کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□○اگر قوه خيال شخص تطهير شد، در خواب صورتهای خوش و عبارات شيرينی خواهد ديد که از اين عبارات تعبير به
بنده خدايی آمد به خدمت مرحوم جناب آقای محمد حسن الهی و گفت: «اين حرفهايی که شما میفرماييد، چه کسی رفته و آنها را ديده است؟ ما که خبر نداريم، پس اصلاً واقعيت ندارد.» ايشان فرمودند: «تو يک هفته ای دستت را به اخلاص به من بده تا به تو بگويم چه خبر است.» رند ديگری گفت: به آن آقا گفتم: «يک هفته نه، اگر راست می گويی تو يک شب دستت را به من بده تا برايت بگويم چه خبر است.» اما حيف که نمی رويم و دست به آنها نمی دهيم.
□○«الهی درويشان بی سر و پايت در کنج خلوت، بی رنج پا سير آفاق عوالم کنند که دولتمندان را گامی ميسر نيست».
□○ماشينها، هواپيماها، آپولوها، همه و همه در پيشگاه يک انسان کامل طی الارض کننده، سر به رکوع و سجود می گيرند.
و صبحگاه مردم از خواب بيدار می شوند. همه ما به اين فکريم که چه زمانی قيامت بر پا می شود و مردم به اشکال مختلف در می آيند و حال اين که هر روز صبح مردم قيامت دارند آن هنگام که از خواب بر می خيزند.
□○به هنگام اذان صبح گويا زمين به لرزه در می آيد و همگان را از خواب بلند می کند تا آنها به سمت کار و بازار و مزرعه و تحصيل خود حرکت کنند.
تمام حيوانات نيز از خواب برخاستند. و بايد دانست که اگر انسان از شب تا به صبح بخوابد و بعد از طلوع آفتاب بيدار شود و هيچ نداند که در عالم چه گذشته است، او هم حيوانی بيش نيست.
□○وقتی که صبح می شود دو اذان گفته می شود: يکی آقای مؤذن است که در بالای مأذنه اذان می گويد و ديگری هم خروس است که در لانه اش اذان ميگويد.
□○و عجب از حيوان است که وقت اذان صبح را می داند و در شب در لانه تاريک خود اصلاً صدا در نمی دهد، اما همين که وقت نماز صبح می رسد، او نيز شروع به خواندن می کند.
ذکر خروس «يا سبّوح، يا قدّوس» است و هر صبح اين ذکر را سر می دهد.
□○خورشيد را «هور» و تاريکی شب را «غبرا» گويند. شب، تاريکی را بر روی زمين می گستراند و صبح، خورشيد از افق بيرون می آيد و اين پرده تاريک غبرا را از روی زمين برمی دارد. قبل از اين قيام، تمام حيوانات بيدار می شوند جز دسته ای که به ظاهر انسان هستند و در باطن از هر حيوانی پست ترند. آنها صبر می کنند تا خورشيد طلوع کند، آنگاه از خواب برمی خيزند. لذا در روايت آمده که تمام حيوانات قبل از اذان صبح بيدار هستند جز سگ. آن هم چون از شب تا صبح مشغول نگهبانی است نزديکيهای صبح خوابش می برد.
□○اگر می خواهی بدانی که قيامت کبری يعنی چه؟ شب را تا به صبح بيدار باش. قبل اذان صبح می بينی که يک قيامت بر پا می شود. بعد از اذان صبح، قيامت نمازگذاران بر پا می شود. و هنگام طلوع خورشيد قيامت عده ای را میبينی که تازه بيدار شده اند.
هر چه را نگاه می کنی همه دليل حق هستند تا می آيند به اينجا و باز میفرمايند:
آری حتی آن شخص بی نمازی هم که وقت طلوع خورشيد برخواسته و اکنون به دنبال غذايش می رود را يافته ام که:
○همه يار است و نيست غير از يار
○واحدی جلوه کرد و شد بسيار(۲)
□○احادیث برزخیه (شرح مراتب طهارت)○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
■●از هیچ چیز جز خدا نترسید●■
■من بار دیگر از مسؤولین بالای نظام جمهوری اسلامی می خواهم که از هیچ کس و از هیچ چیز جز خدای بزرگ نترسند و کمرها را ببندند و دست از مبارزه و جهاد علیه فساد و فحشاء سرمایه داری غرب و پوچی و تجاوز کمونیزم نکشند که ما هنوز درقدم های اول مبارزه جهانی خود علیه غرب و شرقیم.
■●صحیفه امام؛ جلد ۲۱؛صفحه ۳۲۷
پیام به مهاجرین جنگ تحمیلی به مناسبت نیمه شعبان
۲فروردین ۱۳۶۸●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
آیات 260-258 بقره قسمت دوم
بخش چهارم
● گفتارى درباره اينكه احسان وسيله هدايت و ظلم باعث گمراهى است
اين حقيقت كه در چند سطر قبل ذكر شد كه ظلم و فسق علت محروميت است ، حقيقتى است ثابت و قرآنى ، حقيقتى است كلى و استثنا ناپذير، كه قرآن با تعبيرات مختلف آن را ذكر فرموده ، و آن را زيربناى حقايق بسيارى از معارف خود قرار داده است ، حال بايد ديد با اينكه به حكم آيه : ((الذى اعطى كل شى ء خلقه ثم هدى ، خداى تعالى همه موجودات را به سوى كمال وجودشان هدايت كرده )) چه مى شود كه ستمكاران از اين هدايت محروم مى شوند، و ظلم گمراهشان مى كند.
#تفسیر_المیزان
#سوره_بقره
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 260-258 بقره قسمت دوم بخش چهارم ● گفتارى درباره اينكه احسان وسيله هدايت و ظلم باعث گمراهى است
آیات 260-258 بقره قسمت دوم
بخش پنجم
●بیان دو مقدمه براى روشن شدن وجه محروميت ظالمين از هدايت الهى به سوى كمال
براى روشن شدن اين مطلب بايد به دو مقدمه توجه كرد.
1 - آيه نامبرده دلالت دارد بر اينكه هر موجودى بعد از تماميت خلقتش با هدايتى از ناحيه خداى سبحان به سوى مقاصد وجودش و كمالات ذاتش هدايت شده است ، و اين هدايت تنها از اين مسير صورت گرفته كه بين هر موجود با ساير موجودات ارتباط برقرار است ، از آنها غير استفاده مى كند، و به آنها فايده مى رساند، از آنها اثر مى پذيرد، و در آنها اثر مى گذارد، با موجوداتى دست به دست هم مى دهد، و از موجوداتى جدا مى شود، به بعضى نزديك و از بعضى دور مى شود، چيزهائى را مى گيرد و امورى را رها مى كند، و از اين قبيل روابط مثبت و منفى .
2 - در امور تكوينى اشتباه و غلط نيست ، يعنى ممكن نيست موجودى در اثر بخشيدنش اشتباه كند، و يا در تشخيص هدف و غرض ، دچار اشتباه گردد، مثلا آتش كه كارش سوزاندن است ، ممكن نيست با هيزم خشك تماس بگيرد و آن را نسوزاند، و يا به جاى سوزاندن آن را خشك كند، و جسم داراى نمو همچون نباتات و حيوانات كه از جهت نموش رو به ضخامت حجم است ، ممكن نيست اشتباه نموده ، به جاى كلفتى نازك شود، و همچنين هر موجودى ديگر،
ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 545
و اين همان است كه آيه : ((ان ربى على صراط مستقيم )) به آن اشاره دارد، پس در نظام تكوين نه تخلف هست و نه اختلاف .
لازمه اين دو مقدمه يعنى ((عموم هدايت )) و ((نبودن خطا در تكوين ))، اين است كه براى هر چيزى روابطى حقيقى با ديگر اشيا باشد، و نيز بين هر موجود و بين آثار و نتايج آن - كه آن موجود براى آن نتايج خلق شده - راهى و يا راههائى مخصوص باشد، بطوری كه اگر آن موجود آن راه و يا راهها را پيش بگيرد به هدفش كه همان داشتن آثار است مى رسد.
ما هم اگر بخواهيم از آثار و نتايج آن موجود بهره مند شويم بايد آن را به همان راه بيندازيم ، مثلا يك دانه بادام وقتى درخت بادام مى شود، و استعداد درخت شدنش به فعليت مى رسد كه راهى را برويم كه منتهى به اين هدف مى شود، اسباب و شرايطى را كه خاص رسيدن به اين هدف است فراهم سازيم .
و همچنين درخت بادام وقتى به ثمر مى رسد كه استعداد به ثمر رسيدن را داشته باشد و اين راه مخصوصش هم طى شود، پس چنين نيست كه هر سببى بتواند هر نتيجه اى بدهد همچنان كه خداى تعالى فرمود: ((و البلد الطيب يخرج نباته باذن ربه ، و الذى خبث لا يخرج الا نكدا)) عقل و حس خود ما نيز شاهد اين جريان است ، وگرنه قانون عليت عمومى ، مختل مى شود.
بعد از بيان اين دو مقدمه روشن گرديد كه نظام صنع و ايجاد، هر چيزى را به هدف خاص هدايت مى كند، و به غير آن هدف سوق نمى دهد، و اين هدایت را هم از طريق مخصوص انجام مى دهد، و از غير آن راه هدايت نمى كند، ((صنع الله الذى اتقن كل شى ء)) آرى اين صنع خدا است كه هر چيزى را استوار و محكم كرد، پس هر سلسله از اين سلسله هاى وجودى كه لا يزال به سوى غايات و آثار خود روانند، اگر يك حلقه از آنها را فرضا مبدل به چيز ديگر كنيم ، قهرا اثر همه سلسله تغيير مى كند.
#تفسیر_المیزان
#سوره_بقره
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
■● #وظایف_همسران
استاد علی صفایی حائری●■
■●خستگى، لوس بازى،بىادبى و افسردگى و دلمردگى هم از علامتهايى هستند كه نشان مىدهند، نيازى در ميان هست و يا روش تو اشتباه است. بايد تجديد نظر كرد و مشورت خواست.
■●قهر و تندى مكرر، جسارت مىآورد و حرمتها را مىدرد. پس از جذب و دلبستگى، قهر مىتواند اهرم مفيدى باشد بخصوص آنجا كه توضيح و تبيينى هم در كار آمده باشد و در هنگام مناسبى انجام شده باشد.
■●در لحظهاى كه همسر تو انگيزهى درگيرى دارد و مقاومت نشان مىدهد، درگيرى را آغاز نكن. در جمع، در برابر چشم حامى و مدافع، درگيرى بىزمينه است و زير پاى تو سست است. يا بايد زياده روى كنى و يا شكست بخورى و زمينگير شوى.
■●روابط متکامل زن و مرد، صفحه ۲۵●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
■●عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی●■
■غم، شب مؤمن است و غمهای بزرگ، لَیلَةُالقَدر شیعه است.
■شب برای سالک خیلی خوب و نافع است. هر وقت غمناک شدی، شب است. از شب و فقر و گرسنگی و مریضی و فرار نکن، دم هم نزن، که بهترین عبادت صوم و صمت است. دنیا شب است و قیامت روز و برزخ بینالطلّوعین است. دنیا لیل است. لَیلَةُالقَدرِ یعنی قدر لیل دنیا را دانستن و از آن بهره بردن. در آن صورت نزدیکیهای مَطلَعُ الفَجر ملائکه به عبد خدا نازل میشوند و به او سلام میکنند، چون محبّت خدا، بلکه خود خدا میخواهد در آن قلب پا بگذارد.
■هر وقت غصّهای آمد، بلافاصله سرت را به سجده بگذار که سبک میشوی؛ وَ مِنَ اللَّیلِ فَاسجُد.
■خودت که چراغ شدی، دیگر شبی نمیبینی. چند سال است که من شبی نمیبینم.
■●مصباح الهدی - تألیف استاد مهدی طیّب●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
□○حضرت امام خمینی (قدس سره الشریف)○□
□○این موجودات مادی را که ما خیال میکنیم قدرت، علم و هیچ یک از کمالات را ندارند، این طور نیست. ما در حجاب هستیم که نمیتوانیم ادراک کنیم. همین موجودات پائین هم که از انسان پائینترند و از حیوان هم پائینترند و موجودات ناقصی هستند، در آنها هم همهی آن کمالات منعکس است منتها به اندازهی وجودی خودشان. حتی ادراک هم دارند؛ همان ادراکی که در انسان هست در آنها هم هست.
□○«وَإِن مِّن شَيْءٍ إِلَّا يُسَبِّحُ بِحَمْدِهِ وَلَٰكِن لَّا تَفْقَهُونَ تَسْبِيحَهُمْ». (اسراء/۴۴) ﻭ ﻫﻴﭻ ﭼﻴﺰی ﻧﻴﺴﺖ ﻣﮕﺮ ﺍﻳﻨﻜﻪ ﻫﻤﺮﺍﻩ ﺑﺎ ﺳﺘﺎﻳﺶ ، ﺗﺴﺒﻴﺢ ﺍﻭ ﻣﻰﮔﻮﻳﺪ، ﻭلی ﺷﻤﺎ ﺗﺴﺒﻴﺢ ﺁﻧﻬﺎ ﺭﺍ ﻧﻤﻰﻓﻬﻤﻴﺪ.
□○بعضی از باب این که نمیدانستند میشود یک موجود ناقص هم ادراک داشته باشد، آن را حمل کرده بودند به این که این تسبیح تکوینی است و حال آن که آیه غیر این را میگوید. تسبیح تکوینی را ما میدانیم که یعنی اینها موجوداتی هستند و علتی هم دارند. خیر مسأله این نیست بلکه تسبیح میکنند. در روایات تسبیح بعضی از موجودات را هم ذکر کردهاند که چیست. در قضیهی تسبیح آن سنگریزهای که در دست رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم بوده (آنها) شنیدند که چه میگوید. تسبیحی است که گوش من و شما اجنبی از اوست. نطق است، حرف است، لغت است. اما نه به لغت ما و نه نطقش نطق ماست. اما ادراکی است. منتها ادراک به اندازه ی سعه ی وجودی خودش...
□○ #تفسیر_سوره_حمد○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
□●شرح احوال مفسر کبیر قران، صاحب کتاب شریف المیزان●□
□●علامه طباطبایی معتقد بودند که اسلام راستین در اروپا و امریکا نرفته است. زیرا تمام مستشرقینی که از آنجا برای تحقیق در اسلام به سرزمین های اسلامی آمده اند، همگی با اهل تسنن و در ممالک عامه نشین چه در افریقا و مصر و چه در سوریا و لبنان و حجاز و پاکستان و افغانستان رفت و امد داشته؛
و بطور کلی اسلام را از دریچه و دیدگاه عامه بدنیا معرفی کرده اند. و بر این اساس شیعه را یک فرقه منشعب از اسلام می دانند. و روی این زمینه ها شیعه در دنیا معرفی نشده است، در حالیکه شیعه فقط، تنها فرقه ایست که تجلی گاه اسلام راستین است؛ و تشیع؛ حقیقت پیروی از سنت رسول خدا که در ولایت متجلی است می باشد.
□●شیعه یگانه فرقه ایست که بدنبال رسول خدا حرکت کرده؛ و قول و عملا اسلام را در خود تحقق بخشیده اند.
چون مواضع نقد و تزییف و غش و تحریف، در تواریخ و کتب عامه زیاد است، و در آن کتب مطالبی به رسول خدا نسبت داده شده است که سزاوار مقام پیامبری نیست، و عصمت را نیز از ان حضرت نفی کرده اند، لذا اسلام با چهره واقعی خود در غرب تجلی ننموده و موجب گرایش انها بدین اسلام نشده است. ولیکن شیعه مطلب بخلاف است، سراسر کتب شیعه، رسول الله را معصوم و از خطا و گناه و لغزش ها مصون، و مطالب خلاف مقام پیامبری را ان حضرت نسبت نمی دهند.
□●مهر تابان
ص۷۳ علامه سید محمد حسین حسینی طهرانی●□
@mohamad_hosein_tabatabaei
#کلمه_اول
□آنکه خود را نشناخت چگونه دیگری را میشناسد؟!
#یاعلی
#صد_کلمه_در_معرفت_نفس
#علامه_حسنزاده_آملی
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) #صلوات
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□●آثار و پیامدهاى صبر - بخش دوّم●□ ( #مراتب_صبر_عارفان) □●۵- انسان تا وقتى اسیر نفس و در حجاب
□●برخى آثار مثبت مصائب و بلایا براى مؤمن - بخش اوّل●□
□●مصائب، شدائد، محرومیّتها و گرفتارىهایى که خداوند به اقتضاى ربوبیّت خویش، در زندگى شخص مؤمن بهوجود مىآورد، حکمتهاى فراوانى دارد که به پارهاى از آنها اشاره مىکنیم.
□●(۱) - انسانیّت انسان در دل سختىها شکل مىگیرد و پدید مىآید. قرآن کریم مىفرماید:
لَقَد خَلَقنَا الاِنسانَ فى کَبَدٍ
هر آینه انسان را در دل سختى آفریدیم.
□●بنابراین بشر در مواجهه با سختىهایى که خداوند در زندگیش ایجاد مىکند، به مدارج انسانیّت راه مىیابد و به مقامات انسانى نایل مىشود. به بیان دیگر، شخصیّت انسانى، نتیجهى مواجههى با سختىهاى زندگى است.
□●(۲) - تحمّل سختىها و شدائد، روح انسان را بزرگ و پرظرفیّت مىکند و وجود او را براى دریافت عطاهاى بزرگتر خداوند آماده مىسازد.
□●(۳) - بالاترین منزل سلوک، نیل به دیدار و وصال الهى است و جز با تحمّل سختى و دشوارى، به این منزل نمىتوان راه یافت. خداى متعال مىفرماید:
یا اَیُّهَا الاِنسانُ اِنَّکَ کادِحٌ اِلى رَبِّکَ کَدحاً فَمُلاقیهِ
اى انسان! تو در سیر به سوى پروردگارت متحمّل سختىهاى بزرگى مىشوى، پس آنگاه به لقاء و دیدار او نایل مىگردى.
□●بنابراین یکى از ثمرات دشوارىهاى زندگى، نیل به لقاء الله است.
#ادامه_دارد....
□●شراب طهور - تألیف استاد مهدی طیّب●□
#شراب_طهور
#صبر - ۵
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
■●" انتشار کتاب از دولت قرآن "●■
■در پیشگفتار کتاب آمده است:
این کتاب جعبه جواهری است که به عدد سالهای عمر با برکت پیامبر اسلام(صلی الله علیه وآله)، شصت و سه قطعه جواهر از گنج خانه وحی الهی به خوانندگان هدیه می کند. هر یک از این شصت و سه گوهر گزیده را بانوی هنرمندی به نام خدیجه فلّاحی، با دست های هنرمند خویش در اوراق زرینی از خط بدیع ثلث، نسخ و نستعلیق و نیز خط منحنی و خوش آهنگ رومیان(Copperplate)، درپیچیده و به نقش و نگار هنرمندان دیگر بیاراسته و در پیش روی گوهرجویان نهاده است.
هر باب از این کتاب نگارین که بر کنی
همچون بهشت گویی از آن باب خوش تر است
سعدی
■●عنوان کتاب: از دولت قرآن (سه زبانه)
انتخاب آیات، ترجمه فارسی و پیشگفتار: حسین الهی قمشه ای
ترجمه انگلیسی: عبدالله یوسف علی
خوشنویس: خدیجه فلّاحی
ناشر: انتشارات سبزه
تاریخ انتشار: پاییز ۱۳۹۷●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□○اللَّهُمَّ وَ أَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ ذَنْبٍ اسْتَمَلْتُ إِلَیْهِ أَحَداً مِنْ خَلْقِکَ بِغَوَایَت
□○بند پنجم:اللَّهُمَّ وَ أَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ ذَنْبٍ یَدْعُو إِلَى الْغَیِّ وَ یُضِلُّ عَنِ الرُّشْدِ وَ یُقِلُّ الرِّزْقَ وَ یَمْحُو الْبَرَکَهَ وَ یُخْمِلُ الذِّکْرَ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ وَ اغْفِرْهُ لِی یَا خَیْرَ الْغَافِرِینَ.
□○بار خدایا ! از تو آمرزش میطلبم از هر گناهی که به سوی گمراهی می کشاند و از راه رشد دور می کند، و روزی را کم و برکت را از بین میبرد، میراث گذشته را نابود و نام آدمی را از خاطره ها میبرد، پس بر محمد و آلش درود فرست و این گونه گناهم را بیامرز ای بهترین آمرزندگان!
#استغفار_هفتاد_بندی_امیرالمومنین_علیه_السلام
@mohamad_hosein_tabatabaei
■●خدا را در شکستن اراده ها شناختم●■
■●آقای جوان، اگر آمد در سِرّ خلقت گاهی به یک سختی،به یک فقری، به یک نداری، به یک قبول نشدن دانشگاهی، به یک چیزی که مقصودت بود حاصل نشد، از اینها نه تنها از خدا نباید دور بشوی ،بلکه امام امیرالمومنین فرمود: من یکی از راههایی که حق متعال را شناختم و معرفت برایم حاصل شد، یکی از راه عرفان این است که، یافتم تمام عزمها فسخ می شود. تصمیم سخت ،بعد می بینی شکسته شد.
■●این را به او می گویند، آقا حواست باشد اگر تصمیم هم گرفتی خودت را هم بسازی، توجه داشته باش این تصمیمت هم مالِ خدا باشد نه مال خودت. چون اگر مال خودت است می خواهی استقلالاً در نظام هستی تصمیم بگیری خودسازی را، این خودش شرک است. و لذا می شِکَنَند، او را می شِکَنَند که بیدارت کنند، بدانند و بدانی که راه خودسازی هم، در پیش گرفتی، می گوئی تصمیم گرفتم صد در صد، همان لحظۀ تصمیم گیری هم، تصمیم را از او بدانی نه از خودت. تو از خودت بدانی، می شِکَنَند. و لذا می شکنند. می گوید، تصمیم می گیرم، می شکند، بله که می شکنند. چرا شکستند؟ چون با او نبودی شکست، چرا می شکنند؟ تا به تو بگویند و بدانی،عالم مالکی دارد، خانه صاحب دارد، تو بی مالک نیستی بی صاحب نیستی. این شکستن تصمیمها ،نه تنها تو را واپس گرا نکند بلکه اتفاقا در حرکتت به سوی او قویتر بشوی .می شکنندت تا أنا فی قلوبهم منکسره بشود. با توکار دارند، می خواهند بالایت ببرند و لذا می شکنند.
■●آنی که حجة الله است گاهی تصمیمات او را هم می شکنند. اما آنجا نه تصمیم او را می شکنند که او را آگاه کنند، بلکه تصمیم او را می شکنند تا کسانی که او در صدد هدایت آنهاست آنها را آگاه کنند. و لذا ابی عبدالله در روز عاشورا در میدان قتلگاه فرمود: الهی رضا به قضائک. حواستان جمع باشد آنکه حجة الله است حرفش این است.
■●فرمایشات استاد داود صمدی آملی در بحث خلقت و راز آفرینش●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
آیات 260-258 بقره قسمت دوم
بخش ششم
● در امور اعتبارى و تكوينى از هر امرى آثار خودش بروز مى كند
اين وضع موجودات بود حال ببينيم وضع امور اعتبارى و قراردادى چگونه است ؟ امور اعتبارى از قبيل سلطنت و مالكيت و امثال آنها، از آنجا كه از فطرت منشا مى گيرد، و فطرت هم متكى بر تكوين است ، قهرا اين امور و افعال و نتايجى كه از اين امور به دست مى آيد هر يك از آنها با آثار و نتايجش ارتباط خاصى دارد.
ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 546
خلاصه از هر امر اعتبارى تنها آثار خودش بروز مى كند، و آن آثار هم تنها از آن امر اعتبارى بروزمى كند.
و نتيجه اين گفتار اين است كه : تربيت صالح تنها از مربى صالح محقق مى شود، و مربى فاسد جز اثر فاسد بر تربيتش مترتب نمى شود، چرا كه : ((از كوزه برون همان تراود كه در اوست ))، هر چند كه شخص فاسد تظاهر به صلاح كند، و در تربيت كردنش طريق مستقيم را ملازم باشد، و صد پرده ضخيم بر روى فسادى كه در باطن پنهان كرده ، بكشد و واقعيت خود را كه همان فساد است در پشت هزار حجاب پنهان كند.
و همچنين حاكمى كه صرفا به منظور غلبه بر ديگران مسند حكومت را اشغال كرده و يا آن قاضى كه بدون لياقت در قضاوت اين مسند را غصب كرده ، و همچنين هركس كه منصبى اجتماعى را از راه غير مشروع عهده دار گردد.
#تفسیر_المیزان
#سوره_بقره
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
■●«مقام #حضرت_سلمان علیهالسلام»
حضرت آیتالله بهجت قدسسره●■
■●چه بکنیم از بی علمی، چه بکنیم از ضعف در ایمان، از ضعف در تدین، ... چه بکنیم از این ضعفها؟! چه بکنیم از این ضعفهای اختیاری؟! نمیرویم دنبال تحصیلات علمیه، نمیرویم که بفهمیم که خب عمل چطور بر ما آسان بشود؟ اختیارا نمیرویم! اگر غیراختیاری باشد حالا، خدا میبخشد ما را، اما اختیاری را چه بکنیم؟
■●چهکار بکنیم از ضعف ما در علم و عمل، چه کار بکنیم که این ضعف ما به اختیار ماست. خودمان نمیرویم دنبال تقویت.
■●تقویت علمیه، همین است که عرض کردم؛ درس خواندن و درس گفتن، که هیچکس از آن مستغنی نیست؛ مگر انبیا و اوصیا، که صحبت درس در آنها نیست، ما هیچ ربطی به آنها نداریم.
■●ماهنوز؛ شاگردان آنها؛ سلمان و ابوذر و اینها؛ بالای سرما قرار دارند و ما مقامات آنها را هنوز خبرنداریم ونمیدانیم چیست.[چه رسد به مقام انبیاء و اوصیاء]
■●مبادا در خودمان یک خیالهای شیطانی بکنیم! ما رعیت هستیم و در رعیت هم، رعیتِ رعیت هستیم. ما اگر اعتراف به مقام سلمان و ابوذر و مقداد و عمار نداشته باشیم، اعتراف به مافوق آنها (بالاترازآنها که انبیاء و اولیاء هستند) داریم؟ نه! دروغ است!
[ اینکه فکر کنیم بدون اعتراف وشناخت به مقام امثال سلمان، ابوذر، مقداد و عمار، توانستهایم شناختی از مقامات انبیاء و اولیاء داشته باشیم دروغ است!]
■●ما از سلمان و ابوذر و مقداد، یقینا! عقبتر هستیم،
[مثلا یکی] دلیلش این است که سلمان به زهیر گفت: «إذا أدرکتُم سید شباب أهلالجنة فکونوا أشُدُّ فَرحا» .. از این غنیمتی که تحصیل کردی...
حالا تا زمان قیام سیدالشهدا چقدر طول دارد؟! زمان سلمان تا آن زمان؟! حالا از کجا او(زهیر) موفق بشود به این کار؟ هفتاد و دو تن [اصحاب سیدالشهدا علیهالسلام] بیشتر نبودند! چطور [سلمان] از بین همه مردم او (زهیر) را جزو هفتاد و دوتن حساب کرده بود و دید (متوجه شد)؟
☑️آنها کجا و ما کجا ؟! ما خیلی دوریم از آنها !!
☑️ما کجا میرسیم به سلمان و ابوذر و مقدادشون ، ما خاک پای اونها نمیشویم ..
■●بخشی از فرمایشات حضرت آیتاللهالعظمی بهجت اعلیالله مقامه در دیدار جمعی از طلاب مشهد با معظمله - تابستان ۱۳۷۶●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
□● #اقسام_موت_اختیاری●□
□●از موت اختیاری ولادت ثانیه برای نفس حاصل می شود.
□●موت اختیاری در نزد سلاک الی الله به چهار قسم است:
□یکی #موت_احمر است که جهاد اکبر است. "فتوبوا الی بارئکم فاقتلوا انفسکم ذلک خیر لکم عند بارئکم".
□و دیگری #موت_ابیض و آن جوع است که باطن را نور می دهد و چهره قلب را سفید می نماید. چون که بطنه فطنه را می برد.
□و سومی #موت_اخضر است و آن لبس مرقع (جامه وصله دار =کنایه از زهد) است.
جناب وصی (علیه السلام) فرمود: لقد رقعت مدرعتی حتی استحییت من راقعها. (آن قدر جامه ام را وصله زده ام که از وصله زننده آن شرم مى کنم.)
□و چهارمی #موت_اسود است که همان تحمل و صبر در مصائب و محن و سرزنش لائمین و تحمل اذیت خلق است.
□و این موت چهارمی از سه موت دیگر شدیدتر است، "و لربک فاصبر".
□●شرح دفتر دل
استاد صمدی آملی●□
@mohamad_hosein_tabatabaei