eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
□دعای مجرّبی که برای برآمدن حاجات از جانب حضرت ولیّ‌عصر ارواحنافداه وارد شده است. □بهتر است این عمل در اماکن مذهبی مانند مساجد و حرم‌های اهل‌بیت علیهم‌ السّلام و شب‌هنگام یا سحرگاهان، خصوصاً شب جمعه انجام شود. □دو رکعت نماز می‌گزاری؛ سپس می‌گویی: □يا مَنْ أَظْهَرَ اَلْجَمِيلَ وَ سَتَرَ اَلْقَبِيحَ يَا مَنْ لَمْ يُؤَاخِذْ بِالْجَریرَةِ (بِالسَّرِيرَةِ) وَ لَمْ يَهْتِكِ السِّتْرَ [وَ اَلسَّرَارَةَ] يَا عَظِيمَ الْمَنِّ (اَلْعَفْوِ) [يَا كَرِيمَ الصَّفْحِ] يَا حَسَنَ اَلتَّجَاوُزِ [وَ] يَا وَاسِعَ اَلْمَغْفِرَةِ يَا بَاسِطَ اَلْيَدَيْنِ بِالرَّحْمَةِ يَا مُنْتَهَى كُلِّ نَجْوَى [وَ] يَا غَايَةَ (صَاحِبَ) كُلِّ شَكْوَى [وَ] يَا عَوْنَ كُلِّ مُسْتَعِينٍ وَ يَا مُبْتَدِئاً بِالنِّعَمِ قَبْلَ اِسْتِحْقَاقِهَا. : □۱۰ بار يَا رَبَّاهْ □۱۰ بار يَا سَيِّدَاهْ □۱۰ بار يَا مَوْلَاهْ (مَوْلَيَاهْ) □۱۰ بار يَا غَايَتَاهْ (غَيْثَاهْ) □۱۰ بار يَا مُنْتَهَى [غَايَةِ] رَغْبَتَاهْ : □أسْأَلُكَ بِحَقِّ هَذِهِ اَلْأَسْمَاءِ وَ بِحَقِّ مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ [اَلطَّيِّبِينَ] اَلطَّاهِرِينَ [عَلَیْهِمُ السَّلامُ] إِلاَّ مَا كَشَفْتَ كَرْبِی وَ نَفَّسْتَ هَمِّی وَ فَرَّجْتَ [عَنِّی] غَمِّی وَ أَصْلَحْتَ حَالِی □و [در حالیکه در سجده‌ای] برای آنچه می‌خواهی دعا کن و حاجتت را درخواست بنما. □سپس گونه‌ی راست خود را بر زمین (مُهر) بگذار و ۱۰۰ بار بگو: □يا مُحَمَّدُ يَا عَلِیُّ اكْفِيَانِی فَإِنَّكُمَا كَافِيَایَ وَ انْصُرَانِی فَإِنَّكُمَا نَاصِرَایَ. □آن‌گاه گونه‌ی راست خود را بر زمین (مُهر) بگذار و بگو ۱۰۰ بار (بسیار تکرار کن): [يَا صَاحِبَ الزَّمَانِ] □و در پی آن تا جایی که نَفَست قطع شود، بگو: . □آن‌گاه سرت را بلند کن که ان شاء اللّٰه خداوند با کرم خویش حاجتت را برمی‌آورد. * عبارات داخل [ ] به معنای این است که در برخی نسخ، این عبارت هست و در برخی نیست. * عبارات داخل ( ) به معنای این است که در برخی نسخ به جای عبارت متن، چنین عبارتی وجود دارد. : □دلائل‌الامامة، محمّد بن‌ جریر طبری □مستدرک‌ الوسائل، محدّث نوری □بحارالانوار، علّامه مجلسی □زادالمعاد، علّامه مجلسی @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
■●در محضر آیت الله جوادی آملی●■ ■آیت الله جوادی آملی:خدا مرحوم علامه طباطبايی را غريق رحمت کند! حرم که می رفت در و ديوار را می ‌بوسيد. @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ، و بِهِ أَسْتَعِینُ□ #وَٱلْحَمْدُ_لِلّه_وَلّیِ_کُلِّ_نِعْمَة
□بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ، و بِهِ أَسْتَعِینُ□ □○ای نفس، مبادا خوی تو دراین حیات چون خوی کودک بی‌خرد، که اگرش خورش دهند و با وی نرمی نمایند بخندد و خشنود گرد د، و اگر با وی درشتی کنند بگرید و در خشم شود، که او همواره در خنودی و مشترک ناستوده است. □○ای نفس، بدان که این دنیا بر این معانی مختلف که آن نیک و بد و خوش و ناخوش «و نرمی و درشتی» است نهاده شد، بیدار کردن نفس