□●در روایات می بینیم که می فرمایند عاقل کسی است که کم ببیند و کم بگوید و کم بشنود و کم لمس کند و کم بچشد
یا بعضی از روایات دارند که آدم های بی عقل ، خیلی پرحرف هستند و برعکس آدم های عاقل خیلی دهان بسته اند و اگر هم دهان باز کنند یک کلمه حرف یا یک جمله یا یک سطر عبارت بیان می کنند و می بینید که دریایی از حقایق از آنها عنوان شده است.
□●این سرّش این است که ایشان قوه ی خیال را تحت نظر عقل قرار نداده است و آن نقطه ی حساسی که تمام سیر و سلوک کنندگان در آن گرفتارند همین نقطه ی راه ارتباطی این حواس با قوه ی عاقله است که در وسط این راه ارتباطی ، قوه ی خیال قرار دارد
□●ان شاءالله برنامه ی تفکر را که به عرض رسید دنبال بفرمایید و بعد به این گرفتاری می افتید و باید هم بیفتید که این یک کوره ای است و باید به این گرفتاری بیفتید و ان شاءالله در این کوره کوبیده شوید . آنقدر باید در این کوره کار کرد که آدم را له می کند تا آدم از این پل ارتباطی در برود و عیبی هم ندارد .
□●هر چه ایشان به آدم زحمت می دهد ، ولی پخته تر می شود
اینجاست که آن فرمایش بلند حضرت آقا مصداق پیدا می کند که فرمود به آنهایی که دیر دیر می دهند بهتر است تا به آنهایی که زود می دهند.
که ظاهرا می گویند جناب مرحوم آقا سید مهدی بحرالعلوم ( رحمة الله علیه ) ، بعد از سی دو سال ، نماز شکرانه خواندند که من توانستم الحمدلله از این پل عبور کنم . عیبی هم ندارد.
□●شما تعجب نکنید ! برای اینکه شما می خواهید برای ابد کار کنید . لذا سی سال در مقابل ابد چیزی نیست
لذا این زحمات طولانی هیچ اشکال ندارد ، زیرا شما می خواهید یک پل ارتباطی از حواس پنجگانه تان از باطن و ظاهر عالم بسازید
بعد هم ماشاءالله انسان برسد به جایی که از این عالم احاطه به عوالم وجودی دیگر داشته باشد و موجودات بینهایت را هم ادراک کند و خودش هم تا ابد لذت عقلی و ذاتی داشته باشد . حالا در مقابل آن چیزی که می خواهد بگیرد ، این زحمات چهار ، پنج یا ده سال ( که اینها دیگر بسته به مزاج افراد است ) بسیار ناچیز است.
#یاعلی
□●دروس معرفت نفس
استاد صمدی آملی●□
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) #صلوات
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 254-253 بقره قسمت اول بخش سوم تِلْك الرُّسلُ فَضلْنَا بَعْضهُمْ عَلى بَعْضٍ ● انيبا (علی
آیات 254-253بقره قسمت اول
بخش چهارم
● اختلاف و درگيرى بين مردم از جانب خود آنها و مستند به اختيار انسانها است
و به عبارت ديگر حاصل معناى آيه اين است كه : شرافت و فضيلتى كه مقام رسالت دارد، براى اين است كه هر خير وبركتى كه در بعضى از انسانهاى عادى به كندى رشد مى كند، و در بعضى ديگر به كلى ريشه كن مى گردد، در مقام رسالت به سرعت رشد و نمو مى كند، از هر سو و از هر جهت كه به اين مقام نزديك شوى ، چه از جهت تقوا، چه از ناحيه علم و يا ايمان و يافضائل نفسانى ، از قبيل : ((شجاعت ))، ((سخاوت ))، ((تواضع ))، ((مهر)) و امثال آن ، حد اعلاى آن را خواهى ديد و به مراحل جديدى برخورد خواهى كرد، ليكن با همه ارزش و نورى كه دارد، و با اينكه معجزاتى روشن از آن سر مى زند، نمى تواند اختلاف مردم را كه ناشى از كفر و ايمان است بر طرف سازد، زيرا اين خود مردم هستند كه به اختيار خود يا به سوى ايمان و يا به طرف كفر گرائيده ، اختلاف پديد مى آورند.
پس اين اختلاف ، مستند به خود مردم است ، همچنان كه قرآن كريم در جاى ديگر مى فرمايد: ((ان الدين عند الله الاسلام و ما اختلف الذين اوتوا الكتاب الا من بعد ما جائهم العلم بغيابينهم )) بيان مفصل اين معنا، در تفسير آيه : ((كان الناس امة واحدة ))، گذشت .
و اگر خدا مى خواست ، مى توانست تكوينا از اين درگيرى ها و جنگها جلوگيرى كند، (و مثلا آن كس و يا كسانى كه آتش افروزى مى كنند هلاك سازد)، و ليكن از آنجا كه اين اختلاف مستند به او نيست بلكه مستند به خود مردم است و سنت الهى كه سنت سببيت و مسبب بودن بين موجودات عالم است ، همواره جارى است ، و يكى از علل درگيرى و جنگ ، اختلاف است ، (مردمى كه مى دانند اختلاف به جنگ منتهى مى شود، بايد از آن دورى كنند).
ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 472
بله ، تنها كارى كه خداى تعالى ممكن است انجام دهد، دخالت تشريعى است ، به اينكه امر بفرمايد، جنگ نكنيد و يا دستور بدهد كه جنگ بكنيد و از اين جهت خداى تعالى دستور وحى را داده و فرموده ، جنگ بكنيد و منظور او از اين دستور آزمايش بندگان است تا معلوم كند افراد خبيث كدام ، و پاكان چه كسانى هستند، مردم با ايمان كدام و دروغگويان چه كسانى هستند.
و سخن كوتاه اينكه قتال در بين امتهاى انبيا كه بعد از آن حضرات پديد آمده امرى غير قابل اجتناب بوده ، براى اينكه اختلاف دو جور است يكى اختلاف ناشى از سوء تفاهم كه بعد از آنكه طرفين سخن يك ديگر را فهميدند اختلافشان برطرف مى شود، و يكى اختلاف ناشى از زورگوئى و طغيان است ، چنين اختلافى بالاخره به جنگ منجر مى شود، مقام رسالت تنها مى تواند اختلاف به معناى اول را برطرف كند، و شبهاتى كه در دلها پيدا شده برطرف سازد، اما ياغى گرى و لجاجت و نظائر اين صفات پست را نمى تواند از روى زمين براندازد، و تنها عاملى كه مى تواند زمين را از لوث چنين رذائلى پاك سازد، جنگ است و بس .
چون تجربه هاى مكرر هم اين معنا را ثابت كرده كه همه جا حرف حسابى و حجت و برهان مؤثر نيست ، مگر وقتى كه دنبالش تازيانه و اسلحه باشد، و به همين جهت هر جا كه مصلحت اقتضاء نموده ، خداى سبحان دستور داده است براى احقاق حق قيام نموده و در راه خدا جهاد كنند، همچنان كه در زمان ابراهيم و بنى اسرائيل و بعد از بعثت خاتم الانبياء (صلى الله عليه و آله و سلم )، دستور داد، و ما در سابق هر جا كه به آيات قتال برخورد نموديم ، پاره اى از اين قبيل مطالب را آورديم .
#تفسیر_المیزان
#سوره_بقره
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
■●میثم تمّار، #فدایی_ولایت
۲۲ ذی الحجّه، سالروز شهادت جناب میثم تمّار رحمه الله●■
#حضرت_آیتالله_بهجت_قدسسره:
■میتوان گفت: در میان اصحاب حضرت رسول صلیاللهعلیهوآلهوسلم افرادی فوقالعاده به ایشان علاقه و محبت داشتند. وقتی ابوذر رضواناللهتعالیعلیه در بیابان به آب رسید، گفت: تا حضرت رسول صلیاللهعلیهوآلهوسلم آب نخورد، من نمیخورم! این چه محبتی است؟! آیا میشود گفت ابوذر تشنه نبود؟!
■همچنین در میان اصحاب حضرت امیرالمؤمنین علیهالسلام افرادی دیده میشود که علاقه فوقالعاده به صاحب ولایت داشتند و تا دم مرگ و شهادت در این راه استقامت کردند. نظیر میثم تمار رضواناللهتعالیعلیه.
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□○ #شمهای_از_اسرار_حج (قسمت پنجم)○□ □بارها اشاره کردهایم که سالک به مقصد نمیرسد، مگر اینکه اهل ش
□○ #شمهای_از_اسرار_حج (قسمت ششم)○□
□وادی #منا سرزمین آرزو و عشق و دلدادگی و محبّت است. چون عرصهی کارزار عرصهی عشق است. کسی که اهل عقل و تجارت و چُرتکه انداختن و سود و زیان حساب کردن است به وادی کارزار و مجاهده راه ندارد.
□انسان باید اهل عشق و آرزوهای عاشقانه شود تا جان بر کف نهد و در میدان کارزار، آنچه را دارد سرمایهگذاری کند. لذا عرصهی کارزار سرزمین مناست.
□جایی که سالک الی الله به نبرد با شیطان و نفس، که شیطان درونی است، میپردازد؛ سرزمین عشق است. وقتی دل داد و عاشق شد؛ شایستگی به میدان مبارزه رفتن پیدا میکند.
□روز دهم که روز عید قربان و یوم اضحیٰ است، وارد سرزمین منا میشود. همان روز اوّل باید سه کار بزرگ انجام دهد؛
۱- ابتدا باید به بزرگترین مظهر شیطان حملهور شود و سنگ بزند؛ با شیطان، در عظیمترین جلوهاش بجنگد.
۲- بعد از رمی جمرات، باید به قربانگاه برود؛ قربانی کند
۳- و پس از آن اگر مرد باشد، سر میتراشد؛ خصوصاً اگر سفر نخستینِ حجّش باشد؛ حَجَّةُ الاسلام یا حجّ واجبش باشد؛ با انجام این سه کار وظیفهی روز نخست را به پایان برده است.
□وادیِ عجیب عشق و دلدادگی و آرزومندی و امید، وادییی است که این سه کار بزرگ باید در آن انجام شود؛ باید سرِ #نفس بریده شود؛ آنچه انّیّت و انانیّت سالک است باید ذبح شود؛ آن هم در وادی عشق و دلدادگی.
□دوم باید مظهر اعظم شیطان رمی شود؛ یعنی آنچه بزرگترین تأثیراتِ دورکننده را در سالک میگذارد؛ بزرگترین خطر است و بزرگترین آسیب از رهگذر آن بر او وارد میشود.
□سوم باید سر بتراشد؛ یعنی به عبودیّت و بندگی تن دهد و پذیرای آن شود. این سه لازمهی مقام #تسلیم است. سالک با این سه، به مرتبهی تسلیم نائل میشود و مُسلِم میشود؛ اهل تسلیمِ در برابر حق میشود.
#ادامه_دارد...
□○در محضر استاد مهدی طیب- ۹۱/۰۸/۰۵○□
#ماه_ذی_الحجه
@mohamad_hosein_tabatabaei
□○فکر چگونه می اندیشد؟○□
□○فکر، حرکت اندیشه است این حرکت با حرکت مکانیکی و حرکت در طبیعت فرق دارد. سوال مهم این است که فکر چگونه می اندیشد؟ حرکت فکر عبارت است از انتقال و پیدایش اندیشه.
□○اندیشه امری ساکن نیست بلکه جستجوگر است و حرکتی در آن نهفته است. اندیشه چیزهای زیادی را جستجو می کند. ولی وقتی بخواهد تبدیل به فکر شود باید حرکت کند.
□○در پاسخ به سوال فکر چگونه می اندیشد؟ باید گفت: با فاصله گرفتن از #خود؛ عظمت فکر در این است که فکر به خود فکر می کند. یعنی اندیشه به خود می اندیشد.
□○معنای این امر این است که: اندیشه خود را موضوع خود قرار می دهد. به عبارت دیگر: به بالا می پرد و روی خودش سوار می شود. یعنی خودش از بالا به خودش نگاه می کند. این امر مستلزم یک جهش است و این جهش همان چیزی است که از آن به «فاصله گرفتن از خود» تعبیر می شود. یعنی فکر، خود فکر را موضوع قرار می دهد و از بالا به خودش نگاه می کند.
#دکتر_ابراهیمی_دینانی
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□●رويداد مباهله - بخش اوّل●□ □●هنگامى كه پيامبر صلّى الله عليه و آله و سلّم مكه را فتح كردند و عرب
□●رويداد مباهله - بخش دوّم●□
□●پس از سه روز پيامبر صلّى الله عليه و آله و سلّم آنان را به اسلام دعوت نمود.
□●گفتند: اباالقاسم تمام نشانیهايى را كه در كتابهاى آسمانى دربارهی پيامبر بعد از عيسى عليه السّلام گفته شده، در تو يافتيم، مگر يک علامت كه بزرگترين آنهاست.
□●حضرت صلّى الله عليه و آله و سلّم فرمودند: چه نشانهاى؟
□●گفتند: در انجيل آمده است كه او مسيح را تصديق كرده و به او ايمان دارد ولى تو به او ناسزا گفته و او را دروغگو مىدانى و مىپندارى او بندهی خداست.
□●پيامبر صلّى الله عليه و آله و سلّم فرمودند: خير. من او را تصديق كرده و به او ايمان دارم و گواهى مىدهم او پيامبرى است كه از جانب پروردگارش فرستاده شده و بندهاى است كه سود و زيان و مرگ و زندگى و برانگيختن او بدست خودش نمىباشد.
□●آنان گفتند: آيا بندگان خدا مىتوانند كارهايى را كه او انجام مىداد، انجام دهند؟ و آيا پيامبران توانايى فوقالعاده او را داشتند؟ آيا او مردگان را زنده، كورها را بينا نكرده و پيسیها را شفا نداده است؟ آيا مكنونات قلبى و آنچه در خانههايشان ذخيره كرده بودند را به آنان نمىگفت؟ آيا كسى جز خدا يا پسر خدا توان چنين كارهايى را دارد؟ و درباره مسيح عليه السّلام خيلى غلو كردند.
□●پيامبر صلّى الله عليه و آله و سلّم فرمودند: برادرم عيسى، همانگونه كه گفتيد، بود. مردگان را زنده، كور و پيسی را شفا داده و آنچه را كه در ذهن قوم خود بود و نيز چيزهايى را كه در خانههايشان ذخيره كرده بودند به آنان مىگفت. ولى تمام اينها با اذن خداى عزوجل بود. او بنده خدا بود و اين مطلب براى او ننگ نيست و او نيز از آن ابايى نداشت. او داراى گوشت، خون، مو، استخوان، عصب و آميختهاى از اعضاى بدن بود. غذا مىخورد، تشنه مىشد و سفره مىگستراند. پروردگارش يگانه حقّى بود كه هيچ مثل و مانندى ندارد.
□●گفتند: كسى را به ما نشان بده كه بدون پدر بوجود آمده باشد.
□●فرمود: آفرينش آدم از او شگفت انگيزتر است، او بدون پدر و مادر به وجود آمد، و هيچ كارى براى خدا سختتر يا آسانتر از كار ديگرى نيست. و هر وقت خدا بخواهد چيزى را بوجود آورد، فقط به آن مىگويد بوجود بيا، او نيز بوجود مىآيد. و اين آيه را براى آنان خواند:
□●إنَّ مَثَلَ عيسى عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرابٍ ثُمَّ قالَ لَهُ كُنْ فَيَكُون (آل عمران. آیه ۵۹)
□●«خلقت عيسى نزد خدا مانند خلقت آدم است كه آن را از خاک آفريد، آنگاه به او فرمود: بوجود بيا. او نيز بوجود آمد.»
□●سيد و عاقب گفتند: سخنان تو ما را قانع نكرده و به آنچه تو مىخواهى اقرار نمىكنيم. بنا بر اين مباهله كرده و لعنت خدا را بر دروغگو قرار مىدهيم. و به اين ترتيب حق به زودى آشكار مىگردد.
□●در اين جا بود كه خداوند آيه مباهله را بر پيامبر صلّى الله عليه و آله و سلّم نازل فرمود:
□●فمَنْ حَاجَّكَ فيهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَكُمْ وَ نِساءَنا وَ نِساءَكُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَتَ اللَّهِ عَلَى الْكاذِبين (آلعمران. آیه ۶۱)
□●«اگر بعد از اين كه آگاه شدى، كسى در مورد او (عيسى) با تو مجادله نمايد، بگو: بياييد هر كدام از ما و شما خودمان و زنان و فرزندانمان را گرد آورده، مباهله نموده و دروغگو را گرفتار لعنت و عذاب خدا نماييم.»
#ادامه_دارد ...
□● #المراقبات
میرزا جواد آقا ملکی تبریزی●□
#مناسبات_ماه_ذیالحجه
#مباهله
@mohamad_hosein_tabatabaei
□○تأکید بر #جایگاه_اهل_بیت علیهم السلام در روزهای پایانی ماه ذی الحجه○□
□○همانطور که اشاره کردیم در روزهای پایانی ماه ذیالحجّه وقایع بسیار مهمّی در رابطه با اهل بیت و بحث ولایت و امامت و منزلت ویژهی اهل بیت علیهم السلام رخ داده است.
۱- یکی نزول #آیهی_تطهیر است که ناظر بر عصمت اهل بیت عصمت و طهارت صلواتاللهعلیهماجمعین است. آیهی «إنَّما يُريدُ اللهُ لِيُذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهيراً» با تصریح به عصمت اهل بیت علیهم السلام، آنها را به عنوان مرجع کامل و خطاناپذیری که نه عیب و خطایی در معرفت آنها از دین و آموزههای قرآن و وحی وجود دارد و نه نقصان و کاستی و نسبیّتی، معرّفی میکند. این خود بحث بسیار مهمّی است که در مباحث امامت خدمت عزیزان مطرح کردهایم.
۲- دیگری نزول #آیهی_ولایت «إنَّما وَلِيُّكُمُ اللهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِينَ آمَنُوا الَّذِينَ يُقِيمُونَ الصَّلاةَ وَ يُؤْتونَ الزَّكاةَ وَ هُمْ راكِعونَ» است که ناظرِ بر مقام ولایت مطلقهی کلّیهی الهیّهی #امیرالمؤمنین علیه السلام است. ولایت مطلقهی کلّیهی الهیّه منزلت و جایگاه ویژهی اهل بیت علیهم السلام را در کلّ نظام خلقت و آفرینش معرّفی میکند و اهل بیت علیهم السلام را به عنوان شخصیّتهایی که وجودی فراتر از عالم زمان و مکان دارند و خلقت آنها مقدّمِ بر خلقت آسمانها و زمین و ملائک و همهی مخلوقات عالم بوده است، میشناساند و بر نقش فوقالعادهای که در قائممقامی حضرت حق در ادارهی امور عالم وجود دارند؛ تأکید میکند.
□○آیهی ولایت ناظر بر ولایت مطلقهی کلیّهی الهیّهی اهل بیت است که شأن کوچکی از شئونات آن ولایت، زمامداری سیاسی جامعهی اسلامی است و نه تمامیّت آن. اصل آن، نقش آنها در نظام آفرینش و خلقت است.
۳- سوم #سورهی_هل_اتیٰ یا دهر و یا انسان در روز بیست و پنجم ماه ذیالحجّه است که بعد از سه روز روزهای که امیرالمؤمنین و فاطمهی زهرا و حسنین علیهم السلام و فضّه، خادمهی حضرت زهرا علیها سلام، گرفتند، در آن روز نازل شد.
□○نزول سورهی هل اتیٰ بیانگر مرتبهی رفیع و جایگاه و منزلتِ بلندِ اهل بیت در پیشگاه خداوند است.
۴- نزول آیه #مباهله در این ایّام است که در آن، امیرالمؤمنین علیه السلام به عنوان نفس پیغمبر معرّفی شدند. «أنْفُسَنا وَ أنْفُسَكُمْ» . این که آن حضرت خود پیغمبرند؛ حقیقت پیغمبرند. این آیه بیانگر منزلت و جایگاه فوقالعادهی امیرالمؤمنین علیه السلام در پیشگاه پروردگار است.
۵- #حدیث_کساء که مقارن با نزول آیهی تطهیر بود. متن حدیث کساء هم به صورت مختصر نقل شده است؛ هم به صورتهای مفصّل. آنچه بین شیعه و سنّی مشترک است، اصل این واقعه است که این پنج نور پاک زیر عبای پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم جمع شدند و پیامبر اکرم آنها را اهل بیت خویش خواندند. ظاهراً این امر چند بار انجام شده است که یکی از آنها در روز مباهله بوده است.
