eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آیات 260-258 بقره قسمت سوم بخش پنجم1⃣ فَانظرْ إِلى طعَامِك وَ شرَبِك لَمْ يَتَسنَّهْ... لَحْماً ● شرح قصه پيامبرى كه خدا او را مى میراند و سپس زنده كرد و توضيح جوانب آن و پاسخ به اشكالاتى كه به نظر مى رسد سياق اين جمله ها در سرگذشت شخص مزبور عجيب است ، براى اينكه سه مرتبه كلمه ((فانظر - پس تماشا كن )) را تكرار كرده ، با اينكه ظاهر كلام اقتضا مى كرد به يك دفعه اكتفا كند، و نيز مساله ((طعام )) و ((شراب )) و ((حمار)) را ذكر كرده ، در حالى كه به ذهن مى رسد كه هيچ احتياجى به ذكر اين ها نبود. و نيز جمله ((ولنجعلك )) را در وسط كلام آورده ، با اينكه ظاهر كلام اقتضا مى كرد كه آن را در آخر كلام يعنى بعد ازجمله ((وانظر الى العظام )) بياورد، علاوه بر اينكه بيان آن امرى كه وى عظيمش مى دانست (و مى گفت چگونه خدا اين مردگان را زنده مى كند) با زنده شدن خودش روشن شده بود، ديگر چه حاجت داشت كه به وى دستور دهد كه به استخوانها نظر كند، اينها سوالاتى است كه در آيه به چشم مى خورد، و ليكن تدبر و دقت در اطراف آيه شريفه خصوصيات قصه را معلوم و روشن مى كند و در سايه آن ، پاسخ اين اشكالات هم ظاهر مى شود. شرح قصه : با دقت در اين آيه اين معنا روشن مى شود كه شخص نامبرده يكى از بندگان صالح خدا و عالم به مقام او و مراقب اوامر او بوده ، بلكه مى توان بدست آورد كه وى پيامبرى بوده كه از غيب با وى گفتگو مى شده ، براى اينكه ظاهر اينكه گفته است : ((اعلم ان الله ...)) اين است كه بعد از روشن شدن امر، به همان علم و ایمان قبلی خود به قدرت مطلقه خدا برگشته است . و ظاهر اينكه خداى تعالى مى فرمايد: ((ثم بعثه قال كم لبثت ...)) اين است كه وى مردى مانوس با وحى و گفتگوى با خداى تعالى بوده ، چون از اين عبارت پيداست كه پاسخ خداى تعالى كه فرمود: بلكه صد سال است كه مكث كرده اى اولين بار نبوده كه به وى وحى مى شده ، وگرنه اگر اولين باربود جا داشت فرموده باشد: ((همين كه خدا او را زنده كرد به او فرمود: چنين و چنان ))، و يا عبارتى نظير آن ، همچنان كه مى بينيم در اولين بارى كه به موسى (عليه السلام ) وحى كرد فرمود: ((فلما اتيها نودى يا موسى : انى انا ربك )) و در سوره قصص در همين باره همين تعبير را آورده ، مى فرمايد: ((فلما اتيها نودى من شاطى ء الواد الايمن )). ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 556 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 260-258 بقره قسمت سوم بخش پنجم1⃣ فَانظرْ إِلى طعَامِك وَ شرَبِك لَمْ يَتَسنَّهْ... لَحْماً
