eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.5هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 60-42 آل عمران، قسمت دوم بخش هفتم ● معجزات عيسى (علیه السلام ) مستند به اذن خدا بوده است و
آیات 60-42 آل عمران، قسمت دوم بخش هشتم1⃣ ● معجزات حضرت عيسى (علیه السلام ) در خارج ، از آن جناب صادر مى شده است و ظاهر اينكه فرمود: ((انى اخلق لكم ...)) اين است كه اين معجزات در خارج از آن جناب صادر مى شده ، نه اينكه از باب صرف تحدى و احتجاج خواسته است بفرمايد: من چنين و چنان مى كنم ، چون اگر منظور صرف حرف بوده و خواسته عذر خصم را قطع و حجت را تمام كند، جا داشت كلام خود را به قيدى كه اين معنا را افاده كند مقيد سازد، مثلا بفرمايد: اگر از من بخواهيد مرده را زنده مى كنم و امثال اين عبارات . علاوه بر اينكه آيات زير كه حكايت خطاب خداى تعالى به عيسى (عليه السلام ) در روز قيامت است ، بطور كامل دلالت مى كند بر اينكه اين معجزات از آن جناب سرزده ، مى فرمايد: ((اذ قال اللّه يا عيسى بن مريم ، اذكر نعمتى عليك و على والدتك - تا آنجا كه مى فرمايد - و اذ تخلق من الطين كهيئه الطير باذنى ، فتنفخ فيها فتكون طيرا باذنى و تبرى الاكمه و الابرص باذنى ، و اذ تخرج الموتى ...)). اين را گفتيم كه تا بطلان گفتار بعضى از مفسرين روشن شود كه گفته اند: نهايت چيزى كه از آيه شريفه استفاده مى شود اين است كه خداى سبحان چنين سرى به عيسى بن مريم داده بود، و او هم در مقام احتجاج و به منظور اتمام حجت فرموده كه دليل نبوت من اين است كه اگر از من اين معجزات را بخواهيد انجام مى دهم و اما اينكه همه اين معجزات و يا بعضى از آنها را انجام داده ، آيه شريفه دلالتى بر آن ندارد. وَ أُنَبِّئُكُم بِمَا تَأْكلُونَ وَ مَا تَدَّخِرُونَ فى بُيُوتِكمْ ... اين جمله اخبار به غيبى است كه مختص به خدا و رسولانى است كه خداى تعالى آگهى بدان را به وسيله وحى به آنان داده و اين خود معجره اى ديگر است و اخبار به غيبى است كه صريح در تحقق است ، يعنى هركس آن را بشنود شكى در معجزه بودنش نمى كند، براى ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 314 اينكه هركسى و هر انسانى عادتا مى داند چه خورده و در خانه خود چه چيزى را ذخيره كرده است . و اگر اين يك معجزه را مقيد به اذن خدا نكرد، با اينكه مى دانيم هيچ معجزه اى (بلكه هيچ عملى ) بدون اذن خدا تحقق نمى يابد، همچنان كه فرمود: ((و ما كان لرسول ان ياتى بايه الا باذن اللّه ))، براى اين بوده كه از اين معجزه كرده بود به خبر دادن . و خبر دادن ، غير از خلق نمودن و زنده كردن است كه حقيقتا فعل خدا است و اگر به عيسى منسوب شود با اذن او خواهد بود. و خبر دادن فعل خداى تعالى و لايق به ساحت قدس ‍ او نيست ، بدين جهت فقط اين معجزه را مقيد به اذن خدا نكرد. 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 60-42 آل عمران، قسمت دوم بخش هشتم1⃣ ● معجزات حضرت عيسى (علیه السلام ) در خارج ، از آن جناب صا
آیات 60-42 آل عمران، قسمت دوم بخش هشتم2⃣ ● معجزات حضرت عيسى (علیه السلام ) در خارج ، از آن جناب صادر مى شده است علاوه بر اينكه مسأله خلق و احياء اين تفاوت را هم با اخبار به غيب دارد كه در دو معجزه اولى خطر گمراه شدن مردم بيشتر است ، مردم وقتى ببينند كسى مرده را زنده مى كند و بدون شكافتن قبر با بيل و كلنگ از قبر در مى آورد و يا از گل مرغى درست مى كند و آن را زنده در مى كند و پرواز مى دهد، با مختصر وسوسه و مغلطه اى به ذهنشان مى رسد كه اين شخص خدا است ، به خلاف از غيب خبر دادن كه در نظر مردم ساده ، امرى مبتذل و پيش پا افتاده است و آن را براى هركسى كه رياضت بكشد و براى هر كاهن و شعبده بازى ممكن مى داند، لذا لازم بود در آن دو معجزه اول اذن خدا را قيد كند تا بيننده در مورد آن جناب ، قائل به الوهيت نشود. و در سومى يعنى اخبار به غيب ، لزومى نداشت و همچنين در شفا دادن اكمه و ابرص كه در اين سه معجزه كافى بود كه تنها بفهماند اين اعمال شعبده بازان نيست ، بلكه آيتى است از ناحيه خداى تعالى ، آن هم در برابر مردمى كه ادعاى ايمان مى كنند و به همين جهت در آخر كلامش فرمود: ((ان فى ذلك لاية لكم ان كنتم مؤمنين ))، يعنى اگر شما در ادعايتان (كه ايمان داريم ) راست بگوئيد اين معجزات براى شما كافى است . وَ مُصدِّقاً لِّمَا بَينَ يَدَى مِنَ التَّوْرَاةِ وَ لاُحِلَّ لَكم بَعْض الَّذِى حُرِّمَ عَلَيْكمْ اين آيه شريفه عطف است به جمله : ((و رسولا الى بنى اسرائيل ))، خواهيد پرسيد: جمله معطوف عليه يعنى ((رسولا...)) در سياقى قرار گرفته كه عيسى (عليه السلام ) در آن غايب فرض شده و مى فرمايد: ((خدا به او كتاب و حكمت و تورات و انجيل آموخته در حالى كه او را به سوى بنى اسرائيل گسيل داشته )) و جمله معطوف يعنى ((و مصدقا...)) در سياقى است كه خود عيسى متكلم است ، مى گويد: من چنين و چنانم بااين حال چگونه ممكن است اين دو سياق به هم عطف شود؟ ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 315 در پاسخ مى گوئيم : اين اختلاف سياق ، عيبى ندارد، براى اينكه قبل از آيه مورد بحث : يعنى (جمله معطوف )، سياق قبلى با جمله : ((انى قد جئتكم )) تفسير شده و وجهه كلام را از غيبت متكلم برگردانده بود، پس در حقيقت عطف آيه مورد بحث به جمله : ((و رسولا)) عطف سياق متكلم است به سياق متكلم . 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
☑️کفر متحرک به اسلام می‌رسد ولی... ❞ عین‌صاد(علی صفائی حائری) ▪️﮺ هر كدام از ما در جايگاهى نشسته ‏ايم و برايمان چه در خانه و اداره و چه در محراب و منبر، اشتغال و فعاليتى است. گاه به آنچه امروز داريم، قانع ‏ايم و خيال مى ‏كنيم همان نهايت و غايتى است كه مى‏ توانيم تأمين كنيم. اين در صورتى است كه به محدوديت در انسان معتقد باشيم و او را در محدوده‏اى متوقف كنيم. اما اگر معتقد باشيم، انسان گرچه استعدادهايش محدود است، ولى با تركيب آنها نامحدود و بى ‏نهايت مى ‏شود، هيچ گاه جايگاهى را كه داريم نقطه آخر نخواهيم دانست؛ كه حروف الفبا در تركيب با هم بى ‏نهايت كلمه و بى‏ نهايت جمله به وجود مى ‏آورند؛ استعدادهاى انسان هم در تركيب با يكديگر، بى ‏نهايت استعداد مى ‏آفرينند. ▪️آدمى كه به ماهى چند هزار تومان حقوق و يك زن و بچه و برو بيايى و احيانا يك عنوان روشن‏فكرى و چند جلسه سخنرانى قانع است، ديگر چه مى‏ خواهد؟! اگر به اين حد قانع باشد، طبيعى است كه حركتى نكند، طبيعى‏ است كه در ركودش بگندد. اگر به طهارت آب پاك چشمه ‏ها و اشك پاك ابرها هم كه باشد، مى‏ گندد؛ كه گنديدن ضرورت است. کفر متحرك به اسلام مى ‏رسد، ولى اسلام راكد، پدر بزرگ كفر است. ▪️سلمان‏ ها در حالى كه كافر بودند، حركتشان آنها را به رسول منتهى كرد و زبيرها در حالى كه با رسول بودند، ركودشان آنها را به كفر پيوند زد. كفرى كه با حركت ما همراه باشد، وحشتى ندارد. وحشت آنجايى است كه با ركودها پيوند خورده باشيم. ﮺ ☑️حركت | ص ۱۲ @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️عبادت مغرور کننده ▪️غرور قدرت ‏ها و عزت ها كم نيست بايد به خضوع و خشوعى رسيد كه عنايت‏ هاى عظيم ما را به سركشى و غرور نكشاند؛ كه در روايت است يكى دو شب بنده‏ ام را بيدار مى‏ كنم با من به مناجات مى‏ نشيند و در عشق من شور بر مى‏ دارد تا آن‏جا كه خيال مى‏ كند به جايى رسيده و به قرب من راه يافته در اينجا با خواب او را مى‏ نوازم و او صبح از خواب بلند مى‏ شود در حالى كه از خودش ناراحت است و بر خودش غضبناك است او حالا كه از خودش فاصله گرفته به من نزديك شده است و من به درمان بنده هاى عاشقم آگاه‏ترم. ▪️آن‏جا كه حساب ما صفر شد و فهميديم كه هيچ نداريم آن وقت بر ما مى ‏ريزند و حساب ما را سرشار مى ‏كنند. اين گونه با خضوع و انكسار، صعود مى‏ كنيم. در حقيقت روح طاعت همين انكسار و ذلت است آن جا كه با اطاعت مغرور شوى محرومت مى ‏كنند و آنجا كه در گناه، دل شكسته و شرمنده شوى، و ذليل و منكسر، سر در گريبان كنى، بر تو مى ‏بخشند و پاداش هم برايت مى‏ گذارند؛ كه: «سيئة تسوءك خيرٌ من حسنة تسرُّك» ▪️گناهى كه تو را دل‏ زده و خسته كند بهتر است از اطاعتى كه خوشحال و مغرور نمايد. مزدها به اندازه انكسارها و شكسته دلى‏ هاست. به اندازه ذلت باطنى و فقر و خضوع توست. ❛❛ عین‌صاد(علی صفائی حائری) ◾️شرحی بر دعای مکارم الاخلاق | ص ۸۷◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 60-42 آل عمران، قسمت دوم بخش هشتم2⃣ ● معجزات حضرت عيسى (علیه السلام ) در خارج ، از آن جناب صا
آیات 60-42 آل عمران ، قسمت سوم بخش اول1⃣ ● جمله ((مصدقا لما بين يدى من التورية ...)) براى اينكه عيسى (علیه السلام ) تورات موجود درزندگى خود را قبول داشته است دلالت نمى كند سؤال ديگرى كه ممكن است در اينجا به ذهن خواننده برسد اين است كه آيه مورد بحث صريحا مى گويد: عيسى (عليه السلام ) تورات را تصديق داشته ، معلوم مى شود تورات تا زمان آن جناب تحريف نشده بود، (با اينكه تقريبا شش قرن قبل از ميلاد، بنى اسرائيل و توراتش به دست بخت نصر منقرض شد، و به گفته تاريخ خود يهود يك قرن قبل از ميلاد نيز مورد حمله ((طوطوز)) وزير اسپيانوس قرار گرفت و در اين دو حادثه اثرى از تورات نماند و آنچه فعلا در دست است يادداشت هائى است كه افراد از تورات به خاطر داشته و نوشته اند ((مترجم ))). در پاسخ مى گوئيم : آيه مورد بحث آن توراتى را مى گويد كه در دو آيه قبل در خطاب به مريم مى فرمود: به عيسى تعليم مى دهد، نه آن توراتى كه در عصر بعثت آن جناب در بين يهوديان بوده ، پس آيه مورد بحث هيچ دلالتى ندارد بر اينكه عيسى (عليه السلام ) تورات متداول در بين مردم آن روز را قبول داشته و تا آن روز تورات تحريف نشده ، تا با جريان بخت نصر و طوطوز منافات داشته باشد، همچنان كه آياتى كه مى گويد: پيامبر اسلام تورات و انجيل را قبول دارد، منظورش تورات و انجيل متداول در عصر نزول قرآن نيست ، بلكه تورات و انجيلى است كه وحى به آن جناب تعليم داده . وَ لاُحِلَّ لَكم بَعْض الَّذِى حُرِّمَ عَلَيْكمْ اين جمله مى رساند كه خداى تعالى بعضى از طيبات را بر بنى اسرائيل تحريم كرده بود و عيسى بن مريم آن را دوباره حلال كرده است ، آيه زير هم اين معنا را صريحا مى رساند: ((فبظلم من الذين هادواحرمنا عليهم طيبات احلت لهم ...)). و گفتار در آيه ، خالى از يك دلالت نيست و آن دلالت بر اين است كه عيسى (عليه السلام ) همه احكام تورات را امضا كرده ، مگر چند حكمى را كه خداى تعالى به دست وى نسخ نموده و آن چند حكم عبارت بوده از احكامى كه بر يهود شاق و گران مى آمده است . و لذا ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 316 بعضى گفته اند: انجيل كتاب شريعت و احكام نيست ، چون حكمى در آن نيامده و جمله : ((و لاحل ...)) عطف است بر جمله ((باية من ربكم )) و لام در لاحل لام نتيجه است و آيه را چنين معنا مى دهد: من آيتى از ناحيه پروردگارتان آورده ام و آن فلان و فلان و فلان است و نيز آورده ام تا در نتيجه بعضى از چيزهائى كه بر شما حرام شده و يا بعضى از محرماتى كه رعايتش بر شما واجب گشته نسخ كنم . 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
از حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره ❓: ردّ مظالم چيست؟ آيامى‌توان آن را به حساب کميته امداد، هلال احمر يا خزانه‌ى دولت واريز نمود؟ : ▪️آن‌چه در ذمّه‌ى انسان، از اموالى باشد که نمى‌تواند به صاحبانش برساند، صدقه آن‌ها با تشخيص مکلّف و مسؤوليّت او انجام داده مى‌شود. @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#استفتاء از حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره ❓#سؤال: ردّ مظالم چيست؟ آيامى‌توان آن را به حساب کميته امدا
☑️آیت الله بهجت رحمت الله علیه: ▪️برای برکت یافتن زندگی، با اعتقاد کامل و التزام صادقانه نسبت به لوازمش، دائماً استغفار کنید. خسته نشوید و به‌طور مکرر غیر ضروریات و غیر واجبات اوقات خود را به آن اختصاص دهید. @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️آیت الله شاه آبادی(ره) : ▪️اذکار رابه گونه ای بگویید که گویا دارید کلمه ای رابه یاد میدهید ، تا آرام آرام ، قلب به سخن بیاید. @mohamad_hosein_tabatabaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سلام علیکم همراهان فهیم کیش مهری در ماه ربیع الاول پرداخت رد مظالم جایز ست
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 60-42 آل عمران ، قسمت سوم بخش اول1⃣ ● جمله ((مصدقا لما بين يدى من التورية ...)) براى اينكه عي
آیات 60-42 آل عمران، قسمت سوم بخش اول2⃣ ● جمله ((مصدقا لما بين يدى من التورية ...)) براى اينكه عيسى (علیه السلام ) تورات موجود درزندگى خود را قبول داشته است دلالت نمى كند وَ جِئْتُكم بِئَايَةٍ مِّن رَّبِّكمْ... از ظاهر عبارت بر مى آيد كه مى خواهد بيان كند جمله : ((فاتقوا اللّه و اطيعون )) فرع بر آوردن معجزه است ، نه بر حلال كردن محرمات ، خلاصه لزوم تقوا و اطاعت عيسى (عليه السلام ) به خاطر آوردن معجزه است ، نه به خاطر اينكه محرماتى را براى شما حلال كرده و شايد منظور آن كسى هم كه گفته : اگر جمله : ((و جئتكم بايه ...)) را دوباره تكرار كرد، براى اين بود كه مطالب بعد را از مطالب قبل جدا كند، پس جمله : ((فاتقوا اللّه و اطيعون )) ربطى به مطالب قبل از ((جئتكم بايه ...)) ندارد تا متفرع بر تحليل محرمات باشد، نه ، بلكه بريده از آن است و متفرع بر خود ((جئتكم ...)) همين معنا بوده است وگرنه اگر منظور مفسر نام برده ، اين نباشد صرف جداسازى ، جزء مزاياى گفتار و نكات ادبى شمرده نمى شود. إِنَّ اللَّهَ رَبى وَ رَبُّكمْ فَاعْبُدُوهُ... در اين جمله عذر و بهانه آن كسى را كه به الوهيت عيسى (عليه السلام ) معتقد شده باطل مى كند، چون عيسى (عليه السلام ) به هوشيارى خود دريافته بود و يا به وسيله وحى آگاه شده بود كه بعضى به خاطر ديدن آن معجزات چنين اعتقادى را پيدا خواهند كرد، و در سابق هم گفتيم كه به خاطر همين پيشگيرى بود كه جمله هاى : ((فيكون طيرا)) و ((و احيى الموتى )) را مقيد كرد به قيد ((باذن اللّه )). گفتيم يا به هوشيارى خود دريافته بود و يا به وحى الهى ، ولى از آيه ديگر مى فهميم كه به وحى الهى بوده و آن آيه زير است كه مى فرمايد: ((ما قلت لهم الا ما امرتنى به ، ان اعبدوا اللّه ربى و ربكم )). فَلَمَّا أَحَس عِيسى مِنهُمُ الْكُفْرَ قَالَ مَنْ أَنصارِى إِلى اللَّهِ ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 317 از آنجائى كه زمينه آيات مورد بحث صرفا، حكايت بشارتى بود كه به مريم دادند و در دادن اين بشارت كافى بود نكات برجسته اى از سرگذشت زندگى آن جناب يعنى عيسى (عليه السلام ) از روزى كه مريم به وى حامله مى شود تا روزى كه به رسالت و دعوت مى پردازد را خاطرنشان كند و به مريم اطلاع دهد كه قرار است خداوند چنين فرزندى به تو بدهد و به همين جهت در اين زمينه غير اين مقدار را ذكر نكرد، تنها در آيه مورد بحث به عنوان نتيجه گيرى از مطالب قبل مسأله انتخاب حواريون و توطئه مردم عليه وى و مكر خداى تعالى عليه مردم و نجات عيسى از آنان را و در آخر به آسمان بردنش را آورد تا تتمه آن داستانها باشد اما ساير جزئياتى كه از سرگذشت آن جناب در ساير سوره هاى قرآنى از قبيل سوره نساء و مائده و انبياء و زخرف و صف آمده بود را ذكر ننمود. و اين بدان جهت بود كه خواست در سرودن اين قصه آن مقدارى كه مهم بود به رخ نصاراى نجران بكشد، چون در روزهائى كه اين آيات نازل مى شد، نصاراى نجران به مدينه آمده بودند تا با رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله ) بحث و احتجاج كنند و لذا به اين مقدار از سرگذشت عيسى (عليه السلام ) اكتفا شده است . 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
▪️یا حمید و بحق محمد ▪️یا عالی بحق علی ▪️یا فاطر بحق فاطمه ▪️یا محسن و بحق حسن ▪️و یا قدیم الحسان بحق حسین ☑️سوره بقره،آیه ۳۷ فَتَلَقَّى آدَمُ مِن رَّبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَيْهِ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ : آدم از پروردگارش کلمه ای چند فراگرفت پس خدا توبه او را بپذیرفت، زیرا توبه پذیر و مهربان است. : ▪️در تفسیر این آیه روایت زیادی وجود دارد که مجال مطرح کردن تمامی آنها در این زمان فراهم نیست هم اکنون توجه شما را به یک روایت از کتب شیعه و یک روایت از کتب برادران اهل سنت جلب مینمایم ▪️آدم(علیه السلام)ساق عرش و نام های پیامبر و ائمه رادید،پس جبرئیل به او تلقین کرد و او گفت: ای ستوده به حق محمد،ای بلند مرتبه به حق علی،ای آفریننده به حق فاطمه،ای نیکوکار به حق حسن وحسین و تمام نیکویی ها از توست. پس چون امام حسین را یاد کرد اشک هایش جاری و قلبش شکست و گفت: ای برادرم جبرئیل چه میشود که با یاد پنجمین نفر قلبم میشکند و اشکم جاری میشود؟ ▪️جبرئیل گفت:این فرزند تو به مصیبتی دچار میشود که تمام مصیبت ها در مقابل آن کوچک است. آدم پرسید:برادرم آن مصیبت چیست؟ جبرئیل:گفت تشنه، دور از وطن و تنها کشته میشود و اورا یار و یاوری نیست. ای آدم کاش او را میدیدی وقتی که میگوید: آه از تشنگی! آه از کمی یار و یاور تا اینکه عطش بین او و آسمان چون دود جدایی می اندازد درآن هنگام هیچ کس پاسخی به وی نمیدهد جز اینکه شمشیر به روی او میکشند و میخواهند شرنگ مرگ به کام او بریزند بعد از آن همچون گوسفندی از قفا سربریده شود،سراز پیکرش جدا میکنند و دشمنانش به چپاول زاد و راحله او میپردازند و سرانجام سر او و یارانش را در شهرها میگردانند درحالی که بانوان را نیز با خود به اسارت دارند،این چنین در علم خدای یگانه گذشته است پس آدم و جبرئیل همچون مادر فرزند مرده بر این مصیبت بزرگ گریستند. ▪️و همچنین توجه شما را به یک روایت از کتاب درالمنثور جلال الدین سیوطی که از علمای اهل سنت است جلب مینمایم وی در ذیل همین آیه مبارکه روایتی را به شرح زیر می آورد: ازابن عباس روایت شده است که از رسول خدا(صلی الله علیه واله)پرسیدم از کلماتی که حضرت آدم از پروردگار آموخت و به وسیله آن توبه اش پذیرفته شد. رسول خدا فرمود: حضرت آدم از خدا خواست به حق محمد و علی و فاطمه و حسن و حسین که توبه اش پذیرفته شود و اینچنین شد. @mohamad_hosein_tabatabaei