■●در این دنیا هیچ حقیقتی حساستر از عشق در حیات آدمی نیست، زیرا این پدیده بسیار شگفتانگیز که نظیری برای آن وجود ندارد، همه زنجیرها را که در این زندگی به دست و پای آدمی میپیچد، باز میکند و او را از همه آنها رها و آزاد میسازد
■●و این توفیق بسیار بزرگی است که انسان تا آن را درنیابد، نمیتواند طعم حیات و عظمت آن را در حال ارتباطهای چهارگانه "ارتباط انسان با خویشتن، با خدا، با جهان هستی و با همنوعان خود" دریابد.
■●در عظمت این توفیق بسیار بزرگ رهایی و آزادی از علایق دنیوی، همین بس که انسان به مدد آن میتواند جهان هستی با آن عظمت را بهعنوان یک واحد که در دیدگاه او قرار گرفته، و او از یک قله مرتفع به آن مینگرد، دریابد،
■●اگر کسی بهخوبی دقت کند، خواهد دید که این دریافت یک آگاهی و علم محض و مجرّد نیست، بلکه دریافتی است که انسان در آن حال، خود را مانند مالک جهان هستی میبیند، زیرا انسانی که به مقام مالکیت بر خویشتن نائل شود، او مانند مالک بر جز خویشتن "همه جهان هستی" خواهد بود.
■●مجموعه آثار ۶ خلوت انس- تحلیل اندیشهها و شخصیت حافظ، صفحه ۶۳۹
استاد #علامه_جعفری●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
🏴صلی الله علیک یا ابا عبد الله الحسین🏴
#حاج_محمد_اسماعیل_دولابی
■چه در بین اهل مَجاز و چه در بین عرفا، هیچ جا عشقی مانند آنچه در عاشوراست، طلوع نکرده است.
#یاعلی
■●مصباح الهدی ص ٣٠٠●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) #صلوات
@mohamad_hosein_tabatabaei
هدایت شده از کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
■● #إقبال الأعمال
نماز مستحبی در روز سوم ماه صفر
راویان امامیه در برخی از کتابها آوردهاند: «مستحب است انسان در روز سوم ماه صفر دو ركعت نماز، در ركعت اول سورهی حمد و سورهی فتح (إنا فتحنا) و در رکعت دوم سورهی حمد و توحيد بخواند و بعد از سلام نماز، صد مرتبه صلوات بفرستد و صد مرتبه بگويد:«اللَّهُمَّ الْعَنْ آلَ أَبِي سُفْيَانَ؛ خدايا لعنت كن آل ابى سفيان را» و صد مرتبه استغفار كند؛ پس حاجت خود را بخواهد.
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
■● #عوامل_و_زمینه_های_رخداد_عاشورا (قسمت هفتم)●■ ■●نكتهای بگويم شايد بد نباشد، بشنويد. يكبار كه
■● #عوامل_و_زمینه_های_رخداد_عاشورا (قسمت هشتم)●■
■●زمينههايی كه به معاويه امكان داد حكومت خودش و بعد هم ولايتعهدی يزيد را تثبيت كند:
■● ۱-یکی سطح پايين #فهم_دينی مردم بود؛ سطح فكر مردم پايين بود. درك دينی مردم پايين بود؛ خصوصاً در شام. البتّه این هم تکرار بحثهایی است که سالهای قبل گفتهایم. شام اصلاً عجيب و غريب است. شام شهری است كه معاويه روز چهارشنبه اعلام میكند میخواهيم نماز جمعه بخوانيم، همهی مردم هم میآيند به معاويه اقتدا ميكنند و روز چهارشنبه نماز جمعه میخوانند! يعنی سطح فهم دينی اينطور است. فهم دين پايين است. خصوصاً در شام كه اصلاً میدانید، اسلام با بنی اميّه وارد سرزمين شام شد. ولذا مردم شام، اسلام را به روايت بنیاميّه شناختند و به آن ايمان آوردند. اسلام انحرافی، اسلام اشرافيّت، اسلام ظلم، اسلام تبعيض، اسلام تاراج، اسلام شهوترانی، اسلام ميگساری، اين اسلام را شناختند. سطح فهم دينی بهشدّت پايين بود؛ #فهم_اجتماعی بهشدّت پايين بود؛ قدرت تجزيه و تحليل مسائل بهشدّت در مردم پايين بود. این یک معضل بود كه به معاويه امكان داد آن نيّت شومش را محقّق كند.
■● ۲-دومين چيزی هم كه امكان داد حكومت خودش را مستقر و ولايتعهدی يزيد را هم تثبيت كند، روحيّهی #قبيلهگرايی است كه بين عرب رايج بود. اين هم از آن معضلات جدّی است. متأسّفانه فرصت نیست و زمانمان محدود است؛ والاّ ریشهی این را در #سقیفه نشان میدادم که چگونه همین روحیّهی قبيلهگرايی آنجا کار کرد! و در طول تاريخ اسلام مؤثّر بوده است. متأسّفانه اين خلق و خوی در بين عرب حاكم بود كه اهالی هر قبيلهای مطيع محض رئيس قبيلهشان بودند؛ گوسفندوار دنبال رئيس قبيلهشان حركت میكردند و در نتيجه شما برای اینکه يك قبيله را به يك سمت بكشانيد، كافی بود رئيس آن قبيله را بكشانيد و #معاويه اين نكته را خوب فهميد. با پولهای هنگفتي كه از بيتالمال مسلمين به تاراج برده بود، به رؤسای قبايل هديه ميداد و اينها را میخريد. در خود كوفه هم با همين پولها كار كرد؛ يعني بسياری از مردم كوفه كه آمدند كربلا و با امام حسين عليه السلام جنگيدند، آدمهای نفهم بیشعوری بودند كه چون ابنزياد توانست رئيس قبيلهشان را با پول بخرد، اينها هم دنبال رئيس قبيله راه افتادند و به كربلا آمدند و با امام حسين عليه السلام جنگيدند. اين نكته را هم معاويه خوب درك كرده بود ولذا با پول آنها را خريد. رؤسای قبایل را خرید و به تبع آنها، اعضای قبايل از رئيسشان تبعيّت كردند و از حكومت معاويه و ولايتعهدی يزيد حمايت كردند.
■●۳-سومين نكته هم #ضعف_ايمان مردم بود كه اشاره کردم؛ ايمان كه ضعيف باشد، انسان هم راحت خود را ميفروشد، هم میترسد، هم تطميع میشود، هم اغراض و اهدافش در زندگی، رضايت خدا و فرمانبری از دستورات الهی نيست. غرض و هدفش رسيدن به تمنيّات مادّی و دنيويش است.
#ادامه_دارد...
■● #سیره_و_تاریخ
#امام_حسين_علیه_السلام
#محرم_۹۷●■
۲۹ محرّم رسیدن کاروان اُسرا به شام
در این روز اسرای اهل بیت علیهم السلام به حوالی شام رسیدند. (۱)
ابراهیم بن طلحة بن عبدالله جلو آمد و به امام زین العابدین علیه السلام نزدیک شد، و کینه هایی که از جراحت شمشیرهای جنگ جمل در سینه ذخیره کرده بود ظاهر ساخت و به حضرت گفت :
دیدی غلبه با کیست ؟
حضرت فرمودند :
اگر می خواهی بدانی غالب کیست صبر کن تا هنگام نماز اذان و اقامه بگو، آن وقت می دانی آوازه چه کسی تا قیامت باقی است. (۲)
■منابع :
۱. قلائد النحور : ج محرّم و صفر، ص ۳۳۶.
۲. بحار الأنوار : ج ۴۵، ص ۱۷۷.
آیه 255 سوره بقره قسمت سوم
بخش اول
● تأثير علل و اسباب طبيعى به اذن و تأثير و تصرف خدا منتهى مى گردد
از اين توهم چنين جواب داده شده كه تصرف اين علل و اسباب در اين موجودات و معلولها خود وساطتى است در تصرف خدا، نه اينكه تصرف خود آنها باشد، به عبارتى ديگر علل و اسباب در مورد مسببات شفاء دهندگانى هستند كه به اذن خدا شفاعت مى كنند و شفاعت (كه عبارت است از واسطه اى در رساندن خير و يا دفع شر و اين خود نوعى تصرف است از شفيع در امر كسى كه مورد شفاعت است ) وقتى با سلطنت الهى و تصرف الهى منافات دارد كه منتهى به اذن خدا نگردد،
و بر مشيت خداى تعالى اعتماد نداشته باشد، بلكه خودش مستقل و بريده از خدا باشد، و حال آنكه چنين نيست براى اينكه هيچ سببى از اسباب و هيچ علتى از علل نيست ، مگر آنكه تأثير آن به وسيله خدا و نحوه تصرفاتش به اذن خدا است ، پس در حقيقت تأثير و تصرف خود خدا است ، پس باز هم درست است بگوئيم در عالم به جز سلطنت خدا و قيوميت مطلق او هيچ سلطنتى و قيوميتى نيست ، (عز سلطانه ).
و بنابر بيانى كه ما كرديم شفاعت عبارت شد از واسطه شدن در عالم اسباب و وسائط، چه اينكه اين توسط به تكوين باشد، مثل همين وساطتى كه اسباب دارند، و يا توسط به زبان باشد و شفيع بخواهد با زبان خود از خدا بخواهد كه فلان گناهكار را مجازات نكند، كتاب و سنت هم از وجود چنين شفاعتى در قيامت خبر داده ، كه بحث آن در تفسير آيه ((واتقوا يوما لا تجزى نفس عن نفس شيئا)) گذشت .
پس جمله : ((من ذا الذى يشفع عنده ))، پاسخ گوى هم ان توهم است ، براى اينكه اين جمله ، بعد از مساله قيوميت خدا و مالكيت مطلقه او آمده ، كه اطلاق آن ملكيت ، هم شامل تكوين مى شود، و هم تشريع ، حتى مى توان گفت قيوميت و مالكيت بر حسب ظاهر، با تكوين ارتباط دارند، و هيچ دليلى ندارد كه ما آن دو را مقيد به قيوميت و سلطنت تشريعى كنيم ، تا در نتيجه ، مساله شفاعت هم مخصوص به شفاعت تشريعى و زبانى در روز قيامت بشود.
در نتيجه ، سياق آيه در اينكه شامل شفاعت تكوينى هم بشود نظير سياق آيات زير است كه آنها نيز شامل هر دو قسم شفاعت هستند،
ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 509
((ان ربكم الله الذى خلق السموات و الارض فى ستة ايام ثم استوى على العرش يدبر الامر ما من شفيع الا من بعد اذنه )).
((الله الذى خلق السموات و الارض و ما بينهما فى ستة ايام ، ثم استوى على العرش ما لكم من دونه من ولى و لا شفيع )).
#تفسیر_المیزان
#سوره_بقره
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei