#انسان_کامل_و_ملائکةالله
▪️ملائکة الله قوای عالم امکان هستند. همانطور که شما قوایی همچون قوهی باصره، سامعه، لامسه، عاقله، واهمه و متفکره دارید، نظام هستی نیز دارای قوای گوناگون است و این قوای هستی، ملائکة الله نام دارند. نظام هستی نیز عبارت است از انسان کامل لذا همهی ملائکة الله شئون امام هستند. ببینید، قوهی بصر شما یک شأن از شما است، قوهی عقل شما یک شأن و خیال شما شأن دیگری از شما است؛ انسان کامل نیز انسان الکُلّ است که حضرت جامع حضرات نظام هستی و کون جامع میباشد لذا جناب جبرئیل، جناب میکائیل و دیگر ملائکة الله هر یک شأنی از شئون امام هستند؛ اینگونه بود که حضرت امام حسن عسکری علیه السلام فرمود «رُوحُ اَلْقُدُسِ فِي جِنَانِ اَلصَّاقُورَةِ ذَاقَ مِنْ حَدَائِقِنَا اَلْبَاكُورَةِ»؛ جبرئیل در آسمان چهارم ما است و از میوههای نورس ما چشیده است. حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام فرمود «أنا الذی خَدَمَني جبرائیلَ و میکائیل»، این ملائکه خادمان اهلبیت علیهم السلام هستند. ایشان فرمود وقتی ما تسبیح میکردیم، جبرئیل و میکائیل تسبیح میگفتند. اصلا تسبیح را ما به جبرئیل آموختیم! این ملائکه، همان مراتب وجودی خود امام هستند. ملائکة الله نه خارج از امام زمان ارواحنا فداه هستند و نه در روز و زمانی خاص به نام لیلةالقدر نازل میشوند بلکه علی الدوام «تَنَزَّلُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ» (قدر، ۴). «رَبِّهِمْ» نیز انسان کامل است. «مِنْ كُلِّ أَمْر» هم به امری الوجود بودن ملائک اشاره دارد...
▪️عالم پیوسته در حال ظهور است؛ خدا تجلی نموده و حقیقت انسان کامل ایجاد شده است و انسان کامل نیز تجلی میکند که این تجلی، تمام عالم هستی است، تمام نظام هستی از انسان کامل دم به دم در حال ظهور است که «بِكُمْ فَتَحَ الله...» لذا حق متعال فرمود «إِنَّا أَعْطَيْنَاكَ الْكَوْثَرَ» (کوثر، ۱) که یعنی من تمام نظام هستی را به تو دادم به همین خاطر حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها تمام نظام هستی است... ایشان مظهر «هُوَ الْأَوَّلُ وَ الْآخِرُ وَ الظَّاهِرُ وَ الْباطِنُ» میباشد. از آنجا که حق متعال، تمام نظام هستی را به انسان کامل داده است، «إِنَّ اللهَ يَأمُرُكُم أَن تُؤَدُّوا الأَماناتِ إِلىٰ أَهلِها»، باید این امانت بازگردانده شود پس «فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَ انْحَرْ» یعنی این امانت بایستی بازگردانده شود... دیدید که حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام در هنگام دفن حضرت بیبی سلام الله علیها فرمود یا رسول الله، اکنون این امانت به شما بازمیگردانده میشود؛ «فَلَقَدِ اسْتُرْجِعَتِ الْوَدِيعَةُ، وَ أُخِذَتِ الرَّهيِنَةُ...» آه از امانتی که پهلوی او را چنین شکستند و چه جسارتها که به ایشان نشد... حضرت زهرا سلام الله علیها تمام نظام هستی است، گفته شد که تمام نظام هستی نیز ملک است؛ «مُخْتَلَفَ الْمَلائِكَةِ» در زیارت جامعه کبیره یعنی تمام نظام هستی علی الدوام به حقیقت انسان کامل وارد میشود و از مراتب حقیقت انسان کامل نیز صعود میکند و احدی از این دایره خارج نیست... هیچ مخلوقی اعم از مفارقات و مجردات، از انسانها و کمّلین و بینظیرهای نظام هستی همچون حضرت عباس بن علی و حضرت زینب علیهم السلام نمیتوانند خارج از دایرهی ائمهی اطهار علیهم السلام به کمالی برسند لذا یکی از بزرگان میفرماید «فَُهم علیهم السلام أبواب الله تعالی في جَمیع ذَرّات الوُجود...»، تمام ذرات نظام هستی از در خانهی این خاندان وارد میشوند و به سمت حق متعال میروند؛ از این خاندان صادر میشوند و دوباره به ایشان بازمیگردند. آیا فقط ملائکةالله موضوع عبارت «مُخْتَلَفَ الْمَلائِكَةِ» هستند؟ خیر! تمام ذرات و مخلوقات نظام هستی اینگونهاند.
