فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 پریدن کودک غزهای از طبقه دوم ساختمان بمباران شده
حالا اسرائیل میخواهد اینها را به زانو دربیاره!؟
http://eitaa.com/mohaddesnouri
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 این خیلی خوب بود😁
اسرائیل پیروز شد‼️
http://eitaa.com/mohaddesnouri
﷽
📌اجیر شدن زن برای نماز میت⚰
🔻برخی تصور می کنند نماز استیجاری را فقط باید مردها انجام دهند.
👈در حالی که هم مرد می تواند برای نمازهای قضا شده میت اجیر شود و هم زن می تواند برای نمازهای مرد متوفی اجیر شود.
❓مسأله: مرد برای زن و زن برای مرد می تواند اجیر شود و در بلند خواندن و آهسته خواندن نماز باید به تکلیف خود عمل نماید.
📚 1.توضیح المسائل مراجع ص864 م1542
#برداشت_نادرست
منبع @ahkamz
╭┅──────┅╮
@porseshgar
╰┅──────┅╯
🌸 مگومی شیمادا
بانوی رهیافته مسلمان شیعه
✅ مرحومه مگومی شیمادا رهیافته و مبلغ ژاپنی اسلام همسر مهندس احمد امینی بود، او به همراه همسر و فرزندانش از فعالان معرفی دین مبین اسلام در حوزه ایران و ژاپن بودند.
☝️تازه مسلمانان و رهیافتگان
_______________________
🏳اَینَ المنصور
https://eitaa.com/joinchat/4125556938Cb1af662960
🕌رمـــــان #دمشق_شهرعشق
🕌 قسمت ۱۲ و ۱۳
قلبم یخ زد و لحنم هم مثل دلم لرزید
_من میخوام برگردم!
چند قدم بینمان فاصله نبود.. و همین فاصله را به سمتم دوید تا با تمام قدرت به صورتم سیلی بزند
که تعادلم به هم خورد، با پهلو به زمین
افتادم و ظاهراً سیلی زمین محکمتر بود که لبم از تیزی
دندانم پاره شد.
طعم گرم خون را در دهانم حس میکرد
و سردی نگاه سعد سختتر بود که از هر دو چشم پشیمانم اشک فواره زد.
صدای تیراندازی را میشنیدم،..
در خیابان اصلی آتش از ساختمانی شعله میکشید و از پشت شیشه گریه میدیدم جمعیت به داخل کوچه میدوند..
و مثل کودکی از ترس به زمین چسبیده بودم...
سعد دستم را کشید تا بلندم کند و هنوز از زمین جدا نشده،..
شانه ام آتش گرفت و با صورت به زمین خوردم.
حجم خون از بدنم روی زمین میرفت..
👈و گلوله طوری شانه ام را شکافته بود که از شدت درد ضجه میزدم...
هیاهوی مردم در گوشم میکوبید،.
در تنگنایی از درد به خودم میپیچیدم و تنها نگاه نگران سعد را میدیدم و دیگر نمیشنیدم چه می گوید...
بازوی دیگرم را گرفته و میخواست در میان جمعیتی که به هر سو میدویدند جنازه ام را از زمین بلند کند..
و دیگر نفسی برای ناله نمانده بود که روی دستش از حال رفتم.
از شدت ضعف و ترس و خونریزی باحالت تهوع به هوش آمدم..
و هنوز چشمانم را باز نکرده، زخم شانهام از درد نعره کشید..
کنار دیواری سیاه و سنگی روی فرشی قرمز و قدیمی افتاده بودم،..
زخم شانهام پانسمان شده به دستم سِرُم وصل بود...
بدنم سُست و سنگین...
بدنم سُست و سنگین به زمین چسبیده و نگاه بی حالم تنها سقف بلند بالای سرم را میدید..
که گرمای انگشتانش را روی گونهام حس کردم و
لحن گرمترش را شنیدم
_نازنین!
درد از روی شانه تا گردنم میکشید، به سختی سرم را چرخاندم..
