■●دعای بعد از نماز صبح و قبل از غروب آفتاب دهه اوّل ماه ذیالحجّه●■
■●دعایی که از صبح روز اول ماه ذیالحجّه تا عصر روز عرفه، یک بار بعد از نماز صبح و یک بار قبل از غروب آفتاب خوانده میشود:
■●اللَّهُمَّ هَذِهِ الْأَیَّامُ الَّتِی فَضَّلْتَهَا عَلَی الْأَیَّامِ وَ شَرَّفْتَهَا قَدْ بَلَّغْتَنِیهَا بِمَنِّکَ وَ رَحْمَتِکَ فَأَنْزِلْ عَلَیْنَا مِنْ بَرَکَاتِکَ وَ أَوْسِعْ عَلَیْنَا فِیهَا مِنْ نَعْمَائِکَ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تَهْدِیَنَا فِیهَا لِسَبِیلِ الْهُدَی وَ الْعَفَافِ وَ الْغِنَی وَ الْعَمَلِ فِیهَا بِمَا تُحِبُّ وَ تَرْضَی اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ یَا مَوْضِعَ کُلِّ شَکْوَی وَ یَا سَامِعَ کُلِّ نَجْوَی وَ یَا شَاهِدَ کُلِّ مَلَإٍ وَ یَا عَالِمَ کُلِّ خَفِیَّهٍ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تَکْشِفَ عَنَّا فِیهَا الْبَلاءَ وَ تَسْتَجِیبَ لَنَا فِیهَا الدُّعَاءَ وَ تُقَوِّیَنَا فِیهَا وَ تُعِینَنَا وَ تُوَفِّقَنَا فِیهَا لِمَا تُحِبُّ رَبَّنَا وَ تَرْضَی وَ عَلَی مَا افْتَرَضْتَ عَلَیْنَا مِنْ طَاعَتِکَ وَ طَاعَهِ رَسُولِکَ وَ أَهْلِ وِلایَتِکَ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ أَنْ تُصَلِّیَ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ أَنْ تَهَبَ لَنَا فِیهَا الرِّضَا إِنَّکَ سَمِیعُ الدُّعَاءِ وَ لا تَحْرِمْنَا خَیْرَ مَا تُنْزِلُ فِیهَا مِنَ السَّمَاءِ وَ طَهِّرْنَا مِنَ الذُّنُوبِ یَا عَلامَ الْغُیُوبِ وَ أَوْجِبْ لَنَا فِیهَا دَارَ الْخُلُودِ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ لا تَتْرُکْ لَنَا فِیهَا ذَنْبا إِلا غَفَرْتَهُ وَ لا هَمّا إِلا فَرَّجْتَهُ وَ لا دَیْنا إِلا قَضَیْتَهُ وَ لا غَائِبا إِلا أَدَّیْتَهُ وَ لا حَاجَهً مِنْ حَوَائِجِ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَهِ إِلا سَهَّلْتَهَا وَ یَسَّرْتَهَا إِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیْءٍ قَدِیرٌ اللَّهُمَّ یَا عَالِمَ الْخَفِیَّاتِ یَا رَاحِمَ الْعَبَرَاتِ یَا مُجِیبَ الدَّعَوَاتِ یَا رَبَّ الْأَرَضِینَ وَ السَّمَاوَاتِ یَا مَنْ لا تَتَشَابَهُ عَلَیْهِ الْأَصْوَاتُ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اجْعَلْنَا فِیهَا مِنْ عُتَقَائِکَ وَ طُلَقَائِکَ مِنَ النَّارِ وَ الْفَائِزِینَ بِجَنَّتِکَ وَ النَّاجِینَ بِرَحْمَتِکَ یَا أَرْحَمَ الرَّاحِمِینَ وَ صَلَّی اللهُ عَلَی سَیِّدِنَا مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ أَجْمَعِینَ.
■●خدایا این روزها روزهایی است که بر سایر روزها برتری و شرافت دادی و به لطف و رحمتت مرا به آنها رساندی، برکاتت را بر ما فرو فرست و از نعمتهایت در این روزها بر ما وسعت ده. خدایا از تو میخواهم بر محمّد و خاندان محمّد درود فرستی، و ما را در این روزها به راه هدایت و پاکدامنی و بینیازی و عمل در آنها به آنچه میپسندی و خشنود میشوی هدایت فرمایی، خدایا از تو درخواست میکنم، ای جایگاه هر شکوایه و ای شنوای هر راز و نیاز و ای حاضر در هر جمع و ای دانای هر نهان، که بر محمّد و خاندان محمّد درود فرستی و در این روزها بلا را از ما برگردانی و دعایمان را مستجاب گردانی و نیرویمان دهی و یاریمان نمایی و به آنچه ای پروردگار ما دوست داری و خشنود میشوی موّفقمان بداری و بر اموری که از طاعتت و طاعت رسولت و اهل ولایتت بر ما واجب نمودی توفیقمان دهی. خدایا از تو درخواست میکنم ای مهربانترین مهربانان، که بر محمّد و خاندان محمّد درود فرستی، و خشنودی خود را در این روزها به ما ارزانی کنی، که به یقین تو شنوای دعایی و از خیری که در این ایّام از عالم بالا نازل میکنی، ما را محروم مساز و از گناهان ما را پاک ساز، ای دانای نهانها و در این روزها خانهی جاودان را بر ما واجب گردان. خدایا بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست و نه گناهی را برای ما باقی بگذار جز آنکه ببخشی و نه اندوهی جز آنکه برطرف کنی و نه بدهی جز آنکه بپردازی و نه غایبی جز آنکه به ما برسانی و نه حاجتی از حاجات دنیا و آخرت جز آنکه هموار و آسان نمایی، به یقین تو بر هر چیز توانایی. خدایا ای دانای نهان، ای رحم کننده به اشکهای روان، ای اجابت کنندهی دعاها، ای پروردگار زمینها و آسمانها، ای آنکه صداها بر او اشتباه نشود، بر محمّد و خاندان محمّد درود فرست، و ما را در این روزها از آزادشدگان و رهاگشتگان از آتش و رسیدگان به بهشت، و از نجات یافتگان قرار ده به مهربانیات ای مهربانترین مهربانان و درود خدا بر آقایمان محمّد و همه اهل بیت ایشان.
#مراقبات_ماه_ذیالحجه
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□○ازدواج امیرالمؤمنین علیه السلام و فاطمهی زهرا سلام الله علیها○□
□○رخداد بسیار شاد و شیرین ازدواج و وصلت امیرالمومنین علیه السلام و فاطمهیزهرا سلام الله علیها در #روز_اول_ماه_ذی_الحجه در سال دوم هجریقمری واقع شده است.
□○ازدواجی که منشأ پدید آمدن یازده امام معصوم و استمرار نسل رسولالله صلی الله علیه و آله بود در انبوهی غیر باورکردنی، همانگونه که قرآن تعبیر فرمود: «اِنّا اَعْطَیناكَ الْكَوْثَرَ»؛ چون یکی از معانی #کوثر نسل بسیار فراوان است. کسانی که طعنه میزدند پیامبر پسری ندارد که نسلش باقی بماند و او ابتر است؛ قرآنکریم فرمود: خود آنها ابترند. با اینکه آنها پسر داشتند؛ امّا از هیچ یک از پسران آنها فرزندی باقی نماند و نسل آنها از بین رفت؛ امّا نسل پیامبراکرم ص از طریق فاطمهیزهرا سلام علیها و با ازدواج با امیرالمؤمنین علیه السلام بسیار پربرکت شد.
□○همهی سادات عالم میوهی آن ازدواج هستند. مکتب عظیم تشیّع گُلی است که در گلستان این وصلت رویید و شکُفت و این همه معارف بلند الهی از طریق این خاندان عظیم بهدست بشر رسید.
□○استاد مهدی طیب ۹۲/۰۷/۱۱○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
□●اصل درخت طوبی در بهشت در خانه ی امیرالمؤمنین و حضرت زهرا علیهما السّلام است و در خانه ی هر مؤمنی شاخهای از آن سر کشیده است.
□●حوض کوثر مال حضرت زهرا علیها السّلام است. کوثر یعنی کثرات. کثرات مال خانم زهرا است. واحد مال خداست و کثرات مال حضرت زهرا علیها السّلام است و آن حضرت امور عالم کثرت را ردیف میکند.
