□شفاعت حضرت زهراء(علیها السلام)□
#استاد_فاطمی_نيا
□روزی خدمت ايت الله بهاءالدينی بودم. ايشان مدتی سكوت كردند و ظاهراً مطلبی برايشان اشكار شده بود. سپس سر بلند كردند و فرمودند : مقام حضرت زهراء (علیها السلام) فوق العاده است .
□اگر ايشان امضاء كند ، همه امضاء می كنند.
@mohamad_hosein_tabatabaei
■●بشارتی بر دوستان و شیعیان فاطمهی زهرا علیها سلام●■
■پیغمبر اکرم (صلی الله علیه وآله) به سلمان فارسی فرمودند فردای قیامت وقتی فاطمهی زهرا (سلام الله علیها) وارد بهشت میشوند و مقامات عظیم خودشان را مینگرند، حمد و سپاس الهی را به جا میآورند. در این هنگام خدای متعال به فاطمه وحی میکند که :
■«يا فاطِمَةُ سَلِينِی اُعْطِكِ»
ای فاطمه، از منِ خدا درخواست کن؛ هرچه بخواهی به تو عطا میکنم. «وَ تَمَنَّیْ عَلَیَّ اُرْضِكِ» و چیزهایی را پیش من آرزو کن و از من بخواه؛ منِ خدا با برآوردن آن آرزوها، تو را خشنود و راضی میکنم.
■فاطمهی زهرا (سلام الله علیها) در برابر این لطف و عنایت حقّ متعال عرضه میدارند:
■«اَللهُمَّ هِیَ اَنْتَ الْمُنىٰ وَ فَوْقَ الْمُنىٰ»
ای خدای من! آرزوی من تویی و فوق آرزوی من هم توئی. فاطمه آرزویی جز تو ندارد؛ همهی آرزوی من و فوق آرزوی من تویی. ولی چون امر کردهای چیزی درخواست کنم
■«اَسْاَلُكَ اَنْ لا تُعَذِّبَ مُحِبِّی وَ مُحِبِّی عِتْرَتِی»
از تو درخواست میکنم که دوستداران من و دوستداران عترت من را عذاب نکنی. این درخواست فاطمه(سلام الله علیها) از خدای متعال است.
■از جانب خداوند پاسخ میآید:
«يا فاطِمَةُ وَ عِزَّتِی وَ جَلالِی وَ ارْتِفاعِ مَكانِی» ای فاطمه، سوگند به عزّت و اقتدارم(خود خدا سوگند میخورد!)، سوگند به جلال و شکوهم و سوگند به مرتبهی بلندم (خدای متعال چه قسمهایی میخورد!)
■«لَقَدْ آلَيْتُ عَلىٰ نَفْسِی مِنْ قَبْلِ اَنْ اَخْلُقَ السَّماواتِ وَ اْلاَرْضَ بِاَلْفَیْ عامٍ اَنْ لا اُعَذِّبَ مُحِبِّيكِ وَ مُحِبِّي عِتْرَتِكِ بِالنّارِ»(۱)
دو هزار سال پیش از آنکه آسمانها و زمین را بیافرینم، به خودم قسم خوردم که دوستداران توی فاطمه و دوستداران عترت تو را عذاب نکنم.
■این هم بشارتی برای دوستداران و عاشقان و دلدادگان و سوگواران در ایّام مصیبت فاطمهی زهرا(سلام الله علیها).
■●استاد مهدی طیّب ۹۲/۰۱/۲۹)●■
#سیره_تاریخ #حضرت_فاطمه سلام الله علیها
---------------------------------------------------
۱. مجلسی، بحار، ج ۲۷، ص ۱۴۰ و بحرانی، البرهان، ج۴، ص ۵۵۳.
@mohamad_hosein_tabatabaei
□○عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی○□
□○به حکم او تن بده و محکوم او شو تا حاکم شوی. اَلعُبُودیةُ جَوهَرَةٌ کُنهُهَا الرُّبُوبیةُ: بندگی گوهری است که کنه و حقیقت آن پروردگاری است. اهل حکمت بودن، یعنی محکوم او شدن و تن به حکم او دادن.
□○هیچگاه با مقدّرات الهی نجنگ؛ اگر هم میجنگی، خائفانه بجنگ و نه با جسارت و بیپروایی. من هم گاهی از جامعه و عملکرد اشخاص خسته میشوم و فیالواقع در آن موارد حالت تسلیم رضامندانه به مقدّراتی که جاری میشود، در من نیست؛ امّا این حالتم خائفانه است.
□○تسلیم، مالِ اوّل راه و تفویض، مالِ آخر کار است.
#یاعلی
□○مصباح الهدی - تألیف استاد مهدی طیّب○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
☑️شادی روح علامه طباطبایی(ره) #صلوات
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□● #خطبه_ی_فدکیه (مقدمه ۱)●□ □حضرت فاطمه (سلام الله علیها) وقتي ابوبكر لعنةاللهعليه شهادت اميرال
#خطبه_ی_فدکیه (مقدمه ۲)
□○در ابتدا به نكته ای اشاره كنم: بين خطبه و خطابه فرق است معمولاَ در طليعهي خطابهها يك خطبه است؛ منبريها در ابتدای منبر ابتدا یک خطبه ميخوانند، بعد سخنرانی را شروع میکنند.
□○در خطبه اينكه مخاطب متوجّه معني شود مراد نيست لذا، منبريها خطبه را به عربي ميخوانند و خيلي از مستمعين متوجّه نميشوند.
□○در خطبه هدف فهميدن مستمع نيست، هدف بيان يك سري حقايق است كه در عالم وجود جايگاه دارد ولي وقتي به خطابه ميپردازد آن وقت مستمع بايد متوجّه معنا شود لذا در طليعهي خطابهي حضرت زهرا (سلام الله علیها) خطبهای خوانده شد
□○كما اينكه خطبههاي نهجالبلاغه را نگاه كنيد اينگونه هستند، در ابتداي سخنراني كه حضرت براي اصحاب دارند، ابتدای آن چند جملهي توحيدي بلند است كه عقل مستمعين درك نميكند كه حضرت چه ميفرمايند، آنها حقايقي است كه بين گوينده و خدا گفته ميشود، بعد از آن صحبتهايي است كه خطاب به مستمع و او بايد متوجّه شود.
□○لذا در طليعهي فرمايشات حضرت زهرا (سلام الله علیها) اوّل خطبه است بعد وارد خطابه ميشود.
#ادامه_دارد...
□○استاد مهدی طیب - جلسه ۱۲ آذر ۸۳○□
#حضرت_فاطمه
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#خطبه_ی_فدکیه (مقدمه ۲) □○در ابتدا به نكته ای اشاره كنم: بين خطبه و خطابه فرق است معمولاَ در طليعه
#خطبه_ی_فدکیه (قسمت اول)
□○الْحَمْدُ لِلَّهِ عَلَى مَا أَنْعَمَ: حمد آن خدای واحد را، ذات مقدس احدیت را، بر آنچه كه انعام فرمود،
□○وَ لَهُ الشُّكْرُ عَلَى مَا أَلْهَمَ: و شكر شايستهي خداست؛متعلق به خداست؛ همهی #شكر. همان طور كه همهی حمد از آن خداست همه ی شکر هم سزاوار خداست در آنچه كه او به بندهاش الهام نمود.
□○حال اين الحمدلله يعني چه؟ در آن #توحيد_فاعلي هست؛ اگر خدا را تنها فاعل بدانيم هر فعلي كه از هر موجودي سر ميزند فاعل حقيقي آن خداست و اگر پي به ارزشمندي اين فعل ببريم آنوقت فاعل را ستايش ميكنيم و ستايش هر فاعلي در حقیقت ستايش خداست؛ لذا اشاره کردم انسان وقتي از يك تابلوي نقّاشي تعريف ميكند، در واقع از نقّاشي كه آن تابلو را كشيده تعريف ميكند؛ لذا وقتي از مخلوق و فعلش تمجید ميكنيم، در حقیقت از آن خالقي كه چنين مخلوقي را آفريده تمجيد ميكنيم؛ بنابراين از هرچه تمجيد ميكنيم، در حقیقت از خدا تمجيد كرديم. گفت:
□○زیبايی هر نقشی زاستادی نقّاش است
پس مدح ز هر نقشی مدّاحی نقّاش است
□○پس از هر انساني بهخاطر كار خوبي كه انجام داد تعریف کردید، اين حمد به كسي برميگردد كه اين فرد را آفريده است؛ چون خود اين فرد و فعلی که به دستش جاری شد، همه مخلوق خدا هستند. بنابراین انسان از هرچه در این عالم تمجید کرد، در حقیقت دارد از خدا تمجید می کند.
□○الحمد يعني همهي حمد متعلّق به خداست، اين يك معنای الحمدلله است؛ الحمدلله معناي بلندتري هم دارد يعني فقط حمدي كه خدا از خودش می کند شايستهي خداست. اين حمدهاي ما ارزشي ندارد. الحمدُ؛ اين «ال» ميشود «ال» تعريف؛
آن اولی «ال» جنس ميشود: يعني همهي حمدها حمد خداست؛ امّا در شكل دومش «ال» تعريف ميشود مثل the در زبان انگليسي يعني يك حمد معيّن، فقط آن حمدي كه خدا از خودش ميكند سزاوار خداست.
#ادامه_دارد...
□○استاد مهدی طیب- جلسه ی ١٢ آذر ٨٣○□
#حضرت_فاطمه
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
■● #قدر_انسان... قسمت پنجم استاد علی صفایی حائری●■ ■آنها که خودشان را باختهاند دیگر ایمان نمیآور
■● #قدر_انسان... قسمت ششم
استاد علی صفایی حائری●■
■●این سوالهایی که از اسلام و خدا و هستی میشود، سوالهای دست دوم و فرعی است؛ چون تا انسان مجهول است، اسلام معلوم نخواهد شد و الله و هستی شناخته نخواهند گردید: « مَن عَرَفَ نَفْسَهُ فَقَدْ عَرَفَ رَبَُّه ».
■●هنگامی که انسان فقط دهان است که با یک مشت روده همراه شده، دیگر این دهان نه اسلام و نه دین میخواهد و نه فکر و عقل و غرایز عالی، که برای خوردن همان پای غرایز کافی بود.
■●اما هنگامی که بودنِ انسان جواب گرفت و چگونه بودنِ انسان به پاسخ رسید، چگونه زیستن و چگونه مردن او هم مشخص میشود...
■●مسئولیت و سازندگی، ص ۸۹●■
@mohamad_hosein_tabatabaei