■●اقتدا به حضرت رضا (علیه السلام) در دفاع از مرزهای عقاید اسلامی و شیعی - مقدمه●■
■یکی از القاب امام هشتم، حضرت علی بن موسی الرضا عالم آل محمّد است. در اثر موقعیّت خاصّی که مأمون نادان و به گمان خودش زیرک، در اختیار امام رضا (علیه السلام) قرار میداد؛ شخصیّت علمی علیّ بن موسی الرّضا (علیه السلام) درخشندگی ویژهای پیدا کرد.
■او به گمان اینکه ممکن است حضرت در مناظره با علمای مذاهب مختلف شکست بخورند و از ابهّت مقام حضرت در نزد شیعیان کاسته شود؛ علمای بزرگ مذاهب و فرق گوناگون را به میدان مصاف علمی با امام رضا (علیه السلام) میآورد؛ امّا موفقیّت و پیروزی چشمگیر آن حضرت در این مناظرات، درخشندگی شخصیّت حضرت رضا (علیه السلام) را از نظر علمی صدچندان کرد.
■امام رضا (علیه السلام) به احتجاجاتشان مشهورند؛ «وَ الْحُجَجِ الرَّضَوِیَّةِ» مناظرات بسیار قاطع و دقیقی که حضرت با ماتریالیستها و دهریّون، با اسقفها و علمای فرق مختلف مسیحی، با خاخامها و علمای بزرگ یهود، با عالمان بزرگ مجوسی و زرتشتی، با صائبین و ستارهپرستان و با علمای دیگر فرق و مذاهب داشتند.
■خوشبختانه بخش زیادی از این مناظرات در متون روایی ما باقی مانده است و نشان میدهد حضرت در این مناظرات چقدر دقیق و عمیق، برتری اسلام و مکتب قرآن را بر همهی مذاهب اثبات میکردند و از رهگذر پیروزیِ حضرت در این مناظرات، بر خلاف نیّت مأمون پلید، برتری و فوق العادگیِ شخصیت امام رضا (علیه السلام) در بین امّت آشکارتر میشد.
#یاعلی
ادامه دارد...
■●در محضر استاد مهدی طیب - جلسه ی ۶ مهر ۹۱●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) #صلوات
@mohamad_hosein_tabatabaei
□○" غلغله ای برپا کنید "○□
○خیز و در کاسۀ زر آبِ طربناک انداز
○پیش تر زان که شود کاسۀ سر خاک انداز
□○بار دیگر دعوت مشفقانۀ حافظ را می شنویم که برخیزید و آن شراب پاک و آب طربناک را بنوشید، پیش از آن که فرصت فوت شود. تا کی خاموشی و بی شر و شور چون اشباح مردگان می روید و می آیید!
○تا چند چون یخ فسرده بودن
○در آب چو موش مرده بودن!
#نظامی
□○اکنون که روزگار حیات و سرخوشی است، بر صحنۀ این جهان شگفت غلغله ای برپا کنید از عشق و دلدادگی و هنگامه ای از شادی و نشاط . در کوچه و بازار بگردید و نشان دهید که از عاشقان زیبایی و خوبی هستید و نشان دهید که با دیو و دَد هم عنان نیستید و زندگی تان در خور و خواب و خشم و شهوت خلاصه نمی شود.
□○برگرفته از کتاب " در صحبت حافظ "
به قلم حسین الهی قمشه ای○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
آیات 252-244 بقره قسمت دوم
بخش اول1⃣
● عمل به مصالح و قدرت بر اجراى آن ، لوازم و شرائط زمامدار است نه شرافت دودمان و ثروتمندى
اما اعتراضشان به اينكه خودشان سزاوارتر به ملك و سلطنت هستند چون داراى شرافت دودمانند، جوابش اين است كه وقتى خداى تعالى طالوت را براى سلطنت انتخاب كند قهرا او و دودمان او شرافتى پيدا مى كند ما فوق شرافت ساير افراد بنى اسرائيل و ساير دودمانهاى آن ، چون فضيلت همواره تابع تفضيل خداى تعالى است ، هركه را او برتر بداند، برتر است .
و اما اعتراض دوم آنها كه ملاك پادشاه شدن پول است جوابش را داد به اينكه سلطنت الهيه براى همين است كه ديگر پول دارى ملاك برترى قرار نگيرد، سلطنت و استقرار حكومت در جامعه اى از مردم ، تنها و تنها براى اين است كه اراده هاى متفرق مردم كه با نداشتن حكومت همه به هدر مى رفت ، در استقرار حكومت همه يك جا متمركز شود،
يعنى همه تابع اراده مسلمانان گردد، و تمامى زمام ها و اختيارات به يك زمام وصل شده ، و سرنخ همه اختيارات به دست يك نفر بيفتد و در نتيجه هر فرد از افراد جامعه به راه كمالى كه خود لايق آن است بيفتد و در اين راه تكامل احدى مزاحم فردى ديگر نشود و هيچ فردى بدون داشتن حق (و فقط به خاطر داشتن ثروت يا قدرت ) جلو نيفتد، و فردى ديگر فقط به خاطر نداشتن ثروت عقب نماند.
و سخن كوتاه اينكه : غرض از تشكيل ملك و حكومت اين است كه صاحب حكومت امور جامعه را طورى تدبير كند كه هر فردى از افراد جامعه به كمال لايق خود برسد، و كسى و چيزى مانع پيشرفتش نگردد، و براى چنين حكومت چيزى كه لازم است داشتن دو سرمايه است ، يكى علم به تمامى مصالح حيات جامعه و مفاسد آن ، و دوم داشتن قدرت جسمى بر اجراى آنچه كه صلاح جامعه مى داند، و اين دو در طالوت هست : ((و زاده بسطه فى العلم و الجسم )).
#تفسیر_المیزان
#سوره_بقره
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
#مسائله ۲۰۲۵
□اگر كسى درآمد چند سال را براى سفر حج فراهم كرد و به مكه رفت، همه آن اموال جزء هزینه سالهاى او شمرده مىشود و هیچكدام خمس ندارد، هرچند به احتیاط مستحبْ خمس سالهاى قبل از حج را بپردازد.
#آیت_الله_جوادی_آملی
#احکام_حج
#رساله_توضیح_المسائل
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بیان آیات (۴)و (۵)و (۶) سوره کافرون□ □و لا انا عابد ما عَبدتُم (۴) □و لا انتم عابدون ما اعبد(۵) □ل
□لَکم دینُکم وَلی دین(۶)
#تفسیرالمیزان
□لَكُم دينُكُم وَلىَ ديٖن(۶)
□اين آيه به #حسب معنا #تأكيد مطلب گذشته، يعنى #مشترك نبودن #پيامبر و #مشركين است، و #لام در (لكم ) و در (لى) لام #اختصاص است، میفرمايد: دين شما كه همان #پرستش_بتها است #مخصوص خود شما است، و به من #تعدى نمى كند، و #دين من نيز مخصوص خودم است، شما را فرا نمی گيرد.
□در اينجا #ممكن است به #ذهن كسى برسد كه اين آيه مردم را در #انتخاب دين #آزاد كرده، مى فرمايد هر كس #دلش خواست دين #شرك را انتخاب كند، و هر كس خواست دين #توحيد را برگزيند. و يا به #ذهن برسد كه آيه شريفه مى خواهد به #رسول خدا (صلى اللّه عليه و آله و سلم) #دستور دهد كه #متعرض دين مشركين نشود. وليكن #معنايى كه ما براى آيه كرديم اين #توهم را #دفع مى كند، چون گفتيم آيه شريفه در #مقام اين است كه بفرمايد شما به دين من #نخواهيد گرويد و من نيز به دين شما نخواهم گرويد، و اصولا دعوت #حقه اى كه قرآن #متضمن آن است، اين توهم را #دفع مى کند.(۲)
@mohamad_hosein_tabatabaei
□بیان آیه (۶) سوره کافرون در تفسیر المیزان□
□بعضى از #مفسرين براى دفع اين توهم گفته اند: كلمه دين در آيه شريفه به معناى مذهب و آئين نيست، به معناى #جزا است. میفرمايد: جزاى شما مال شما، و جزاى من از آن من است. بعضى ديگر گفته اند: در اين آيه #مضافى حذف شده، و تقديرش این است (جزاى دين شما مال شما و جزاى دين من مال من). ولى اين دو وجه دور از فهم است.
□مجمع البیان، ج ۳۰، ص۵۵۲□
@mohamad_hosein_tabatabaei
□○آیت الله جوادی آملی○□
#حرف_زدن
□وجود مبارک امام رضا (سلام الله عليه) فرمود: «إنّ الصَّمْتَ بابٌ مِن أبواب الحکمة» «صَمْت» يعنی سکوت. خيلی از ماها بايد درس سکوت بخوانيم که چه وقت ساکت باشيم، چقدر حرف بزنيم و چطور حرف بزنيم.
□مگر آدم هميشه حرف می زند؟! هر جا حرف می زند؟! هر طور که دلش خواست سخن می گويد؟! در حالی که حرف را به اندازه ضرورت می زنند قهراً فکرکرده حرف می زنند نه بيجا. يکی از آداب حکيم شدن همين خاموش بودن، بجا سخن گفتن، کم سخن گفتن و مانند آن است.
□به ما گفتهاند کم حرف بزن و وقتی هم که میخواهی حرف بزنی هم خوب حرف بزن و هم حرفِ خوب بزن برای اينکه تو داری املا می کنی و فرشتهها دارند مینويسند، إِنَّ عَلَيْکُمْ لَحَافِظِينَ؛ کِرَاماً کَاتِبِينَ؛ لذا مواظب باشيد که خوب املا کنيد.
□درس اخلاق ۹۴□
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
■●اقتدا به حضرت رضا (علیه السلام) در دفاع از مرزهای عقاید اسلامی و شیعی - مقدمه●■ ■یکی از القاب اما
■●اقتدا به حضرت رضا (علیه السلام) در دفاع از مرزهای عقاید اسلامی و شیعی - قسمت پایانی●■
■بارها به عزیزان تأکید کردهام که آرزوی من این است که تکتک شما چنان به بحثهای اعتقادی مسلّط شوید که بتوانید در مقابلهی با همهی فرقههایی که علیه باورهای اسلامی شبههافکنی میکنند؛ رادمردانه بایستید و توانمند بر آنها غلبه کنید و حقّانیّت اسلام و مکتب اهل بیت علیهم السلام را اثبات کنید.
■این همه شبکههای تلویزیونی ماهوارهای عقاید وهّابیّت و سنّیگری را ترویج میکنند و علیه امامت، تشیّع و باورهای جامعهی شیعی کارهای تخریبی میکنند؛ این همه سایتهای اینترنتی علیه قرآن و اسلام کار میکنند. من و شما موظّفیم.
■این عرصه، عرصهای نیست که مثل جنگ نظامی بگوییم خانمها از آن معافند. خانم ها از حضور و نبرد در میدان جنگ نظامی معافند؛ مگر اینکه خودشان مورد تعدّی قرار گیرند که باید از خودشان دفاع کنند. امّا عرصهی اعتقادات، زن و مرد نمیشناسد؛ همهی ما باید در عرصهی دفاع از مرزهای اعتقادات و باورهای اسلامی و شیعی، سردار نیرومندِ توانمندی شویم.
■و این را به صورت جدّی تأکید میکنم که عزیزان شروع کنند به کار کردنِ روی خودشان. از ما به هیچ وجه پذیرفته نیست که سرمان را در لاک فردیّت خودمان کنیم و مشغول دعا و ذکر و عبادات فردی و حالات معنوی و عرفانی خود شویم و در برابر این هجمهی عظیم فرهنگی و اعتقادی، عکس العملی نشان ندهیم.
■فردای قیامت تکتک ما باید در پیشگاه خدا پاسخگو باشیم.
■لذاست که تأکید میکنم از این بُعدِ شخصیّت علیّ بن موسی الرضا (علیه السلام) درس بیاموزیم. امام ما صاحب حجج رضویّه است. ما هم باید خود را به دانشی که قدرت احتجاج در مسیر اثبات حقّانیّت دین را به ما میدهد، مجهّز کنیم. باید برای رسیدن به این توانمندی، زمان بگذاریم؛ مطالعه کنیم؛ تلاش کنیم.
■●در محضر استاد مهدی طیب - جلسه ی ۶ مهر ۹۱●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
□○" در صحبت بزرگان "○□
گوهر خود را هویدا کن کمال این است و بس
خویش را در خویش پیدا کن کمال این است و بس
سنگِ دل را سُرمه کن در آسیای رنج و درد
دیده را زین سُرمه بینا کن کمال این است و بس
هم نشینی با خدا خواهی اگر در عرشِ رب
در درونِ اهلِ دل جا کن کمال این است و بس
هر دو عالم را به نامت یک معمّا کرده اند
ای پسر حلِ معمّا کن کمال این است و بس
دل چو سنگِ خاره شد ای پور عمران با عصا
چشمه ها زین سنگِ خارا کن کمال این است و بس
پندِ من بشنو، به جز با نفسِ شومِ بد سرشت
با همه عالم مدارا کن کمال این است و بس
ای معلم زاده از آدم اگر داری نژاد
چون پدر تعلیم اسما کن کمال این است و بس
کوریِ چشمِ عدو را روی در رویِ " حبیب "
خاکِ ره بر فرقِ اعدا کن کمال این است و بس
#حبیب_خراسانی
□○حسین الهی قمشه ای○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) #صلوات
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 252-244 بقره قسمت دوم بخش اول1⃣ ● عمل به مصالح و قدرت بر اجراى آن ، لوازم و شرائط زمامدار است
آیات 252-244 بقره قسمت دوم
بخش اول2⃣
● عمل به مصالح و قدرت بر اجراى آن ، لوازم و شرائط زمامدار است نه شرافت دودمان و ثروتمندی
و اما مساله پول دارى ، اگر كسى آن را هم دخيل در اين مساله بداند، و از اركان اين كار بشمارد، از جهل و بى خبرى است
ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 436
پيامبر اسرائيلى سپس هر دو پاسخ را يك جا و به صورت يك دليل در آورده و مى گويد: ((و الله يوتى ملكه من يشاء))، و خلاصه آن اين است كه ملك تنها از آن خدا است و احدى را در آن نصيبى نيست ، مگر آن مقدارى كه خدا به هر كسى داده باشد، و در آن هم با اينكه تمليكش كرده باز خود او مالك است ، همچنان كه از اضافه در (ملكه ) اين معنا به خوبى استفاده مى شود، خوب وقتى داستان از اين قرار باشد پس خداى تعالى در ملكش هر جور بخواهد و اراده كند تصرف مى كند،
و احدى قادر نيست بگويد چرا و به چه جهت ؟ (يعنى كسى را نمى رسد كه از علت تصرف خدا پرسش كند، براى اينكه تنها خداى تعالى سبب مطلق است ، و نيز كسى قادر نيست كه از متمم عليت و ابزار كار او بپرسد، براى اينكه خداى تعالى خودش به تنهائى سبب تام است ، او نيازى به متمم ندارد) پس ديگر جاى اين سؤال نيست كه چرا ملك و سلطنت را از دودمانى به دودمان ديگر منتقل كرد؟ و يا چرا آن را به كسى داد كه اسباب ظاهرى و ابزار آن كه همان ثروت و نفرات باشد ندارد؟.
#تفسیر_المیزان
#سوره_بقره
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
■●حضرت آیتالله بهجت قدسسره●■
■یکی از دوستان و از خویشان ما خودش برای بنده نقل کرد.
میگفت: «مهمان فلان آقا بودیم در مشهد، همیشه وارد بر او میشدیم. پنجره را باز کرد و گنبد حضرت رضا علیهالسلام را که دید سلام کرد. من آنجا نشسته بودم، این حاجی خیلی خیّر و صالح بود. اینجا ایستاده بود و سلام کرد، من جواب سلام [حضرت رضا علیهالسلام] را شنیدم که به او [این حاجی] داده شد.
■گفتم حاج آقا! من [جواب سلام را] شنیدم. گفت: خب به سلامتی! تو استعدادت(استعداد معنوی)خوب بود که توانستی بشنوی، ایشان (اهلبیت) به همه جواب میگویند. تو استعدادت قوی بود، خوب بود، و شنیدی.
■[با این حرف] اصلاً خودش را از کرامت خارج کرد وگفت: ایشان (اهلبیت) به همه جواب میگویند.»
بالاخره، مشهد محل شهادت و حضور [حضرت رضا علیهالسلام] است. میت و حی بودن در پیشگاه اینها فرقی ندارد. [تفاوتی] در [حیات و ممات] اینها (اهلبیت) نیست، در غیر اینهاست.
■●(درس خارج فقه، کتاب صلات، ١٣٧٧/١٢/٠۴)●■
@mohamad_hosein_tabatabaei