eitaa logo
کتابخانه علامه محدث نوری
140 دنبال‌کننده
8.1هزار عکس
4.5هزار ویدیو
32 فایل
وَ اجْعَلْنِي اللَّهُمَّ مِنْ أَنْصَارِهِ وَ أَعْوَانِهِ وَ أَتْبَاعِهِ وَ شِيعَتِهِ
مشاهده در ایتا
دانلود
📚کتاب تنها گریه کن فصل دهم/ قسمت آخر 📖 من می نشینم و به ذره های کوچک این خاک نگاه می کنم. از خودم می پرسم خاک که با خاک فرق ندارد. پس چه سِرٓی در این گردوغبار هست که با بقیه توفیر دارد؟ یاد روضه های عاشورا می افتم و قلبم درد می گیرد. جواب خودم را می فهمم. این خون قلب سید الشهدا علیه السلام بوده که خاک را تغییر داده است و حالا شده تربت. سحرها بلند می شوم و توی خانه می چرخم. به عکس محمد نگاه می کنم؛ می گویم: «مادر اگر ما عزتی داریم ، صدقه سر توست.» و به رویش لبخند می زنم. بعدش دست می گذارم روی سینه و رو به قبله به حضرت حسین علیه السلام، سلام می دهم. می گویم حسین جان قربانت بروم که قطره آبی به لب های خودت که هیچ، حتی به فرزند شیرخواره ات نرسید، ولی عالمی را سیراب کردی. وقتی فکر می کنم ارباب ما صاحب تمام آب های دنیا بود و حالا صدقه سري بزرگواری اش، ظرف ظرف آب تربت از در خانه ی من بیرون می رود، اما خودش تشنه روی خاک افتاده بوده، جگرم خال می زند. این ها را زمزمه می کنم و می نشینم برایش گریه می کنم؛ خودم تنهایی. در این دنیا از هرکسی، کاری برمی آید؛ از من هم اینها. درِ خانه ام همیشه به روی مردم باز است، حرف ها و دردهایشان را می شنوم. اگر از دستم بربیاید، خودم غمشان را برطرف می کنم، اگر نه، از آبرویم مایه می گذارم. هنوز هم برای بچه های خودم، برای جوان های فامیل، برای مردمی که به دیدنم می آیند، از حضرت حسین علیه السلام حرف می زنم، قصه ی شال و شهید من بهانه است. حرف اصلی، قصه ی کربلاست، به این تقدیر خوبم می بالم. *🌷 داستان را با صلواتی نثار روح شهدا، خصوصا شهیدمحمد معماریان ختم می کنیم تا صدها و بلکه هزارها صلوات امروز جمعه نثار روح این شهید ۱۶ ساله کرده باشیم،* والسلام. کتاب تنها گریه کن/ قسمت آخر انتشارات حماسه یاران 🔸️کتابخانه علامه محدث نوری https://chat.whatsapp.com/LiFiykUwu1e9nKJZedGce
‏عکس از سین نصرتی
*معرفی کتاب* سال هاست در روضه سقا به این اتفاق به ظاهر کوتاه اما بلند و ژرف می اندیشیم : در آن لحظه عطش نوش در جان زلال ساقی چه جریان داشت؟ راز عطش ساقی چه بود؟ نوشیدن یا ننوشیدن؟ مسئله این است! دو مطلب مهم در این اثرقابل ذکر است: نخست: مطالعه این لحظه حساس تاریخ، باور همه عباس دوستان را به لحظه لحظه های این شخصیت و فراتر از آن جریان کربلا عمیق ترو دقیق تر خواهد کرد. این جا یک لحظه، محور یک تحقیق و تألیف شده است و اساساً هر لحظه ای که در کربلاست، بوی ابدیت می دهد. دوم: آن که در دل انتخاب عاشورایی حضرت ساقی به انتخاب های خودشان نیز نگاهی بیندازندو بدانند برای انتخاب درست به چه چیزهایی باید توجه داشته باشند و چه لوازمی را ملتزم باشند. عطش_ساقی
♦️برخی ھم گفتند وقتی حضرت واردشریعه شد متوجه شد با وجود این که اسبشان تشنھ است اما اسب به احترام و ادب صاحبش، لب به آب نزده است. ♦️و چه روایت غریبی است...........مرکب از سوارش کسب معرفت می کند، اگر سوار صاحب فضیلتی چون ابوالفضایل باشد.این جا بود که حضرت دستی در آب زد که یعنی من نوشیدم ای اسب! تو راحت باش!تو بنوش! این حیوان تربیت شده بوده است، در ھر دوداستان،این رفتار دیده می شود و این توجه شایسته ای است. ♦️اینجا حضرت عباس خودشان مامور به مواسات و متابعت بوده اند، اما حیوان را مکلف نمی دانستند که او ھم به زحمت بیفتد؛ھر چند این مرکب ھم به معرفت سوارش متنعم شده است. چه پیام لطیفی است که حضرت نسبت به یک حیوان این گونه رفتاری دارند تا حیوان بھ خاطر ایشان به زحمت نیفتد.
♦️انسان در مسیر انتخاب ھای زندگی اش باید طوری عمل کند که جای «ای کاش»ھا و «اما و اگر»ھا باقی نماند. اباالفضل البعاس در کربلا این کار بزرگ را انجام داده است. ♦️ او وفا کرد و سنگ تمام گذاشت؛ در انتخاب ھایش بھترین حالت را انتخاب کرد و دیگر جایی برای ای کاش نگذاشت و اصلا معنای وفا ھمین است. حضرت عباس کاری کرد که نه تنھا حسرت آن رفتارش را نخورد،بلکه ھمه خوبان عالم، بھ منزلتش غبطه خواھند خورد. ♦️ امام سجاد(ع)می فرمانید:«برای عمویم عباس(ع)در روز قیامت و در پیشگاه خدای تبارک و تعالی، مقام و منزلتی است که ھمه شھیدان در روز قیامت به آن غبطه می خورند و آرزوی چنین مقامی را می کنند.» ♦️حضرت عباس انتخابی کرد که نتیجه آن را در روز قیامت، ھمه شھدا و خصوصا شھدای کربلا که گل سرسبد گل ھاھستند، می بینند. وقتی جایگاه حضرت اباالفضل رانسبت به حضرت سیدالشھدا می بینند، غبطه می خورند................ کاری کن که اگر ده سال بعد بھ انتخاب امروزت اندیشیدی، حسرت نخوری و احساس پشیمانی نکنی.
♦️اباالفضل العباس از قبل خودش را برای تصمیم ھای بزرگ آماده کرده بود.کسی کھ اصلا فلسفه وجودش کربلا بوده است و ازدواجی که به تولد او انجامید،با نیت فرزندی بود که یاور امامش در کربلا باشد. ♦️ حتی طبق برخی نقل ھا درفرازوفرودھای حوادث مختلف این لحظات و انتخاب به عباس یادآوری می شده است. برآیند سی و چھار سال زندگی با این ھویت و ماموریت به چنین انتخاب ھای افتخار آمیزی ختم می شود. ♦️چه مدیریتی بر زمان دارد عباس! از دیروز برای فردا می گیرد و لحضه ھایش را برای اکنون ھزینه نمی کند. «ھرچه رفت از عمر،یاد به نیکی می کنند چھره امروز در آیینه فردا خوش است»
♦️برخی نیز گفته اند:دست در آب برد ببیند چقدر حسین شده است؟ غایت عاشورایی شدن شبیه حسین شدن است. اوج شناخت کربلا در جاذبه حسین گرفتار شدن و با او یکی شدن است. ♦️سلوک در حسین تا به حسین رسیدن وصول به مقام«منا»ست«حسین منی و انا من حسین!» باید ھر شب دید چقدر به حسین نزدیک تر شده ایم، باید در مراقبات شبانه به این پرسش پاسخ داد:چقدر حسین تر شده ایم!؟ ♦️منیت ھا باید در حسین فانی شود،اصلا در آینه ھا باید به جای تصویر خود،اورا دید!آن چنان که تحلیل عرفانی رفتار ابوالفضل در کنار شریعه این گونه گفته اند: دست در آب برد تا ببیند چقدر شده است؟ او دست در آب برد تا او را ببیند، چرا که دیگر از عباس چیزی نمانده است!ھر چه ھست حسین است.
*🌸روشنی حسن زاده (روت فارست)* تازه مسلمان اسکاتلندی *🔅بسیار پیش می­‌آید که وقتی در رابطه با خانواده، محیط کار و … مشکلی برایم پیش می‌­آید و کم می­‌آورم، از حضرت زینب (سلام الله علیها) الهام می­‌گیرم. به نظرم اگر بتوانم به ذره‌­ای از کمالات ایشان دست پیدا کنم، برای تمام زندگی­‌ام کافی است.* ☝تازه مسلمانان و رهیافتگان @Sireyoshshagh
*در فلوریدا تا سال 1919 شکارچیان شکار تمساح از کودکان سیاه پوست جهت طعمه استفاده میکردند*، 🔹در آن دوران که برده داران جولان می دادند کودکان را به زور از مادرانشان جدا می کردند و جانشان را می گرفتند آن هم جهت شکار تمساح. ☠️🔥تمدن نکبت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🦋بارون رو دیدی؟ سقوطش زیباترین آغازه پس بدان هرسقوطی پایان کار نیست خدا هر لحظه در حالِ کامل کردن ماست؛ چه از درون و چه از بیرون هر کدامِ ما اثر هنری ناتمامی هستیم هر حادثه ای که تجربه میکنیم، هر مخاطره‌ای که پشت سر میگذاریم، برای رفع نواقصمان طرح ریزی شده است پس از آنها درس بگیریم و به خدا توکل کنیم کتابخانه علامه محدث نوری سعادت آباد 🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷🌷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌺🌿يا بُنَيَّ إِنَّها إِنْ تَكُ مِثْقالَ حَبَّةٍ مِنْ خَرْدَلٍ فَتَكُنْ فِي صَخْرَةٍ أَوْ فِي السَّماواتِ أَوْ فِي الْأَرْضِ يَأْتِ بِهَا اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ لَطِيفٌ خَبِيرٌ «16» 🦋اى فرزندم! اگر (عمل تو) همسنگ دانه‌ى خردلى باشد و در دل تخته سنگى يا در آسمان‌ها يا در زمين نهفته باشد، خداوند آن را (در قيامت براى حساب) مى‌آورد، زيرا كه خداوند دقيق و آگاه است. 📗لقمان /۱۶ کتابخانه علامه محدث نوری سعادت آباد 🌾🌾🌾🌾🌾🌾
*🌸یوردیس مورنو* بانوی تازه مسلمان از شیلی *🦋خداوند مرا گمراه یافت و هدایتم کرد و اگر متوجه شوم همیشه برایم نشانه‌هایی می فرستد.* ☝تازه مسلمانان و رهیافتگان @Sireyoshshagh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🦋وَلَقَدْ مَكَّنَّاكُمْ فِي الْأَرْضِ وَجَعَلْنَا لَكُمْ فِيهَا مَعَايِشَ قَلِيلًا مَّا تَشْكُرُونَ 🌺🌿ﻭ ﺷﻤﺎ ﺭﺍ ﺩﺭ ﺯﻣﻴﻦ ﺟﺎﻱ ﺩﺍﺩﻳﻢ ، ﻭ ﺩﺭ ﺁﻥ ﺑﺮﺍﻱ ﺷﻤﺎ ﻭﺳﺎﻳﻞ ﻭ ﺍﺑﺰﺍﺭﺯﻧﺪﮔﻲ ﻗﺮﺍﺭ ﺩﺍﺩﻳﻢ ، ﻭﻟﻲ ﺑﺴﻴﺎﺭ ﺍﻧﺪﻙ ﻭ ﻛﻢ ، ﺳﭙﺎﺱ ﻣﻰ ﮔﺰﺍﺭﻳﺪ . نعمت‏ ها باید زمینه‏ ساز شکر باشد، نه عامل غفلت و عیّاشى. «تشکرون» 📗اعراف /۱۰ کتابخانه علامه محدث نوری سعادت آباد 🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حتى در قوانين فيزيك : برهنگی یعنی سقوط و غرق شدن 🌹🌹🌹🌹🌹🌹
🔻امام زمان علیه السلام با جد مظلوم شهید خود چنین گفت وگو می‌کند: 🔸«...فَلَأنْدُبَنّکَ صَباحاً وَ مَساءً وَ لَأبْكِيَنَّ عَلیکَ بَدَلَ الدُموعِ دَماً...» 🔹اگر چه زمانه مرا به تأخير‌انداخت و مقدّرات الهی مرا از یاری تو بازداشت و نبودم تا با کسانی که شمشیر بر تو کشیدند بجنگم و با دشمنانت به خصومت برخیزم، در عوض هر صبح و شام بر تو مویه می‌کنم و به جای اشک، خون می‌گریم و حسرت می‌برم و بر مصیبت‌هایت افسوس می‌خورم تا آنجا که از فرط اندوه و مصیبت و شدت غم و حزن جان سپارم.» 📚 فرازی از زیارت ناحیه مقدسه 🌺🌺🌺🌺🌺🌺
🔴🔵 تشرف سید بحرالعلوم و ارزش گریه بر امام حسین علیه السلام 🌕 سید بحرالعلوم (ره ) به قصد تشرف به سامرا تنها براه افتاد. در بین راه راجع به این مساله , که گریه بـر امـام حسین (ع ) گناهان را مى آمرزد, فکر مى کرد. همان وقت متوجه شد که شخص عربى که سـوار بـر اسـب اسـت بـه او رسـید و سلام کرد. بعدپرسید: جناب سید درباره چه چیز به فکر فرو رفته اى ؟ و در چه اندیشه اى ؟ اگر مساله علمى است بفرمایید شاید من هم اهل باشم ؟ 🔹 سـیـد بـحرالعلوم فرمود: در این باره فکر مى کنم که چطور مى شود خداى تعالى این همه ثواب به زائریـن و گریه کنندگان بر حضرت سیدالشهداء (ع ) مى دهد, مثلا در هرقدمى که در راه زیارت بـرمـى دارد, ثواب یک حج و یک عمره در نامه عملش نوشته مى شود و براى یک قطره اشک تمام گناهان صغیره و کبیره اش آمرزیده مى شود؟ آن سوار عرب فرمود: تعجب نکن ! من براى شما مثالى مى آورم تا مشکل حل شود. سـلـطـانـى بـه همراه درباریان خود به شکار مى رفت . در شکارگاه از همراهیانش دور افتاد و به سـخـتى فوق العاده اى افتاد و بسیار گرسنه شد. خیمه اى را دید و وارد آن خیمه شد. در آن سیاه چـادر, پیرزنى را با پسرش دید. آنان در گوشه خیمه عنیزه اى داشتند (بز شیرده ) و از راه مصرف شیر این بز, زندگى خود را مى گرداندند. وقـتى سلطان وارد شد, او را نشناختند, ولى به خاطر پذیرایى از مهمان , آن بز را سربریده و کباب کردند, زیرا چیز دیگرى براى پذیرایى نداشتند. سلطان شب را همان جا خوابید و روز بعد, از ایشان جدا شد و به هر طورى که بود خود را به درباریان رسانید و جریان را براى اطرافیان نقل کرد. در نـهـایت از ایشان سؤال کرد: اگر بخواهم پاداش میهمان نوازى پیرزن و فرزندش راداده باشم , چه عملى باید انجام بدهم ؟ یکى از حضار گفت : به او صد گوسفند بدهید. دیگرى که از وزراء بود, گفت : صد گوسفند و صد اشرفى بدهید. یکى دیگر گفت : فلان مزرعه را به ایشان بدهید. سـلطان گفت : هر چه بدهم کم است , زیرا اگر سلطنت و تاج و تختم را هم بدهم آن وقت مقابله به مثل کرده ام . چون آنها هر چه را که داشتند به من دادند. من هم باید هرچه را که دارم به ایشان بدهم تا سر به سر شود. 🔹 بعد سوار عرب به سید فرمود: حالا جناب بحرالعلوم , حضرت سیدالشهداء (ع ) هرچه از مال و منال و اهـل و عـیـال و پـسر و برادر و دختر و خواهر و سر و پیکر داشت همه را در راه خدا داد پس اگر خـداونـد بـه زائرین و گریه کنندگان آن همه اجر و ثواب بدهد, نباید تعجب نمود, چون خدا که خـدائیش را نمى تواند به سیدالشهداء (ع )بدهد, پس هر کارى که مى تواند, انجام مى دهد, یعنى با صـرف نظر از مقامات عالى خودش , به زوار و گریه کنندگان آن حضرت , درجاتى عنایت مى کند.در عین حال اینها را جزاى کامل براى فداکارى آن حضرت نمى داند. چون شخص عرب این مطالب را فرمود, از نظر سید بحرالعلوم غایب شد. 🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
🌸🌸🌸🌸🌸🌸 1- از مقدّرات حتمى خداوند، نظير مرگ نمى‌توان فرار كرد. لَنْ يَنْفَعَكُمُ الْفِرارُ ... مِنَ الْمَوْتِ أَوِ الْقَتْلِ‌ 2- به خاطر كاميابى زودگذر، سعادت ابدى را از دست ندهيد. «لا تُمَتَّعُونَ إِلَّا قَلِيلًا» 🌺🌺🌺🌺🌺🌺🌺
‏عکس از سین نصرتی
🌸شهید موسی درویشی در مباحث دینی و اعتقادی و ایمان بسیار حساس بودند، و ارادت بسیاری به ائمه و اباعبدالله الحسین (ع) و ابوالفضل العباس (ع) داشتند. 🌸مبارزات خود را نه از شروع دفاع مقدس که از سال‌ها قبل از سال 41 و 42 با مبارزه با وهابیت و رژیم شاهنشاهی در جزیره هرمز آغاز کرده بود 🌸با اینکه در شرایط سخت کاری در معدن کار می‌کرد با غذای نان و خرما اهل روزه و نماز شب بود و به واقع انسانی بود که رنگ و بوی خدایی گرفته بود 🌸در سال‌های دهه 40 وهابیت خبیث با همکاری خانواده سلطنتی ایران تصمیم داشت شیعه را از جزیره هرمز پاکسازی کند که این امر با مجاهدت‌ها و مبارزات شهید موسی درویشی ناکام ماند.