eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.5هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 254-253 بقره قسمت چهارم بخش چهارم2⃣ وَ ءَاتَيْنَا عِيسى ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّنَتِ وَ أَيَّ
آیات 254-253 بقره قسمت چهارم بخش چهارم3⃣ وَ ءَاتَيْنَا عِيسى ابْنَ مَرْيَمَ الْبَيِّنَتِ وَ أَيَّدْنَهُ بِرُوح الْقُدُسِ ● دادن بينات و تأييد به روح القدس درباره حضرت عيسى (علیه السلام ) به نحوى خاص است وَ لَوْ شاءَ اللَّهُ مَا اقْتَتَلُوا وَ لَكِنَّ اللَّهَ يَفْعَلُ مَا يُرِيدُ و اگر خدا مى خواست از تاءثر اختلاف مردم در پديد آمدن جنگ جلوگيرى مى كرد، و ليكن او هر چه خودش بخواهد مى كند، و خداوند چنين خواسته است كه در دار دنيا كه دار اسباب است جلو اسباب را از تأثر نگيرد، و اختلاف سبب مى شود كه مردم به سوى جنگ رانده شوند، اگر نمى خواهند خون يكديگر را بريزند بايد خودشان با ترك اختلاف از پديد آمدن سبب جلوگيرى كنند. و حاصل معناى آيه (و خدا داناتر است ) اين است كه رسولانى كه به سوى مردم گسيل شدند بندگان مقرب خدا هستند، و افق آنها از افق مردم عادى بلندتر است ، و تازه در بين خود آنان نيز اختلاف افق وجود دارد، بعضى بر بعض ديگر برترى دارند، با اينكه در يك اصل كه همان رسالت باشد، مشترك مى باشند. اين حال رسولان است ، و همه اين رسولان با آياتى روشن به سوى مردم آمدند و حق صريح را با آن آيات اظهار كردند، بطورى كه ديگر هيچ ابهامى باقى نماند، و طريق هدايت را با كامل ترين بيان روشن نمودند، و لازمه اين صراحت و بى پرده شدن حق و روشن شدن راه هدايت اين بود كه ديگر از آن به بعد، مردم راه وحدت و الفت و محبت در دين خدا را پيش گيرند، و ديگر اختلافى و جنگى پيش نياورند، اما چه بايد كرد كه در اين ميان عامل ديگرى نيز دست اندر كار بوده ، و آن ، عامل سببيت ارسال رسولان در پديد آمدن وحدت و الفت را عقيم و خنثى كرد، و آن وجود حس انحصار طلبى در مردم بود، كه آنان را به اختلاف واداشت ، و به دنبال اختلاف به ظلم و ستم كشانيد، و در آخر آنها را به دو دسته مؤمن و كافر تقسيم كرد، و به دنبال آن هم تفرقه هايى ديگر در ساير شئون حيات و سعادت زندگيشان پديد آورد، ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 492 و اگر خدا مى خواست ، مى توانست از تأثر اختلاف جلوگيرى كند، بطورى كه هر چند اختلاف در آنان وجود داشته باشد كارشان به جنگ و قتال منتهى نشود، و پنجه به روى هم نكشند، و ليكن چنين چيزى را نخواست و اين سبب را مانند ساير اسباب و علل به حال خود گذاشت ، تا طبق سنت جاريه اش در همه اسباب رفتار كرده باشد، همان سنتى كه خود او در عالم صنع و ايجاد جارى كرده ، و خدا هر چه بخواهد مى كند. 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بیان آیه (۳) سوره عصر□ □الَّا الَّذينَ آمَنوا وَ عَملوا الصَّالِحات(۳) □جمله (و عملوا الصّالحات
□بیان آیه (۴) سوره عصر□ □و تواصَوا بالحقَّ و تواصَوا بالصَّبر(۴) □كلمه (تواصى) به معناى كردن اين به آن و آن به اين است. و (تواصى به حق) اين است كه: يكديگر را به سفارش كنند، سفارش كنند به اينكه از حق پيروى نموده و در راه حق و مداومت كنند، پس دين حق چيزى به پيروى اعتقادى و عملى از حق، و بر حق نيست، و تواصى بر حق عنوانى است از عنوان امر به معروف و نهى از منكر. چون امر به معروف و نهى از منكر شامل اعتقاديات و ترغيب و تشويق بر عمل صالح نمیشود، ولى تواصى بر حق، هم امر به معروف مى شود و هم شامل مذكور.(۱) @mohamad_hosein_tabatabaei
■●درجات و مقامات شهدای کربلا و اشتیاق آن‌ها برای شهادت، در بیان ●■ ■حضرت سیدالشهدا علیه‌السلام با اختیار خود، آن‌همه مصائب و شهادت و اسارت اهل‌وعیال خود را تحمل نمود؛ زیرا پیوسته و حتی در روز عاشورا بر آن حضرت عرضه می‌شد که یا نصر و پیروزی را انتخاب کنند یا لقاءالله‌ و معاهده و پیمانی را که با خدا بسته است‌؛ ولی ایشان با اختیار خود آن مقامات عالیه را انتخاب کردند. ■خدا می‌داند که آن‌ها چه می‌دیدند! حضرت قاسم علیه‌السلام راجع به مرگ می‌گوید: «اَحْلی مِنَ الْعَسَلِ» (شیرین‌تر از عسل است). آیا این تعبیر شوخی است؟! ما نمی‌توانیم درجات و مقامات آن‌ها را تعقل و درک کنیم که چه خبر بوده و چه درک می‌کردند و چه می‌دیدند، همین‌قدر نقل شده که امام‌ حسین علیه‌السلام مقامات اخروی آن‌ها را به آنان نشان داد. ■اینکه نقل شده عابس در روز عاشورا، در میدان جنگ در برابر دشمن لخت شد و زره را از تن درآورد، یک کار عادی و آسان نبود. خواست به دشمن بفهماند که ما از روی عقیده و مرام، راه شهادت را اختیار و انتخاب کرده‌ایم، نه از روی ناچاری و اجبار و تهدید و اکراه یا به ‌جهت شرم و حیا؛ بلکه این مرام ماست و شجاعانه و عاشقانه و داوطلبانه می‌جنگیم و کشته می‌شویم و باکی از شهادت نداریم و طرف مقابل، عمر سعد، بیچاره و دربند و اسیر مُلک «ری» است. ■حضرت ابوالفضل علیه‌السلام نیز با آن فداکاری‌هایش می‌خواست به آنان بفهماند که محبت خدا و محبت دوستان خدا چیز دیگری است که تحمل هرگونه دشواری و ناگواری و سختی در راه رسیدن به آن، سهل و آسان و شیرین است. ■●برگرفته از کتاب رحمت واسعه، ص۵٩●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
🏴صلی الله علیک یا ابا عبد الله الحسین🏴 ■●عاشورا به مثابه یک مکتب - ۸●■ ■الگوی معرفت و عشق در داستا
■●عاشورا به مثابه یک مکتب - ۹●■ ■الگو گرفتن از اعمال و رفتار امام حسین علیه السّلام■ ■امام حسین علیه‌السّلام از روزی که حرکتِ خود را از مدینه آغاز کردند به روشنگری پرداخته و اهداف نهضت خود را تبیین نمودند، ضرورت چنین قیامی را کاملاً روشن کرده و افراد را به عرصه‌ی بزرگی که خودشان می‌خواستند پا بگذارند، دعوت کردند. ■کار تئوریک تبیین، چه شفاهی، چه کتبیِ نهضت اباعبدالله علیه‌السّلام کم نیست. تا آخرین لحظه‌ها حضرت سخنرانی کرده و خطبه خواندند. سخنانی فرمودند که مطالعه‌ی تک تک آنها می‌تواند اهداف و برنامه‌های اباعبدالله علیه‌السّلام را تفسیر و تبیین کند. ولی بزرگ‌تر و مهم‌تر از سخنرانی‌ها و نامه‌های حضرت، رفتارهای حضرت، اهل بیت علیهم السّلام و اصحاب است. ■این همان نکته‌ی زیبایی است که در تعالیم دینی می‌بینیم. ائمه علیهم‌السّلام فرمودند:‌ ●كونوا دُعاةً لِلنّاسِ بِغَيرِ ألسِنَتِكُم بدون زبان اسلام را معرفی کنید : ■طوری رفتار کنید که دوست داشتنی باشد و هر کسی شما را ببیند، بگوید عجب آدم‌های برجسته‌ای، عجب آدم‌های خوبی، عجب آدم‌های شایسته‌ای، عجب آدم‌های عظیمی. اگر این‌گونه رفتار کنید می‌پرسند چه کسی آن‌ها را پرورانده است؟ می‌گویند: جعفر بن محمد. آن وقت نسبت به تشیّع خوش بین و جذب می‌شوند. ■خیلی کار زیادی از زبان بر نمی‌آید. الگوهای عملی و رفتاری است که می‌تواند کار جدّی بکند. ■بیش از سخنان امام حسین علیه السّلام، عملکرد ایشان بیانگر حقیقت نهضت حسینی است. امام حسین علیه السّلام مثل یک روشنفکر، یک معلّم، یک سخنران ننشستد فقط بحث تئوریک بکنند و به همین بسنده کنند و فکر کنند رسالت‌شان تمام شده است. بیش از آنکه امام علیه السّلام، اسلام را با زبان، سخن و عبارات‌شان تفسیر کردند، با رفتار، عمل و حرکات‌شان تفسیر نمودند، فرمودند: و لَکُم فیَّ اُسوَه ■برای شما در شخصیّت من اسوه و الگویی است. من را ببینید، مطابق من عمل و به من تأسی کنید، خودتان را به شکل من درآورید. ■یا وقتی که پیشنهاد بیعت با یزید به حضرت عرضه شد، فرمودند: مثْلِی لَا یُبَایِعُ مِثْلَه ■کسی مانند من با کسی مانند یزید بیعت نمی‌کند. نفرمودند من با یزید بیعت نمی‌کنم که قضیه را به یک قضیه شخصی محدود کنند و بگویند که حسین بن علی با یزید بن معاویه بیعت نکرد. حضرت الگو می‌دهد، می‌گوید چون منی با چون یزیدی بیعت نخواهد کرد، یعنی هر کسی در طول تاریخ، حسینی است با یزیدیان عصر و زمان خودش بیعت نخواهد کرد، راه سازش و خودفروشی به قدرت‌های ستمگر مسلط در عصر خودش را در پیش نخواهد گرفت. ■یا جایی که اعلام می‌کنند شرایط جامعه و حکومت به گونه‌ای است که به حق عمل نمی‌شود و از باطل پرهیز نمی‌شود. الا تَرَونَ انَّ الحَقَّ لا يُعمَلُ بِهِ وَ الْباطِلَ لا يُتَناهى عَنْهُ : ليَرغَبِ الْمؤمِنُ فى لِقاءِ اللهِ مُحِقاً ■مؤمن باید در چنین شرایطی به سمت شهادت گام بردارد. قانون را بیان می‌کند. بحث این نیست که منِ حسین، بعنوان یک شخص، چنین تکلیفی دارم. ■یکی از تحریف‌ها و ناقص مطرح شدن های ابعاد واقعه‌ی عاشورا همین است که قضیه عاشورا را یک قضیه صرفاً شخصی تعریف می‌کنند که اباعبدالله علیه‌السّلام یک آدم معیّن، یک وظیفه‌ی خاصّی داشت و ربطی به بقیه ندارد، بهره‌ی ما از داستان اباعبدالله علیه السّلام فقط گریه کردن مؤمن و بخشیده شدن گناهان مؤمن است، نه الگو گرفتن و مثل امام حسین علیه السّلام رفتار کردن، در حالی که خود امام حسین علیه السّلام الگو می‌دهد، صحبت‌هایش همه الگوسازی است. ●لکُم فیَّ اُسوه ●مثْلِی لَا یُبَایِعُ مِثْلَه ●ليَرْغَبَ الْمُؤْمِنُ فی لِقاءِ اللّهِ مُحِقًّا ■این گونه عبارات در صدد الگو معرفی کردن و دیگران را به این راه دعوت کردن است. ■استفاده از مکتب عاشورا، فقط مجلس روضه بر پا کردن و بر مصائب اباعبدالله علیه السّلام گریستن نیست. گریه مظهر بالاترین مرحله‌ی دلبستگی و عشق است، اما به قول آن شاعر که گفت: ●وكُلٌّ يَدَّعِی وَصْلًا بِلَيْلَى ●وَلَيْلَى لَا تُقِرُّ لَهُمْ بذاكا ●اذا جَرَتِ الدُّموعُ عَلَى الخُدودِ ●تَبَيَّنَ مَن بَكى مِمَّن تَباكى ■همه ادعای وصال لیلا دارند، اما لیلا این حقیقت را تصدیق نمی‌کند. بعد مثال می‌زند: ■اذا جَرَتِ الدُّموعُ عَلَى الخُدودِ هنگامی که قطرات اشک روی گونه‌ها می‌غلطد، ■تبَيَّنَ مَن بَكى مِمَّن تَباكى آن کسی که به دروغ ادعای تأثر دارد و گریه می‌کند، با آن کسی که واقعاً محزون و غمگین است، از هم متمایز می‌شود. ■اشک بزرگ است، اشک، ظهورِ نهایتِ درجه‌ی عشق ما به امام حسین علیه السّلام است، اما آثار عملی هم باید داشته باشد. .... ■●«استاد مهدی طیّب» ●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
■●وجود مبارك حسين صلوات الله عليه مظهر ذات مقدس تعالى شاءنه و مرآت جهان نماى حق است هم در مقام جمع و هم در مقام فرق و داراى مرتبه وحدت وجودى و كثرت شهودى است. ■●پس اين انسان كامل خليفة الله و مظهر احدية الجمع وجودى و الحقيقة الكلية الشهودى است و تمامى فيوضات و تجليات ابتداء بر حقيقت اين انسان كامل افاضه مى شود و از آنجا بر سائر مظاهر منشعب مى گردد. (به شرح مناقب ابن عربى رجوع شود) ■●شرح دفتر دل|جلد دوم استاد صمدی آملی حفظه الله●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
■●قلب خاشع، حامل ولایت●■ ■● قلبی است که حامل و متصل بدان باشد. در برهان و مبنای قرآنی چنین کسی عالِم حقیقی است؛ «إِنَّمَا يَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاء» (فاطر/۲۸) لذا عالِم کسی است که برق منزل ولایت الهی، خرمن وجودی او را بسوزاند و او را به نور عزّ ابهج ذات احدی که ولایت علوی است لاحق سازد و از هرچه غیر او منحرف نماید. چون میوه خشیت است لذا در قرآن، حضرت حق ﷻ فرمود که اگر این ولایت را بر جبال اعم از یا که رجال الهی‌اند نازل کنم همه‌ی آنها را خاشع خواهید یافت؛ « لَوْ أَنزَلْنَا هَٰذَا الْقُرْآنَ عَلَىٰ جَبَلٍ لَّرَأَيْتَهُ خَاشِعًا مُّتَصَدِّعًا مِّنْ خَشْيَةِ اللَّه» (حشر/۲۱). هر صاحب دلی که خاشع است لاجرم پرتوی از بر قلب او نازل گردیده است. ■●خشوع فوق ایمان و نشانه‌ی مؤمن با است. کما قال الله الحکیم فی کتابه: «أَلَمْ يَأْنِ لِلَّذِينَ آمَنُوا أَن تَخْشَعَ قُلُوبُهُمْ لِذِكْرِ اللَّهِ وَمَا نَزَلَ مِنَ الْحَقِّ» (حدید/۱۶). ■●ولایت، ذکرالله و ما نزل من الحق است که قلب اسلام بدان تنزل استکانت یافت و خاشع‌ترین قلب هستی شد. ☑️مظهر اتمّ این حقیقت حضرت ابا عبدالله‌ الحسین علیه السلام است که با یاد او قلوب خاشع و روان می‌شود و چون این تنزل ولایت اعنی « ما نزل من الحق »، ساری در جمیع اشیاء هست لذا تمام خلایق از تا شاهد بر ولایت و ذاکر به ذکر نام اویند و جملگی و بر حضرت سیدالشهداء و رزایای آن حضرت می‌باشند. ■●کتاب ●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) @mohamad_hosein_tabatabaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا