■●در آغاز جوانی همراه پدرم عازم کربلا شدیم. از پل مسیّب که چهار فرسخی کربلا و روی فرات است، پیاده رد میشدیم. بارها را هم من برداشته بودم. صدای آب فرات گویا هنوز حسین حسین میکرد و فریاد العطش سر میداد. حالم چنان دگرگون بود که چند بار زمین خوردم، ولی نگذاشتم که پدرم متوجّه شود.
■●وقتی از کوچه پس کوچهها به طرف حرم رفتیم، به جایی رسیدیم که شنیدم میگویند اینجا تلّ زینبیّه است. تا این را شنیدم، حالم به شدّت دگرگون شد و از حال رفتم و نزدیک بود که به زمین بیفتم، ولی پدرم کمکم کرد و به دیوار تکیه دادم.
■●وقتی داشتیم به حرم حضرت ابوالفضل علیه السّلام مشرّف میشدیم، پدرم به من گفت که من از حضرت ابوالفضل علیه السّلام خجالت میکشم، چون در سفر اوّلم که تازه داماد شده بودم، وقتی زیارتنامه را خواندم، گوشهی رواق نشستم و بدون توجّه، کیسهی چپق نویی را که همراه داشتم، بیرون آوردم و چپق را چاق کردم و چند پُک زدم. خادم حضرت به طرفم آمد و گفت: عمو اینجا و چپق؟
■●تا این حرف را زد، من به خود آمدم و غرق در شرمندگی شدم و چپقم را خاموش کردم. از آن موقع تا حال من از حضرت ابوالفضل علیه السّلام شرمندهام. من به پدرم گفتم اینکه عیب نیست. اتفاقاً اگر جایی در کُرهی زمین برای چپق کشیدن مناسب باشد، همین خانهی حضرت ابوالفضل علیه السّلام است. دلنشینتر از اینجا کجا که آدم احساس راحتی کند و یک چپق دلچسب بکشد؟ این حرف را که پدرم شنید، سر حال شد و با هم به حرم حضرت مشرّف شدیم.
■عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی■
■●مصباح الهدی
تٱلیف استاد مهدی طیّب●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) #صلوات
@mohamad_hosein_tabatabaei
آیه 255، سوره بقره قسمت دوم
بخش اول
● اوصاف زندگى دنيا در قرآن و اشاره به حيات جاودانى آخرت
پس ملاحظه كرديد كه خدا زندگى دنيا را به اين اوصاف توصيف كرد و آن را متاع خوانده و متاع به معناى هر چيزى است كه خود آن هدف نباشد، بلكه وسيله اى براى رسيدن به هدف باشد، و آن را عرض خواند، و عرض چيزى است كه خودى نشان مى دهد و به زودى از بين مى رود،
و آن را زينت خواند، و زينت به معناى زيبائى و جمالى است كه ضميمه چيز ديگرى شود، تا به خاطر زيبائيش ، آن چيز ديگر محبوب و جالب شود، در نتيجه آن كسى كه به طرف آن چيز جذب شده ، چيزى را خواسته كه در آن نيست ، و آنچه را كه در آن هست نخواسته ، و نيز آن را لهو خوانده ، و لهو عبارت است از كارهاى بيهوده اى كه آدمى را از كار واجبش باز بدارد، و نيز آن را لعب خوانده ، و لعب عبارت است از عملى كه به خاطر يك هدف خيالى و خالى از حقيقت انجام گيرد، و آن را متاع غرور خوانده ، و متاع غرور به معناى هر فريبنده اى است كه آدمى را گول بزند.
آيه ديگرى جامع همه خصوصيات آيات بالا است ، و آن آيه اين است : ((و ما هذه الحيوة الدنيا الا لهو و لعب ، و ان الدار الاخرة لهى الحيوان لو كانوا يعلمون )) اين آيه شريفه مى خواهد حقيقت معناى زندگى ، يعنى كمال آن را از زندگى دنيا نفى نموده ، و آن حقيقت و كمال را براى زندگى آخرت اثبات كند، چون زندگى آخرت حياتى است كه بعد از آن مرگى نيست ، همچنان كه فرمود: ((امنين لا يذوقون فيها الموت الا الموته الاولى ))
و نيز فرموده : ((لهم ما يشاؤن فيها و لدينا مزيد)) پس اهل آخرت ديگر دچار مرگ نمى شوند، و هيچ نقصى و كدورتى عيششان را مكدر نمى كند، ليكن صفت اول يعنى ايمنى ، از آثار حقيقى ، و خاص زندگى آخرت ، و از ضروريات آن است .
پس زندگى اخروى ، زندگى حقيقى و بر طبق حقيقت است ، چون ممكن نيست مرگ بر آن عارض شود، بر خلاف حيات دنيا، اما خداى سبحان با اين حال در آيات بسيار زياد ديگرى فهمانده كه حيات حقيقى را او به آخرت داده و انسان را او به چنين حياتى زنده مى كند و زمام همه امور به دست او است پس حيات آخرت هم ملك خدا است نه اينكه خودش باشد،
ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 504
و مسخر خدا است نه يله و رها، و خلاصه زندگى آخرت خاصيت مخصوص به خود را، از خدا دارد، نه از خودش .
#تفسیر_المیزان
#سوره_بقره
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
■شهادت حضرت زینالعابدین امام سجاد علیهالسلام تسلیت باد.■
■●بیان فضائل اهلبیت علیهمالسلام، اداکردن اجر رسالت است●■
#حضرت_آیتالله_بهجت_قدسسره:
■چه ذکر فضائل اهلبیت علیهمالسلام باشد و چه ذکر مصائب آنها باشد؛ همۀ اینها اداکردن اجر رسالت است؛ تثبیتکردن مردم بر «قرآن» است. چرا؟ برای اینکه در قرآن هست: «إلّا المَوَدَّة فِی القُرْبَی؛ از شما برای رسالت پاداشی نمیخواهم] مگر مودت و دوستی نزدیکانم» (شوری، ٢٣).
■اگر کسی بگوید: ما قرآن را میخواهیم و میگیریم، اما به اهلبیت کاری نداریم. چه کار داریم به اهلبیت؟! «حَسْبُنَا کِتَابُ اللهِ» (کتاب خدا ما را بس است). میگوییم: کتاب الهی که در آن [إلاّ المَوَدَّةَ فِی القُرْبَی] هست، آن را میگویی؟! آیا میشود آن وقت بگوییم کاری به اهلبیت علیهمالسلام نداریم؟! کتابالله که در آن آیۀ «اَکمَلْتُ لَکمْ دِینَکُم و اَتْمَمْتُ عَلَیکُمْ نِعْمَتِی؛ دین شما را کامل کردم و نعمتم را بر شما تمام نمودم» (مائده، ٣) هست، آن را میگویی؟! پس آیا میشود بدون اکمال و بدون ولایت اهلبیت؟!
■●رحمت واسعه، ص۲۸٠●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
■●مصباحالهدی وسفینةُالنّجاة - بخش چهارم●■ ■حج يعنی قصد؛ «اَلحَجُّ قَصدٌ»، و حاجی يعنی كسی كه مقصد
■● #عوامل_و_زمینه_های_رخداد_عاشورا (قسمت پنجم)●■
■●قرآن كريم به همين دو نكته در آيهای اشاره كرده، میفرماید: اِنْ يَتَّبِعُونَ اِلَّا الظَّنَ وَ ما تَهْوَى الْاَنْفُسُ؛ کسانی كه بيراهه رفتند، به انحراف رفتند، جز اين نيست كه از ظنّ و گمان و پندار تبعيت كردند. در قرآن كريم ظنّ نقطهی مقابل علم قطعی و يقين است. نقطهی مقابل حقّ است. میفرمايد علّت انحراف آنها اوّلاً اين است كه پيرو ظنّ و گمان بودند؛ با حدسيّات و استنباطهای بی پايه، راه خود را انتخاب كردند. مبتني بر يك شناخت عميق و دقيق و عالمانه و محقّقانه، مسيرشان را انتخاب نكردند؛ مبتنی بر معرفت حركت نكردند.
