. و او فقط در شبکه های العریبه و الجزیره میچرخید، چه خوابی برای نوروزمان میدیده.. ! ترسیده بودم،.. از نگاه مرد وّهابی که تشنه به خونم بود،.. از بوی دود،.. از فریاد اعتراض مردم... و شهری که دیگر شبیه جهنم شده بود.. و مقابل چشمانش به التماس افتادم _بیا برگردیم سعد! من میترسم! در گرمای هوا و در برابر اشک مظلومانه ام صورتش از عرق پُر شده.. و نمیخواست به رخم بکشد به این معرکه آمدم.. که با درماندگی نگاهم کرد.. و شاید اگر آن تماس برقرار نمیشد به هوای عشقش هم که شده برمیگشت، اما نشد! از پشت تلفن برایش پیچیدند که چمدان را از روی زمین بلند کرد.. و دیگر گریه هایم فراموشش شد..که به سمت خیابان به راه افتاد. قدمهایم را دنبالش می کشیدم.. و هنوز سوالم بی پاسخ مانده بود که معصومانه پرسیدم _چرا نمیریم خونه خودتون؟ به سمتم چرخید و در شلوغی شهر عربده کشید تا را بهتر بشنوم _خونواده من حلب زندگی میکنن! من بهت دروغ گفتم چون باید می اومدیم درعا! باورم نمیشد مردی که عاشقش بودم فریبم دهد و او نمیفهمید چه بلایی سر دلم آورده که برایم خط و نشان کشید _امشب میریم مسجد العُمَری میمونیم تا صبح! دیگر در نگاهش ردّی از محبت نمیدیدم که قلبم یخ زد و لحنم هم... ادامه دارد.... 🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد ┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈ http://eitaa.com/mohaddesnouri