آیات 260-258 بقره قسمت سوم بخش پنجم2⃣ فَانظرْ إِلى طعَامِك وَ شرَبِك لَمْ يَتَسنَّهْ... لَحْماً ● شرح قصه پيامبرى كه خدا او را مى میراند و سپس زنده کرد و توضیح جوانب آن و پاسخ به اشکالاتی که به نظر می رسد به هر حال ، شخص مزبور پيامبرى بوده كه از خانه خود بيرون آمده ، تا به محلى دور از شهر خودش سفر كند، به دليل اينكه الاغى براى سوار شدن همراه داشته ، و طعامى و آبى با خود برداشته ، تا با آن سد جوع و عطش كند، همينكه به راه افتاده تا به مقصد خود برود در بين راه به قريه اى رسيده كه قرآن كريم آن را قريه خراب توصيف فرموده ، و وى مقصدش آنجا نبوده بلكه گذارش به آن محل افتاده ، و قريه نظرش را جلب كرده ، لذا ايستاده و در سرنوشت آن به تفكر پرداخت ، و از آنچه ديد عبرت گرفت ، كه چگونه اهلش نابود شده اند و استخوانهاى پوسيده آنها در پيش رويش ريخته است . سپس در حالى كه به مردگان نگاه مى كند با خود مى گويد: ((انى يحيى هذه الله )) خدا چگونه اينها را زنده مى كند؟. و اگر منظورش زنده و آباد شدن قريه بعد از ويرانيش بود و كلمه هذه در كلامش اشاره به خود قريه بود، حق كلام اين بود كه بگويد: ((انى يعمر هذه الله )) خدا چگونه اين قريه را آباد مى كند و ديگر اينكه وقتى قريه اى ويران شد، ديگر كسى انتظار آباد شدنش را نمى كشد، و اگر هم بكشد آرزو و انتظار محالى نيست تا تصورش امرى عظيم باشد. و اگر مورد اشاره اش با كلمه ((هذا)) اموات آرميده در قبرها بود، لازم بود آن را ذكر كند، و بگويد: وى به گورستانى عبور كرد و گفت : خدا چگونه مردگان اين گورها را زنده مى كند؟ و ديگر نبايد سخن از قريه به ميان آيد، چون قرآنى كه از بليغ ‌ترين كلمات است ، قطعا اين معانى را رعايت مى كند. به هر حال شخص مزبور در عبرت گيرى اش تعمق كرد، و غرق در فكر شد و با خود گفت : عجب ! صاحبان اين استخوانها چند سال است كه مرده اند؟ خدا مى داند كه چه تحولاتى به خود ديده اند، تا به اين روز افتاده اند و چه صورتها كه يكى پس از ديگرى به خود گرفته اند، بطوريكه امروز اصل آنها كه همان انسانها باشند فراموش شده اند، در اينجا بود كه گفت : ((راستى خدا چگونه اينها را زنده مى كند؟))، و اين گفتارش دو جهت دارد، يكى تعجب از زنده شدن بعد از طول مدت ، و جهت دوم تعجب برگشتن اجزا به صورت اولش ، با اينكه اين تغييرات غير متناهى را به خود ديده اند. لذا خداى تعالى برايش مشكل را از هر دو جهت روشن كرد. ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 557 اما از جهت اول از اين راه روشن كرد كه خود او را بميرانيد و دوباره زنده كرد، و پرسيد كه چقدر مكث كردى ؟. و اما از جهت دوم از اين راه كه استخوانهائى كه در پيش رويش ريخته بود زنده كرد، و جلو چشمش اعضاء بدن آن مردگان را به هم وصل نمود. 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
! : ■●بوده‌اند کسانی که اگر معصیت یا خلافی از آنها صادر می‌شد یا غذای ناپاکی می‌خوردند، متوجه می‌شدند و می‌گفتند: تاریک شدیم، حجابی حاصل شد. و یا می‌گفتند: غذای خانۀ فلانی به ما می‌سازد. بعد معلوم می‌شد که آنها از صُلحا بوده‌اند، و وقتی طعام افراد لااُبالی را می‌خوردند، خون با مدفوعشان دفع می‌شد. ■●اگر کسی پی‌گیری کند و در فکر این شود که در اعمال و اقوال، مراقب باشد و گفتار و کردار خود را نگاه کند که چه می‌کند، و معاصی و مسامحه‌کاری‌ها و سهل‌انگاری‌هایی را که از او سرزده، هر روز حساب کند، عیوب و نقایص خود را با عینک مراقبه و دقت و محاسبه تشخیص می‌دهد و می‌بیند. اما اینکه آنچه را که تقصیر نموده‌ایم، انجام دهیم یا تدارک نکنیم، حسابش جداست. ■●آقایی را دیدیم که اهل مراقبه بود؛ هرگاه نماز مغرب را به اندازه‌ای که هوا تاریک شود، به تأخیر می‌انداخت، ناراحت می‌شد. یا اینکه برای وضوی نماز شب موفق نمی‌شد، و یا وقتی حیوانات به او حمله می‌کردند، می‌گفت: این حیوانات می‌گویند چرا نماز را به تأخیر انداختی! ☑️باید انسان مراقب اعمالش باشد، تا نتایج و آثار خوب و بد آنها را ببیند. ■●در محضر بهجت، ج۲، ص۴۲۶●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
□○حرفهای دفاع ، جهاد متعارف هست جهاد اکبر دفاع نمی خواهد، در مقابل دروغ ،شایعات و.. که سالک را دهان بسته باید ، □○هرچه اهل سکوت بشوید ،بیشتر می دهند، . □○دهان بسته ، تن خسته ، دل شکسته باید باشد ، خدا را میخواهی این سه تا را باید داشته باشی ☑️از دهان بسته به تن خسته و به دل شکسته می رسی.. □○شرح دروس معرفت نفس|جلسه۱۴۴ استاد صمدی آملی○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□دعای مجرّبی که برای برآمدن حاجات از جانب حضرت ولیّ‌عصر ارواحنافداه وارد شده است. □بهتر است این عمل در اماکن مذهبی مانند مساجد و حرم‌های اهل‌بیت علیهم‌ السّلام و شب‌هنگام یا سحرگاهان، خصوصاً شب جمعه انجام شود. □دو رکعت نماز می‌گزاری؛ سپس می‌گویی: □يا مَنْ أَظْهَرَ اَلْجَمِيلَ وَ سَتَرَ اَلْقَبِيحَ يَا مَنْ لَمْ يُؤَاخِذْ بِالْجَریرَةِ (بِالسَّرِيرَةِ) وَ لَمْ يَهْتِكِ السِّتْرَ [وَ اَلسَّرَارَةَ] يَا عَظِيمَ الْمَنِّ (اَلْعَفْوِ) [يَا كَرِيمَ الصَّفْحِ] يَا حَسَنَ اَلتَّجَاوُزِ [وَ] يَا وَاسِعَ اَلْمَغْفِرَةِ يَا بَاسِطَ اَلْيَدَيْنِ بِالرَّحْمَةِ يَا مُنْتَهَى كُلِّ نَجْوَى [وَ] يَا غَايَةَ (صَاحِبَ) كُلِّ شَكْوَى [وَ] يَا عَوْنَ كُلِّ مُسْتَعِينٍ وَ يَا مُبْتَدِئاً بِالنِّعَمِ قَبْلَ اِسْتِحْقَاقِهَا. : □۱۰ بار يَا رَبَّاهْ □۱۰ بار يَا سَيِّدَاهْ □۱۰ بار يَا مَوْلَاهْ (مَوْلَيَاهْ) □۱۰ بار يَا غَايَتَاهْ (غَيْثَاهْ) □۱۰ بار يَا مُنْتَهَى [غَايَةِ] رَغْبَتَاهْ : □أسْأَلُكَ بِحَقِّ هَذِهِ اَلْأَسْمَاءِ وَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ [اَلطَّيِّبِينَ] اَلطَّاهِرِينَ [عَلَیْهِمُ السَّلامُ] إِلاَّ مَا كَشَفْتَ كَرْبِی وَ نَفَّسْتَ هَمِّی وَ فَرَّجْتَ [عَنِّی] غَمِّی وَ أَصْلَحْتَ حَالِی □و [در حالیکه در سجده‌ای] برای آنچه می‌خواهی دعا کن و حاجتت را درخواست بنما. □سپس گونه‌ی راست خود را بر زمین (مُهر) بگذار و ۱۰۰ بار بگو: □يا مُحَمَّدُ يَا عَلِیُّ اكْفِيَانِی فَإِنَّكُمَا كَافِيَایَ وَ انْصُرَانِی فَإِنَّكُمَا نَاصِرَایَ. □آن‌گاه گونه‌ی راست خود را بر زمین (مُهر) بگذار و بگو ۱۰۰ بار (بسیار تکرار کن): [يَا صَاحِبَ الزَّمَانِ] □و در پی آن تا جایی که نَفَست قطع شود، بگو: . □آن‌گاه سرت را بلند کن که ان شاء اللّٰه خداوند با کرم خویش حاجتت را برمی‌آورد. * عبارات داخل [ ] به معنای این است که در برخی نسخ، این عبارت هست و در برخی نیست. * عبارات داخل ( ) به معنای این است که در برخی نسخ به جای عبارت متن، چنین عبارتی وجود دارد. : □دلائل‌الامامة، محمّد بن‌ جریر طبری □مستدرک‌ الوسائل، محدّث نوری □بحارالانوار، علّامه مجلسی □زادالمعاد، علّامه مجلسی @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
■●در محضر آیت الله جوادی آملی●■ ■آیت الله جوادی آملی:خدا مرحوم علامه طباطبايی را غريق رحمت کند! حرم که می رفت در و ديوار را می ‌بوسيد. @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ، و بِهِ أَسْتَعِینُ□ #وَٱلْحَمْدُ_لِلّه_وَلّیِ_کُلِّ_نِعْمَة
□بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ، و بِهِ أَسْتَعِینُ□ □○ای نفس، مبادا خوی تو دراین حیات چون خوی کودک بی‌خرد، که اگرش خورش دهند و با وی نرمی نمایند بخندد و خشنود گرد د، و اگر با وی درشتی کنند بگرید و در خشم شود، که او همواره در خنودی و مشترک ناستوده است. □○ای نفس، بدان که این دنیا بر این معانی مختلف که آن نیک و بد و خوش و ناخوش «و نرمی و درشتی» است نهاده شد، بیدار کردن نفس را و برانگیختن وی را، و مثالهای چند است که بران کار کند، تا بدان عقل نوربخش را و دانش تمام را ذخیره کند، که آن حکمتست و رسیدن و شناختن حقیقت چیزها، و برای آن آمد نفس بدین جهان تا بداند و آزمایش کند، و هر که بمحلی فرود آید تا دانش اندوزد و آزمایش کند، پس دانش و آزمایش و جست و جوی را بگذارد، و بلذّت و نعیم آن مشغول گردد، مطلوب و مقصود را گم کرد و امید را فراموش کرد، و من روشن بنمودم؛ ای نفس، و شرح کردم در رتبت نکوهندگان دنیا چون از وی درخشم شوند، و ستایندگان وی چون از وی خشنود باشند، و نیستند ایشان بحقیقت نه نکوهنده و نه ستاینده، بلکه گم و سرگشته‌اند، و مطلوب و مقصود خود را فراموش و گم کرده، و آلت کار کرد را باطل گذاشته، حیرت زده، نه دانشی اندوخته و نه عدتی ساخته. @mohamad_hosein_tabatabaei
■●عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی●■ ■●قدیم پلو کم خورده میشد. پسر جوانی همیشه در خیال خود شب عروسی‌اش را ترسیم میکرد و با خود میگفت آن شب پلوی مفصلّی خواهم خورد. شب عروسی، پدرش مهمانها را بر سر سفره دعوت کرد و به پسرش گفت: تو سر سفره نرو. ■●پسر بیخبر از آنکه غذای مفصلّی برای او در حجله قرار دادهاند تا با عروس خانم بخورند، از اینکه پدرش مانع شده که همراه مهمانها غذا بخورد و شکمی از عزا در بیاورد، به شدّت دلخور شد. آخر شب که مهمانها رفتند، پدرش به او گفت: خوب حالا برو به حجله. ■●پسر که خلقش از دست پدرش به شدّت تنگ بود، با دلخوری گفت: ارواح باباش، هر که پلو را خورده، برود به حجله. نکند ما هم خُلقمان از دست خدا و موالیانمان تنگ باشد و وقتی راه وصال و لقاء باز میشود و ما را فرا میخوانند، مثل آن داماد باشیم؟ وقتی که با خدا خلوت میکنیم و بر سجّاده ی عبادت می نشینیم و یا وقتی که موت میآید و به حجله گاه مؤمنین میرویم، نکند خُلقمان از خدا تنگ باشد. ■●مصباح الهدی - تألیف استاد مهدی طیّب●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) @mohamad_hosein_tabatabaei