eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
○فَمَنْ حَاجَّكَ فِيهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنفُسَنَا وَأَنفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِينَ○ □مباهله لعن کردن است، بهله الله یعنی خدا او را لعنت کند. مبدع مباهله رسول الله صلی الله علیه و آله بوده و قبل از آن مرسوم نبوده است این امر با مسیحیان نجران اتفاق افتاد و در آن حقائق بیشماری است برای صاحبان خرد و اندیشه. □چون پیامبر به ایشان نامه نوشت و دعوت به اسلام کرد، آنها حدود شصت نفر از علمایشان را به محضر پیامبر فرستادند تا حقیقت امر آشکار شود. گفتگویی واقع شد و پیامبر توحید را عرضه کرد. ایشان گفتند ما موحد هستیم و پیامبر ختمی صلی الله علیه و آله نقص توحید آنها را که معتقد به اقانیم ثلاثه بودند برایشان آشکار کرد که خدا پدر کسی نیست و عیسی نیز نه فرزند خداست و نه خداست. آنها گفتند او مرده زنده می‌کند و بیماران را شفاء می‌دهد و در تولدش از جناب مریم پدر ندارد و پدرش خداست. پیامبر صلی الله علیه و آله فرمود: آدم نیز پدر و مادر نداشت پس او اولی است که فرزند خدا باشد؛ إِنَّ مَثَلَ عِيسَىٰ عِندَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِن تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ كُن فَيَكُونُ (آل‌عمران/۵۹) □ایشان ندانستند که آن روح القدس که فَنَفَخْنَا فِيهَا مِن رُّوحِنَا، شأن پیامبر خاتم است و آن جناب را با روح القدس اتحاد است بلکه او بالاتر از روح القدس است. و ندانستند که احیای اموات و شفای امراض شان متعارف صاحبان انفاس قدسی است، ○حبذا آن می که هرکس مست اوست ○خلقت اشیاء مقام پست اوست □و ندانستند که عیسی و آدم که در فردیت مشترکند و خلقتشان توالدی نبوده و تولدی بوده است بنده خدا هستند و آدم پدر جسمانی انسانها است و حضرت خاتم پدر روحانی. أَنَا وَ عَلي أَبَوا هذِه الأُمَّة. و ندانستند که آنکه گفت فَنَفَخْنَا آن ضمیر نا همان ضمیر نا در کُلُّنَا مُحَمَّدٌ است و دمنده نیست مگر دمدمه محمدی که به شأن اسرافیلی اش آناً فآناً در صور بی منتها می‌دمد و مجموع صورتهای عالمیان از قبر عدم بر می‌خیزند و به صحرای وجود خیمه می‌افکنند و بار دگر می‌دمد از این می‌میرند و به طور دیگر زنده می‌شوند و این اماته و احیاء در کلیه موجودات دم به دم ساری است؛ يُحْيِي وَ يُمِيتُ و يُمِيتُ و يُحْيِي!! □چون عقل توقف کند ایمان را زوال حاصل شود چه کند پیامبر رحمت الا اینکه رحمت اش را از مجرای جلال ظهور دهد!!! چون آن مسیحیان نجران قبول نکردند پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله ایشان را دعوت به مباهله کرد، پذیرفتند و فردا مقرر شد خارج از مدینه هر یک از این دو با کسان خود حاضر شوند. فردا پیامبر ما صلی الله علیه و آله با دردانه های وجود یعنی حضرت فاطمه بنت رسول الله و امیرالمؤمنین و امام حسن و امام حسین به مباهله آمد! حارثه بن علقمه که بزرگ مسیحیان بود چون این جمع را دید گفت: من صورتهایی را می‌بینم که اگر از خدا درخواست کنند که کوهی را از جای بکند هر آینه کنده خواهد شد سپس به همراهانش گفت برگردید و مباهله نکنید که یک تن از مسیحیان زنده نخواهند ماند. آنگاه همه شروط پیامبر را پذیرفت و مسئله ختم یافت. ❗️□بدان که پیامبر رحمت به رحمت با قوم عیسی برخورد کرد که اگر با غیر این افراد می‌آمد مباهله واقع می‌شد، چون امت پیامبر حجاب برای مسیحیان می‌شدند و خورشید حقیقت در پشت کدورت ابر امت مختفی می‌شد آنگاه همدیگر را لعن می‌کردند و پیامبر نیز لعن می‌کرد و همه مسیحیان نابود می‌شدند. اما پیامبر با کسانی آمد که حقیقت را حقیقت بودند و آفتاب را دلیل آفتاب. مسیحیان حقیقت را عریان دیدند و پا واپس کشیدند و پیامبر به اهل بیت اش علیهم السلام نام عیسی را زنده نگه داشت زیرا عیسی و همه انبیاء اطوار وجودی اویند. لذا فرمود اگر مباهله می‌کردند همه هلاک می‌شدند و هر آینه به میمون و خوک مسخ می‌گردیدند. او به رحمت اش با قوم عیسی درآمد که وَمَا أَرْسَلْنَاكَ إِلَّا رَحْمَةً لِّلْعَالَمِينَ (انبیاء/۱۰۷) □در مباهله امیرالمؤمنین علیه السلام را نفس خود معرفی کرد و حضرت فاطمه را نسائنا که او سیده نساء العالمین است وحسنین علیهم السلام را فرزندان خود که اهل بیت علیهم السلام بعد از امام حسین از نسل این دو امام همام اند. همه شیعه و سنی مباهله را به این کیفیت پذیرفتند که علی جان پیغمبر است اما نمی‌دانم چرا با انکار علی خود را به ملکوت میمونی مسخ کردند؟!!! ❗️□مسیحیان از مسخ رهیدند و مسلمانان به انکار ولایت علی مسخ شدند؛ كُونُوا قِرَدَةً خَاسِئِينَ. □○چهارشنبه ۲۴ ذی الحجه ۱۴۳۹ قمر○□
□○فضیلت و مراقبات روز مباهله - بیست و چهارم ذی‌الحجّه○□ □روزی که رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلّم با نصاراى نجران مباهله كردند و پيش از مباهله عبا بر دوش مبارک گرفته، حضرت اميرالمؤمنين و حضرت فاطمه و امام حسن و امام حسين عليهم السّلام را زير عبا جا داده و فرمودند: پروردگارا هر پيامبرى را اهل بيتی بوده است، كه مخصوص‌ترين خلق نسبت به او بودند، خدايا اينان اهل بيت من هستند، از ايشان شک و گناه را برطرف ساز و پاک كن ايشان را پاک كردنى كامل، پس جبرئيل نازل شد و آيۀ تطهير را در شأن ايشان فرود آورد، آنگاه رسول خدا صلّى الله عليه و آله و سلّم آن چهار بزرگوار را براى مباهله به بيرون بردند، چون نگاه نصارى بر ايشان افتاد، و حقيقت آن حضرت و آثار نزول عذاب را مشاهده كردند، جرأت بر مباهله را از دست داده و استدعاى مصالحه و قبول جزيه كردند. □همچنین در اين روز حضرت اميرالمؤمنين علی عليه‌السّلام در حال ركوع انگشتر خود را به سائل دادند، و آيه «إِنَّما وَلِيُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذينَ آمَنُوا الَّذينَ يُقيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤتُونَ الزَّكاةَ وَ هُم راكِعُونَ» در شأن آن حضرت نازل گشت. □روز بیست و چهارم ذی‌الحجّه آداب بسیار ارزشمند و ثواب‌های بسیار زیادی دارد: □اوّل: غسل □دوّم: روزه □سوّم: خواندن دو رکعت نماز، که در وقت و کیفیت و ثواب مانند نماز روز عید غدیر است و البتّه “آیت الکرسی” در نماز مباهله باید تا “هم فیها خالدون” خوانده شود. بدین کیفیت: □دو رکعت نماز، حدود نیم ساعت مانده به اذان ظهر بخواند، در هر رکعت: ○یک بار سوره «حمد» ○ده بار سوره «توحید» ○ده بار «آیت الکرسی» (تا هم فیها خالدون) ○ده بار سوره «قدر» □براساس روایات، خواندن این نماز ثواب صد هزار حج و صد هزار عمره را دارد و باعث برآمدن حوائچ دنیوی و اخروی با سهولت و عافیت می‌شود، ان‌شاءالله □چهارم: خواندن دعای مباهله □این دعا شبیه به دعای سحر ماه رمضان است، و شیخ طوسی و سیّد ابن طاووس آن ‌را با اختلاف نقل کرده‌اند، روایت شیخ طوسی در کتاب"مصباح" در مفاتیح الجنان نقل شده است: □اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُک مِنْ بَهَائِک بِأَبْهَاهُ وَ کلُّ بَهَائِک بَهِی اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُک بِبَهَائِک کلِّهِ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُک مِنْ جَلالِک بِأَجَلِّهِ وَ کلُّ جَلالِک جَلِیلٌ اللَّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُک... (برای خواندن متن کامل دعا به مفاتیح الجنان مراجعه شود) □از امام صادق علیه السّلام نقل شده است که می‌فرمایند، امام باقر علیه السّلام فرمودند: □اگر بگویم اسم اعظم خداوند در دعای روز مباهله می‌باشد، راست گفته‌ام و اگر مردم می‌دانستند این دعا چه اثری در اجابت دعا دارد، با تمام توان برای آموختن آن تلاش می‌کردند. من نیز (امام باقر علیه السّلام) برای برآورده شدن حاجاتم این دعا را می‌خوانم و به نتیجه می‌رسم. آن، همان دعای مباهله است که این آیه در شأن آن نازل شد: "بگو بیایید فرزندان ما و شما، زنان ما و شما، نفس‌های ما و نفس‌های شما را گرد آوریم و آنگاه مباهله نماییم....". این دعا را جبرئیل برای رسول خدا صلّی الله عليه و آله و سلّم آورد و فرمود: با وصی، دو نوه و دخترت علیهم السّلام، با آنان مباهله کن و این دعا را بخوان! □دعایی که قرار بود پیغمبر صلّی الله علیه و آله و سلّم در ماجرای مباهله بخوانند تا بر گروه مقابل، عذاب نازل شود، همین دعاست. □پنجم: دعایی که شیخ طوسی و سیّد ابن طاووس پس از دو رکعت نماز و هفتاد مرتبه استغفار، روایت کرده‌اند. اول آن دعا “الحمد للّه ربّ العالمین” است. □ششم: صدقه به تهيدستان به خاطر پيروى از امیرالمؤمنین علی علیه السّلام، مولای همه‌ی مردان و زنان با ايمان □هفتم: زیارت امیرالمومنین علیه السّلام □هشتم: خواندن زیارت جامعه @mohamad_hosein_tabatabaei
○بارها گفت محمد که علی، جان من است ○هم به جان علی و نام محمد صلوات @mohamad_hosein_tabatabaei
□به اطلاع عزیزان میرساند استاد فاطمی نیا بر اثر هجوم مجدد بیماریشون و بنا به تشخیص پزشکان محترم در بخش مراقبت های ویژه بیمارستان بستری شده و تحت مراقبت میباشند. ان شاء الله به دعای دوستان و قرائت سوره مباركه حمد به نيت شفا ، بهبودی كامل و عاجل برای ايشان حاصل گردد.
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□○فضیلت و مراقبات روز مباهله - بیست و چهارم ذی‌الحجّه○□ □روزی که رسول خدا صلى الله عليه و آله و سلّ
□پنجم: دعایی که شیخ طوسی و سیّد ابن طاووس پس از دو رکعت نماز و هفتاد مرتبه استغفار، روایت کرده‌اند. اول آن دعا “الحمد للّه ربّ العالمین” است.
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□پنجم: دعایی که شیخ طوسی و سیّد ابن طاووس پس از دو رکعت نماز و هفتاد مرتبه استغفار، روایت کرده‌اند.
□○نماز و دعای روز مباهله به نقل از اقبال الاعمال سیّدبن طاووس (طبع جدید) ص ٣٥٤○□ □دو رکعت نماز با حمد و هر سوره که بخواهد بخواند و پس از سلام نماز هفتاد بار استغفار کند؛ سپس از جا برخیزد و دست‌ها را به دعا بلند کند و نگاهش را به آسمان بیندازد و بگوید: □الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ، فاطِرِ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ، وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَهُ ما فِي السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ، وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي خَلَقَ السَّماواتِ وَ الْأَرْضَ، وَ جَعَلَ الظُّلُماتِ وَ النُّورَ. الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي عَرَّفَنِي ما كُنْتُ بِهِ جاهِلًا، وَ لَوْ لا تَعْرِيفُكَ إِيّايَ لَكُنْتُ مِنَ الْهالِكِينَ، اذْ قُلْتَ وَ قَوْلُكَ الْحَقُ‏ «قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى‏»، فَبَيَّنْتَ لِيَ الْقَرابَةَ، وَ قُلْتَ‏ «إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً»، فَبَيَّنْتَ لِيَ الْبَيْتَ بَعْدَ الْقَرابَةِ. ثُمَّ قُلْتَ وَ قَوْلُكَ الْحَقُّ بِتَفَضُّلِكَ عَلى‏ خَلْقِكَ وَ ارَدْتَ مَعْرِفَتَهُمْ بِالْبَيْتِ وَ الْقَرابَةِ، فَقُلْتَ وَ قَوْلُكَ الْحَقُ‏ «فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَكُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَكُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكاذِبِينَ». □فَلَكَ الشُّكْرُ يا رَبِّ وَ لَكَ الْمَنُّ حَيْثُ هَدَيْتَنِي وَ ارْشَدْتَنِي، حَتّى‏ لَمْ يَخْفَ عَلَيَّ الْأَهْلُ وَ الْبَيْتُ وَ الْقَرابَةُ، حَتّى‏ عَرَّفْتَنِي نِسائَهُمْ وَ أَوْلادَهُمْ وَ رِجالَهُمْ. اللّهُمَّ إِنِّي أَتَقَرَّبُ الَيْكَ بِذلِكَ الْمَقامِ الَّذِي لا يَكُونُ اعْظَمُ فَضْلًا مِنْهُ لِلْمُؤْمِنِينَ وَ لا اكْثَرُ رَحْمَةً بِمَعْرِفَتِكَ ايَّاهُمْ‏، فَلَوْ لا هذا الْمَقامُ الْمَحْمُودُ الَّذِي أَنْقَذْتَنا، وَ دَلَلْتَنا الَى اتِّباعِ الْمُحَقِّقِينَ مِنْ اهْلِ بَيْتِ نَبِيِّكَ وَ عِتْرَتِهِ، فَلَكَ الْحَمْدُ وَ الْمَنُّ وَ الشُّكْرُ عَلى‏ نَعْمائِكَ وَ أَيادِيكَ. □اللّهُمَّ فَصَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ، الَّذِينَ افْتَرَضْتَ عَلَيْنا طاعَتَهُمْ، وَ ثَبَّتَّنا بِالْقَوْلِ الَّذِي عَرَّفُونا، وَ اجْزِ مُحَمَّداً وَ آلَهُ عَلَيْهِمُ السَّلامُ مِنّا افْضَلَ الْجَزاءِ، وَ أَدْخِلْنا فِي شَفاعَتِهِمْ دارَ كَرامَتِكَ، يا ارْحَمَ الرَّاحِمِينَ. □اللّهُمَّ هؤُلاءِ اهْلُ الْكِسَاءِ وَ الْعَباءِ يَوْمَ الْمُباهِلَةِ، وَ مَنْ دَخَلَ مِنَ الانْسِ وَ الْمَلائِكَةِ الْمُقَرَّبِينَ، اجْعَلْهُمْ شُفَعاءَنا، اسْأَلُكَ بِحَقِّ ذلِكَ الْمَقامِ انْ تَغْفِرَ لِي وَ تَرْحَمَنِي وَ تَتُوبَ عَلَيَّ، انَّكَ انْتَ التوَّابُ الرَّحِيمُ. □اللّهُمَّ انِّي اشْهِدُكَ انَّ أَرْواحَهُمْ وَ طِينَتَهُمْ واحِدَةٌ، وَ هُمُ الشَّجَرَةُ الَّتِي طابَ أَصْلُها وَ أَغْصانُها وَ أَوْراقُها. اللّهُمَّ فَارْحَمْنا بِحَقِّهِمْ، فَإِنَّكَ اقَمْتَهُمْ حُجَجاً عَلى‏ خَلْقِكَ، وَ دَلائِلَ عَلى‏ ما يُسْتَدَلُّ بِوَحْدانِيَّتِكَ، وَ باباً الَى الْمُعْجِزاتِ بِعِلْمِكَ الَّذِي يَعْجُزُ عَنْهُ الْخَلْقُ غَيْرُهُمْ، وَ انْتَ الْمُتَفَضَّلُ عَلَيْهِمْ حَيْثُ اقَمْتَهُمْ مِنْ بَيْنِ خَلْقِكَ وَ نَقَلْتَهُمْ مِنْ عِبادِكَ. فَجَعَلْتَهُمْ مُطَهَّرِينَ أُصُولًا وَ فُرُوعاً وَ مَنْبَتاً، ثُمَّ اكْرَمْتَهُمْ بِنُورِكَ، حَتّى‏ فَضَّلْتَهُمْ مِنْ بَيْنِ اهْلِ زَمانِهِمْ وَ الاقْرَبِينَ الَيْهِمْ، فَخَصَصْتَهُمْ بِوَحْيِكَ، وَ انْزَلْتَ عَلَيْهِمْ كِتابَكَ، وَ أَمَرْتَنا بِالتَّمَسُّكِ بِهِما. □اللّهُمَّ فَانّا قَدْ تَمَسَّكْنا بِكِتابِكَ وَ بِعِتْرَةِ نَبِيِّكَ، الَّذِينَ اقَمْتَهُمْ لَنا دَلِيلًا وَ عَلَماً، وَ أَمَرْتَنا بِاتِّباعِهِمْ، اللّهُمَّ انّا قَدْ تَمَسَّكْنا فَارْزُقْنا شَفاعَتَهُمْ حِينَ يَقُولُ الْخاطِئُونَ‏ «فَما لَنا مِنْ شافِعِينَ. وَ لا صَدِيقٍ حَمِيمٍ». □اللّهُمَّ اجْعَلْنا مِنَ الصَّادِقِينَ بِهِمْ، وَ الْمُنْتَظِرِينَ لِشَفاعَتِهِمْ، وَ لا تُضِلَّنا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنا، آمِينَ رَبَّ الْعالَمِينَ. @mohamad_hosein_tabatabaei
□علامه طباطبایی(ره): به یاد خدا باش تا خدا به یادت باشد، اگر خدا به یاد انسان بود، از جهل رهایی می یابد و اگر در کاری مانده است خداوند نمی گذارد عاجز شود و اگر در مشکل اخلاقی گیر کرد خدایی که دارای اسماء حسنی است و متصف به صفات عالیه، البته به یاد انسان خواهد بود. □امام على عليه السلام : ياد خدا عقل را آرامش مى دهد، دل را روشن مى كند و رحمت او را فرود مى آورد. □○تصنیف غررالحکم و دررالکلم ص۱۸۹○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□●روز بیست‌ونهم ماه ذی‌الحجّه: از دنیا رفتن خلیفه‌ی دوم●□ □ضرباتی که بر خلیفه‌ی دوم وارد آمده بود، کار خود را کرد و در روز بیست‌ونهم ماه ذی‌الحجّه خلیفه‌ی دوم از دنیا رفت. عمر در طلیعه‌ی مرگ برای جانشینی، وصیّتی کرد که از پدیده‌های بسیار عبرت‌انگیز است. شورای شش‌نفره‌ای که خلیفه‌ی دوم وصیت کرد تشکیل شود تا آن شش نفر از بین خود یک نفر را به‌منزله ی خلیفه انتخاب کنند، مسائل بسیار عجیبی دارد که بسیار قابل تأمّل است. □منتهی چون این بحث‌ها را قبلاً کرده‌ام، نمی‌خواهم فرصت را صرف بیان مجدّد آنها کنم؛ امکان دسترسی شما به آن صحبت‌ها وجود دارد؛ ولی استدعا می‌کنم حتماً مراجعه کنید و ببینید طرحی که خلیفه‌ی دوم برای آن شورا تهیّه کرد، چه طرحی بود؟ چگونه خودش از قبل پیش‌بینی کرد که چه کسی در این شورا انتخاب خواهد شد و او وقتی خلیفه می‌شود چه فجایعی به بار می‌آورد! □در کتا‌ب های اهل سنّت همه‌ی اینها از زبان خود عمر قبل از مرگش نوشته شده است. بعد هم چه مکانیزمی برای تصمیم‌گیری تعیین کرد! از بین این شش نفر یک نفر یعنی ، آن سرمایه‌دار عجیبی که ثروت او افسانه‌ای بود، را برگزید و به او حقّ وتو داد. گفت: اگر سه به سه شدند، باید رأی سه‌تایی که عبدالرّحمان‌بن‌عوف جزء آنها است، اجرا شود؛ اگر پنج به یک شدند، گردن یک نفر را بزنید؛ اگر چهار به دو شدند، گردن دو نفر را بزنید؛ اگر سه به سه شدند، نظر سه نفری که در بین آنها عبدالرّحمان‌بن‌عوف نیست، قابل اجرا نیست و اگر اصرار کردند، گردن هر سه را بزنید و اگر سه روز گذشت و شش نفر نتوانستند حتّی سه به سه شوند و هر‌کس می‌گفت خودم؛ گردن شش نفرشان را بزنید. این مکانیزمی بود که خود عمر برای آن شورای فرمایشی برای انتخاب آزاد و دموکراتیک طرّاحی کرد و مأموریت نظارت بر اجرای آن را هم به اباطلحه‌ی‌انصاری داد.در ماجرای شرح‌حال عمّار‌یاسر به این نکته هم اشاره کرده‌ام که در روز شورا بیرون شورا به نفع امیرالمؤمنین ع چه فعّالیت چشمگیری انجام می‌دهد! □در این ، که یکی از آنها ع بود، دیگری ؛ یکی بود، دیگری ؛ یکی عبدالرّحمان‌بن‌عوف بود و ششمی ؛ به‌نحوی عمل شد که طلحه به نفع عثمان و زبیر به نفع امیرالمؤمنین ع کنار رفتند. چهار نفر ماندند؛ که دو نفر دیگر غیر از امیرالمؤمنین ع و عثمان هر دو گفتند ما طالب حکومت نیستیم. هم سعد‌بن‌ابی‌وقّاص گفت من مرد جنگم و هم عبدالرّحمان‌بن‌عوف مرد سرمایه و ثروت‌اندوزی بود؛ ولی با نقش تعیین‌کننده‌ای که عمر به عبدالرّحمان‌بن‌عوف داده بود، فی الواقع او تعیین‌کننده‌ی سرنوشت شورا شد. او هم با زرنگی و مکّاری اوّل به امیرالمؤمنین ع پیشنهاد کرد که اگر بپذیری حکومت را طبق قرآن و سنّت پیامبر ص و روش ابابکر و عمر اداره کنی، با تو بیعت می‌کنم و اگر من با تو بیعت کنم، عملاً رأی تو اکثریت پیدا می‌کند و تو خلیفه می‌شوی؛ ولی می‌دانست چه شرطی کند که امیرالمؤمنین ع آن را نپذیرند. امیرالمؤمنین ع هم کسی نبودند که به دروغ تعهّدی را قبول کنند و بعد زیر آن تعهّد بزنند. شرط عمل به روش ابابکر و عمر؛ که امیرالمؤمنین ع فرمودند: نه؛ قرآن و سنّت پیامبر ص روی چشم من؛ امّا روش ابابکر و عمر را در حکومت قبول ندارم. من طبق اجتهاد خودم عمل خواهم کرد. او گفت نه؛ این‌گونه نمی‌شود. سپس به عثمان پیشنهاد کرد. عثمان هم استقبال کرد و گفت: بله؛ من حکومت را طبق قرآن، سنّت پیامبرص و روش شیخین اداره خواهم کرد. عبدالرّحمن هم با او بیعت کرد و در‌نتیجه عثمان به خلافت رسید.فجایع و مظالمی که در دوران خلافت عثمان رخ داد و نهایتاً منجر به شورش مردم علیه عثمان و کشته شدن او شد، میوه‌ی وصیّت خلیفه‌ی دوم،عمر‌بن‌الخطّاب است. □●استاد مهدی طيب - ٩ آبان ٩٢ ●□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□○مراقبۀ روز آخر ماه ذی‌الحجّه○□ □روز آخر ماه ذی‌الحجّه، آخرین روز از سال قمری است. سيّد بن طاووس در كتاب «اقبال‌الاعمال» برای این روز دو ركعت نماز روایت کرده است، بدین کیفیت که در هر ركعت بخواند: ○سوره «حمد» يک مرتبه ○سوره «توحید» ده مرتبه ○«آیت الکرسی» (تا هوالعلی العظیم) ده مرتبه : □اللَّهُمَّ مَا عَمِلْتُ فِي هَذِهِ السَّنَةِ مِنْ عَمَلٍ نَهَيْتَنِی عَنْهُ وَ لَمْ تَرْضَهُ وَ نَسِيتُهُ وَ لَمْ تَنْسَهُ وَ دَعَوْتَنِي إِلَى التَّوْبَةِ بَعْدَ اجْتِرَائِی عَلَيْك َاللَّهُمَّ فَإِنِّی أَسْتَغْفِرُكَ مِنْهُ فَاغْفِرْ لِی وَ مَا عَمِلْتُ مِنْ عَمَلٍ يُقَرِّبُنِی إِلَيْكَ فَاقْبَلْهُ مِنِّی وَ لا تَقْطَعْ رَجَائِی مِنْكَ يَا كَرِيمُ □خدايا آنچه در اين سال انجام دادم؛ از عملى كه مرا از آن نهى كردى و به آن راضى نبودی و من آن را فراموش كردم ولى تو فراموش ننمودى، و پس از گستاخی‌ام بر تو، مرا به توبه دعوت كردى، خدايا من از تو آمرزش می‌خواهم، پس مرا بيامرز، و آنچه انجام دادم از عملى كه به تو نزديكم كند، از من قبول كن، و اميدم را از خودت قطع مكن اى كريم. □چون اين را بگويد، شيطان فریاد مى‌زند: واى بر من، آنچه در اين سال عليه او رنج بردم، همه را خراب كرد. و سالى كه گذشت براى او گواهى می‌دهد كه سالش را ختم به خير نمود. @mohamad_hosein_tabatabaei
□قال سید الکونین صلوات الله علیه: «حُسَيْنٌ مِنِّی وَ أَنَا مِنْ حُسَيْنٍ». اهل‌بیت علیهم السلام در بالاترین مرتبه‌ی وجودیشان یک نور واحد هستند. این نور واحد که نور ازلی و ابدیست از حق متعال مشتق شده‌ است. اشتقاق ادبی ظل اشتقاق حقیقی است. اسامی و اقسام افعال در ابواب مختلف از مصدر مشتق شده‌اند و شراشر وجودیشان را مصدر پر کرده است. یعنی شما هیچ فعلی را نمی‌بینید که از مصدرش خالی باشد بلکه تعینات، حیثیات و شئون مصدر خودش است. مصدر را از آن حیثی که انجام دهنده‌ی کاری باشد، فاعل می‌گویند. فاعل همان فعل است از آن حیثی که که کاری انجام می‌دهد. از آن حیثی که مورد فعل واقع می‌شود مفعول است و هکذا اگر بخواهیم این فعل را ماضی یا مضارع کنیم و یا در ابواب مختلف ببریم، این مصدر اشکال و اطوار مختلفی به خود می‌گیرد اما در نهایت همین مصدر است به اشکال و حیثیات مختلف. به همین وزان که فعل و اسم از مصدر مشتق شده‌اند، نور واحد اهل‌بیت علیهم السلام که کلنا نور واحد که حقیقت ازلی و ابدیست از حق متعال مشتق شده است. □عرض شد که این اشتقاق هم همان انفطار است. «فَطَرَ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ». خدا آسمان و زمین را انفطار کرده است. «فَأَقِمْ وَجْهَكَ لِلدِّينِ حَنِيفًا فِطْرَتَ اللَّهِ الَّتِي فَطَرَ النَّاسَ عَلَيْهَا» (روم/۳۰) انفطار انفطر الازهار من الانوار. یعنی شکوفه‌ها از شاخه‌ی درخت منفطر شده‌اند. شکوفه از دل شاخه بیرون زد. شکوفه شکوفه است و شاخه شاخه اما این شکوفه از شاخه جدا نیست بلکه ظهور این شاخه است و همچنین شاخه هم نیست: «الهی موج از دریا خیزد و با وی در آمیزد، در وی گریزد و از وی ناگزیر است» □«إِنَّا لِلَّٰهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ». موج دریاست اما موج موج است و دریا هم دریاست. موج تمام هستی خود را از دریا دارد. مشتق شده‌ی از دریاست. می‌توانیم بگوییم که موج غیر از دریاست؟ موج دریاست. دریا هم آب است. چون خود دریا هم نحو تعینی از آب است. آن آب حیات حقیقی... که حضرت علی اکبر علیه السلام می‌فرماید: «يَا أَبَتِ الْعَطَشُ قَدْ قَتَلَنِي». عطش مرا کشته است و حضرت اباعبدالله زبان در کام او می‌گذارد یا انگشترش را در کام علی اکبر می‌گذارد. این انگشتر چیست؟ این زبان چیست؟ چطور می‌شود بعد از این که امام حسین این کار را می‌کند ایشان اَتَقوّی بها علی الاعداء. قوت پیدا می‌کند و وارد کارزار می‌شود و ۲۵۰ نفر را به درک واصل می‌کند. «جَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ کلَّ شَیءٍ حَی». ما حیات هر چیزی را از آب قرار دادیم. کل شیء... ذهنتان صرفا به سمت عالم طبیعت نرود، در همین عالم ظاهر اگر بگوییم افلاک و ستارگان و منظومه‌ها همه از آب باشند، در عالم ملکوت هم آب به این شکل وجود دارد؟ در عالم جبروت چطور؟ پس این چه آبی است که جَعَلْنَا مِنَ الْمَاءِ کلَّ شَیءٍ حَی؟ حیات هر شیئی به این آب است. غرض این که بین موج و دریا در ذهنتان یک آبی را هم مقدر داشته باشید. شراشر وجودی این موج دریاست. اما آیا موج دریاست؟ موج مشتق شده‌ی از دریاست. یعنی یک نحوه‌ای از ظهور و بروز دریاست. ما بی‌نهایت موج داریم. دقت کنید هیچ دریایی نداریم که موج نداشته باشد. ممکن است امواج دریایی ریز باشد اما همواره موج دارد. لذا حق متعال هم نمی‌تواند بدون ظهور باشد...(۴۶)
□○بازخواست از ولایت و محبّت○□ □امانتی که به آسمان و زمین و کوه‎ها عرضه شد و نتوانستند متحمّل آن شوند و سر باز زدند و انسان متحمّل آن شد، محبّت و ولایت بود. □در آیۀ اِنّا عَرَضنَا الاَمانَةَ عَلَی السَّمواتِ وَ الاَرضِ وَ الجِبالِ فَاَبَینَ اَن یَحمِلنَها وَ اَشفَقنَ مِنها وَ حَمَلَهَا الاِنسانُ: ما امانت را بر آسمان‎ها و زمین و کوه‎ها عرضه کردیم؛ از متحمّل شدن آن سر باز زدند و از آن ترسیدند و انسان حامل آن شد، مقصود از امانت، ولایت است. با عرض ولایت، همۀ موجودات وجود پیدا کردند، ولی این تنها مؤمن بود که آن را پذیرفت و حامل بار ولایت شد. □خداوند در آخرت از آب و نان از مؤمن بازخواست نمی‎کند، بلکه از محبّت بازخواست می‎کند که آن را کجا مصرف کردی. لَتُسئَلُنَّ یَومَئِذٍ عَن النَّعیمِ (اَلوِلایَةِ): همانا در آن روز از نعیم (ولایت و محبّت) مورد بازخواست قرار می‎گیرید. ۸۴‌/۱۰/۱۵ @mohamad_hosein_tabatabaei
رادستتون شد دعا برای شفای همه ی بیماران همراهان فهیم با عرض پوزش✋
□○اعمال دهه اول○□ □[١ -] یکی از اعمال مهم، دعای اول ماه است. و بجهت اینکه اول این ماه اول سال بوده و از طرف دیگر دعاهای قبل از وقت نیز تأثیر خاصی در برآورده شدن حاجات و رسیدن به امور مهم دارد، این دعا تأثیر زیادی در سلامتی و دوری از آفات دینی و دنیایی آن سال و بهبودی حال و بدست آوردن نیکیها دارد. و دعایی که برای اول ماه در اقبال روایت شده دعای بسیار مفیدی برای مطالب مذکور است. □[٢ -] بهتر است در شب اول، بعضی از نمازهایی را که در این شب وارد شده بمقدار حال و توانایی خود خوانده - حداقل دو رکعت نمازی را که شامل حمد و یازده بار«قل هو اللّه احد»است -، بعد از آن دعایی را که پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله و سلّم بعد از این نماز خوانده است و در کتاب اقبال نقل شده بخواند و فردای آن روز را روزه بگیرد. در روایت آمده است: کسی که چنین عملی را انجام دهد، مانند کسی است که بمدت یک سال کارهای خوب انجام داده و تا سال آینده محفوظ خواهد بود. و اگر در مدت این یک سال از دنیا برود، وارد بهشت خواهد شد. □[٣ - روزه روز سوم.] در روایت آمده است: حضرت یوسف علیه السّلام در این روز از چاه خارج شد. و اگر کسی این روز را روزه بگیرد، خداوند مشکل او را بر طرف نموده و سختیها را بر او آسان می نماید. □[٤ -] روایت شده: مستحب است تمام ماه را روزه بگیرد. و در مورد روزه روز تاسوعا و عاشورا روایت مخصوص داریم امّا احتیاط این است که روز عاشورا را روزه نگیرد ولی از خوردن و آشامیدن تا عصر خودداری نماید و آنگاه چیزی بخورد یا بیاشامد بجهت این که امام حسین علیه السّلام و یاران حضرت در عصر از غصه های این دنیای پست رهایی یافتند و در هنگام عصر سعادتمند شده و به مطلوب خود که عبارت بود از دیدار خداوند بزرگ، رسیدند. و شاید بهمین جهت است که دوستان عزادار آن حضرت علیه السّلام در عصر این روز غم و غصه آنها کاهش پیدا کرده و از بین می رود. @mohamad_hosein_tabatabaei
•|سَرِ مٰا چٰاکِــراݩ قُربٰانِ شـــٰــــاهِ عِشْقْ|• •|حَیِّ عَلَۍ الْعَزٰا فٖی مٰاتَمِ الْحُسِــــــین|• @mohamad_hosein_tabatabaei
•|سَرِ مٰا چٰاکِــراݩ قُربٰانِ شـــٰــــاهِ عِشْقْ|• •|حَیِّ عَلَۍ الْعَزٰا فٖی مٰاتَمِ الْحُسِــــــین|• @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 7-9 ، آل عمران، قسمت دوم بخش اول ● سه نكته كه از توضيحات درباره معناى ((تأويل )) به دست آمده
آیات 7-9 آل عمران ، قسمت دوم بخش دوم1⃣ ● علم به تأويل كتاب مختص به خداى تعالى است وَ مَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلا اللَّهُ از ظاهر كلام برمى آيد كه ضمير ((تأويله تأويلش )) تنها به متشابه برمى گردد، براى اينكه نزديك ترين مرجع است ، و هميشه ضمير به نزديك ترين مرجع برمى گردد (وقتى مى گوييم زيد به منزل ما آمد و به دنبالش عمرو هم آمد و گفت ... معنايش اين است كه عمرو گفت ، چون عمرو به ضميرى كه در كلمه گفت خوابيده نزديك تر است ((مترجم ))). همچنان كه ظاهر كلمه ((تأويل )) در جمله ((ابتغاء تأويله )) نيز همين است ، قبلا توجه فرموديد كه صرف برگشتن ضمير به كلمه ((متشابه )) مستلزم اين نيست كه تأويل هم تنها از آن متشابه باشد، و آيات محكمات تأويل نداشته باشند، ممكن هم هست كه ضمير ((تأويله )) را بكلمه ((كتاب )) برگردانيم ، همچنان كه ضمير در جمله : ((ما تشابه منه )) به همه كتاب برمى گردد. جمله مورد بحث ، افاده حصر مى كند، چون مى فرمايد: تأويل كتاب را به جز خدا كسى نمى داند، و ظاهر اين حصر اين است كه علم به تاءويل تنها نزد خدا است . و اما جمله : ((و الراسخون فى العلم )) عطف به آن نيست ، تا معنا چنين شود: ((تأويلش را نمى داند مگر خدا و راسخون در علم ))، بلكه جمله اى از نو و در حقيقت فراز دوم جمله : ((فاما الذين فى قلوبهم زيغ )) است ، و معناى دو جمله اين است كه مردم نسبت به كتاب خدا دو گروه هستند، گروهى از آنها كه بيمار دلند آيات متشابه آن را دنبال مى كنند، و بعضى ديگر وقتى به آيات متشابه برمى خورند مى گويند: ما به همه قرآن ايمان داريم ، چون همه اش از ناحيه پروردگار ما آمده ، و اينگونه اختلاف كردن مردم به خاطر اختلاف دلهاى ايشان است . دسته اول دلهاشان مبتلا به انحراف است ، و دسته دوم ، علم در دلهاشان رسوخ كرده . علاوه بر اينكه اگر و او مذكور عاطفه باشد، و مراد اين باشد كه تنها خدا و راسخين در علم تأويل كتاب را مى دانند در اين صورت يكى از راسخين در علم رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) محسوب مى شود چون آن حضرت افضل همه اين طايفه است ، و چگونه ممكن است قرآن كريم بر قلب مباركش نازل بشود، و او آيات متشابهش را نفهمد، و بگويد ((چه بفهمم و چه نفهمم به همه ايمان دارم ، چون همه اش از ناحيه خدا است )). و از سوى ديگر يكى از عادت هاى قرآن اين است كه وقتى مى خواهد امت اسلام و يا جماعتى را كه رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) هم در بين آنها است توصيف كند، نخست به صورت خاص ، آن حضرت را ذكر كرده و سپس ساير افرادرا جداگانه بيان مى كند تا رعايت شرافت و عظمت او را كرده باشد، و بعد از ذكر آن جناب آنگاه نام امت و يا آن جماعت را مى برد مانند اين آيه كه مى فرمايد: ((آمن الرسول بما انزل اليه من ربه و المومنون )) و آيه : ((ثم انزل اللّه سكينته على رسوله و على المؤمنين )) و آيه : ((لكن الرسول و الذين آمنوا معه و آيه : و هذا النبى و الذين آمنوا معه )). ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 43 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 7-9 آل عمران ، قسمت دوم بخش دوم1⃣ ● علم به تأويل كتاب مختص به خداى تعالى است وَ مَا يَعْلَ
آیات 7-9 آل عمران ، قسمت دوم بخش دوم2⃣ ●علم به تأويل كتاب مختص به خداى تعالى است وَ مَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلا اللَّهُ و آيات ديگر از اين قبيل هست كه قبل از ذكر نام امت ، نام آن جناب را ذكر مى كند. و با اين حال اگر مراد از جمله : ((و الراسخون فى العلم )) اين باشد كه راسخون در علم به تأويل قرآن دانا هستند - و با در نظر گرفتن اينكه رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) بطور قطع يكى از آنان است - جا داشت همانطور كه گفتيم بفرمايد: ((و ما يعلم تأويله الا اللّه و رسوله و الراسخون فى العلم )) چون گفتيم عادت قرآن بر اين است كه هر جا بخواهد مطلبى مشترك ميان امت و رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) را ذكر كند نام رسول خدا (صلى اللّه عليه وآله ) را جداگانه ذكر مى کند و اينجا ذكر نكرده ، اگر چه ممكن است كسى در پاسخ ما بگويد: از آنجا كه صدر آيه كه مى فرمايد: ((هو الذى انزل عليك الكتاب ...)) دلالت داشت بر اينكه آن جناب عالم به كتاب هست ، ديگر حاجت نبوده دوباره نام آن حضرت را به خصوص ذكر كند. پس تا اينجا معلوم شد كه رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) جزء راسخين در علم - كه بعضى آيات را مى فهمند و بعضى را نمى فهمند - نيست ، در نتيجه ظاهر آيه اين مى شود كه علم به تأويل منحصرا از آن خداى تعالى است ، و اين انحصار منافات با استثناى آن جناب ندارد، همچنان كه آياتى از قرآن علم غيب را منحصر در خداى تعالى مى كند، و در عين حال در آيه : ((عالم الغيب فلا يظهر على غيبه احدا الا من ارتضى من رسول )) بعضى از رسولان را استثنا مى نمايد. در اين آيه نيز منافات ندارد كه بفرمايد راسخين در علم مى گويند: ((چه آيه اى را بفهميم و چه نفهميم به همه قرآن ايمان داريم .)) و در آيات ديگر بفرمايد: همين راسخين در علم كه چنين سخنى دارند به تاءويل قرآن دانا هستند، مع ذلک اکر احیانا در جایی دچار شبهه شدند توقف مى كنند، زيرا بر خلاف آنهايى كه در دل انحراف دارند، اينان در مقابل خداى تعالى تسليم هستند. ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 44 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
🏴🏴🏴🏴🏴 ●باز این چه شورش است که در خلق عالم است ●باز این چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است ●گر خوانمش قیامت دنیا بعید نیست ●این رستخیز عام که نامش محرم است 🏴🏴🏴🏴🏴 ■حَدَّثَنَا جَعْفَرُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ مَسْرُورٍ رَحِمَهُ اللَّهُ قَالَ حَدَّثَنَا الْحُسَیْنُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عَامِرٍ عَنْ عَمِّهِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ عَامِرٍ عَنْ إِبْرَاهِیمَ بْنِ أَبِی مَحْمُودٍ قَالَ قَالَ الرِّضَا علیه السلام‏ إِنَّ الْمُحَرَّمَ شَهْرٌ كَانَ أَهْلُ الْجَاهِلِیَّةِ یُحَرِّمُونَ فِیهِ الْقِتَالَ فَاسْتُحِلَّتْ فِیهِ دِمَاؤُنَا وَ هُتِكَ فِیهِ حُرْمَتُنَا وَ سُبِیَ فِیهِ ذَرَارِیُّنَا وَ نِسَاؤُنَا وَ أُضْرِمَتِ النِّیرَانُ فِی مَضَارِبِنَا وَ انْتُهِبَ مَا فِیهَا مِنْ ثَقَلِنَا وَ لَمْ تُرْعَ لِرَسُولِ اللَّهِ حُرْمَةٌ فِی أَمْرِنَا إِنَّ یَوْمَ الْحُسَیْنِ أَقْرَحَ جُفُونَنَا وَ أَسْبَلَ دُمُوعَنَا وَ أَذَلَّ عَزِیزَنَا بِأَرْضِ كَرْبٍ وَ بَلَاءٍ وَ أَوْرَثَتْنَا [یَا أَرْضَ كَرْبٍ وَ بَلَاءٍ أَوْرَثْتِنَا] الْكَرْبَ [وَ] الْبَلَاءَ إِلَى یَوْمِ الِانْقِضَاءِ فَعَلَى مِثْلِ الْحُسَیْنِ فَلْیَبْكِ الْبَاكُونَ فَإِنَّ الْبُكَاءَ یَحُطُّ الذُّنُوبَ الْعِظَامَ ثُمَّ قَالَ ع كَانَ أَبِی ع إِذَا دَخَلَ شَهْرُ الْمُحَرَّمِ لَا یُرَى ضَاحِكاً وَ كَانَتِ الْكِئَابَةُ تَغْلِبُ عَلَیْهِ حَتَّى یَمْضِیَ مِنْهُ عَشَرَةُ أَیَّامٍ فَإِذَا كَانَ یَوْمُ الْعَاشِرِ كَانَ ذَلِكَ الْیَوْمُ یَوْمَ مُصِیبَتِهِ وَ حُزْنِهِ وَ بُكَائِهِ وَ یَقُولُ هُوَ الْیَوْمُ الَّذِی قُتِلَ فِیهِ الْحُسَیْنُ علیه السلام ■امام رضا علیه السلام فرمود: محرم؛ ماهى بود که اهل جاهلیت جنگ را در آن حرام مى‌‏دانستند. اما اینها خون ما را در آن حلال شمردند و حرمت ما را هتک کردند و فرزندان و زنان ما را اسیر کردند و آتش به خیمه‌‏هاى ما زدند و وسایل آنها را چپاول کردند و رعایت رسول خدا صلی الله علیه و آله را در سفارش به ما نکردند. روز شهادت حسین علیه السلام چشم ما را ریش کرد و اشک ما را روان ساخت و عزیز ما را در زمین کربلا خوار کرد و ما را تا قیامت به گرفتارى و بلا دچار ساخت. اگر کسی خواست گریه کند، بر مانند حسین باید گریه کند. این گریه، گناهان بزرگ را بریزد. سپس فرمود: شیوه پدرم این بود که وقتی محرم می‌‌شد خنده نداشت و اندوه بر او غالب بود تا روز دهم. روز دهم؛ روز مصیبت و حزن و گریه‏‌اش بود و می‌‌فرمود در این روز حسین علیه السلام کشته شد... @mohamad_hosein_tabatabaei
■●مراقبات شب اوّل محرّم●■ ■اين ماه، ماهِ حزن اهل بيت عليهم السّلام و شيعيان ايشان است و از حضرت امام رضا عليه السّلام روايت شده است كه چون ماه محرّم داخل مى‌شد، پدرم را كسى خندان نمى‌ديد و اندوه و حُزن پيوسته بر او غالب مى‌شد تا روز دهم. چون روز عاشورا مى‌شد، آن روز، روز مصيبت و حزن و گريه او بود و مى‌فرمود: امروز، روزى است كه حسين عليه السّلام شهيد شده است. ■برای شب اوّل محرّم سيّد بن طاووس در «اقبال الاعمال» چند نماز ذكر نموده: ■ : دو ركعت نماز بخواند و در هر رکعت: ●سوره «حمد» یک بار ●سوره «توحید» یازده بار ■از حضرت رسول اکرم صلّى الله علیه و آله و سلّم روايت شده است كه هر كسی در اين شب اين دو ركعت نماز را به جا آورد و صبحش را كه اوّل سال است روزه بدارد، مثل كسى است كه تمام سال را مُداومت به خير كرده، و در آن سال محفوظ باشد و اگر بميرد به بهشت برود. ■ : دو ركعت نماز بخواند: ●در ركعت اوّل سوره «حمد» و سوره «انعام» ●در رکعت دوّم سوره «حمد» و سوره «يس» ■ : صد ركعت نماز بخواند: ■در هر ركعت سوره «حمد» و سوره «توحيد» ■و نيز سيّد براى هلال اين ماه دعاء مَبْسُوطى ذكر فرموده و اگر ممكن شود احياء بدارد اين شب را به دعا و نماز و خواندن قرآن. @mohamad_hosein_tabatabaei
‍ ■●دومین معجزه ماندگار پیامبر(صلی الله علیه وآله)●■ ■«مباهله»، دومین معجزه ماندگار پیامبر اسلام (صلی الله علیه وآله) است. طبق این سنت همیشه جاری، آنجا که شمشیر «برهان» برنده نیست و حتی نمی‌توان با «جدال احسن» خصم را خلع سلاح کرد، می‌توان به سلاح «مباهله» تجهیز شد تا به مدد آن حق از باطل و آب از سراب بازشناخته شود. ■علامه طباطبایی ذیل تفسیر آیه (۶۱) سوره آل عمران معتقد است حکم مباهله، مخصوص نصرانی های نجران نبوده و بلکه حکمی عمومی است و پیامبر (صلی الله علیه وآله) حتی در زمان خودشان علاوه بر مسیحیان، با یهودیان نیز مباهله کرده است. ■●ترجمه تفسیر المیزان، ج ۳، ص ۳۷۰●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
■●تیغ تیز نقد علامه بر برداشت غلط از یک آیه مهم توسط یک مفسر سنی●■ ■در آیه مباهله، عده ای از مفسران سنی مانند نویسنده المنار اصرار دارد كه مراد از ﴿نَدعُ اَبناءَنا واَبناءَكُم﴾ آن است كه ما همه مؤمنان را فرامی‏خوانیم و شما نیز همه همكیشان خود را فرا بخوانید، بنابراین افرادی خاص منظور نبوده ‏اند!! ■علامه طباطبایی كه قلم و بیانشان آمیخته به عفّت بود، در اینجا صریح‏تر و بی ‏آنكه از المنار نام ببرند، سخن آن را به تفصیل نقل كرده و فرموده‏ اند: «این‏گونه مطالب را هرگز نباید در كتاب‏های علمی نوشت، زیرا عالم اگر هم تجاهل كند، نبايد حقّی را كه همگان تصديق میكنند، انكار كند و در برابر این همه روايت شيعه و سنّی عناد ورزد و واقعه ‏ای را كه بیش از ۶۰ مفسّر اهل سنّت نقل كرده ‏اند، ساخته و پرداخته شیعه و به انگیزه ترویج تشیّع بشمرد. ايشان می‏افزاید: این سخن سست و باطل را نقل كرديم، تا روشن شود كه كينه و عصبيّت چه اندازه انسان را به پستی و نادانی میكشاند و نیز برای شناختن شرّ و اجتناب از آن.» ■●المیزان، ج۳، ص۲۷۸ ـ ۲۷۷●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
‍ ■●درس حسن ظن به خدا و کارهای خداوند●■ ■درس‌ دیگری که در عرصه‌ی عرفان و اخلاق از می‌توان آموخت، درس حُسن ظنّ و حُسن تعبیر نسبت به خدا و مقدّرات الهی است. ■یکی از ویژگی‌های عارفان راستین، حُسن ظنّ به خدای متعال و به مقدّرات و کارهای حضرت حق است. از دیدگاه عارف، عالم جلوه‌گاه حُسن الهی است و موجودات، همچون آینه‌هایی در تالار آینه‌ی عالمند که جلوه‌های حُسن و جمال الهی در آنها نمودار است. ☑️امیرالمؤمنین علی علیه‌السّلام در تعبیر زیبایی می‌فرمایند: اَلحَمدُللهِ المُتِجَلّی لِخَلقِهِ بِخَلقِهِ: حمد خدایی را که در صورت و قالب خلق، بر خلایق خویش تجلّی نمود. ■معشوقه یکی است لیک بنهاده به پیش از بهر نظاره صد هزار آینه پیش در هر یـک از آن آینـه‌ها بنمـوده بر قدر ثقالت و صفا صورت خویش ☑️خداوند در قرآن کریم می‌فرماید: اَینَما تُوَلّوا فَثَمَّ وَجهُ اللهِ: به هر طرف که رو کنید، وجه الهی آنجاست . ☑️حضرت امیرالمؤمنین علیه‌السّلام می‌فرمایند: ما رَأَیتُ شَیئاً اِلاّ وَ رَأَیتُ اللهَ قَبلَهُ وَ بَعدَهُ وَ مَعَهُ وَ فیهِ: به هیچ چیز نظر نینداختم مگر آن که خدا را پیش از آن، پس از آن، همراه آن و درون آن مشاهده کردم. ■به تعبیر زیبای باباطاهر: به دریـا بنـگرم دریـا تـه وینـم به صحرا بنگرم صحـرا تـه وینـم به هر جا بنگرم کوه و در و دشت نشـان از قـامت رعنـا تـه وینـم ■به همین خاطر است که عارف در همه چیز جلوه‌ی حُسن و جمال معشوق ازلی را می‌بیند و به او عشق می‌ورزد. ■به تعبیر زیبای سعدی: به جهان خرّم از آنم که جهان خرّم از اوست عاشقم بر همه عالم که همه عالم از اوست ■اين نگرش سبب می‌شود که عارف، نگاهی زیبابین به عالم پیدا کند. به تعبیر زیبای حافظ شیرازی: منم که شهره‌ی شهرم به عشق ورزیدن منم که دیـده نیـالوده‌ام به بد دیدن ■از سوی دیگر هر چه در عالم ایجاد می‌شود، فی الحقیقه فعل الهی است و خدا نیز غنیّ و قدیر، علیم و حکیم، جواد و کریم و عطوف و رحیم است. از چنین فاعلی جز خیر صادر نخواهد شد. از خیّرِ محض جز نکویی ناید. لذا اَلخَیرُ فی ما وَقَعَ: خیر و مصلحت در آن چیزی است که واقع می‌شود. ☑️در حدیث قدسی است که خدای متعال می‌فرماید: عَبدِیَ المُؤمِنَ لا اَصرِفُهُ فی شََیءٍ اِلاّ جَعَلتُ لَهُ خَیراً: بنده‌ی مؤمنم را در هیچ موقعیتی قرار نمی‌دهم و برای او هیچ حادثه‌ای پیش نمی‌آورم مگر اینکه خیری در آن حادثه و موقعیّت برای او مقدّر کرده‌ام. ■این باور عارف، منشأ حُسن تعبیر او می‌شود و لذا عارف هر چه پیش می‌آید را نیک و زیبا تعبیر می‌کند. در تعبیری از حافظ شیرازی آمده است: به دُرد و صاف تو را کار نیست دم درکش که هر چه ساقی ما ریخت عین الطاف است ■عارف از بدبینی و منفی‌بافی و تعبیر سوء و یأس‌آفرین مبرّاست. ☑️منسوب به پیامبر اکرم صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم است که فرمودند: اَکبَرُ الکَبائِرِ سوءُ الظَّنِّ بِاللهِ: بزرگترین گناه کبیره، سوء ظنّ به خدای متعال و بدبینی نسبت به خدا و مقدّرات الهی است. ■بدبینی به چیزی که خدای متعال در جهان ایجاد می‌کند و وقایعی که در عالم و زندگی انسان پدید می‌آید، بزرگترین گناه کبیره است. ☑️در راستای همین نگاه عارفانه،‌ علیه‌السّلام در پاسخ به طرمّاح بن عدی و یارانش که از می‌آمدند و در بین راه با حضرت ملاقات کردند، به آنها فرمودند: ☑️اَما وَ اللهِ اِنّی َلاَرجوا اَن یَکونَ خیراً ما اَرادَ اللهُ بِنا قُتِلنا اَم ظَفَرنا: به خدا امید من این‌گونه است که آنچه خدای متعال در رابطه با ما اراده فرموده است، به خیر و مصلحت ماست؛ خواه در این حرکت و نهضت به شهادت برسیم و کشته شویم و خواه در این مبارزه به پیروزی و موفّقیّت دست پیدا کنیم. آنچه که خدای متعال اراده فرموده است، خیر و مصلحت ما را در بر دارد." ■●كتاب ، نظری اجمالی بر جنبه های عارفانه نهضت عاشورا●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
■●اعمال روز اوّل محرّم●■ ■روز اوّل محرم، آغاز سال قمری است و در آن دو عمل وارد است: ■ : روزه ■در روايت رَيّان بن شبيب از حضرت امام رضا عليه‌السّلام روایت شده است كه هر كسی اين روز را روزه بدارد و خدا را بخواند، خداوند دعاى او را مستجاب كند، چنان‌كه دعاى زكريّا را مستجاب نمود. ■ : از حضرت امام رضا عليه السّلام نقل شده است كه حضرت رسول صلّی الله علیه و آله و سلّم روز اوّل محرم دو ركعت نماز مى‌خواندند و چون فارغ مى‌شدند، دست‌ها را بلند كرده و اين دعا را سه مرتبه مى‌خواندند: ■اللَّهُمَّ أَنْتَ الْإِلهُ الْقَدِيمُ وَ هَذِهِ سَنَةٌ جَدِيدَةٌ فَأَسْأَلُكَ فِيهَا الْعِصْمَةَ مِنَ الشَّيْطَانِ وَ الْقُوَّةَ عَلَى هَذِهِ النَّفْسِ الْأَمَّارَةِ بِالسُّوءِ وَ الاشْتِغَالَ بِمَا يُقَرِّبُنِی إِلَيْكَ يَا كَرِيمُ يَا ذَا الْجَلالِ وَ الْإِكْرَامِ يَا عِمَادَ مَنْ لا عِمَادَ لَهُ يَا ذَخِيرَةَ مَنْ لا ذَخِيرَةَ لَهُ يَا حِرْزَ مَنْ لا حِرْزَ لَهُ يَا غِيَاثَ مَنْ لا غِيَاثَ لَهُ يَا سَنَدَ مَنْ لا سَنَدَ لَهُ يَا كَنْزَ مَنْ لا كَنْزَ لَهُ يَا حَسَنَ الْبَلاءِ يَا عَظِيمَ الرَّجَاءِ يَا عِزَّ الضُّعَفَاءِ يَا مُنْقِذَ الْغَرْقَى يَا مُنْجِیَ الْهَلْكَى يَا مُنْعِمُ يَا مُجْمِلُ يَا مُفْضِلُ يَا مُحْسِنُ، ■أنْتَ الَّذِی سَجَدَ لَكَ سَوَادُ اللَّيْلِ وَ نُورُ النَّهَارِ وَ ضَوْءُ الْقَمَرِ وَ شُعَاعُ الشَّمْسِ وَ دَوِيُّ الْمَاءِ وَ حَفِيفُ الشَّجَرِ يَا اللَّهُ لا شَرِيكَ لَكَ اللَّهُمَّ اجْعَلْنَا خَيْرا مِمَّا يَظُنُّونَ وَ اغْفِرْ لَنَا مَا لا يَعْلَمُونَ وَ لا تُؤَاخِذْنَا بِمَا يَقُولُونَ حَسْبِیَ اللَّهُ لا إِلَهَ إِلا هُوَ عَلَيْهِ تَوَكَّلْتُ وَ هُوَ رَبُّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنَا وَ مَا يَذَّكَّرُ إِلا أُولُوا الْأَلْبَابِ رَبَّنَا لا تُزِغْ قُلُوبَنَا بَعْدَ إِذْ هَدَيْتَنَا وَ هَبْ لَنَا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ ■شيخ طوسى فرموده كه مستحب است روزۀ دهه اوّل محرّم، ولكن روز عاشورا امساک نمايد از طعام و شَراب تا بعد از عصر. آن وقت به قدر كمى تربت تناول نمايد و سيّد بن طاووس روايت كرده است فضيلت روزۀ تمام ماه را و آنكه روزۀ او نگه می‌دارد صائم آن را، از هر گناهی. @mohamad_hosein_tabatabaei