□●کوثر یعنی کثرت، یعنی آبش خیلی زیاد است؛ دوازده نهر از آن حوض منشعب شده است.
□●همه ی دوستان اهل بیت علیهم السّلام، محرم حضرت زهرا علیها السّلام هستند و کسی که محرم آن حضرت باشد، به جهنّم نمیرود.
#یاعلی
#مرحوم_حاج_اسماعیل_دولابی
□●مصباح الهدی
تٱلیف استاد مهدی طیّب●□
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) #صلوات
@mohamad_hosein_tabatabaei
آیات252-244 بقره قسمت چهارم
بخش اول
● داستان حضرت داود (ع ) و جنگ طالوت و جالوت به نقل از امام صادق (ع )
و در تفسير عياشى از محمد حلبى از امام صادق (عليه السلام ) روايت آورده كه فرمود: داوود و برادرانش چهار نفر بودند، پدرشان هم كه مردى سالخورده بود با ايشان زندگى مى كرد، و او كه از همه كوچكتر بود گوسفندان پدر را مى چرانيد و برادرانش در لشگر طالوت خدمت مى كردند، روزى پدر داوود او را صدا زد كه پسرم بيا اين طعام را كه درست كرده ايم براى برادرانت ببر، تا عليه دشمنان خود نيروئى بگيرند.
داوود كه جوانى كوتاه قد و كبود چشم و كم مو و پاك دل بود طعام را برداشته و به طرف ميدان جنگ روانه شد، و در ميدان جنگ صفوف لشگر را ديد كه به هم نزديك شده بودند.
عياشى از اينجا به بعد جريان را از ابى بصير نقل مى كند، ابى بصير مى گويد: من از آن جناب شنيدم كه مى فرمود: داود همينطور كه مى رفت به سنگى برخورد كه آن سنگ داود را صدا زد و گفت : اى داوود مرا بردار و با من جالوت را به قتل برسان ، كه خدا مرا براى كشتن وى خلق كرده است .
داوود آن سنگ را برداشته در توبره اى كه سنگ مقذاف فلاخنش را در آن گذاشته بود (تا گوسفندان را با آن براند) انداخت و به راه افتاد تا داخل لشگر شد و شنيد كه همگى از خونخوارى و قهرمانى جالوت تعريف مى كردند، وامر او را عظيم مى شمردند.
ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 453
داوود گفت : چه خبر است كه اينقدر او را بزرگ شمرده و خود را در برابرش باخته ايد؟ به خدا قسم به محضى كه با او روبرو شوم به قتلش خواهم رساند، مردم جريان او را به طالوت خبر دادند، و او را نزد طالوت بردند، طالوت گفت : اى پسر مگر تو چه نيروئى دارى ؟ و چه تجربه اى در امر كارزار اندوخته اى ؟ گفت : هميشه شير درنده به گوسفندان من حمله مى كند و گوسفند مرا مى ربايد، او را تعقيب مى كنم و سرش را به يك دست گرفته فك پائينش را با دست ديگر باز نموده گوسفندم را از دهانش مى گيرم .
طالوت به لشگريان گفت زرهى بلند برايم بياوريد، وقتى آوردند، آن را به گردن داوود انداخت ، زره تا زانوى داوود را پوشانيد، طالوت و ساير بنى اسرائيل از اينكه اولين زره به اندازه اندام او شد تعجب كرده طالوت گفت : اميد است خدا جالوت را به دست او به قتل برساند.
ابو بصير مى گويد: وقتى صبح شد مردم گرد طالوت جمع شده ، دو صف لشگر، روبروى هم قرار گرفتند، داوود گفت : جالوت را به من نشان دهيد، همين كه او را ديد آن سنگ را از توبره در آورد در فلاخن (مقذاف ) گذاشت ، و به سوى جالوت رها كرد، سنگ مستقيم بين دو چشم جالوت خورد، و تا مغز سرش فرو رفت ، جالوت از اسب سرنگون شد، مردم فرياد زدند، داوود جالوت را كشت ، داود بايد پادشاه ما باشد از آن به بعد ديگر فرمان طالوت را گردن ننهاده ، داوود را فرمانده خود كردند.
و خداى تعالى ((زبور)) (كتاب داوود) را بر او نازل كرد، و صنعت آهنگرى به او آموخت و آهن را برايش نرم كرد، و به كوهها و مرغان فرمان داد تا با او تسبيح بگويند، ابو بصير مى گويد: احدى صوت داوود را نداشت ، داوود همچنان در بنى اسرائيل بود، و خود را از ايشان پنهان مى داشت و خداى تعالى نيروى فوق العاده اى در عبادت به او داده بود.
مولف : كلمه ((مقذاف )) همان فلاخنى است كه چوپان ها با آن سنگ را به هر طرف بخواهند پرتاب مى كنند و لسان اخبار چه از طرق شيعه و چه از طرق سنت در اينكه جالوت به دست داود كشته شده متفق است .
#تفسیر_المیزان
#سوره_بقره
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
□○سالروز ازدواج امیرالمؤمنین، علیابنابیطالب علیهالسلام و حضرت صدیقه کبری،فاطمهزهرا علیهاالسلام بر تمامی مسلمانان جهان گرامی باد○□
#سؤال: عامل موفقیت در زندگی مشترک و شرایط ازدواج محمدی چیست؟
#جواب: محبّت بین طرفین و عمل هر کدام به وظایف شرعی نسبت به دیگری و اغماض هریک از خطاهای دیگری.
@mohamad_hosein_tabatabaei
□○خاطرهای عجیب و ناراحتکننده از رفتارهای مخالفان عرفان!○□
□○ #آیت_الله_حسن_رمضانی :
یکی از آقایان تفکیکی مشربِ مشهد (که مخالف عرفان بود) برای من نقل کرد و گفت : من زمانی رانندۀ علاّمه طباطبایی (ره) بودم و ایشان را از مشهد به زُشک میبردم.
□○زُشک یکی از ییلاقات اطراف مشهد است و یکی از شاگردان علاّمه، یعنی حضرت آیتالله آقا عزالدین زنجانی (ره) در آنجا باغی را اجاره کرده بود و تابستان را در آنجا به سر میبرد و از آن رو که علاّمه به ایشان ارادت داشت، از آن آقا که با آقا عزالدین رابطۀ نزدیکی داشت، خواسته بودند که ایشان را برای دیدن آقا عزالدین به زُشک ببرد.
□○آن آقا میگفت: من در میان راه به علاّمه گفتم: آقا! آیا شما من را اهل نجات میدانید؟
علاّمه فرمودند: «شما که اهل ولایت هستید، اگر اهل نجات نباشید پس چه کسی اهل نجات است؟!» (این، ادب علامه بود.)
.
□○بعد آن آقای مخالف عرفان گفت: من متقابلاً به علاّمه گفتم: أمّا من، شما را به خاطر گرایش های فلسفی و عرفانی که دارید، اهل نجات نمیدانم!!!
آیت الله رمضانی میگفت با تعجب به آن آقا گفتم: علاّمه در برابر سخن شما چه واکنشی از خود نشان داد؟! .
آن آقا گفت: فقط سکوت! فقط سکوت!
□○استاد رمضانی میگفت: اینجا بود که من برای مظلومیّت حضرت علاّمه به شدّت متاثّر شده و اشک ریختم!
@mohamad_hosein_tabatabaei
#امام_خمینی (ره):
□●حضرت رضا، علیه السلام، به حضرت جواد، سلام اللّه علیه مرقوم فرمود:
«شنیدم غلامان تو وقتى سوار مى شوى، تو را خارج مى کنند از در کوچک، آنها بخل مى کنند و مى خواهند تو به کسى چیزى ندهى.
□●به حق من بر تو که بیرون رفتن و داخل شدنت نباشد مگر از در بزرگ. و وقتى سوار شدى همراه خود طلا و نقره بردار و هیچ کس از تو سؤالى نکند مگر آنکه به او عطا نمایى. و از عموهاى تو هر کس از تو سؤالى کرد، کمتر از پنجاه دینار به او مده، و اگر بیشتر خواستى بدهى، اختیار با تو است.
□●و من اراده کردم به این امر اینکه خداوند مقام تو را رفیع فرماید، پس انفاق کن و ترس مکن که خداوند بر تو سختگیرى فرماید.
#امام_خمینی
شرح چهل حدیث، ص۴۰۳
@mohamad_hosein_tabatabaei