□○در روز مباهله؛ قبل از اینکه حضرت به مباهله تشریف ببرند، عبایشان را روی درختی که در آنجا قرار داشت انداختند و پنج تایی، پیغمبر اکرم و امیرالمؤمنین و فاطمهی زهرا و حسنین : زیر آن درخت جمع شدند و بعد آیهی تطهیر نازل شد. پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم به پیشگاه خدا عرضه داشتند: «اَللَّهُمَ هَؤُلاءِ أهْلُ بَيْتِي» خدایا اینها اهل بیت منند. همان اهل بیتی که آیهی تطهیر بر عصمت آنها تأکید کرد.
□○استاد مهدی طیب - ۹۱/۰۸/۱۱○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
■●علامه حسن زاده آملی●■
■تا در عادت هستيم چه در عرفان نظرى باشد به كنه معارف راه پيدا نمى كنيم و چه در عرفان عملى باشد به لقاءالله وصول نمى يابيم،
■لذا همان گونه كه در راه تحصيل و سير علمى، شهر و روستا و محيط و فاميل و رفت و آمدها را ترك كرديد تا توحد يافتيد و در حال پيشروى هستيد، در سير عملى نيز همين خروج از عادت و توحد لازم است؛
■اگر چه اين سير علمى نيز خودش يك نوع سير عملى و رياضت شرعى است ولى آن سير عملى به جهت ديگرى مدنظر است.
■●دروس شرح فصوص الحکم قیصری - صفحه ۳۲۷●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□●ميدانستيد قبر يكی از دلاوران اين سرزمين كجاست؟
□●شايد فقط همين يك نفر نباشد كه خيلی از ما نداند قبرش كجاست و حتی كه بوده؟!اما شايد خوب بدانيم كه فلان هنرپيشه هاليوود يا خواننده فلان سبك چند سالش هست و چند تا بچه دارد و چند بار هم ازدواج كرده و طلاق گرفته؟
□●اين عكسها آرامگاه رئيس علی دلواری در نجف اشرف است.در قبرستانی بس راز آلود و شگفت. قبرستان وادی السلام در نجف اشرف و در شهری كه پيكر پاك امير مومنان علی (علیه السلام) در آن آرميده است.
□●بارگاه بسياری از بزرگان در اين قبرستان هست كه هر يك از آنها در تاريخ نقش داشتند. علاوه بر مرقد مطهر حضرت هود و صالح (علیهم السلام) كه در ورودی قبرستان قرار دارند، مرقد آيت الله سيد علی قاضی طباطبايی عارف و عالم برجسته در قسمت جنوبی وادی السلام و نزدیک مقام حضرت هود و صالح(علیهم السلام)، شهيد اول صاحب لمعه در قسمت شمالی وادی السلام و قبر رئيس علی دلواری از دلیرمردان تنگستان بوشهر که در نبرد با انگلیسی ها به شهادت رسید در اين قبرستان است.
□●اين روزها سالروز شهادت اين دلاور تنگستانی است كه خون به دل انگليسیها كرد. #۷ سال مقابل متجاوزين انگليسی مبارزه كرد و سرانجام به شهادت رسيد. همسرش خيری میگفت؛ رئيس علی عاشق حضرت علی بود و پس از شهادت اكنون سالهاست كه در جوار مولايش آرميده.
☑️انگليسیها دل خوشی از دليران ايران و دليران تنگستان ندارند.
#یادش_گرامی_راهش_پر_رهرو_باد
#دوازده_شهریور
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) #صلوات
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□○سمینار زمان در چند افق○□
□سمینار زمان در چند افق، با هدف بررسی مفهوم زمان و چیستی آن در ساحت های مختلف همچون فلسفه و فیزیک برگزار می گردد. این سمینار توسط موسسه مینوی خرد روشن و با همکاری دائره المعارف بزرگ اسلامی با دعوت از اساتید بزرگ فلسفه، حکمت اسلامی و فیزیک صورت می پذیرد.