و دیدم کنارم روی زمین کز کرده است.
به فاصله چند متر دورمان پرده ای کشیده شده و در این خلوت فقط من و او بودیم...
صدای مردانی را از پشت پرده میشنیدم و نمیفهمیدم کجا هستم که با نگاهم مات چشمان سعد شدم..
و پس از سیلی سنگینش باور نمیکردم حالا به حالم گریه کند...
ردّ خونم روی پیراهن سفیدش مانده و سفیدی چشمانش هم از گریه به سرخی میزد...
میدید رنگم چطور پریده و با یک دست دلش آرام نمیشد..
که با هر دو دستش صورتم را نوازش میکرد و زیر لب میگفت
_منو ببخش نازنین! من نباید تو رو با خودم میکشوندم اینجا!
او با همان لهجه عربی به نرمی فارسی صحبت میکرد و قیل و قال
مردانی که پشت پرده به عربی فریاد میزدند، سرم را پُر کرده بود..
که با نفسهایی بریده پرسیدم
_اینجا کجاس؟
با آستینش اشکش را پاک کرد و انگار خجالت میکشید پاسخم را بدهد..
که نگاهش مقابل چشمانم زانو زد و زیر لب زمزمه کرد
_مجبور شدم بیارمت اینجا
صدای تکبیر امام جماعت را شنیدم..
و فهمیدم آخر کار خودش را کرده و مرا به مسجد عُمَری🔥 آورده است..
و باورم نمیشد حتی به جراحتم رحمی نکرده باشد..
که قلب نگاهم شکست و او عاشقانه التماسم کرد
_نازنین باور کن نمیتونستم ببرمت بیمارستان، ممکن بود شناسایی بشی و دستگیرت کنن!
سپس با یک دست...
ادامه دارد....
🌹نام نویسنده؛ خانم فاطمه ولی نژاد
┈┄┅═✾•••✾═┅┄┈
http://eitaa.com/mohaddesnouri
🌸هر روز با قرآن 🌸
پیامهای آیه فوق ⇧⇩:
1- گرچه بعضى آيات قرآن متشابه است، ولى مجموعهى آيات آن، روشن و روشنگر است.
2- نشانهى علم واقعى، پذيرش آيات روشن الهى است.
3- گرچه انسان براى رسيدن به مقصود، مأمور به تلاش و كوشش است، ليكن علم، هديهى الهى است.
4- آيات قرآن، بر دل اهل علم مىنشيند و اين گروه هستند كه حقانيّت آن را با تمام وجود درك مىكنند.
5- نمونهى روشن ظلم، ظلم فرهنگى و انكار نابجاست.
6- آنچه را كه انسان مىفهمد، اگر انكار كند، نوعى ظلم است.
📗 عنکبوت/۴۹
🌾🍎🌾🍎🌾🍎🌾
▪️ رشتــه های چــادر مـادر
✍پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله میفرماید:در قیامت، فاطمه از صراط عبور کرده، وارد بهشت میشود و رشتههای چادر او بر روی صراط باقی میماند که یک سوی آن به دست زهرا و سوی دیگرش در عرصه قیامت است.
در این هنگام منادی پروردگار به خلائق که از اولین تا آخرین آنان بر صراط گرد آمدهاند؛ ندا می دهد: 【یَا أَیُّهَا الْمُحِبُّونَ لِفَاطِمَةَ تَعَلَّقُوا بِأَهْدَابِ مِرْطِ فَاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسَاءِ الْعَالَمِینَ】
✾ای دوستداران فاطمه! به رشتههای چادر او در آویزید. با این فرمان، جمع کثیری از آفریدگان که در شمار محبِّین حضرت زهرا سلام الله علیها هستند؛ با تمسّک به رشتههای چادر آن حضرت، داخل بهشت میشوند.
📚 تفسير الإمام العسكري، المنسوب الى الإمام العسكري صفحه ۴۳۴
🌾🍎🌾🍎🌾🍎🌾