را و برانگیختن وی را، و مثالهای چند است که بران کار کند، تا بدان عقل نوربخش را و دانش تمام را ذخیره کند، که آن حکمتست و رسیدن و شناختن حقیقت چیزها، و برای آن آمد نفس بدین جهان تا بداند و آزمایش کند، و هر که بمحلی فرود آید تا دانش اندوزد و آزمایش کند، پس دانش و آزمایش و جست و جوی را بگذارد، و بلذّت و نعیم آن مشغول گردد، مطلوب و مقصود را گم کرد و امید را فراموش کرد، و من روشن بنمودم؛ ای نفس، و شرح کردم در رتبت نکوهندگان دنیا چون از وی درخشم شوند، و ستایندگان وی چون از وی خشنود باشند، و نیستند ایشان بحقیقت نه نکوهنده و نه ستاینده، بلکه گم و سرگشته‌اند، و مطلوب و مقصود خود را فراموش و گم کرده، و آلت کار کرد را باطل گذاشته، حیرت زده، نه دانشی اندوخته و نه عدتی ساخته. @mohamad_hosein_tabatabaei
■●عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی●■ ■●قدیم پلو کم خورده میشد. پسر جوانی همیشه در خیال خود شب عروسی‌اش را ترسیم میکرد و با خود میگفت آن شب پلوی مفصلّی خواهم خورد. شب عروسی، پدرش مهمانها را بر سر سفره دعوت کرد و به پسرش گفت: تو سر سفره نرو. ■●پسر بیخبر از آنکه غذای مفصلّی برای او در حجله قرار دادهاند تا با عروس خانم بخورند، از اینکه پدرش مانع شده که همراه مهمانها غذا بخورد و شکمی از عزا در بیاورد، به شدّت دلخور شد. آخر شب که مهمانها رفتند، پدرش به او گفت: خوب حالا برو به حجله. ■●پسر که خلقش از دست پدرش به شدّت تنگ بود، با دلخوری گفت: ارواح باباش، هر که پلو را خورده، برود به حجله. نکند ما هم خُلقمان از دست خدا و موالیانمان تنگ باشد و وقتی راه وصال و لقاء باز میشود و ما را فرا میخوانند، مثل آن داماد باشیم؟ وقتی که با خدا خلوت میکنیم و بر سجّاده ی عبادت می نشینیم و یا وقتی که موت میآید و به حجله گاه مؤمنین میرویم، نکند خُلقمان از خدا تنگ باشد. ■●مصباح الهدی - تألیف استاد مهدی طیّب●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) @mohamad_hosein_tabatabaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#قدر_انسان... قسمت اول ■●استاد علی صفایی حائری●■ ■ایمان به قدر انسان و ارزش او، او را به سوی خدا می
... قسمت دوم ■●استاد علی صفایی حائری●■ ■در این مجموعه عظیم هستی است، که انسان با هدف بالاتر از وجود خویش و جهت عالی‌تر، به رسول و ولی روی می‌آورد. این دو نکته؛ 1⃣جایگاه انسانی که در تمامی هستی مطرح است، نه در یک کشور 2⃣با هدف بالاتر از خود همراه است، نه لذت و قدرت و رفاه. ■آن جایگاه و این هدف، نیاز به حکومت و رهبری رسول و امام معصوم را نشان می‌دهد. ■●نامه‌های بلوغ، ص ۲۵●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
■●منجی‌باوری در مذاهب و مسالک معنوی غیرآسمانی●■ ■●در مذاهب متعدّد هندی که کتاب‌های مقدّسشان منشأ آس
■●منجی‌باوری در دین یهود و عهد عتیق (تورات و کتب انبیای بنی‌اسرائیل) - بخش اوّل●■ ■●آیین یهود به عنوان یکی از دین‌های دارای سابقه‌ی آسمانی، امروزه در دنیا طرفداران، معتقدان و پیروانی دارد. در عهد قدیم یا عهد عتیق که مجموعه‌ی کتاب تورات و رساله های ملحق به آن است، بحث ظهور یک رجُل الهی در پایان و فرجام تاریخ، برای آکنده کردن جامعه‌ی بشری از معنویت و توحید، فضیلت و اخلاق، و عدالت و دادگری، به صراحت مطرح است. ■●در کتاب مزامیر (زبور) داود‌ علیه السّلام این‌گونه آمده است: به سبب شریران خویشتن را مشوّش نساز و بر فتنه‌‌انگیزان حسد مَوَرز‌؛ زیرا که مثل علف به زودی بریده می‌شوند و مثل علف سبز پژمرده خواهند شد و بر خداوند توکّل نما و نیکویی کن... . نزد خداوند ساکت شو و منتظر او باش... . و امّا منتظران خداوند وارث زمین خواهند بود. هان! بعد از اندک زمانی شریر نخواهد بود؛ در مکانش تأمّل خواهی کرد و نخواهد بود (جای تأمّل ندارد) و امّا حلیمان‌، وارثان زمین خواهند شد... . و امّا صالحان را خداوند تأیید می‌کند و خداوند روزهای کاملان را می‌داند و میراث ایشان خواهد بود تا ابدالآباد... . و امّا نسل شریر منقطع خواهد شد؛ صالحان وارث زمین خواهند بود. { كتاب مقدّس‌، عهد قدیم‌، مزامیر‌، مزمور ۳۷، فرازهای ۲۹،۲۸،۱۸،۹،۷،۴،۱ } و { جمله‌ی پايانی کاملاً مطابق این آیه‌ی قرآن است که می‌فرماید: وَ لَقَدْ كَتَبْنٰا فِی الزَّبُورِ مِنْ بَعْدِ الذِّكْرِ اَنَّ الْاَرْضَ يَرِثُهٰا عِبٰادِیَ الصّٰالِحُونَ: هر آينه در زبور بعد از ذکر [تورات] نوشتیم که بندگان شایسته‌ام وارث [حکومت] زمین خواهند شد. (سوره‌ی انبیاء، آیه‌ ۱۰۵)} ■●و در جای دیگری از زبور داود علیه السّلام آمده است: ■●قوم‌ها را به‌انصاف داوری خواهد کرد. آسمان شادی کند و زمین مسرور گردد. دریا و پری آن غرّش نمایند. صحرا و هرچه در آن است به وجد آید. آن‌گاه تمام درختان جنگل ترنّم خواهند نمود به حضور خداوند؛ زیرا که می‌آید؛ زیرا که برای داوری می‌آید. ربع مسکون را به‌انصاف داوری خواهد کرد. { كتاب مقدّس‌، عهد قدیم‌، مزامیر‌، مزمور ۹۶، فرازهای ۱۳-۱۰} ■●همچنین در کتاب اَشَعیای نبی علیه السّلام، این‌گونه آمده است‌: و نهالی از تنه‌ی یَسَّی {يسّی به معناى قوى، پدر حضرت داود علیه السّلام و نوه‌ی راعوت است} بیرون آمده‌، شاخه‌ای از ریشه‌هایش خواهد شکفت (یعنی فردی از فرزندان یَسَّی ظهور خواهد کرد)... . بلکه مسکینان را به عدالت داوری خواهد ‌کرد و به جهت مظلومان زمین به راستی حکم خواهد نمود... ؛ و کمربند کمرش عدالت خواهد بود و کمربند میانش امانت... ؛ و گرگ با برّه سکونت خواهد داشت و پلنگ با بزغاله خواهد خوابید و گوساله و شیر و پرواری با هم و طفل کوچک آنها را خواهد راند و گاو با خرس خواهد چرید و بچّه‌های آنها با هم خواهند خوابید و طفل شیرخواره بر سوراخ مار بازی خواهد کرد و طفلِ از شیر بازداشته‌شده دست خود را بر خانه‌ی افعی خواهد گذاشت و در تمامی کوه مقدّس من ضرر و فسادی نخواهند کرد؛ زیرا که جهان از معرفت خداوند پر خواهد بود. {كتاب مقدّس‌، عهد قديم‌، كتاب اشعيای نبی، باب ۱۱، فرازهای ۱، ۴، ۵ و ۶} ■●[ این مطلب در حدیثی از امیرالمؤمنین علی‌ علیه السّلام درست با همین تعابیر روایت شده است: فَيَبْعَثُ الْمَهْدِیُّ اِليٰ اُمَرٰائِهِ بِسٰائِرِ الْاَمْصٰارِ بِالْعَدْلِ بَيْنَ النّٰاسِ وَ تَرعَی الشٰاﺓُ وَ الذِّئبُ فِی مَكٰانٍ وٰاحِدٍ وَ تَلْعَبُ الصِّبْيٰانَ بِالحَيّٰاتِ وَالْعَقٰارِبِ لٰايَضُرّهُمْ شَیْءُ وَ یَذْهَبُ الشَّرَّ وَ يَبْقَی الْخَيْرِ: حضرت مهدی‌ علیه السّلام حکم عدالت بین مردم را به سوی فرمانروایانش در سایر بلاد صادر می‌کند و گوسفند و گرگ در چراگاه واحد می‌چرند و کودکان با مارهای سمّی و عقرب‌ها بازی می‌کنند و آنها هیچ ضرری به این کودکان نمی‌رسانند و ریشه‌ی شرّ کنده می‌شود و تنها خیر باقی می‌ماند.] ■●و نیز آمده است: امّا آنانی که منتظر خداوند می‌باشند قوّت تازه خواهند یافت و مثل عقاب پرواز خواهند کرد. خواهند دوید و خسته نخواهند شد.{كتاب مقدّس‌، عهد قديم‌، كتاب اشعيای نبی، باب ۴۰، فراز ۳۱} همچنین آمده است: خوشا به حال کسانی که منتظر او باشند. {كتاب مقدّس‌، عهد قديم‌، كتاب اشعيای نبی‌، باب ۳۰، فراز ۱۸} .... ■●جانِ جهان تألیف استاد مهدی طیّب●■ - ۴ @mohamad_hosein_tabatabaei
 □○سخنانی قابل تامل از استاد صمدی آملی حفظه الله پیرامون عج الله○□ □○در دعای فرج بحث احضار امام زمان مطرح نیست در این دعا به محضر الهی عرض می کنیم خدایا تو برای ولیت باش در همین لحظه و در همه لحظات و ...در هیچ دعایی به محضر امام زمان اینطور بی ادبی نمی شود که به ایشان بگوییم بیا که بیا احضار است و احضار کسی که امام انسان است بی ادبی است و در بحث احضار  فقط کسانی که از لحاظ روحی از احضار شونده قوی ترند حق احضار  فرد مورد نظر را دارند  و چون هیچ کس بالاتر از امام زمان نیست این بی ادبی است که حتی درخواست احضار ایشان را داشته باشیم  □○ادب آن است که به محضر آقا تشرف حاصل کنیم  دعا می کنیم خدایا تو برای آقا باش یعنی آقا دارد می رود ما هم به دنبال ایشان برویم و هر روز بهتر از دیروز باشیم و چرا نرویم و بایستیم؟ همین لحظه دعا کنیم و بگیریم و ظرف وجودی ما هم که پر نمی شود لذا دم به دم بالاتر! همه جا حرف این است که شما که دم به دم به سوی حق متعال می روید ما را هم ببرید پس بهتر است اینقدر نگوییم آقا بیا ادب این است که بگوییم برویم . □○لذا لفظ انتظار کد است لفظ قیام کد است لفظ فرج کد است . یا بقیه الله ما از تو انتظار داریم تو دست ما را بگیری همین الان نه فردا نه بعدا همین الان! لذا تا حدودی معنی بقیه الله خیر لکم از همین جا روشن می شود که یکی از اسماء ایشان خیر الله است چون بقیه الله است.  ایشان بقیه الله است  یعنی اگر ایشان نبود خدا باقی نبود و واقعا اگر ایشان نبود و  واسطه فیض نبود  ما راهی به خدا نداشتیم لذا اسم ایشان باقی است  و ایشان باقی است و  بقیه خدا است. خدا  باقی است نه یعنی فیض خدا باقی است لازم نیست تقدیر بگیریم بقیه الله یعنی باقی مانده خدا  و بقیه شیئ از جنس همان شیئ است اگر چیزی از جنس خدا بود می شود بقیه او . لذا است که ایشون ولی الله الاعظم است. □○امروز را دریابیم که فردا دیر است روز غدیر به صراحت قرآن دین کامل شده است و در محضر دین کامل همین الان هستیم  لذا اینطور نیست که امام زمان برای کامل کردن دین باید بیاید! □○لذا باید خود را لحظه به لحظه بسازیم تا شباهت بیشتری به ایشان پیدا کنیم روزه مان روزه قوه وهم روزه قوه عقل روزه قلب شود . اینقدر ابن الوقت نباشیم و منتظر شب جمعه و ماه رمضان و... نباشیم که ما آقا را داریم که صاحب الزمان است ایشان پدر زمان است ما هم به تاسی از ایشان ابو الوقت شویم  تا شباهت به صاحب الزمان پیدا کنیم ایشان امامند و ما پیرو ایشان باشیم  چطور می شود بگوییم یا صاحب الزمان در حالی که خودمان ابن الزمان هستیم ؟ تمام کارمان این شده که فقط می گوییم آقا بیایند و نمی گوییم ما برویم و ما به محضرشان مشرف شویم. آخر الان به برکت چه کسی سحر برمی خیزیم ؟ و به برکت چه حقیقتی زنده ایم؟  مگر نه اینکه در دعا داریم به ایشان است که باران می بارد و...پس به وجود این واسطه فیض است که خورشید می تابد و ما نفس می کشیم و ما تعقل می کنیم و به برکت ایشان است که نماز می خوانیم . □○او قائم است  یعنی او  قوام نظام هستی است!لذا اگر کسی به علم شهودی و حضوری ایشان را ببیند  می بیند که هر لحظه در محضر اوست که حاضر است! ما هر لحظه که رشد می کنیم آقا است که ما را می برد گویا آقا است که نفس ما است لذا است که فرموده اند  من عرف نفسه فقد عرف امام زمانه لذا او غائب حاضر است. @mohamad_hosein_tabatabaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
بسم الله الرحمن الرحیم به اطلاع عزیزان می رساند، استاد فاطمی نیا کمی کسالت دارند. از همه دوستان برای
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی): بسم الله الرحمن الرحیم به اطلاع عزیزان می رساند، استاد فاطمی نیا کمی کسالت دارند. از همه دوستان برای عافیت و سلامتی ایشان التماس دعا داریم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 260-258 بقره قسمت سوم بخش پنجم2⃣ فَانظرْ إِلى طعَامِك وَ شرَبِك لَمْ يَتَسنَّهْ... لَحْماً
آیات 260-258 بقره قسمت سوم بخش پنجم3⃣ فَانظرْ إِلى طعَامِك وَ شرَبِك لَمْ يَتَسنَّهْ... لَحْماً ● شرح قصه پيامبرى كه خدا او را مى میراند و سپس زنده کرد و توضیح جوانب آن و پاسخ به اشکالاتی که به نظر می رسد پس خداوند او را صد سال بميرانيد، قبلا گفتيم كه مردن و زنده شدنش در دو زمان از روز بود، كه اينچنين به شك افتاده مى گويد: آيا يك روز خوابيدم يا پاره اى از يك روز، و ظاهرا مردنش در طرف هاى صبح و زنده شدنش در طرف بعد از ظهر بوده ، چون اگر به عكس اين بود مى بايست بگويد لبثت يوما يعنى يك روز خوابيدم . خداى سبحان پاسخش داد: ((بل لبثت مائه عام )) يعنى بلكه صد سال خوابيدى ، همين كه اين سخن را شنيد سخت تعجب كرد كه پس چرا صد سال به نظر يك روز آمد، و در عين حال پاسخ خدا، جواب از اين تعجب هم بود كه پس چرا من يك روز خوابيدم ؟، مگر انسان اينقدر مى خوابد؟. آنگاه خداى سبحان براى اينكه كلام خود (بلكه صد سال خوابيدى ) را تأييد نموده و برايش شاهد بياورد فرمود: ((ببين طعام و شرابت را كه متغير نشده و به الاغت نظر كن ))، و اين تذكر براى آن بود كه وقتى گفت : ((يك روز خوابيدم يا قسمتى از يك روز را)) معلوم شد هيچ متوجه كوتاهى و طول مدت نشده ، و از سايه آفتاب و يا نور آن و ساير اوضاع و احوال به دست آورده كه اين مقدار خوابيده و وقتى به او گفته شد تو صد سال است كه خوابيده اى ، چون امكان داشت كه اين جواب ترديد برايش به وجود بياورد كه چرا هيچ تغييرى در خودش ، در بدنش و لباسش نمى بيند در حالى كه اگر انسان صد سال بميرد در اين مدت طولانى بايد وضع بدنيش تغيير كند، طراوت بدن را از دست بدهد، و خاك شده و استخوانى پوسيده گردد. خداى تعالى اين شبهه را كه ممكن بود در دل او پيدا شود، از اين راه دفع كرد كه دستور داد به طعام و شراب خود بنگر كه نه گنديده و نه تغيير ديگرى كرده ، و نيز به الاغ خود بنگر كه استخوانهاى پوسيده اش پيش رويت ريخته ، و همين استخوانهاى الاغ بهترين دليل است بر اينكه مدت خوابش طولانى بوده و وضع طعام و شرابش بهترين دليل است بر اينكه براى خدا امكان دارد كه چيزى را در چنين مدت طولانى به يك حال نگه دارد: بدون اينكه دستخوش تغيير شود. از اينجا اين معنا هم روشن مى شود كه الاغ او نيز مرده و استخوان شده بود، و گويا اگر از مردن الاغ سخنى به ميان نياورده ، به خاطر ادبى است كه قرآن همواره رعايت آن را مى كند. ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 558 و سخن كوتاه اينكه : بعد از نشان دادن طعام و شراب و زنده شدن الاغ ، بيان الهى تمام شد، و معلوم شد كه تعجب وى از طول مدت بيجا بود، چون از او اعتراف گرفت كه صد سال مردن با يك روز و يا چند ساعت مردن و سپس زنده شدن فرقى ندارد، همچنان كه در روز قيامت از اهل محشر، نظير اين اعتراف را مى گيرد. 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 260-258 بقره قسمت سوم بخش پنجم3⃣ فَانظرْ إِلى طعَامِك وَ شرَبِك لَمْ يَتَسنَّهْ... لَحْماً
آیات 260-258 بقره قسمت سوم بخش پنجم4⃣ فَانظرْ إِلى طعَامِك وَ شرَبِك لَمْ يَتَسنَّهْ... لَحْماً ● شرح قصه پيامبرى كه خدا او را مى میراند و سپس زنده کرد و توضیح جوانب آن و پاسخ به اشکالاتی که به نظر می رسد پس خداوند براى اين شخص روشن كرد كه كم و زياد بودن فاصله زمانى ميان احيا و اماته براى خداى تعالى تفاوت نمى كند و در قدرت او كه حاكم بر همه چيز است اثرى نمى گذارد، چون قدرت او مادى و زمانى نيست ، تا وضعش به خاطر عارض شدن عوارض ، دگرگون و كم و زياد شود، مثلا زنده كردن مرده هاى ديروز برايش آسان و زنده كردن مرده هاى سالهاى پيش ، برايش دشوار باشد، بلكه در برابر قدرت او، دور و نزديك ، يكسان و مساوى است ، همچنان كه خودش فرمود: ((انهم يرونه بعيدا و نريه قريبا)) مردم ، قيامت را دور مى پندارند، ولى ما آن را نزديك مى بينيم و نيز فرمود: ((و ما امر الساعه الا كلمح البصر)) امر قيامت ، بيش از چشم بر هم زدنى نيست . سپس خداى تعالى به شخص مورد بحث فرمود: ((و لنجعلك آيه للناس ))، و اين جمله كه بيانگر يكى از نتايج اين قصه است ، عطف شده بر نتايجى كه در كلام نيامده است ، و معنايش اينست كه : ما انجام داديم آنچه را كه بايد انجام مى داديم و اين بخاطر آن بود كه تا بيان كنيم براى تو اين و آن را و همچنين به خاطر اين انجام داديم كه تو را آيتى براى مردم قرار دهيم پس اين جمله مى فهماند كه فايده اين داستان منحصر در اين نبوده كه حقيقت مرده زنده كردن را به او نشان دهد، بلكه فوائدى ديگر داشته است كه يكى از آنها اين بوده كه آن پيامبر آيتى براى مردم باشد. پس غرض از آيه ((و انظر الى العظام )). بيان حقيقت امر است براى خود او، و غرض از مرده زنده كردن بيان حقيقت است هم براى او، و هم براى همه مردم (و چون همه مردم آنجا حاضر نبودند خود آن پيامبر آيتى است براى مردم )، از اينجا مى فهميم كه چرا آيه ((و لنجعلك آية للناس )) جلوتر از آيه : ((وانظر الى العظام )) ذكر شد. از آنچه كه بيان شد روشن گرديد كه چرا كلمه ((انظر)) سه بار تكرار شده ، براى اينكه معلوم شد، در هر بار غرضى در كار بوده و آن غير از آن غرضى است كه در دفعات ديگر بوده است . ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 559 علاوه بر آن فوائدى كه در قصه بود، اين حقيقت نيز بيان شده كه در قيامت وقتى مردگان زنده مى شوند، چه حالى دارند، و پيش خود چه احساسى دارند، در آن روز مثل همين صاحب قصه شك مى كنند كه چقدر آرميديم ، همچنان كه خداوند متعال در قرآن فرموده : ((و يوم تقوم الساعة یقسم المجرمون : ما لبثوا غير ساعة ، كذلك كانوا يوفكون ، و قال الذين اوتوا العلم و الايمان لقد لبثتم فى كتاب الله الى يوم البعث ، فهذا يوم البعث و لكنكم كنتم لا تعلمون )). 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
□○رفع مشکل خواب‌های بد و کابوس گزیده‌ای از پرسش‌ها و پاسخ‌ها از محضر آیت‌الله بهجت قدس‌سره○□ □○ : برای خواب‌های بد و کابوس چه مرقوم می‌فرمایید؟ : بسمه‌تعالی، سوره‌های که با «قل» شروع می‌شود در وقت خواب بخواند و علاوه بر آن دعایی که در جنات‌الخلود نقل کرده‌اند، که اولش این است: «سبحان الله ذی الشأن دائم السلطان...» را بخواند. □○به‌سوی محبوب، ص۸۷○□ □○ : سُبْحانَ الله‌ِ ذِی الشأنِ، دائِمِ السلْطانِ، عَظیمِ الْبُرهانِ، کل یوْمٍ هُوَ فی شَأْنٍ، یا مُشْبِعَ البُطُونِ الْجائِعَةِ، وَ یا کاسِی الْجُنُوبِ الْعارِیةِ، یا مُسَکنَ الْعُرُوقِ الضارِبَةِ، وَ یا مُنَومَ الْعُیونِ الساهِرَةِ، سَکنْ عُرُوقِی الضارِبَةِ وَ أَذنْ [ائْذَنْ] لِعَینی نَوْما عاجِلاً. □○پاک و منزه است خداوند صاحب شأن و عظمت که سلطنتش دائمی، و دارای دلیل روشن و بزرگ است، هم او که هر لحظه در کاری است. ای سیرکننده‌ی شکم‌های گرسنه، و ای پوشاننده‌ی بدن‌های عریان، ای آرام‌کننده‌ی رگ‌های تپنده، و ای به خواب برنده‌ی چشم‌های بیدار، رگ‌های تپنده مرا آرام کن، و سریعاً خواب را همدم چشمم نما. @mohamad_hosein_tabatabaei
□قائم مقام فاطمه آمد، ادب کنید □از او سعادت دو جهان را طلب کنید □صدّیقه و زکّیه و تندیس عفّتی □تو گوهر مقدّسه‌ی بحر عصمتی 🍀میلاد با سعادت حضرت زینب سلام الله علیها مبارک باد🍀 @mohamad_hosein_tabatabaei
: □○امیرالمومنين (علیه السلام) می‌فرمایند: "فاعملوا و العمل يرفع و التوبة تنفع و الدعاء يسمع و الحال هادئه و الاقلام جاريه" پس عمل كنيد در حالی كه عمل نيكو به‌سوى خدا بالا میرود و توبه سودمند است و دعا به اجابت میرسد و آرامش برقرار و قلم‌هاى فرشتگان در جريان است». □○امیرالمؤمنین(علیه السلام) در این روایت به انسان سفارش می‌کنند تا زمانی که قلم‌ها جاری است و هنوز می‌نویسند و اوضاع و احوال آرام است، دعا ، توبه و عمل خير انجام دهید و از هیچ‌ کار نیکویی غفلت نکنید! □○درحقیقت، تا زمانی‌که حادثه‌ای رخ نداده و آرامش برقرار است، می‌بایست از فرصت‌ها سود جست و برای تربیت خویش و نیز آخرت خود زاد و توشه ای برگرفت. @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ، و بِهِ أَسْتَعِینُ□ #وَٱلْحَمْدُ_لِلّه_وَلّیِ_کُلِّ_نِعْمَة
□بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ، و بِهِ أَسْتَعِینُ□ □○ ، این دنیا سرای آموختن است و آزمودن و جستن اندیشنده را، پس بیندیش همهٔ صور و هیآت و معانی محسوس وی را، که اشخاص آن همه زوال پذیرند، و بدان که این همه مثالات و نمودارهاست مر صورتهای پوشیده و اشکال حقیقی جاودانی بي‌منتهی و مقطع را. □○و در جمله، ای نفس، نیست در جهان خردْ نوعی الا که مثال و شکل آن پیداست در روش طبیعت؛ و همچنین هر آنچه هست در عالم کونْ داعیان‌اند و مثالات لذات زوال پذیر دروغ نمای، دلیل‌اند و رهنمای سوی صور باقی ثابت؛ و اختلاف هر آنچه در حس است و زوال آن دلیلست بر اتفاق هر آنچه در عقلست و بقای آن. پس تا در این جهان حسی و عالم کونْ، از علم و تصور و تمثل و بحث و آزمایش غافل مشو؛ و بمشغولی بمحسوسْ معقول حقیقی را فراموش مکن که مقصود و مطلوب بوده است، تا بازگشتنت حاجت نباشد بدین عالم برای آموختن و اندوختن دانش، □○و هر آنگه که آرزومند شوی بلذات حقیقی و شادمانی دائم، خود را برون کن از لباس تیرگی، و پاک شو از بارگران جسمیت، و خود را جدا کن از هر آنچه خلاف ذات تست، پس همی باش در جهان لذّتهای حق و شادی دائم، و همی پوش حلهای ذاتی که کهنه نشوند، و نگاشته «شو» بصورت گوهری دائم، که زوال نپذیرد و سترده نشود آن صورتها، که تو مثال و شکل آن دیده‌ای در جهان کون و فساد. @mohamad_hosein_tabatabaei
... ■●خداوند در هر چیز به کم اکتفا کرده است و حدى براى آن معین کرده مثلا نماز پنج مرتبه، روزه یکماه، زکوة از نصاب مقدار معینى ولى براى ذکر حدى معین نفرموده و این مضمون در کتاب کافى وارد است براى این که انسان باید جزئیات کار خود را موافق با حکم الهى قرار دهد. ■●هزارویک نکته حضرت علامه حسن زاده آملی●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#قدر_انسان... قسمت دوم ■●استاد علی صفایی حائری●■ ■در این مجموعه عظیم هستی است، که انسان با هدف بالا
... قسمت سوم ■●استاد علی صفایی حائری●■ ■کسانی که خود را از دست می‌دهند، هیچ ایمانی نخواهند داشت: « الَّذینَ خَسِروا أنْفُسَهُمْ فَهُمْ لا یُؤمِنوُنْ »؛ هیچگونه ایمانی نه به الله، نه به غیب، نه به یوم‌الاخر و نه به وحی؛ که تمامی این ایمان‌ها در گرو ایمان به قدر انسان و در گرو شناخت انسان از خویش است. ■●نامه‌های بلوغ، ص ۲۵●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
□○زينب، معانی متعدّدی دارد؛ هم به معنی و و است. □○و هم اگر آن را تركيبی از «زِيْن» و «اَبْ» بگيريم، به معنای كسی است كه زينت پدر خويش است؛ وجود مقدّس زينب‌كبری علیها سلام هم در خاندان نبوّت و رسالت، يك درخت بالنده و معطّر معنوی است؛ و هم بزرگوارش اميرالمؤمنين علیه السلام است و خدا می‌داند اين حرف يعنی‌ چه!! اميرالمؤمنين علیه السلام با آن بلندا و عظمتِ شخصيّت! او كه زينت همه‌ی هستی است! اگر كسی بخواهد زينت او باشد، چه عظمتی‌ بايد داشته باشد! @mohamad_hosein_tabatabaei