#ح_م
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 27-26 آل عمران، قسمت چهارم بخش سوم ● آيا ملك و حكومت بنى اميه را خدا به آنان داد؟ مؤلف : ن
آیات 27-26 آل عمران، قسمت چهارم
بخش چهارم
● اشتباه بنى اميه در فهم آيه ملك
عين اين اشتباه براى خود بنى اميه هم دست داده بود، و آيه را نفهميده بودند، به شهادت اينكه صاحب كتاب ارشاد در داستان خواستن يزيد بن معاويه از عبيد اللّه بن زياد كه سرهاى شهداى كربلا را برايش بفرستد گفته : و سرها را كه سر مقدس حسين (عليه السلام ) هم در بين آنها بود، نزد يزيد گذاشتند.
يزيد گفت :
نفلق هاما من رجال اعزه
علينا و هم كانوا اعق و اظلما
((يعنى از رجالى كه بر ما سرورى داشتند فرقها شكافتيم ، و آنان نسبت بما عاق تر و ستمگرتر بودند.
آنگاه به اهل مجلس خود رو كرد وگفت : اين مرد به من افتخار مى كرد كه پدر من از پدر تو بهتر و مادرم از مادر تو بهتر بود، و جد من از جد تو بهتر و خودم از تو بهترم ، همين سخنان بود كه او رابه كشتن داد.
اما اينكه مى گفت : پدر من از پدر يزيد بهتر است جوابش اين است كه پدر من با پدر او بر سر خلافت به منازعت برخاست ، و خدا به نفع پدر من و به ضرر پدر او حكم نمود و خلافت را به من داد.
و اما اينكه مى گفت مادر من از مادر يزيد بهتر بود، قسم به جان خودم اين را درست مى گفت ، چون فاطمه دختر رسول خدا(صلى اللّه عليه و آله ) بهتر از مادر من بود، و اما اينكه مى گفت : جد من از جد او بهتر است ، اين نيز درست بود، چون كسى كه ايمان به خدا و روز جزا دارد به خود چنين جراتى نمى دهد كه بگويد ابوسفيان بهتر از محمد بود، و اما اينكه مى گفت خود او بهتر از من است گويا اين آيه را نخوانده بود كه خداى تعالى مى فرمايد: ((قل اللّهم مالك الملك ...)).
در اينجا زينب دختر على (عليه السلام ) سخن يزيد را به بيانى نظير بيان امام صادق (عليه السلام ) رد نموده بنا به روايت سيد بن طاووس و ديگران در پاسخش به يزيد فرمود:
ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 224
اى يزيد گويا از اينكه اقطار زمين و آفاق آسمان را بر ما تنگ گرفتى ، و كار ما بدين جا كشيد كه به اسيريمان ببرند، آنطور كه ساير اسيران را مى برند، به خاطر اين بوده كه ما نزد خدا خوار و تو در درگاه او محترم و آبرومند بوده اى ؟ و خدا به خاطر عظمت مقامى كه تو نزد او داشته اى ما را چنين ، و تو را چنان كرد؟! از اينكه باد به دماغت افكنده اى و اظهار مسرت مى كنى پيدا است كه اين طور پنداشته اى .
چون مى بينى دنيا و همه اسباب ظاهرى فعلا رام تواند، و گردش امور به كام تو و ملك و سلطنت ما بدون دردسر در دست تو است ، ناگزير از تو مى خواهم لحظه اى سكوت كنى ، و آرام بگيرى تا به تو بفهمانم كه چقدر در اشتباهى مگر به ياد ندارى آن كلام خدا را كه مى فرمايد: ((و لا يحسبن الذين كفروا انما نملى لهم خير لانفسهم ، انما نملى لهم ليزدادوا اثما و لهم عذاب مهين )).
#تفسیر_المیزان
#سوره_آل_عمران
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
◾️بیان فضیلتی از دوران کودکی حضرت فاطمه معصومه سلاماللهعلیها توسط حضرت آیتالله بهجت قدسسره◾️
▪️شاید صبیین (کودکانی) پیدا بشوند که از کاملین (بزرگان) اکمل باشند، اعقل باشند، ارشد باشند. ...
▪️خود ائمه امورشان خارق عادت است، اما اولادشان چطور؟! در اولاد ائمه کسانی پیدا شدند که عجیب و غریب بودند. با آنکه صبی بودند عجیب و غریب بودند.
▪️مثل اینکه روایت است که شخصی نزد حضرت فاطمه معصومه سلاماللهعلیها آمد و گفت: پدر شما موسیبنجعفر سلاماللهعلیه کجاست؟ با ایشان کار دارم.
ایشان فرمودند: [حضرت] برای عمره یا کار دیگری، مشرف شده است، سوالی دارید بگویید.
▪️سوال کرد، شاید سؤالاتش متعدد بوده. سوال کرد، حضرت فاطمه جواب داد. در صورتی که به حسب آن روایتی که در نظر بنده هست، [حضرت] هفت ساله بوده است، در آن وقتی که این قضیه [واقع] شده. بعد او هم [جواب] میگیرد و میرود.
▪️بعد از اینکه حضرت تشریف میآورد، مادرش یا دیگری به ایشان عرض میکند: کسی آمد، [سؤالاتی پرسید و] فاطمه سوالها رو اینطور جواب داد، [او هم] نوشت و [رفت]. ...
▪️ایشان فرمودند «حَکَمَتْ بِما حَکَمَ اللهُ» یا «حَکَمَتْ بِحُکمِ اللهِ؛ به حکم خدا حکم کرد».
▪️خیلی هم برای حضرت فاطمه [مدح و] ثناء فرمود. بالأخره از اولاد ائمه هم عجایب و غرایب دیده شده است.
◾️درس خارج صلاة، ٧ خرداد ١٣٧۴◾️
☑️از حضرت آیتالله بهجت قدسسره سؤال شد: اینکه درباره زیارت حضرت معصومه علیهاالسلام آمده است◾️
▪️«مَنْ زَارَهَا عَارِفاً بِحَقِّهَا فَلَهُ الْجَنَّة؛ هر کس با شناخت حق او حضرتش را زیارت کند بهشت بر او واجب می گردد.
☑️جمله «عارِفاً بِحَقِّها» به چه معناست؟
▪️فرمودند: «مقام ایشان را از مقام معصومین علیهمالسلام پایینتر، و از دیگران بالاتر بداند».
◾️برگی از دفتر آفتاب، ص ١۴٨◾️
☑️از آیتاللهالعظمی بهجت دربارهی ادای حق حضرت فاطمه معصومه سلاماللهعلیها و اینکه چگونه ایشان را از خود خشنود کنیم، سوال شد.
▪️ایشان در پاسخ فرمودند، زیاد بگویید:
☑️اللّهُمَّ صَلِّ عَلی فَاطِمَةَ الْمَعصُومَةَ بِنْتِ مُوسَی بْنِ جَعفَرٍ علیهمالسلام.
◾️نشریه پیام آستانه، ویژهنامه کریمه، شماره دوم◾️
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#حسین_منی_و_انا_من_حسین ☑️قسمت ۴۶ ▪️قال سید الکونین صلوات الله علیه: «حُسَيْنٌ مِنِّی وَ أَنَا م
#حسین_منی_و_انا_من_حسین
☑️قسمت ۴۷
▪️این که در روایت داریم «کان الله و لم یکن معه شیء»، خدا بود و چیزی با خدا نبود، نه به این معنی که یک زمانی خدا بوده و خلقی هم نبوده بعد خدا تصمیم میگیرد خلقت را آغاز کند، این نقص برای حق متعال است. چون در این فرض خدا هم مثل من و شما اهل آزمون و خطا و فکر شده است! گویا خدا نشسته است تفکر کرده است که حالا من از امروز شروع کنم به خلق کردن!! «کان الله و لم یکن معه شیء»، امام موسی بن جعفر علیهما السلام در ادامهی آن میفرماید: «وَ اَلْآنَ کَمَا هِی». خدا بود و چیزی همراه او نبود، الان هم همین گونه است و خدا هست و چیزی همراه او نیست. چون غیر خدا در عالم نیست. «لا مُؤثّرَ فی الوجود الّا الله». مگر غیر خدا هم شأنیت ظهور دارد؟ «لا حَوْلَ وَ لَا قُوَّةَ إِلَّا بِاللَّهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ» که اباعبدالله الحسین علیه السلام در اواخر دعای عرفه اشاره میکنند. غیر حق متعال نمیتواند در عالم ظهور داشته باشد. همان گونه که دریا همیشه همراه با موج است، حق متعال هم همیشه امواج دارد. امواج او از او مشتق شدهاند. آب عالم وجود همیشه به صورت دریا خودش را نشان میدهد و این دریا هم همواره خودش را در قالب موج نشان میدهد. چون این دریا یک ذاتی دارد به نام آب و این آب یک جلوهی اعظمی دارد به نام دریا که همهی صور و امواج در دل او هستند.
ز احمد تا احد یک میم فرق است
جهانی اندر این یک میم غرق است
▪️لذا امام صادق علیه السلام در آن روایت که فرمود: «الصّورة الانسانیّة هى أکبر حجج اللّه على خلقه و هى الکتاب الّذى کتبه بیده و هى الهیکل الّذى بناه بحکمته و هى مجموعة صور العالمین». در روایتی دیگر فی باب الروح من توحید الکافی امام باقر علیه السلام میفرماید: «إن الله خلق آدم علی صورته». خدا آدم را به صورت خودش یعنی به فعلیت خودش خلق کرده است. به وزان خودش او را خلق کرده است. او نمونهی خداست. خدا بیمنتهاست و او هم میتواند بیمنتها باشد. خدا اسماء و صفات حسنی دارد و او هم دارای صفات و اسماء حسنی بیمنتهاست. سپس میفرماید: «هِیَ صُورَةٌ مُحْدَثَةٌ مَخْلُوقَةٌ وَ اصْطَفَاهَا اللَّهُ وَ اخْتَارَهَا عَلَی سَائِرِ الصُّوَرِ الْمُخْتَلِفَةِ». خدا این صورت را برگزید و او را بر تمامی صورتهای مختلف عالم اختیار کرد. این قاعدهی امکان اشرف است. یعنی او در بین همهی صورتهای عالم وجود که بیشمارند، «إِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لا تُحْصُوها»، این صورت را برگزیده است بلکه او خود همهی صور است. دریا خود همهی امواج است اما موج دریا نیست. لذا آنهایی که وحدت وجود را خوب درک نکردهاند، اینجا گیر کردهاند. هیچ عارفی نمیفرماید کوه خداست یا آسمان خداست. میفرماید: «اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ». میفرماید: «هو الَّذِي فِي السَّمَاءِ إِلَٰهٌ وَفِي الْأَرْضِ إِلَٰهٌ». او همه است... مخلوق او نیست اما او در عین حال که برتر از همه است، «و هی مجموعة صورة العالمین»، همه هم هست. با همه هم هست، بی همه هم هست. لذا توحید را درد بیدرمان میگویند...
▪️این صورت انسانیه را که خدا از خودش مشتق کرده است و او را بر همهی صورتهای عالمین برگزیده است، «...فَأَضَافَهَا إِلَى نَفْسِهِ كَمَا أَضَافَ اَلْكَعْبَةَ إِلَى نَفْسِهِ وَ اَلرُّوحَ إِلَى نَفْسِهِ فَقَالَ «بَيْتِيَ» «وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي» ». این صورت به قدری شریف است که فرمود «إن الله خلق آدم علی صورته». یعنی این صورت را مضاف به خودش کرده است. من این نمونه، این لوح محفوظ و این نور واحد را به صورت خودم خلق کردم. همان گونه که در مورد کعبه گفته است: «إِنَّ أَوَّلَ بَيْتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِي بِبَكَّةَ مُبَارَكًا وَهُدًى لِلْعَالَمِينَ»، این بیت از آن من است. یا روح اعظم را که حقیقت همین صورت است، به خودش نسبت داده است و فرموده است: «وَ نَفَخْتُ فِيهِ مِنْ رُوحِي». از روح خودم در همه دمیدم. جناب اسرافیل در صور میدمد نه در شیپور بلکه در صورتها میدمد...
#ح_م
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#شرح_مراتب_نفس_اماره ☑️قسمت ۱۶ ▪️در امت پیغمبر هم همین اتفاق افتاد و عدهای گوساله پرست شدند و
#شرح_مراتب_نفس_اماره
☑️قسمت ۱۷
▪️«ثُمَّ أَنشَأْنَاهُ خَلْقًا آخَرَ» (مؤمنون/ ۱۴) این مخلوق، انسان است. این انسان هیچ نقصی ندارد و هرگز تحت تاثیر وهم و خیال قرار نمیگیرد. چرا؟ چون انسان است. تعریف انسان چیست؟ انسان موجودی درّاک، دارای نفس ناطقه و قدرت فهم کلیات است. به تعبیر جناب فارابی، سعید کسی است که به مرتبهی عقل برسد و در شمار موجودات عقلی قرار بگیرد. عقل مجسم بشود و در وهم و خیال غوطهور نشود. پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم به امام علی علیه السلام میفرماید: «يَا عَلِي إِذَا تَقَرَّبَ النَّاسُ إِلَى خَالِقِهِمْ فِي أَبْوَابِ الْبِرِّ فَتَقَرَّبْ إِلَيْهِ بِأَنْوَاعِ الْعَقْلِ تَسْبِقْهُمْ بِالدَّرَجَاتِ». اگر دیدی که مردم با چیزهایی که مربوط به وهم و خیال هستند و لزوما بد هم نیستند، به خدا نزدیک میشوند، تو با عقل به خدا برس چون شأنیت تو این نیست که با وهم به خدا برسی. چون شما، مصداق اتمّ انسان هستی. هرجا در قرآن اسمی از انسان آمدهاست، مراد علی بن ابی طالب علیهما السلام است.
▪️ما یک جنبهی حیوانیت هم داریم که به آن بشر میگویند. بشر به معنی ظاهر و پوسته است. جنبهی حیوانیت ما نقص است. حیوان ناقص است. وقتی ما ناقص هستیم پس تحت تصرف شیطان قرار میگیریم. اما اگر انسان به مرتبهی عقلانیت برسد، اینگونه نیست. انسانی که به مرتبهی عقلانیت رسیده است تابع یزید و شمر نمیشود. اینها همگی در مرتبهی حیوانیت بودند. عمر سعد به لشگر خود اینگونه خطاب میکرد: «یا خیل الله! اركبی و بالجنة ابشری». لشگر خدا قیام كن، بشارت باد تو را به بهشت! آن بدبختهای گرفتار در مرتبهی حیوانیت که دین را هم مبتنی بر نگاه حیوانی خودشان پذیرفته بودند؛ وضو گرفتند، نماز خواندند، نیت قربت کردند و رفتند با امام حسین علیهالسلام جنگیدند تا امام را شهید کنند. «فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطَاعُوهُ» (زخرف/۵۴) به همین معناست. یزید اینها را خفیف کرد و از او تبعیت کردند. اگر شما در مرتبهی انسانیت قرار بگیری دیگر اینگونه خفیف نمیشوی. روح انسانی جناب حر لحظهای بیدار شد، به سوی اباعبدالله علیه السلام رفت.
