آیات 281-275 بقره قسمت سوم
بخش دوم
● حرمت ربا و حليت بيع و ساير احكام الهى تابع مصالح و مفاسد مى باشد
اشكال اين وجه نيز همان اشكال وجه قبلى است اين نيز جمله را حاليه گرفته ، در حالى كه مستأنفه است علاوه بر اينكه اين وقتى درست است كه ما قائل به تبعيت احكام از مصالح و مفاسد نبوده و ارتباط سببيت و مسببيت را منكر باشيم و به عبارتى ديگر علت و معلوليت در بين اشياء را انكار نموده ، همه چيز را مستقيما و بدون واسطه مستند به خدا كنيم و ما نمى توانيم اين نظريه را بپذيريم زيرا بطلان آن بديهى و روشن است علاوه بر اينكه خلاف روش قرآن كريم مى باشد چون رسم و روش قرآن اين است كه احكام و شرايع خود را به مصالح خصوصى يا عمومى تعليل كند از اينهم كه بگذريم در ضمن خود اين آيات فرموده : ((و ذروا ما بقى من الربوا ان كنتم مؤمنين ...))
ونيز فرموده : ((لا تظلمون ...)) و باز فرموده : ((الذين ياكلون الربوا...)) انما البيع مثل الربوا)) و همه اينها دلالت مى كند بر اينكه حرام بودن ربا و حلال بودن بيع علت دارد، و اگر بيع حلال شده براى اين بوده كه بر طبق سنت فطرت و خلقت است و اگر ربا حرام شده علتش اين بوده كه از روش صحيح زندگى خارج است و منافى با ايمان به خدا و ناسازگار با آن است و نيز يكى از مصاديق ظلم است .
ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 640
فَمَن جَاءَهُ مَوْعِظةٌ مِّن رَّبِّهِ...
اين جمله كه حرف ((فاء)) در اولش آمده تفريع و نتيجه گيرى از جمله : ((احل الله البيع ...)) است و مفهوم آن مقيد و مخصوص به ربا و رباخواران نيست بلكه حكمى است كلى كه در موردى جزئى به كار رفته تا دلالت كند بر اينكه آن مورد جزئى يكى از مصاديق و نمونه هاى حكم كلى است و حكم نامبرده شامل آن مورد نيز مى شود و معنايش اين است كه آنچه ما درباره ربا گفتيم ، موعظه اى بود كه از ناحيه پروردگارتان آمده و بطور كلى هر كس از ناحيه پروردگارش موعظتى برايش بيايد چنين و چنان مى شود شما هم اگر دست از رباخوارى برداريد، گناه آنچه تاكنون كرده ايد بخشوده مى شود و امر شما با خدا است .
#تفسیر_المیزان
#سوره_بقره
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
□○ #روزشمار_عیدغدیر
حضرت آیتالله بهجت قدسسره○□
□○چقدر شیعیان باید شکرگزاری کنند که سروکارشان با اهلبیت علیهمالسلام است و خداوند نعمت ولایت را به آنها عطا نموده است. …
□○در محضر بهجت، ج۱، ص ۱۷۶○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
□آیه ان الذین آمنوا و عملوا الصالحات سیجعل لهم الرحمن ودا. (34)□
□كسانى كه ایمان آورده و عملهاى نیك انجام دادند به زودى خداوند دوستى آنها را در دلهاى مردم قرار میدهد.
گنجى شافعى از قول خوارزمى مینویسد كه على علیه السلام فرمود مردى مرا ملاقات كرد و گفت یا ابا الحسن بدان كه به خدا من ترا در راه خدا دوست دارم على علیه السلام فرمود من به رسول خدا صلى الله علیه و آله مراجعه كرده و سخن آن مرد را به او خبر دادم. پیغمبر اكرم صلى الله علیه و آله فرمود شاید در باره او احسان و نیكى نموده اى،گفتم بخدا من در باره او احسانى نكرده ام،رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود خدا را سپاس كه دلهاى مؤمنین را بدوستى تو وا داشته است آنگاه آیه بالا نازل شد. (35)
-----------------------------------------------
(34) سوره مریم آیه 96.
(35) كفایة الطالب، ص 249/ مناقب خوارزمى، ص 188/ الغدیر، جلد 2، ص 56 .
