eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
■● (قسمت اول )●■ ■●مردم دو مشكل جدّی دارند: 1⃣یکی اینکه عميقی نسبت‌به حجّت خدا ندارند. البتّه این بحثی است که نمی‌رسم باز کنم؛ اینکه حتّی روزی كه عثمان كشته شد و مردم درِ خانه‌ی حضرت علی علیه السلام ريختند، [اصلاً این مردم حضرت را به‌عنوان امام قبول نداشتند!] در خطبه‌ی شقشقيّه، اميرالمؤمنين علیه السلام می‌فرمايند: ازدحام جمعیّت طوری بود كه حسنين داشتند زير دست و پا خفه می‌شدند و لباس من به تنم پاره شد؛ درِ خانه‌ی من هجوم آوردند كه بياييد با شما بيعت كنيم. ■●آيا واقعاً مردمی که ریختند درِ خانه‌ی حضرت امیر علیه السلام ، آمدند با اميرالمؤمنين علیه السلام به‌عنوان حجّت معصوم خدا كه امام است و خلافت و حكومت ایشان را خدا مقرّر داشته و پيغمبر اكرم صلی الله علیه و آله و سلم بارها اعلام كرده و در غدير خمّ نسبت‌به اين فرمان الهی از مردم بيعت گرفته، بیعت کنند؟ آیا این مردمی که برای بیعت درِ خانه‌ی حضرت علی علیه السلام ریختند، به اين عنوان آمدند؟ يعنی به‌عنوان یک شيعه‌ی امام‌شناسِ پذيرای امام؟! قطعاً اين‌گونه نبود! یقیناً اين‌طور نبود!! يعنی فكر نكنيم مردم بعد از قتل عثمان همه شیعه شدند! این جمعیّتی که آمدند با امیرالمؤمنین علیه السلام بیعت کردند، شیعه نشدند؛ در واقع اینها ابوبكر و عمر و عثمان را تجربه كردند و تلخی رفتارهای بی‌رويّه‌ی آنها را با همه‌ی وجود لمس كردند، ظلم و ستم و تبعيض و غارت بيت‌المال و فساد و فحشايی كه دستگاه خلافت مستقيم و غيرمستقيم ترويج كرد، اينها را لمس كردند و با همه‌ی وجود به تنگ آمده بودند؛ دنبال يكی ديگر ميیگشتند كه او اين ظلم‌ها را به آنها نكند؛ اين تعدّی‌ها، این تبعيض‌ها، اين فاميل‌بازی‌هايی كه عثمان كرد، اين كارها را نكند؛ و ديدند علی علیه السلام اين‌گونه است. ■●علی علیه السلام انسان عادلی است؛ علی علیه السلام انسان زاهدی است؛ انسان پاكی است. آمدند با علی علیه السلام به‌عنوان يك انسان معمولی بيعت كنند؛ نه به‌عنوان حجّت معصوم خدا. همه‌ی مردم زمانب كه آمدند با علی علیه السلام بيعت كردند شيعه نشدند. به‌عنوان یک خلیفه، چهارمين خليفه، با ایشان بيعت كردند. لذا خودشان هم می‌گویند خلفای راشدین چهار نفرند؛ چهارمی علی علیه السلام است. اکثریّت مردم به این عنوان آمدند بیعت کردند. ■●شيعيان نابِ خالصی كه حضرت را به‌عنوان حجّت معصوم خدا و امام مفترض‌الطّاعه‌ای می‌شناختند كه از جانب خدای متعال ولايت او مقرّر شده و مردم ملزم به پذيرش و تمكين از ولايت او هستند، بسيار نادر بودند. در زمانی هم كه اميرالمؤمنين علیه السلام در كوفه حكومت می‌كنند، ماجرا همين است. يعنی وقتی از مدينه آمدند و مقرّ حكومتشان را به كوفه منتقل كردند، [مردم کوفه شیعه‌ نبودند.] حالا علل و عوامل این انتقال چه بود، بحث مفصّلی ميیبرد و یک كار پژوهشی جدّی میطلبد كه چه شد اصلاً اميرالمؤمنين علیه السلام مقرّ حكومت را از شهر مدينه كه شهر رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم بود به شهر كوفه منتقل كردند. علی‌ایّ‌حال بعد از اين انتقال مقرّ حكومت، بسياری از مردم كوفه هم اميرالمؤمنين علیه السلام را به‌عنوان يك زمامدار سياسی، يك خليفه و يك حاكم ميیشناختند. اینها باور ناب شيعی به‌عنوان حجّت معصوم خدا راجع‌به حضرت علی علیه السلام نداشتند. ■●لذا آن معرفتي كه در زيارت عاشورا از خدا درخواست ميكنيم، فَاَسْأَلُ اللهَ الَّذِي اَكْرَمَنِي بِمَعْرِفَتِكُمْ وَ مَعْرِفَةِ اَوْلِيائِكُمْ، اين معرفت حجّت خدا، معرفۀ‌الحجّۀ، حسابش جداست از اينكه بگوييم اين شخص، انسان خوبی است. بسياری از اهل‌سنّت كه امروز در دنيا زندگی می‌كنند راجع‌به حضرت علی علیه السلام می‌گويند: بله، حضرت علی علیه السلام انسان خوبي بود؛ خليفه‌ي چهارم بود؛ قبولش داریم. پسرعموی پيغمبر صلی الله علیه و آله و سلم هم بود؛ داماد پيغمبر صلی الله علیه و آله و سلم هم بود؛ جزو ‌کبار صحابه‌ی رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم هم بود و دوستش داريم. اين ادّعا را دارند و بسياری از آنها هم ممکن است واقعاً راست بگویند و واقعاً از ته دل دوست داشته باشند. برخی از اهل‌سنّت اين‌طورند؛ مثل شافعی‌ها كه واقعاً هم يك محبّت قلبی به اهل‌بیت علیهم السلام دارند و ابراز ارادت هم می‌كنند. امّا اين ابراز ارادت و ابراز محبّت به‌عنوان فاميل پيغمبر صلی الله علیه و آله و سلم و اینكه انسان خوبی بود و جزو صحابه‌ی فاضل و باسواد پيغمبر صلی الله علیه و آله و سلم بود، غير از این است که ما اميرالمؤمنين علیه السلام را به عنوان حجّت معصوم خدا و امام مفترض‌الطّاعه و ولی‌الله‌الاعظم باور داشته باشيم. ... ۹۷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آیات 254-253 بقره قسمت پنجم بخش چهارم ● وجه تسميه علم كلام و اشاره با اختلاف اشاعره و معتزله درباره تقديم يا حادث بودن كلام خدا اين را هم بايد دانست كه بحث كلام از قديمى ترين بحث هائى است كه علماى اسلام را به خود مشغول داشته ، و اصلا علم كلام را به همين مناسبت علم كلام ناميدند كه چون از اينجا شروع شد كه آيا كلام خدا قديم است يا حادث ؟ اشاعره قائل بودند به اينكه كلام خدا قديم است ، و گفتار خود را چنين تفسير كردند كه منظور از كلام ، معانى ذهنى است كه كلام لفظى بر آنها دلالت مى كند، و اين معانى همان علوم خداى سبحان است كه قائم به ذات او است ، و چون ذات او قديم است صفات ذاتى او هم قديم است ، و اما كلام لفظى خدا كه از مقوله صوت و نغمه است ، حادث است ، چون زائد بر ذات ، و از صفات فعل او است . در مقابل ، معتزله قائل شدند به اينكه كلام خدا حادث است چيزى كه هست گفته خود را تفسير كرده اند به اينكه منظور ما از كلام ، الفاظى است كه طبق قرارداد لغت دلالت بر معانى مى كند، و كلام عرفى هم همين است ، و اما معانى نفسانى كه اشاعره آن را كلام ناميده اند، ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 499 كلام نيست ، بلكه صورتهاى علمى است ، كه جايش در نفس است . و به عبارتى ديگر وقتى ما سخن مى گوئيم در درون دل و در نفس خود چيزى به جز مفاهيم ذهنى كه همان صورتهاى علمى است نمى يابيم ، اگر منظور اشاعره از كلام نفسى ، همين مفاهيم باشد، كه مفاهيم كلام نيست ، بلكه علم است ، و اگر چيز ديگرى غير صور علمى را كلام ناميده اند، مادر نفس خود چنين چيزى سراغ نداريم . مى توان به معتزله اشكال كرد، و پرسيد چرا جايز نباشد كه يك چيز به دو اعتبار، مصداق دو صفت و يا بيشتر بشود؟ و چرا صور ذهنى به آن جهت كه انكشاف واقعيات و درك آن است ، مصداق علم ، و به آن جهت كه مى توان آن را به ديگران القا كرد، كلام نباشد. 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
■●میزان معرفت و اعتقاد به امام معصوم علیه‌السلام منزلت اهل‌بیت علیهم‌السلام در نگاه آیت‌الله بهجت قدس‌سره●■ ■●درباره‌ معرفت و اعتقاد به امام[معصوم] علیه‌السلام أَدْنَی‌الْمَعْرِفَة(پایین‌ترین درجۀ شناخت) کافی است و آن این است که فقط معتقد باشیم که او امام مُفْتَرَضُ‌الطاعَة (اطاعت او واجب) و وصی پیغمبر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم است، ولو اسم او و اینکه مثلاً او همان کسی است که با معاویه و یا با مروان و طلحه جنگید را ندانیم. ■●همچنین دانستن ترتیب آنها و اینکه امام چندم است، لازم نیست. خدا کند آنچه را که از ما می‌خواهند انجام دهیم، و آنچه را که نمی‌خواهند انجام ندهیم. ■●در محضر بهجت، ج۱، ص۶۲●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
■●هوشیاری جهت مقابله با تبلیغات سوء و توطئه های دست نشاندگان●■ ■توجه داشته باشیدکه شیاطین دربین همه طبقات منتشر شده اند که برای ارباب های خود راهی باز کنند، اینها می خواهند همان بساط سابق را اوج بدهند. ■شما توجه داشته باشید که آنها را در بین خودتان راه ندهید ،دفع کنید آنان را. شما بدانید که با اسلام می توانید مستقل باشید و با اسلام می توانید آزاد باشید. قرآن شما را آزاد قرار داده است و قرآن استقلال شما را بیمه کرده است. ■کسانی که در بین شماها رخنه می کنند و میخواهند تبلیغات سوء بکنند یا به اسم دلسوزی برای کارگران یا به اسم های دیگر، اینها خائن به ملت ما هستند،اینها برای کارگران هیچ دلسوزی ندارند، اینها میخواهند مملکت ما آشفته باشد و مملکت ما گل آلود باشد و از گل آلود و آب گل آلود ماهی بگیرند، اینها دست نشاندگان آمریکا یا غیر آمریکا هستند و اینها هستند که میخواهند باز ما را به آن اختناق و به آن وابستگی برگردانند. ☑️بیدار باشید برادران من، بیدار و هوشیار باشید. ■●صحیفه نور، جلد ۶، صفحه ۱۷ بیانات امام خمینی(ره) در جمع پرسنل پادگان های فرح آباد و لشگرک مورخ: ۱۳۵۸/۰۱/۲۶ @mohamad_hosein_tabatabaei
■●علامه حسن زاده ی آملی●■ ■انسان به نيروى عقل صاحب عشق میشود و به پرتو عشق به عرفان میرسد و عرفان معرفت اللّه است كه غرض از آفرينش است و جان تمام علوم و غايت همه معارف است، هم به عقل احتياج داريم و هم به نقل و هم به عرفان. ■●ممدالهمم درشرح فصوص الحکم●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
🏴صلی الله علیک یا ابا عبد الله الحسین🏴 ■●مصباح‌الهدی وسفینةُ‌النّجاة - بخش اوّل●■ ■ايّام بسيار بزر
■●مصباح‌الهدی وسفینةُ‌النّجاة - بخش دوّم●■ ■●ابراز عاطفه همه‌ی تشيّع نيست؛ گرچه بسيار زيبا و بسيار گرانبهاست. خدا می‌داند هر قطره اشکی كه از چشم دوست اهل بيت در ماتم اباعبدالله عليه‌السّلام جاری می‌شود، چقدر در ترازو و ميزان الهی گران‌سنگ است؛ اصلاً قابل تصوّر نيست. امّا در عين اين عظمت، همه‌ی عاشورا اشک ريختن نيست؛ راه سپردن درپی امام است. ■●اباعبدالله الحسين عليه‌السّلام اسوه‌اند. اسوه يعنی كسی كه بايد به او تأسّی كرد. قرآن كريم در مورد پيامبر اكرم صلّی الله عليه و آله وسلّم فرمود: ■«لَقَدْ کانَ لَکُمْ فِی رَسُولِ اللّهِ اُسْوَهٌ حَسَنَهٌ»■ ■●در وجود و شخصيت و زندگی و خُلق و خوی و منش و روش پيامبر اكرم صلّی الله عليه و آله وسلّم برای شما مسلمانان بهترين الگو برای تأسّی است. ■●اين نقش اسوه بودن را پس از پيامبر صلّی الله عليه و آله وسلّم، ائمّه‌ی هدی عليهم‌السّلام برعهده دارند. امام حسين عليه‌السّلام اسوه‌اند. خود حضرت در يكی از سخنرانی‌هايشان به اين تصريح كردند؛ فرمودند: «فَلَکُمْ فِیَّ أُسْوَهٌ» پس در وجود من برای شما الگويی برای تأسّی است. ■●دوست اهل بيت، شيعه‌ی اباعبدالله عليه‌السّلام، بايد در زندگی به اباعبدالله عليه‌السّلام تأسّی كند؛ از ايشان الگو بگيرد و سعی كند تا جايی كه می‌تواند همه‌ی ابعاد وجودش شبيه آن حضرت شود؛ شباهتی پيدا شود. : ■●«کُلُّ یَومٍ عاشورا و کُلُّ أرضٍ کَربَلا» همه‌ی روزها عاشورا و همه‌ی سرزمين‌ها كربلاست، ■●بايد علاوه بر ابراز عاطفه و سوگواری و اشک ريختن، از واقعه‌ی عاشورای سال شصت و يكم هجری درس گرفت تا در عاشورای زمان خويش و كربلای سرزمين خويش، حسينی رفتار كرد. .... ■●«استاد مهدی طیّب» ●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
■●عرفات در حجّ شیعه، معرفت امام حسین علیه السّلام است و حج بدون درک و وقوف عرفات درست نیست. ■●سالی یک بار عاشورا شیعیان را میمیراند و زنده میکند و مُوتُوا قَبلَ اَن تَمُوتُوا را عملی میکند. ■عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی■ ■●مصباح الهدی تٱلیف استاد مهدی طیّب●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) @mohamad_hosein_tabatabaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
■●توصیه‌هایی برای حسینی علیه السّلام●■ ■۱- سفر زیارت، اگر همراه با توجّه و اخلاص و معرفت و عشق و ارادت به اهل بیت علیهم السّلام باشد، هر قدم که انسان در مسیر آن برمی‌دارد، آثار سازندۀ معنوی و روحی عظیمی خواهد داشت. امّا اگر خدای نکرده فرد غافلانه این راه را طی کند، بهرۀ اندکی نصیبش خواهد شد. ■۲- هرچه ادب نسبت به صاحب این راه و مقصد و نسبت به همراهان این سفر بیشتر باشد؛ هرچه توفیق کمک کردن و محبّت کردن به زائران و به کسانی که به عشق اباعبدالله الحسین علیه السّلام از زائران استقبال و پذیرایی می‌کنند، بیشتر باشد، سفر، سازندگی‌ِ معنوی بیشتری خواهد داشت و به تعبیر دیگر، بیشتر مورد تایید اهل بیت علیهم السّلام خواهد بود. ■۳- به نیابت معصومین علیهم السّلام این سفر را در پیش گرفتن و به قصد آنها به زیارت مشرّف شدن، زمینه ساز توجّه و عنایت بیشتری از جانب حضرت اباعبدالله الحسین علیه‌ السّلام خواهد بود. ■۴- احساس کنید به سفری عازم هستید که در طول سفر حجّت خدا همراه شما هستند و توجّه داشته باشید که چنین همسفر بزرگی در کنارتان قرار دارند. ■۵- هم قدر این سفر را بدانید و هم آن را به خود منتسب نکنید و به حول و قوّه خود نسبت ندهید؛ بلکه آن را توفیق الهی و عطیه‌ی خداوند و هدیه‌ی اهل بیت علیهم السّلام بدانید و از خداوند متعال که چنین سفری را روزی شما کرده است، متشکر باشید. ■۶- مؤکداً توصیه می‌کنیم پیش از آغاز سفر، کتاب ره توشۀ دیدار را مطالعه کرده و به نکاتی که در آداب و اسرار سفرهای زیارتی و انجام زیارت، در آن کتاب اشاره شده است، توجّه بیشتری داشته باشید. ■ان‌شاءالله از فردا بخش‌هایی از کتاب ره توشۀ دیدار و فایل‌های صوتی گفتارهای استاد طیّب دربارۀ زیارت و اربعین حسینی علیه السّلام بطور روزانه در کانال اهل ولاء قرار خواهد گرفت تا مورد استفاده‌ی کلیه دوستان، به خصوص زائران اربعین حسینی علیه السّلام قرار بگیرد. ■امیدواریم سفر زیارتیِ پرباری داشته باشید و خداوند زیارات ظاهری بسیار و زیارات باطنی پایدار نصیبتان سازد.
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
■● #عوامل_و_زمینه_های_رخداد_عاشورا (قسمت اول )●■ ■●مردم #كوفه دو مشكل جدّی دارند: 1⃣یکی اینکه #معر
■● (قسمت دوم )●■ ■●بسياری از مردم كوفه چنين باوری نداشتند. امام علی علیه السلام را صرفاً يك زمامدار خوب تلقّی می‌كردند. ولذاست كه چون اين معرفت وجود نداشت به خودشان اجازه می‌دادند كه از فرمان ایشان هم تمرّد كنند؛ در اجرای فرمان ایشان هم تعلّل بورزند. مشكل اينجاست! يكي از مشكلات جدّی اين است كه اين وجود ندارد. اين باور، اين شناخت كه حجّت خدا وليی اعظم خداست، خليفه‌ی خدا در روی زمين است، وجود او استمرار وجود رسول‌الله صلی الله علیه و آله و سلم است، چنين باوری وجود ندارد. چنين شناخت و معرفتی وجود ندارد. ■●متأسّفانه در جامعه‌ی ما هم همین‌طور است. بعضاً می‌بينيم حتّی در جامعه‌ی شيعه‌نام ما، يعنی مردمی كه از آنها می‌پرسی مذهبت چيست، می‌گويد شيعه‌ی اثناعشری، امّا وقتی می‌خواهيد به عمق معرفت و شناخت و باور آنها راه پيدا كنيد، می‌بينيد نه! واقعاً چنين شناخت عميق و اصيلی از ائمّه علیهم السلام نيست. پس يكی از سراشيبی‌هايی كه جامعه‌ی كوفه را در معرض اين خطر قرار داد كه بتواند رو در روی حجّت خدا بايستد، اين است كه اصلاً او را حجّت خدا نمی‌دانست! او را انسان خوبی می‌دانست؛ او را فاميل رسول‌الله صلی الله علیه و آله سلم ميیدانست؛ در همين حد! باوری بالاتر از اين در بسياری از آن مردم وجود نداشت. آن شناخت عميق نسبت‌به حجّت اعظم خدا را نداشتند. اين كرامت معرفت كه در زيارت عاشورا می‌گوییم اَكْرَمَنِی بِمَعْرِفَتِكُمْ، اين كرامت معرفت نصيبشان نبود. ☑️خب این يك نكته و يك مشكل كه شناخت و معرفت دينی، عميق نبود و اگر در جامعه‌ی ما هم اين معضل وجود داشته باشد، می‌تواند زمينه‌ساز انحرافات و اشتباهات فراوانی باشد؛ اين خطر را بايد درك كنيم. ■●فقط به شكل عاطفی با مذهب روبه‌رو شدن و به شكل احساسی نسبت‌به مذهب اظهار علاقه كردن، نسبت‌به شخصيّت‌های مذهبی اظهار ارادت و محبّت و مودّت كردن، كفايت نميیكند. بايد تا عميق شدن معرفت دينيمان روی خودمان كار كنيم. بايد بنيان‌های اعتقادیمان را، مبتنی بر مطالعات عميق علمی، مبتنی بر استدلالات دقيق عقلی، مستحكم كنيم. بايد احكام دينمان را، ارزش‌های حاكم بر نظام اسلامی و نظام الهی را به روشنی بشناسيم. ■●اگر نشناسيم چنين خطری در انتظار ما هم می‌تواند باشد. ■●اين را تأكيد می‌كنم؛ در مباحثمان هم اشاره كرده‌ام كه گاهی اوقات بعضی از محافلی كه صدق هم دارند، صفای خوبی هم دارند، به‌دليل ضعف بنيان‌های اعتقادی و ضعف معلومات دينی، دچار كج‌فهمی ها و بدفهمی‌ها شدند. يك خواب ديده، يك مكاشفه‌ برایش دست داده، فكر می‌كند حالا اين حجّت است و اين را معيار قرار داده و حالا رفتاری می‌كند كه اصلاً با هيچ‌جای دين خدا و كتاب خدا و سنّت معصومين علیهم السلام سازگار نيست! با سيره‌ی معصومين علیهم‌السلام سازگار نيست! اين مال ضعف اطّلاعات دينی است. ■●عزيزان! به‌صورت جدّی بايد روی خودمان كار كنيم. صرف اينكه با بحث‌های لطيف معنوی و اخلاقی آشنا می‌شويم، كفايت نمی‌كند. لازم است؛ امّا كافی نيست. بايد وقت جدّی بگذاريم براي مطالعه؛ برای كلاس رفتن؛ برای درس گرفتن و رشد دادن اطلاعات دينیمان. شناخت و معرفت دينی بايد عميق شود تا انسان در چنين لغزشگاه‌هايی نلغزد؛ خدای ناكرده اسمش شيعه نباشد و رو در روی حجّت خدا بايستد. ... ۹
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آیات 254-253 بقره قسمت پنجم بخش پنجم ● نزاع اشاعره و معتزله پايه و اساسى ندارد مولف : و بيانى كه اين نزاع را از ريشه بر مى كند، اين است كه صفت علم در خداى سبحان به هر معنائى كه گرفته شود چه عبارت باشد از علم تفصيلى به ذات ، و علم اجمالى به غير، و چه عبارت باشد از علم تفصيلى به ذات و به غير، در مقام ذات (اين دو معنا دو نوع معنايى است كه از علم ذاتى خدا كرده اند) و چه عبارت باشد از علم تفصيلى قبل از ايجاد و بعد از ذات ، و يا عبارت باشد از علم تفصيلى بعد از ايجاد و ذات هر دو، به هر معنا كه باشد علم حضورى است ، نه حصولى ، و آنچه معتزله و اشاعره بر سر آن نزاع كرده اند، علم حصولى است ، كه عبارت است از مفاهيم ذهنيه اى كه از خارج در ذهن نقش مى بندد، و هيچ اثر خارجى ندارد (آتش ذهنى ذهن را نمى سوزاند، و تصور نان صاحب تصور را سير نمى كند) و اين مطلبى است كه در جاى خودش اقامة برهان بر آن كرده ايم ، و گفته ايم مفهوم و ماهيت در تمامى زواياى عالم به جز ذهن انسانها و يا حيواناتى كه اعمال حيوانى دارند و با حواس ظاهرى و احساسات باطنى خود كاره اى زندگى را صورت مى دهند، وجود ندارند. و خداى سبحان منزه است از اينكه ذهن داشته باشد، تا مفاهيم ، در ذهن او نقش ببندد، و باز يكى از چيزهايى كه جز در ذهن انسانها جايى ندارد، مفاهيم اعتبارى است كه به جز وهم ، ملاكى براى تحقق ندارد، نظير ((مفهوم عدم ))، ((ملكيت ))، ((مملوكيت )) و ساير اعتباريات در ظرف اجتماع ، و چنين چيزهائى در ذات خداى تعالى نيست ، و گرنه بايد ذات او محل تركيب و معرض حدوث حوادث باشد، و گفتارش احتمال صدق و كذب داشته باشد، و محذوراتى ديگر ازاين قبيل كه ساحت او منزه از آنها است . باقى مى ماند اين سؤال كه خداى تعالى چگونه زبان موجودات را مى فهمد؟ و علم او به مفاهيم الفاظ گويندگان چگونه است ؟ كه ان شاء الله تعالى در جاى مناسب پاسخ آن داده مى شود. ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 500 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
■●حضرت آیت‌الله بهجت قدس‌سره●■ ■حوادثی که اتفاق می‌افتد، نتیجه کارهای ماست که بر سر ما می‌آید: « وَ ما أَصابَكُمْ مِنْ مُصيبَةٍ فَبِما كَسَبَتْ أَيْديكُمْ؛ هر مصیبتی به شما می‌رسد، به‌واسطه اعمال شماست».(شوری: ۳۰) ■آیا نباید به فکر باشیم و از گناهان گذشته که باعث این همه بلاها و مصیبت‌ها شده است، توبه کنیم؟ ولی ما توبه نمی‌کنیم، چون کارهای خود را بد نمی‌دانیم، و به خود و کارهای خود خوش بین هستیم! ■آیا در این حوادث و گرفتاری‌ها که از هزار سال پیش به ما خبر داده‌اند، نباید شرح صدر پیدا کنیم و همان‌طور که دستور داده‌اند باشیم؟! که فرموده‌اند: «تَمسکوا بِالأَمْرِ الأولِ؛ به دستور اول تمسک بجویید [و عمل کنید]». ■یعنی اینکه به اعتقاد داشته باشیم و به و دینی عمل کنیم، و در موارد شک و تردید احتیاط نماییم. و نیز در مثل این زمانه که اهل ایمان به بلاهای فراوان مبتلا هستند، چنان‌که دستور داده‌اند، را زیاد بخوانیم. ■●در محضر بهجت، ج٢، ص١٣٩●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
■● مشهور آسمان(خاطراتی از استاد علی صفایی حائری)●■ ■●يك طلبه شيرازى، از مريدان حاج شيخ تعريف كرد: از وقتى شيخ در حادثه كوچكى هشدارى به موقع داد به ارزش عمر و وقت پى بردم. ■●روزى در باغ، مرغى را به سيخ كشيده، كباب كردم و بر سر سفره آوردم. اصولا در اين جور كارها زياد وقت مى‌گذاشتم و به اصطلاح اهل عيش و بزم مباح بوديم. و در حالى كه از كار خودم بسيار راضى و خشنود بودم ناگهان شيخ فرمود: پول دادى مرغ گرفتى، عمر مى‌دهى چه مى‌گيرى؟ آن جمله بر ديوار غفلت روحم كوفته شد. ■●امام سجاد(علیه السلام) مى‌فرمايد: «الهى نبهنى لِذكرك فى اوقات الغفله و استعملنى بطاعتك فى ايام المهله »؛ خدايا! مرا در اوقات غفلت براى ذكر خود بيدار كن و در ايام مهلت در طاعت خود به كارگير. @mohamad_hosein_tabatabaei
■سیّد بن طاووس که شخصیت بسیار بزرگی است و در اوایل دورهی غیبت کبری زندگی میکرده است، کتابی در مقتل امام حسین علیه السّلام دارد به نام لهوف. ■در مقدّمهی کتابش مینویسد اگر آداب و رسوم خلق نبود که وقتی عزیزی از دستشان میرود عزاداری میکنند، به خاطر موفّقیتی که امام حسین علیه السّلام در قربانی کردن همه چیزش در راه خدا به دست آورد، من خلق را تحریض به عیش و شادمانی میکردم، ولی چون عادت خلق این است، من هم مقتل نوشتم. ■عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی■ ■●مصباح الهدی تٱلیف استاد مهدی طیّب●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
■●می خواهم راه بیفتم چه کنم؟●■ ■●۱-دهانت را ببند ( که سالک را دهانِ بسته باید ). از همین امروز شروع کن ! ۲-تن خسته ۳-دل بشکسته باید ■●یک کسی حرف ناسزا به تو گفت ردّش نکن. دلت می شکند، ممنونش هم باش. آقا ممنون. شما باعث شدی ( یک حرف ناروا گفتی)، دلم را شکستی. من کجا می توانستم یک چنین دلِ شکسته ای پیدا کنم؟ ●بدان راهست بر ما حقّ بسیار ●چو حقِّ مردم پاکیزه کردار ●ز مردم تا گران جانی بدیدم ●به القائاتِ سبّوحی رسیدم ■●که به تعبیرِ شریفشان در دفترِ دل (در شرح آن هم آوردیم) می فرمایند: ■●« طبعِ مزاجِ من طوری است که تا از ناحیه ی دیگران یک تلنگری، یک بدی ای، یک ناروایی ، یک نیشی ، یک چیزی به من نزنند ، از آن طرف برای من، در باز نمی شود» زدند ، در باز شد ■●آتش زدند کربلا را ، در باز شد تشنگی دادند ، در باز شد به آقا جسارت کردند، در باز شد نظامِ عالَم اینطور است . ... ■●دروس معرفت نفس استاد صمدی آملی●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
🏴صلی الله علیک یا ابا عبد الله الحسین🏴 ■●کسانی که در از خدا می خواهند «فاسئل الله الذّی اکرمنی بمعرفتکم و معرفة اولیائکم و رزقنی البرائة من اعدائکم ان یجعلنی معکم فی الدّنیا و الاخرة و ان یثبّت لی عندکم قدم صدقٍ فی الدّنیا و الاخرة» یا وقتی سر به سجده می گذارند در پایان زیارت عاشورا از خدا می خواهند که «ثبّت لی قدم صدقٍ عندک مع الحسین و اصحاب الحسین الّذین بذلوا مهجهم دون الحسین علیه السّلام» این که ما از خدایی که معرفت اهل بیت و اباعبدالله و یاران اهل بیت و اصحاب اباعبدالله را روزیمان کرده می خواهیم ما را با اباعبدالله و یاران اباعبدالله در دنیا و آخرت همراه کند، می خواهیم که ثابت قدم باشیم، قدم ثابت و استوار و تردیدناپذیر و تزلزل ناپذیری در محضر اباعبدالله در دنیا و آخرت داشته باشیم، ■●از خدا می خواهیم که در محضر الهی قدم صدقی همراه با اباعبدالله و یاران امام حسین که جان خود و خون قلب خود را نثار اباعبدالله کردند داشته باشیم و در همراهی با اباعبدالله ثابت قدم باشیم، این دعاها طبیعتا باید در عرصۀ عمل مصداق پیدا کند. «الدّاعی بلا عمل کالرّامی بلا وتر» کسی که بدون عمل می کند، مثل کسی است که با اسلحه ای که در آن فشنگ نیست تیراندازی می کند. خوب طبیعتا نتیجه ای به دست نمی آید! ■●استاد مهدی طيب_جلسه ١٥ ديماه ٩٠●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
■●خطبه امام سجاد عليه السلام در شام●■ ■حضرت سجاد علیه السلام پس از اینکه بر فراز منبر رفت به گونه ای سخنرانی نمود که چشم عموم مردم گریان و قلب آنان ترسان شد. ایشان پس از حمد و ثنای الهی فرمودند: ■أَیُّهَا النَّاسُ أُعْطِینَا سِتّاً وَ فُضِّلْنَا بِسَبْعٍ أُعْطِینَا الْعِلْمَ وَ الْحِلْمَ وَ السَّمَاحَةَ وَ الْفَصَاحَةَ وَ الشَّجَاعَةَ وَ الْمَحَبَّةَ فِی قُلُوبِ الْمُؤْمِنِینَ وَ فُضِّلْنَا بِأَنَّ مِنَّا النَّبِیَّ الْمُخْتَارَ مُحَمَّداً وَ مِنَّا الصِّدِّیقُ وَ مِنَّا الطَّیَّارُ وَ مِنَّا أَسَدُ اللَّهِ وَ أَسَدُ رَسُولِهِ وَ مِنَّا سِبْطَا هَذِهِ الْأُمَّةِ مَنْ عَرَفَنِی فَقَدْ عَرَفَنِی وَ مَنْ لَمْ یَعْرِفْنِی أَنْبَأْتُهُ بِحَسَبِی وَ نَسَبِی ■ای مردم! خداوند به ما شش خصلت عطا فرموده و ما را به هفت ویژگی بر دیگران فضیلت بخشیده است، به ما ارزانی داشت علم، بردباری، سخاوت، فصاحت، شجاعت و محبت در قلوب مؤمنین را، و ما را بر دیگران برتری داد به اینکه پیامبر بزرگ اسلام، صدیق [امیر المؤمنین علی علیه السلام]، جعفر طیار، شیر خدا و شیر رسول خدا صلی الله علیه و آله [حمزه]، و امام حسن و امام حسین علیه السلام دو فرزند بزرگوار رسول اکرم صلی الله علیه و آله را از ما قرار داد. [با این معرفی کوتاه] هر کس مرا شناخت که شناخت، و برای آنان که مرا نشناختند با معرفی پدران وخاندانم خود را به آنان می شناسانم. ■أَیُّهَا النَّاسُ أَنَا ابْنُ مَکَّةَ وَ مِنَی أَنَا ابْنُ زَمْزَمَ وَ الصَّفَا أَنَا ابْنُ مَنْ حَمَلَ الرُّکْنَ بِأَطْرَافِ الرِّدَا أَنَا ابْنُ خَیْرِ مَنِ ائْتَزَرَ وَ ارْتَدَی أَنَا ابْنُ خَیْرِ مَنِ انْتَعَلَ وَ احْتَفَی أَنَا ابْنُ خَیْرِ مَنْ طَافَ وَ سَعَی أَنَا ابْنُ خَیْرِ مَنْ حَجَّ وَ لَبَّی أَنَا ابْنُ مَنْ حُمِلَ عَلَی الْبُرَاقِ فِی الْهَوَاءِ أَنَا ابْنُ مَنْ أُسْرِیَ بِهِ مِنَ الْمَسْجِدِ الْحَرامِ إِلَی الْمَسْجِدِ الْأَقْصَی أَنَا ابْنُ مَنْ بَلَغَ بِهِ جَبْرَئِیلُ إِلَی سِدْرَةِ الْمُنْتَهَی أَنَا ابْنُ مَنْ دَنا فَتَدَلَّی فَکانَ قابَ قَوْسَیْنِ أَوْ أَدْنی أَنَا ابْنُ مَنْ صَلَّی بِمَلَائِکَةِ السَّمَاءِ أَنَا ابْنُ مَنْ أَوْحَی إِلَیْهِ الْجَلِیلُ مَا أَوْحَی أَنَا ابْنُ مُحَمَّدٍ الْمُصْطَفَی أَنَا ابْنُ عَلِیٍّ الْمُرْتَضَی أَنَا ابْنُ مَنْ ضَرَبَ خَرَاطِیمَ الْخَلْقِ حَتَّی قَالُوا لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ ■ای مردم! من فرزند مکه و منایم، من فرزند زمزم و صفایم، من فرزند کسی هستم که حجر الاسود را با ردای خود حمل و در جای خود نصب فرمود، من فرزند بهترین طواف و سعی کنندگانم، من فرزند بهترین حج کنندگان و تلبیه گویان هستم، من فرزند آنم که بر براق سوار شد، من فرزند پیامبری هستم که در یک شب از مسجد الحرام به مسجد الاقصی سیر کرد، من فرزند آنم که جبرئیل او را به سدرة المنتهی برد و به مقام قرب ربوبی و نزدیکترین جایگاه مقام باری تعالی رسید، من فرزند آنم که با ملائکه آسمان نماز گزارد، من فرزند آن پیامبرم که پروردگار بزرگ به او وحی کرد، من فرزند محمد مصطفی و علی مرتضایم، من فرزند کسی هستم که بینی گردنکشان را به خاک مالید تا به کلمه توحید اقرار كردند.
☑️عاشورا يك مكتب است؛ عاشورا تنها يك فاجعه ی جان خراش برای گريستن، سوگوار بودن و بر سر و سينه زدن نيست. ☑️در مكتب عاشورا بايد انسان عاشورايی شويم ؛ والاّ ساليان سال هم اشك بريزيم و بر سر و سينه بزنيم امّا حال و هوای عاشورايی در جان ما ايجاد نشود ، از عاشورا بهره ی چندانی نبرده ايم. ■●در محضر استاد مهدی طیب - جلسه ی ۱۲ دی ۸۷ ۹۵●■