▪️جامعه، جامعهی خیالی است. «وَإِذَا الْوُحُوشُ حُشِرَتْ» (تکویر/۵) ما به در خانهی اباعبدالله آمدهایم تا انسان بشویم. ما انسان خلق شدهایم. در این بین، در دنیا، خودمان را خراب کردهایم و میخواهیم انسان برگردیم. به زودی هم برخواهیم گشت. هر روز به مرگ فکر کنید. امام علی علیه السلام میفرمایند: «اُذكُروا هادِمَ اللَّذّاتِ». مرگ بغتتاََ به سراغ آدم میآید. اینطور نیست که ما فکر میکنیم که همه باید ۸۰، ۹۰ سال عمر کنند. حتی اگر ۹۰ سال هم عمر کنی به سرعت میگذرد و مرگ بالاخره میرسد. بعد یکدفعه میبینی که سقط شدی. اگر در مسیر امیرالمؤمنین علیهالسلام سقط شوی باز هم خوب است اما گاهی انسان در مسیر دیگران سقط میشود و سپس ابد در پیش دارد. انسان هشیارتر میشود وقتی به خود تذکر میدهد که ابد در پیش دارد. و آن هم ابدیتی که آن را بر اساس عمر محدودمان در این دنیا میسازیم.
دی شیخ گرد شهر همیگشت با چراغ
کز دیو و دد ملولم و انسانم آرزوست
▪️انسان که به مرتبهی عقل میرسد، میخواهد همه را با خود به مرتبهی عقل بکشاند. اما خیال مدام عوام الناس را با آن جلوات فریبندهی زودگذرش به سمت خودش جذب میکند. اما عقل به عقل هم بسنده نمیکند و انسان را به فوق عقل و بالاتر از آن دعوت میکند. خدا میگوید که برای شما چیزهایی فراهم کردهام که اصلا به ذهن شما خطور نمیکند.
#ح_م
◾️آمده بود برای زیارت قبر شهیدان اُحد.
دید که تر شده مزار حضرت حمزه، از اشک سرور زنان عالم.
▪️فهمید که سوگوار پدر است و داغدار مظلومیت شوهرش.
▪️سوالی در سینه داشت. اجازه گرفت و پرسید:
چرا کاری نکرد، همسرتان علی علیه السلام، برای گرفتن حق خلافتش؟
#پاسخ_شنید:
« پدرم، رسول خدا صلی الله علیه وآله فرموده:
مَثَل امام، مَثل کعبه است. مردم اند که باید به سوی او بشتابند. او نزد کسی نخواهد رفت!
به خدا که اگر واگذار کرده بودند حق خلافت را به اهلش، اختلاف نمی کردند حتی دو نفر از این امّت، در امری از دین خداوند.
نسل به نسل به ارث می بردند، نعمت امامت و هدایت را،
#تا_روز_قیام_قائم، نهمین فرزندم از نسل حسین علیه السلام».
◾️کفایة الاثر، خزاز القمی، ص۱۹۷◾️
@mohamad_hosein_tabatabaei
◾️حاج محمد اسماعيل دولابی◾️
▪️توبه که میکنیم، اوّل #توبه برای گناه دوست است. اگر دوستانمان گیر داشته باشند، در دستگاه خدا ما را مؤاخذه میکنند. مثل اینکه وقتی شاگردها درس بلد نباشند، از معلّمشان مؤاخذه میکنند. مسئولیت کوچکترها را از بزرگشان میخواهند.
▪️پس روزی هفتاد بار برای گناهان دوستان و زیردستانتان #استغفار کنید. همانگونه که پیامبراکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم برای گناه امّت استغفار مینمود.
◾️مصباح الهدی ص٢٦٧◾️
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️عبد کامل
▪️عبد کامل #فعلش به ائمه علیهم السّلام، #صفاتش به پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم و #ذاتش به خدا ملحق میشود...
▪️شریعت، طریقت و حقیقت غیر قابل انفکاک و سه مرتبه از یک واقعیت هستند...
▪️مظهر شریعت: امام
▪️مظهر طریقت: رسول
▪️مظهر حقیقت: خدای متعال
#انسان_کامل_کسی_است_که
▪️فعلش: شریعت
▪️خلقَش: طریقت
▪️جان و هستیاش: حقیقت است.
◾️استاد مهدی طیّب
#شرح_مصباحالهدی◾️
@mohamad_hosein_tabatabaei
🍀السَّلامُ علَی مُطَهِّرِ الْأَرْضِ ، وَناشِرِ الْعَدْلِ فِى الطُّولِ وَالْعَرْضِ ، وَ الْحُجَّةِ الْقائِمِ الْمَهْدِيِّ ، الْإِمامِ الْمُنْتَظَرِ الْمَرْضِيِّ🍀
@mohamad_hosein_tabatabaei
«اَللّهُمَّ اِنّی اَسئَلُکَ بِحَقِّ وَلِیَّکَ عَلِیِّ بْنِ اَبِیطالِبٍ اَلَّذِی ما اَشْرَکَ بِکَ طَرْفَةَ عَینٍ اَبَداً اَنْ تُعَجِّلَ فَرَجَ وَلِیِّکَ الْقائِمِ الْمَهْدِیِّ وَ تُصْلِحَ اَمْرَهُ فِی هذِهِ السّاعَةِ»
@mohamad_hosein_tabatabaei
فَحُبُّك راحَتي في کُلّ حینٍ
وَ ذِکْرُك مُونِسي في کُلّ حالي...
#یاحسین
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 27-26 آل عمران، قسمت چهارم بخش چهارم ● اشتباه بنى اميه در فهم آيه ملك عين اين اشتباه براى
آیات 27-26 آل عمران، قسمت چهارم
بخش پنجم
● دو روايت به معناى ((تخرج الحى من الميت و تخرج ميت من الحى ))
و در مجمع البيان در تفسير جمله ((تخرج الحى من الميت )) آمده : بعضى از مفسرين گفته اند: معناى اين جمله اين است كه بارالها تو انسان مؤمن را از پشت پدرى كافر، و انسانى كافر را از صلب پدرى مؤمن در مى آورى ، آنگاه افزوده است كه اين معنا، هم از امام باقر (عليه السلام ) روايت شده و هم از امام صادق (عليه السلام ).
مؤلف : قريب به اين معنا را صدوق از امام حسن عسكرى (عليه ال سلام ) روايت كرده .
و در درالمنثور است كه ابن مردويه از طريق ابى عثمان نهدى ، از ابن مسعود، از سلمان از رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) روايت كرده كه فرمود: معناى اينكه خداى تعالى زنده را از مرده و مرده را از زنده بيرون مى آورد، اين است كه مؤمن را از كافر و كافر را از مؤمن بيرون مى آورد.
و در همان كتاب به همين طريق سابق از سلمان فارسى روايت كرده كه گفت :
ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 225
رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) فرمود وقتى خداى تعالى آدم را آفريد ذريه ونسل او را بيرون نموده و بصورت يك قبضه به دست قدرت خود گرفت ، و آنگاه فرمود: اينها اهل بهشتند (و لا ابالى )، و مشتى ديگرى گرفت كه در آن همه بديها راآورده بود، و فرمود: اينها اهل آتشند (و لا ابالى )، (بدون اينكه باكى داشته باشم ) آنگاه هر دو طايفه از ذريه را به هم آميخت . و نتيجه اش اين شد كه كافر از مؤمن متولد شود، و مؤمن از كافر، اين است كه قرآن درباره اش مى فرمايد: ((تخرج الحى من الميت ، و تخرج الميت من الحى )).
مؤلف : اين معنا از عده اى از اصحاب تفسير از سلمان نيز روايت شده ، البته روايتى كه سندش بريده ، و اين روايات از روايات ذر و ميثاق است ، كه ان شاء اللّه بيانش در محلى مناسب خواهد آمد.
#تفسیر_المیزان
#سوره_آل_عمران
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei