#نهج_البلاغه
💠 «خداوند حدود و مرزهايى براى شما تعيين كرده از آن فراتر نرويد»
📚 حکمت ۱۰۵
🌾🌹🌾🌹🌾🌹🌾
🤍صبح است بیا کینه بشوییم از دل
❄️نیکو شود ار قصه بگوییم از دل
🤍باز آ که دوباره دل بهم بسپاریم
❄️بنشین که مراد هم بجوییم از دل
🤍ســلام و عرض ارادت 🌹
☀️صبح بخیـر
🤍الهی جمعه تون مهدوی
http://eitaa.com/mohaddesnouri
🦋ناتان سینگ
بوکسور تازهمسلمان فیجیایی:
✅شخصا معتقدم که دین اسلام بالاترین و واقعیترین دین است
☝تازه مسلمانان و رهیافتگان
_______________
@Al_Mansour
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️️شهرک نشین اسرائیلی:نتانیاهو ما را رها کرده و فرزندانمان را کشته، او دلیل این اتفاقات است و وضعیت اجتماعی اسرائیل را نابود کرده!
http://eitaa.com/mohaddesnouri
fazilate mahe rajab- ostad fayyazbakhsh.mp3
3.21M
🔺امشب ( ۲۲دی) شب اول ماه رجب سال ۱۴۰۲ است .
💠 توصیهها و دستورات ویژه استقبال از #ماه_رجب
#سخنرانی قبلا انجام شده، تطبیق دهید
#ماه_رجب
@Al_Mansour
🕌رمـــــان #دمشق_شهرعشق
🕌 قسمت ۵۹
خواست حرفی بزند که مادرش صدایمان کرد
_بفرمایید!
شش ماه بود سعد غذای آماده از بیرون میخرید..
و عطر دستپخت او مثل رایحه دستان #مادرم بود..
که دخترانه پای سفره نشستم..
و باز از گلوی خشکم یک لقمه پایین نمیرفت...
مصطفی میدید دستانم هنوز برای گرفتن قاشق #میلرزد و ندیده حس میکرد چه بلایی سرم آمده که کلافه با غذا بازی میکرد...
احساس میکردم حرفی در دلش مانده که تا سفره جمع شد و مادرش به آشپزخانه رفت، از همان سمت اتاق آهسته صدایم کرد
_خواهرم!
نگاهم تا چشمانش رفت و او نمیخواست دیدن این چهره شکسته دوباره زخم غیرتش را بشکافد.. که #سربه_زیر زمزمه کرد
_من نمیخوام شما رو زندانی کنم، شما تو این خونه آزادید!
و از نبض نفسهایش پیدا بود ترسی به تنش افتاده که صدایش بیشتر گرفت
_شاید اونا هنوز دنبالتون باشن، خواهش میکنم هر کاری داشتید یا هر جا خواستید برید، به من بگید!
از پژواک پریشانی اش #ترسیدم، فهمیدم این کابووس هنوز تمام #نشده..
و تمام تنم از درد و خستگی خمیازه میکشید که با وحشت در بستر خواب خزیدم...
و از طنین تکبیرش بیدار شدم...
هنگامه سحر رسیده..
و من دیگر #زینب بودم که به عزم نماز صبح از جا بلند شدم...✨
سالها بود به سجده نرفته بودم، از خدا خجالت میکشیدم...
و میترسیدم نمازم را نپذیرد که از #شرم و #وحشت سرنوشتم گلویم از گریه پُر شده و چشمانم بیدریغ میبارید...
نمازم که تمام شد...
از پنجره اتاق دیدم مصطفی در تاریک و روشن هوا با متانت طول حیاط را طی کرد و از در بیرون رفت...
در آرامش این خانه دلم میخواست...
ادامه دارد....
🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
http://eitaa.com/mohaddesnouri
🌸هر روز با قرآن 🌸
❤️ از کهکشان راه شیری با میلیاردها ستاره گرفته تا بزرگترین کهکشانها با صد تریلیون ستاره، همگی در آسمان دنیا قرار دارند. بهشت اما پشت آخرین ستاره در انتهای آخرین کهکشان نیست؛ چون قبل از برپایی قیامت، طومار آسمانها برچیده میشود. پس درهای آسمان در اینجا به معنای عوالم ملکوتی است که سالکان راه حق یکبهیک طی میکنند تا به بهشت برسند.
📗اعراف / ۴۰
☘🌹☘🌹☘🌹☘