#زندگینامه
#شهيد رضا جلالي در پنجمين روز از شهريورماه 1338 در خانوادهاي مذهبي ساكن نجفآباد متولد شد.
دوران كودكياش را در رنج و بيماري سپري كرد. هفتساله بود كه قدم به دبستان نهاد و با شور و شوق مشغول كسب علم و دانش شد.
براي اينكه كمك خرجي براي خانواده باشد در كنار درس خواندن از كار نيز دريغ نميكرد.
با اوجگيري نهضت خميني، دوشادوش مردم انقلابي شهرش در تظاهرات و راهپيمایي شركت ميكرد.
به امام خميني علاقۀ فراواني داشت و گوش به فرمان ايشان بود. موقع ورود امام به ايران، با شور و شوق به تهران رفت، تا نظارهگر ورود رهبرش به خاك کشور شود.
پس از پيروزي انقلاب اسلامي و با شروع به كارِ جهاد سازندگي، عضو اين نهاد شد تا بتواند كمكي به مردم مستضعف وطنش بكند. با شروع جنگ تحميلي و حملۀ همه جانبۀ عراق به سوي ايران، اين دلاورمرد نيز عزم رفتن به جبهه كرد تا از ميهنش دفاع كند.
او كه به خدمت مقدس سربازي نيز رسيده بود، پس از ثبتنام و طي دورۀ آموزشي از طرف ارتش به سوي مناطق جنگي اعزام شد.
در واحد تداركات به عنوان راننده، مشغول فعّاليت شد.
ماهها در جبهههاي حق عليه باطل حضوري فعّال و مستمر داشت و از هيچ كوششي دريغ نميكرد،
حتي با پايان يافتن دورۀ سربازياش، جبهه را رها نكرد و در كنار همرزمانش ماند تا دوشادوش آنان از مردم مظلوم وطنش دفاع كند. سرانجام پس از رشادتهاي فراوان در 31/2/1360 در دزفول بر اثر بمباران هوايي و اصابت تير و تركش به بدنش، به آرزوي ديرينۀ خود رسيد. به وصال حق نائل شد و به كاروان شهدا پيوست. پيكر پاكش پس از تشييع در گلزار شهداي نجفآباد در كنار ديگر لالههاي خونينكفن آرام گرفت تا جاودانه بماند.
«روحش شاد و راهش پر رهرو»
#زندگینامه
#شهید غلامحسین پاینده در بیستم شهریور سال 1337 دیده به جهان گشود.
در سن سه سالگی پدر خود را از دست داد و دروان کودکی سختی را پشت سر گذاشت و دوران تحصیلش را همزمان با کار به پایان رسانید.
درسش را در حوزۀ علمیه ادامه داد و در حین تحصیل ازدواج کرد و خداوند پسری به آنها عطا نمود.
پس از جنگ مکرر جهت تبلیغات به جبهه میرفت تا سرانجام در عملیات والفجرمقدماتی به تاریخ 22 بهمن سال 1361 در رقابیه شربت شهادت نوشید.
«روحش شاد و راهش پر رهرو»