■●اميرالمؤمنين علیه السلام به كميل فرمودند: يَا كُمَيْلُ مَا مِنْ حَرَكَةٍ اِلّا وَ اَنْتَ مُحْتاجٌ فِيها اِلىٰ مَعْرِفَةٍ؛ هيچ حركتی نيست كه بخواهی انجام دهی، مگر آنكه تو در آن حركت محتاج معرفتی.
■●امام صادق علیه السلام فرمودند: اَلْعامِلُ عَلىٰ غَيْرِ بَصِيرَةٍ كَالسّائِرِ عَلىٰ غَيْرِ الطَّرِيقِ لا يَزِيدُهُ سُرْعَةُ السَّيْرِ اِلّا بُعْداً؛ كسی كه بدون بصيرت دست به كار ميشود و اقدام میكند مثل كسي است كه بيراهه میرود؛ هرچه سريعتر آن راه را برود، بيشتر از مقصد دور میشود. اِنْ يَتَّبِعُونَ اِلَّا الظَّنَ! بر مبنای گمان و حدسیّات! بسياری از انحرافاتی كه در جغرافيای اسلامی اتّفاق افتاده، انحرافات اعتقادی و رفتاری، ريشهاش در همين است. در اين است كه آن شناخت عميق وجود ندارد. برداشتهای جاهلانه و سطحی، حدسيّات، گمانها، استنباطهای بدون تكيه بر برهانهای عميق، ريشهی بسياری از انحرافات است.
فرمود: اِنْ يَتَّبِعُونَ اِلَّا الظَّنَ وَ ما تَهْوَى الْاَنْفُسُ؛ دومين چيزی كه از آن تبعيّت كردند هوای نفس است؛ #هوای_نفس! يعني تابع دلخواه خودشان بودند؛ تابع هوسهای خودشان، تابع #دلبستگيهای خودشان به دنيا بودند؛ يعنی تابع انّيّتها و انانيّتهايشان بودند؛ تابع حبّ نفس و #حب_دنيا بودند. اين هوسها، اين تمنّيّات سبب شد كه اينها به بيراهه روند. اين دو عامل اصلی در انحراف عظيمی است كه اتّفاق میافتد و جنايت عظيمی كه در روز عاشورا رخ میدهد.
■●و حالا باید عبرت بگيريم! در زمان خودمان هم ماجرا همين است. اگر ما در مسير زندگی، مبتني بر ظنّ و گمان و شناختهای سطحی و كودكانه بدون تحقيق و تعمّق و مبتنی بر دلدادگي به دنيا حركت كنيم، راه كوفيان را طي خواهيم كرد. حالا دنيا جلوههای مختلفی دارد، يكی پول دنيا برايش دوست داشتني است، يكي مقام دنيا، يكي #شهرت دنيا، يكي #شهوت دنيا، دنيا جلوههای مختلفی دارد. اگر دلدادگی به دنيا محرّك ما در زندگی باشد، بدانيم كه ما هم راه كوفيان را طی خواهيم كرد. و برای اينكه از اين گزند مصون بمانيم، لازمهاش اين است كه آن معرفت و آن ايمان را کسب کنیم. ایمان هم حقيقتش محبّت است.
■●امام باقر علیه السلام فرمودند: هَلِ الدِّينُ اِلَّا الْحُبُّ؟ ايمان در واقع دل دادن به خدا، دل دادن به رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم دل دادن به حجّتهای خدا علیهم السلام و دل دادن به جهان آخرت، به جهان دیگر و غيب عالم است؛ #ايمان اين است.
■●اگر این #معرفت از يكسو و ايمان از سوي ديگر نباشد، خطر اينكه ما هم به بيراهه كشيده شويم وجود دارد.
#ادامه_دارد...
#سیره_و_تاریخ
#امام_حسين_علیه_السلام
#محرم_۹۷
@mohamad_hosein_tabatabaei