□ #امام_علی_علیه_السلام_درقرآن□
@mohamad_hosein_tabatabaei
□پیامبر «صلی الله علیه و آله» به حضرت امیر «علیه السلام» فرمود: «یا علی، ما عَرَفَ الله حَقّ مَعرِفَتِهِ غَیری وَ غَیرُك وَ ما عَرَفَك حَقّ مَعرِفَتك غَیر الله وَ غَیری»: یا علی، خدا را آنگونه که شایستهی شناختن است نشناخت جز من و تو، و تو را آنگونه که شایستهای نشناخت مگر خدا و من.
□پیامبر «صلی الله علیه و آله» فرمود: «یا علی کَنتَ مَعَ الأَنبِیاءِ سِرّاً وَ مَعی سِرّاً وَ جَهراً»: ای علی تو با سایر پیامبران در سرّ بودی و با من، هم در سرّ هستی و هم آشکارا. نوری از امیر المؤمنین در سرّ همهی دوستان اهلبیت «علیهم السلام» هست که با آن نور راه خدا را میروند.
□همهی انبیا در سرّشان از علی «علیه السلام» بهره میبردند و خدا را در سرّشان با علی «علیه السلام» میخواندند، ولی آنهایی که پی بردند و او را در سرّ خود شناختند، اولوا العزم شدند. همهی ملائکه از علی «علیه السلام» بهره میبردند، ولی آنهایی که به او معرفت پیدا کردند، ملک مقرب شدند.
فقط انبیاء مرسل و ملائکهی مقرب و دوستان اهلبیت «علیهم السلام» که به کمال رسیدهاند و قلبهایشان با ایمان امتحان شده است، علی «علیه السلام» را شناختهاند. دیگران از علی «علیه السلام» بهره میبرند، ولی او را نمیشناسند. اینها در راهند.
□○حاج میرزا اسماعیل دولابی (ره)
مصباح الهدی○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#غدیریه 1⃣ □ولایت، تأویل قرآن□ □ولایت مطلقهی علوی، تأویل قرآن است بلکه قرآن و ولایت که مصادیق اتم
#غدیریه 2⃣
□ولایت، تأویل قرآن□
□«يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ وَإِن لَّمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ» (مائده/۶۷)□
□به روایات کثیره آیهی فوق دربارهی حضرت علی علیهالسلام و داستان روز غدیر نازل شدهاست. این روایات را جمع زیادی از صحابه از جمله زید بن ارقم و ابوسعید خدری و ابن عباس و جابر بن عبدالله انصاری و ابوهریره و براء بن عاذب و حذیفه و عامر بن لیلی بن ضمره و ابن مسعود نقل کردهاند. جمع کثیری از علمای عامه نیز این شأن نزول را برای آیهی فوق نقل کردهاند.
□«الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا» (مائده/۳)□
□اکمال دین و اتمام نعمت به ولایت است. چون ولایت صورت دین و معدن و مخزن نعم و آیات الهی است. نعمت عظمایی که «يَعْرِفُونَ نِعْمَتَ اللَّهِ ثُمَّ يُنكِرُونَهَا». به روایات کثیره، آیه در روز غدیر بعد از اعلان امامت و وصایت حضرت علی علیه السلام توسط پیامبر نازل شده است.
□«وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ» (توبه/۱۱۹)□
□در تفسیر شواهد التنزیل لقواعد التفضیل حسکانی از علمای عامه ذیل آیهی فوق از ابن عباس روایت شده است که «قال: نزلت في علی بن ابیطالب خاصة» و از کتاب تهذیب الکمال از جعفر بن محمد صلی الله علیه و آله روایت است که قال (مع) محمد و علی.
❗️□و بدان که صداقت را محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله صداقت کردند.
#ح_م
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□آیه ان الذین آمنوا و عملوا الصالحات سیجعل لهم الرحمن ودا. (34)□ □كسانى كه ایمان آورده و عملهاى ن
□آیه و اعتصموا بحبل الله جمیعا. (36)□
□و همگى بریسمان خدا چنگ زنید.
صاحب كتاب مناقب الفاخرة از عبدالله بن عباس روایت كرده است كه ما در خدمت رسول خدا صلى الله علیه و آله بودیم عربى آمد و عرض كرد یا رسول الله شنیدم كه میفرمودى اعتصموا بحبل الله ، حبل خدا كدام است كه به او تمسك جوئیم؟ رسول خدا صلى الله علیه و آله دست خود را بر دست على علیهالسلام زد و فرمود به این شخص تمسك جوئید كه این حبل المتین است. (37)
------------------------------------------
(36) سوره آل عمران، آیه 103.
(37) كفایة الخصام، ص 343 .
□ #امام_علی_علیه_السلام_درقرآن□
@mohamad_hosein_tabatabaei
□الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَ کَمَالَ دِینِهِ وَ تَمَامَ نِعْمَتِهِ بِوِلاَیَةِ مَولانا أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ وَ أَولادَهُ المَعْصومین عَلَیْهِم السَّلاَم□
#یاعلی
@mohamad_hosein_tabatabaei
آیات 281-275 بقره قسمت سوم
بخش سوم
● جمله : ((فمن جائه موعظة من ربه ...)) در باره همه اعمال زشت قبل از ايمان و توبه است و شامل همه مسلمين در تمام اعصار مى باشد
از اينجا روشن مى شود كه مراد از آمدن موعظه خبردار شدن از حكمى است كه خداى تعالى تشريع كرده و منظور از ((انتهاء)) در آيه ، توبه و ترك عملى است كه از آن نهى شده تا بنده از آن كار، ((دست )) بردارد و منظور از اينكه فرمود: ((فله ما سلف )). اين است كه حكم حرمت ، شامل رباخواريهاى قبل از آمدن قانون حرمت ربا، نيست و منظور از اينكه فرمود: (و امره الى الله ) اين است كه افرادى كه قبل از نزول آيه ، مبتلا به رباخوارى بوده اند، آن عذاب ابدى كه از ذيل آيه ، يعنى جمله ((و من عاد فاولئك اصحاب النار...)) بدست مى آيد، برايشان نيست .
بلكه از آنچه كه تاكنون از راه ربا به دست آورده اند، مى توانند بهره مند گردند. و امرشان به دست خدا است ، چه بسا ممكن است خدا رهايشان سازد و در بعضى احكام آزادشان بگذارد و چه بسا تكليفى برايشان مقرر بدارد كه با عمل به آن تكليف ، خطاى قبلى خود را جبران نمايند.
بايد دانست كه امر اين آيه بس عجيب است براى اينكه گفتيم جمله ((فمن جائه موعظه ...)) و تسهيل و تشديدى كه دارد حكمى كلى را بيان مى كند و اختصاص به مورد ربا ندارد، شامل تمامى گناهان كبيره مى شود و درباره همه آنها مى فرمايد: كسى كه قبل از مسلمان شدن گناه كبيره اى كرده باشد در اسلام مؤاخذه نمى شود ليكن متاسفانه مفسرين آن را مخصوص به ربا دانسته و آنگاه پيرامون آن بحث كرده اند كه رباهاى قبل از اسلام چنين و چنان است و امرش واگذار به خدا است و كسى كه در اسلام ، ربا بخورد چنين و چنان مى شود با ا ينكه عموميت آيه بسيار روشن است .
بعد از آنكه به اين نكته توجه كردى كاملا برايت روشن مى شود كه جمله ((فله ما سلف و امره الى الله )) بيش از يك معناى مبهم افاده نمى كند چيزى كه هست اين معناى مبهم در مورد هر معصيتى كه درباره اش موعظه اى رسيده متعين مى شود و معلوم است كه اين معناى مبهم بر حسب اختلاف آن مواعظ، مختلف مى شود.
ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 641
پس معناى آيه شريفه اين است كه هر كس در اثر موعظه اى دست از كار زشت خود بردارد گناهان گذشته اش چه درباره حقوق خدا بوده يا در مورد حقوق مردم ، نسبت به عين آن گناهان مؤاخذه نمى شود ولى چنان هم نيست كه از آثار وضعى ناگوار آن گناهان به كلى رها شود، بلكه امر چنين كسى با خدا است اگر او بخواهد ممكن است وظائفى براى جبران آنچه فوت شده مقرر فرمايد مثلا قضاى روزه ها و نمازهاى فوت شده را بر او واجب كند و اگر گناهان گذشته راجع به حدود است ، حد را براى او واجب سازد و يا اگر مورد تعزير و شلاق و حبس است اجراى آن احكام را در باره اش واجب كند و اگر حق الناس است و عين مال غصبى ياربوى نزدش مانده باشد رد نمودن آن را به صاحبش واجب كند و اگر بخواهد او را عفو مى كند و بعد از توبه چيزى را بر او واجب نمى كند همچنان كه در مورد مشركين چنين كرده ، يعنى از حق الله و حق الناس هائى كه در زمان شرك مرتكب شده بودند عفو فرموده است .
و نيز در مورد مسلمانانى كه گناهانشان تنها جنبه حق الله دارد مثلا شراب مى خورده و لهو مرتكب مى شده و بعد توبه كرده ، خدا توبه اش را مى پذيرد بدون اينكه چيزى بر او واجب سازد و مواردى ديگر نظير اين دو مورد، براى اينكه جمله ، ((فمن جائه موعظه من ربه فانتهى ...)) همانطور كه گفتيم مطلق است و منحصر به رباخوار نيست هم شامل او مى شود و هم شامل كفار و مؤمنين (چه مؤمنين صدر اسلام و چه ديگران از تابعين و مسلمانان اعصار بعد).
#تفسیر_المیزان
#سوره_بقره
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
□○ #روزشمار_عیدغدیر
حضرت آیتالله بهجت قدسسره○□
□مرتبه اول در اعتقاد به امامت ائمه علیهمالسلام، التزام قلبی به وصایت و خلافت ائمه اطهار علیهمالسلام و سفارش رسول خدا صلیاللهعلیهوآلهوسلم به آنها به نامهایشان و نام پدران بزرگوارشان، و مرجعیت ایشان است.
□مرحله بعد التزام عملی به متابعت از آنان است، نه اینکه نماز بخوانیم و آنها و امامت آنان را قبول نداشته باشیم، بلکه باید بدانیم که نماز را به ترتیب دستور آنها باید انجام دهیم.
□○در محضر بهجت، ج۱، ص۵۷○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□آیه و اعتصموا بحبل الله جمیعا. (36)□ □و همگى بریسمان خدا چنگ زنید. صاحب كتاب مناقب الفاخرة از عبدا
□آیه انما انت منذر و لكل قوم هاد.(38)□
□هر آینه تو بیم دهنده اى و براى هر قومى هدایت كننده اى است. از طریق اهل سنت هفت حدیث نقل شده است كه مقصود از منذر پیغمبر صلى الله علیه و آله و از هادى على علیه السلام میباشد از جمله مالكى در فصول المهمه مینویسد كه چون آیه مزبور نازل شد رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود: انا المنذر و على الهادى و بك یا على یهتدى المهتدون.
□یعنى من انذار كننده ام و على هدایت كننده و به وسیله تو یا على هدایت یافتگان هدایت می یابند. (39)
---------------------------------------------------
(38) سوره رعد آیه 7 .
(39) فصول المهمه، ص 122 .
□ #امام_علی_علیه_السلام_درقرآن□
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□آیه انما انت منذر و لكل قوم هاد.(38)□ □هر آینه تو بیم دهنده اى و براى هر قومى هدایت كننده اى است.
□آیه و اذ قال ابراهیم رب اجعل هذا البلد امنا و اجنبنى و بنى ان نعبد الاصنام.(40)□
□زمانی كه ابراهیم (به درگاه خداى تعالى دعا كرد) و گفت پروردگارا این شهر را (مكه) محل امن قرار بده و من و فرزندانم را از بت پرستى دور گردان.
ابن مغازلى شافعى به سند خود از عبدالله بن مسعود نقل میكند كه رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمود دعاى ابراهیم كه عرض كرد پروردگارا من و فرزندانم را از بت پرستى دور گردان به من و على منتهى شد كه هیچ یك از ما هرگز به بت سجده نكردیم در نتیجه خداوند مرا نبى و على را وصى قرار داد. (41)
--------------------------------------------------------------------
(40) سوره ابراهیم، آیه 35 .
(41) مناقب ابن مغازلى، ص 276 .
□ #امام_علی_علیه_السلام_درقرآن□
@mohamad_hosein_tabatabaei