eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.6هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
■●این‌ها چه کردند با دختر پیغمبر...؟●■ ■آقا بعد از تجدید وضو، مثل همیشه در بین راه‌رفتن، مشغول خواندن نماز نافله شدند. احساس کردم در صدای‌شان لرزشی هست. سرم را به سمت‌شان چرخاندم. ■همان‌طورکه سرشان پایین بود و نماز می‌خواندند، مثل ابر بهار از چشم‌های‌شان اشک می‌بارید. ترسیدم. نمی‌دانستم چه اتفاقی افتاده است؟ تا نمازشان تمام بشود، دلم هزار راه رفت. ■بعد از نماز، آقا زیر لب گفتند: «این‌ها چه کردند با دختر پیغمبر...؟» و باز اشک بود که از محاسن سفید روی زمین فرو می‌ریخت... (بر اساس خاطرۀ یکی از همراهان) ■●در خانه اگر کس است، ص ۵٩●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ، و بِهِ أَسْتَعِینُ□ #وَٱلْحَمْدُ_لِلّه_وَلّیِ_کُلِّ_نِعْمَة
□بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِيمِ، و بِهِ أَسْتَعِینُ□ □○ ، براندیش حکمت پدید کنندهٔ این چیزها را، و بدان اعتبار کن، و بدان که آدمی آفریده نشد از برای هیچ‌چیز مگر از برای دانش و کارکرد بدانش، و همچنین میوهٔ خوب آفریدهٔ نشد مگر خوردن را. و همچنانکه خوشهٔ انگور نخست که پیدا شود، و آن کار را که از وی خواسته‌اند نشاید، پس سوی وی همی آید ماده‌ای، که وی را همی بَرد «سوی» ترشی خوش، تا شایسته گردد بعضی آن مقصود را که از وی جسته‌اند، نه همه را، پس بوی آید ماده‌ای که وی را سوی کمال برد در جملهٔ معانی که از وی توان یافت، آنگه تمام گردد‑ □○همچنین مردم محسوس نخست در این عالم پیدا شود، و بهیچ کاری که وی را برای «آن» می‌پرورند نشاید، پس آن ماده بوی آید که او را بمنزل آموختن برد نه منزل دانائی، و چون دراین منزل فرهنگ تمام بیابد، و ماده‌ای بزرگ‌تر که تمام است و تمام کننده بوی پیوند، و او را بدانا و شناسا کند، پس آنگه تمام گردد. □○وهمچنین مردم معقول قوتی است ذاتی، در عنصر نهان، که با منی در آید سوی رحم، پس بوی فرو آید آن قوّت نگارنده، که اندکی آن را بنگارد بواسطهٔ اجرام آلهی، آنگه چون عقل شود بقوّت، خداوند خشم و آرزوی، بوی فرو آید قوّتی دیگر تمامِ تمام کننده، که عقل بفعل است، تا وی را بحدود کمال برد، پس آنگه بفعل باشد بهمهٔ اسباب پس از آنکه در آغاز نه بفعل بود و نه بقوّت، پس فعل وی باز گردد بدان رتبت که درو بقوّت بود، پس از رتبت قوّت بیاید سوی رتبت فعل، پس آنگه کننده و کارگر و نگاشته و نگارنده و نموده نمودار گردد. □○وبدان، ای نفس، که اندیشیدن چنین معانی رهبری کند بر حکمتهای لطیف پدید آرندهٔ عالم، جل جلاله و تقدست اسماؤه. @mohamad_hosein_tabatabaei
■●اميرالمؤمنين علیه السّلام بعد از وفات رسول خدا هيچ روزى را مصيبت بارتر و ناگوارتر از روز شهادت فاطمه سلام الله علیها ندید ■●اميرالمؤمنين علی علیه السّلام بعد از وفات رسول خدا صلّى الله عليه و آله و سلّم هيچ روزى را مصيبت بارتر و ناگوارتر از روز شهادت فاطمه سلام الله علیها نديد. از دست دادن او به اندازه‌اى براى اميرالمؤمنين علیه السّلام سخت بود كه بر او نوحه خوانده، گريه كرده و از جدايى او شكايت مى‌نمود و مى‌فرمود: ■●«جان من در زندان آهِ اندوهبار من است. كاش جانم با آه‌ها خارج مى‌گرديد. بعد از تو خيرى در زندگى نيست و گريه‌ام از ترس اين است كه زندگيم طولانى شود.» : «از دست دادن فاطمه بعد از احمد، دليل بر اين است كه هيچ دوستى جاويدان نمى‌ماند و چگونه زندگى گوارايت خواهد بود بعد از فقدان آنان، بجانت سوگند، اين چيزى است كه اصلاً امكان ندارد. انسان مى‌خواهد دوستش نميرد ولى اين محال است.» ■● میرزا جواد آقا ملکی تبریزی●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#قدر_انسان... قسمت چهارم ■●استاد علی صفایی حائری●■ ■کسی که خودش را باور نکرده، مثل انسانی می‌ماند ک
■● ... قسمت پنجم استاد علی صفایی حائری●■ ■آنها که خودشان را باخته‌اند دیگر ایمان نمی‌آورند، نه به خدا و نه به جایگاه خویش، که اینها چیزی در خود سراغ ندارند که در این محدوده نگنجد و آرمانی ندارند که در این سبزه های زرد و روزهای شب، خوشی‌های درد، به دستش نیاورند. پس دیگر چه ضرورت دارد که به سوی دیگر روی بیندازند و به چیز دیگر بگروند و به آرمانی و جایگاهی و روزی دیگر ایمان بیاورند. ایمان به خدا و ایمان به روز دیگر دنباله‌ی ایمان به خویش است. ■●حیات برتر، ص۱۷۸●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
□●ائمّه علیهم السّلام فرمودند جدّهی ما حضرت زهرا علیها السّلام در صحرای قیامت مثل مرغی که دانه را از بین سنگ و خاشاک جمع میکند، دوستان ما را از بین اهل محشر جمع میکند و به بهشت میبرد. □●همینطور فرمودند حضرت زهرا علیها السّلام سوار بر شتری از نور وارد محشر میشود و دوستان ما ریشههای روپوشی را میگیرند که بر روی آن شتر قرار دارد و حضرت آن‌ها را با خود به بهشت میبرد. □●انشاءالله همینجا اینها را ببینی و به بعد از فوت موکول نکنی. □عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی□ □●کتاب مصباح الهدی تألیف استاد مهدی طیّب●□ @mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) @mohamad_hosein_tabatabaei
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
■●حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها لیله‌القدر عالمِ وجود است●■ ■●همه‌ی خلق یکسره از راه یافتن به معرفت حقیقت فاطمی محروم هستند. چنان‌که در احادیث آمده است، یکی از شئون مسمّا شدن حضرت زهرا علیها السّلام به اسم فاطمه، این است که خلق از معرفت آن حضرت، آنگونه که حقّ معرفت ایشان است، بریده شده‌اند. احدی از خلق به کنه معرفت این بانوی بزرگوار راه ندارد. ■●به تعبیر دیگری که از امام صادق علیه السّلام روایت شده است، حضرت فاطمه علیها السّلام لیلةالقدر عالم هستی است و هرکه به معرفت ایشان راه برد، لیلةالقدر را درک کرده است؛ فَمَنْ عَرَفَ فَاطِمَةَ حَقَّ مَعْرِفَتِهَا فَقَدْ أَدْرَكَ لَيْلَةَ الْقَدْرِ ■●همان‌طورکه لیل تاریک و مخفی است، حقیقت فاطمی نیز در هستی، پنهان و ناشناخته است؛ همان‌طور که لیلةالقدر در بین شب‌های سال، گم و نامعلوم است، قدر و عظمت فاطمه‌ی زهرا علیها السّلام در عالمِ کثرت، ناشناخته و مجهول است. لذا امام صادق علیه السّلام فرمودند: ■●فَمَنْ عَرَفَ فَاطِمَةَ حَقَّ مَعْرِفَتِهَا فَقَدْ أَدْرَكَ لَيْلَةَ الْقَدْرِ هر کس آنگونه که حقّ معرفت فاطمه است، ایشان را بشناسد، لیلةالقدر را درک کرده است. ■●حال، یعنی چه؟ اینکه حقیقت لیلةالقدر چیست، خود بحث مفصّلی دارد. برای پی بردن به مقام حضرت زهرا سلام الله علیها اندکی در خود واژه‌ی لیلةالقدر تأمّل کنیم. امام صادق علیه السّلام فرمودند: ☑️در لیلةالقدر، منظور از ، فاطمه و مقصود از ، الله است. ■●یعنی فاطمه علیها السّلام بی‌ واسطه فیوضات را از حضرت حقّ دریافت می‌کند؛ مستقیماً به اسماء اعظم الهیّه راه دارد و واسطه‌ی فیض بین خدای عظیم با خلق است؛ فاطمه‌ی زهرا انوار الهی را به این عالم منتقل می‌کند. لیلةالقدر مقام انسان کامل است؛ و حقیقت فاطمه سلام الله علیها، به تمام معنا، حقیقتِ انسان کامل است؛ لذا امام صادق علیه السّلام فرمودند: ■●وَ إِنَّمَا سُمِّيَتْ فَاطِمَةُ لِأَنَّ الْخَلْقَ فُطِمُوا عَنْ مَعْرِفَتِهَا آن حضرت، فاطمه نامیده شد؛ زیرا خلق از معرفت ایشان بریده شده و محرومند. ■●هر کس هر چه به ‌گمان خود، بلند سخن گفته باشد، حتّی هر چه به گمان دیگران، غلوّ و بلندپروازی کرده باشد، به گرد پای حقیقت فاطمی نرسیده است. اندیشه‌ی بشر برای همیشه از راه یافتن به حقیقت فاطمی محروم است. ■●هر کس، از مُحَدِّث و متکلّم و حکیم و عارف، در آینه کوچک ذهن و اندیشه یا دل خود، گوشه‌ای از انوار فاطمی را دیده و توصیف کرده است؛ امّا حقیقت فاطمی عظیم‌تر از آن است که در آینه‌ی مخلوق بگنجد. لذا او ناشناختنی است؛ همان‌طور که او ناشناختنی است... ۸۷/۰۳/۰۲ @mohamad_hosein_tabatabaei
■● ، اسم مکنون مخزون●■ ■«فاطمة» إسمٌ مُسْتقرٌ فِي ذاتِ الله وَ هِي اسمٌ مَکنُونٌ مَخْزُونٌ وَ مَمْسُوسٌ فِي ذاتِ الله وَ لَا یَخْرُجُ مِنهُ إلی شَیءٍ أبَدا. ■«فاطمة» مَحبوبةَ ذاتِ الغَیبیة و سِرُّ الحَقیقةِ المُحمدیة صلی الله علیه و آله و رُوح الوِلایَة المُرتَضویَّة و اُسْوَة الخِلافَة المَهدویة و اُمّ الأئِمَة الهاشِمیة. ■و هی بَقیَّة النبوة و شَمس الرِّسالة و مَعدِن العِصمَة و الحِکمة، صُورَة النَّفس الکُلّیة و جَوادِ العالمِ العَقلیّةِ و بِضعَةِ الحَقیقَةِ النَّبویّةِ و مَطلَع الأنوارِ العَلَویّة، شَفیعَة کُبری یَوم القیامَة، طاهِرَة مُطَهَّرَة زَکیّة، التَّقیة النَّقیة، المُحَدثة العَلیمَة، الکَلِمة التّٰامَّة و الجوهَرةِ القُدسیَّة فی تَعیُّنِ الإنسیّة. ■اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی فاطِمَة وَ اَبیها وَ بَعْلِها وَ بَنیها وَ سِرِّ الْمُسْتَوْدَعِ فیها بِعَدَدِ ما اَحَاطَ بِهِ عِلْمُکَ و اشهد ان سیدتنا فاطمة عصمةالله الکبری و حجةالله علی الحجج. ■●علی، نقطه آغاز وجود ص ۲۷۴، نکته ۱۰۲●■ @mohamad_hosein_tabatabaei
□● (مقدمه ۱)●□ □حضرت فاطمه (سلام الله علیها) وقتي ابوبكر لعنةالله‌عليه شهادت اميرالمؤمنين (علیه السلام) و امّ ایمن را نپذيرفت  و آن حدیث جعلی مطرح شد، حضرت براي دفاع از حق تصميم گرفتند بيايند و با ابوبكر رويارو شدند. □حضرت با همان حال رنجور، آسيب‌هاي عجيبي كه حضرت این روزها متحمّل شدند، با همان استخوان شكسته‌ي پهلو، با همان سينه‌ي مجروح، با همان بازوي ورم كرده ی با تازيانه‌ي دشمن، با همان حالت وضع حمل در اثر آن ضربات، با آن داغ سنگين رحلت رسول الله(صلی الله علیه وآله) و غصب حقّ اميرالمؤمنين (علیه السلام) آن ‌گونه كه نقل شده حضرت برخاستند، يك تعداد از زنان بني‌هاشم به دور حضرت حلقه زدند و دسته جمعی به مسجد آمدند، وارد که شدند زنان يك پارچه‌اي را به عنوان پرده گرفتند كه حضرت زهرا (س) پشت آن پرده قرار بگيرند. □ابتدا حضرت ايستادند و آه و ناله‌ي جان‌خراشي كشيدند كه آن‌‌گونه كه ابن ابي‌الحديد سنّي معتزلي و هم ديگران از اهل سنّت مثل بلاغات النساء هم نقل كرده‌اند و جالب است كه بدانيد خطبه‌ي صدّيقه‌ي طاهره فاطمه‌ي زهرا (سلام الله علیها) با اين‌كه طولاني است راوي آن زينب كبري (سلام الله علیها) هستند، (زينبي كه شايد آن روز چهار، پنج سال بيشتر ندارند) كه تمام جمعيّت به گريه افتادند بعد كه آرام شدند حضرت شروع به صحبت كردند. ... □●استاد مهدی طیب - جلسه ی ۱۲ آذر ۸۳●□   @mohamad_hosein_tabatabaei