□نشست نخست: متافیزیک سنتی، زمان و مسئله آفرینش (استاد محمد حسین حشمت پور؛ استاد سطوح عالی علوم عقلی و حکمت اسلامی)
□نشست دوم: سوبژکتیویته، زمان و مسئلۀ شناخت (دکتر سیدحمید طالب زاده؛ مدیرگروه فلسفۀ دانشگاه تهران و دبیر شورای عالی تحول علوم انسانی)
□نشست سوم: فضا-زمان یا زمان زیسته، نزاع فلسفه و فیزیک ( دکتر ابوتراب یغمایی؛ پژوهشگر فیزیک و فلسفه و عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی. دکتر حمیدرضا آیتاللهی؛ دکتری فلسفه از دانشگاه بروکسل بلژیک و عضو فرهنگستان علوم پزشکی)
☑️نشست چهارم: حکیم مسلمان، زمان و زمانه ( دکتر غلامحسین ابراهیمی #دینانی)
□زمان: ۱۵ شهریور ۱۳۹۷ ساعت ۹ صبح الی ۱۵ | مهلت ثبت نام: ۱۳ شهریور□
#مکان: مرکز دائرةالمعارف بزرگ اسلامی
□ #برگزار_کننده: موسسه مینوی خرد روشن□
□هزینه مختصری نیز بابت شرکت در سمینار، پذیرایی و گواهی حضور در سمینار هنگام ثبت نام در سایت ایوند دریافت می گردد.
□لینک ثبت نام سمینار در سایت ایوند: https://evnd.co/H7WSc□
@mohamad_hosein_tabatabaei
آیات 254-253 بقره قسمت دوم
بخش اول
مِّنْهُم مَّن كلَّمَ اللَّهُ وَ رَفَعَ بَعْضهُمْ دَرَجَتٍ...
● دو نوع فضيلت و برترى كه بعضى از انبيا (علیهم السلام ) بر بعض ديگر دارند
در اين دو جمله ، التفاتى از تكلم قبلى ((فضلنا)) به غيبت شده ، با اينكه قبل از اين جمله خداى تعالى گوينده بود و مى فرمود: ما چنين و چنان كرديم ، بعد از اين دو جمله نيز مى فرمايد: و ما به عيسى بن مريم ، بينات داديم .
در اين وسط خداى سبحان غايب فرض شده و مى فرمايد: خدا با بعضى از ايشان سخن گفت ، و بعضى را بر بعضى ديگر درجاتى برترى داد، و نكته اين التفات (و خدا داناتر است )، اين است كه فضيلت ها دو گونه هستند، يك نوع آن فضيلتى هست كه نام آن به خودى خود دلالت بر فضيلت مى كند، مانند آيات بينات و تأييد به روح القدس كه بعدا درباره عيسى بن مريم ذكر مى كند، چون اين صفات و خصال به خودى خود صفاتى برجسته و ارجمند است و بعضى ديگر به خودى خود فضيلت نيستند،
ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 473
و آنگاه فضيلت مى شوند كه به مقام بزرگى بستگى داشته باشند، و از آن مقام كسب ارزش و فضيلت كنند، مثل سخن گفتن كه به خودى خود يكى از فضائل نيست ، ولى اگر به خدا منسوب شود، و گفته شود كه خدا با فلانى سخن گفت ، آن وقت از فضائل به حساب مى آيد، و نيز مانند رفع درجات (كه اگر يك ظالم بى آبرو به كسى درجه دهد، فضيلت نيست ) وقتى فضيلت مى شود كه باز به خدا منسوب گردد، مثلا گفته شود خدا فلانى را به درجاتى بالا برد.
حال كه اين معنا روشن شد، مى گوئيم : در دو جمله مورد بحث كه دو فضيلت سخن گفتن ، و رفع درجات را آورده ، به اين جهت خدا غايب فرض شد كه اين دو خصلت را به خدا نسبت داده و بفرمايد: خدا با بعضى از انبيا سخن گفت ، و بعضى را ترفيع درجه داد، بعد از آنكه اين مقصود حاصل شد، دوباره به سياق قبلى برگشته و فرمود: عيسى بن مريم را آيات بينات داديم .
#تفسیر_المیزان
#سوره_بقره
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei