کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 281-275 بقره قسمت چهارم بخش دوم1⃣ ● بيان ضعف چند قول كه در تفسير جمله ((يمحق الله الربا و
آیات 281-275 بقره قسمت چهارم
بخش دوم2⃣
● بيان ضعف چند قول كه در تفسير جمله ((يمحق الله الربا و يربى الصدقات)) گفته شده است
إِنَّ الَّذِينَ ءَامَنُوا وَ عَمِلُوا الصلِحَتِ...
اين جمله تعليلى است كه ثواب صدقه دهندگان و كسانى را كه به خاطر نهى خدادست از رباخوارى بر مى دارند به وجهى عام بيان مى كند به وجهى كه هم شامل اين دو مورد مى شود و هم غير اين دو.
يَأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَ ذَرُوا مَا بَقِىَ مِنَ الرِّبَوا إِن كُنتُم مُّؤْمِنِينَ
اين آيه مؤمنين را مخاطب قرار داده و به آنان دستور مى دهد از خدا بپرهيزند و اين مطلب را به عنوان زمينه چينى مى آورد تا دنبالش بفرمايد: (و ذروا ما بقى من الربوا...) يعنى آنچه از ربا نزد بدهكاران مانده ، صرف نظر كنيد و از اين بيان چنين بدست مى آيد كه بعضى مؤمنين در عهد نزول اين آيات هنوز ربا مى گرفتند و بقايائى از ربا از بدهكاران خود طلب داشته اند لذا مى فرمايد: از آنچه مانده صرفنظر كنيد و سپس آنان را تهديد نموده مى فرمايد: (فان لم تفعلوا فاذنوا بحرب من الله و رسوله ).
و اين خود مؤيد روايت آينده است كه شأن نزول آيه را بيان مى كند و اينكه جمله را با قيد (اگر مؤمنيد) مقيد كرد به منظور اشاره به اين است كه ترك رباخوارى از لوازم ايمان است و نيز براى اين است كه جمله (و من عاد...) و جمله : ((و الله لا يحب كل كفار...)) را تاءكيد كند.
فَإِن لَّمْ تَفْعَلُوا فَأْذَنُوا بِحَرْبٍ مِّنَ اللَّهِ وَ رَسولِهِ
كلمه ((اذن )) هم بر وزن كلمه ((علم )) است و هم معناى آن را مى دهد بعضى از قاريان آيه را به صورت ((فاذنوا)) كه صيغه امر از مصدر ((ايذان )) است قرائت كرده اند كه بنابراين ، معنا چنين مى شود (پس اعلان جنگ با خدا
و رسول بدهيد) و حرف ((باء)) در جمله : ((بحرب )) براى اين آمده كه كلمه ((فاذنوا)) و يا ((فاذنوا)) متضمن معناى يقين و مانند آن است و معناى آيه چنين است (اگر دست از رباخوارى بر نمى داريد پس يقين بدانيد كه اعلان جنگ داده ايد...)
ترجمه تفسير الميزان جلد 2 صفحه 648
#تفسیر_المیزان
#سوره_بقره
#علامه_طباطبایی_ره
🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸
🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹
🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺
▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
□○ #عید_غدیر_مبارک
حضرت آیتالله بهجت قدسسره○□
□○در بیست حدیث از بیست صحابی آمده است که پیغمبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم فرمود: «الْخُلَفاءُ بَعدِي اثْني عَشَرَ، كُلُّهُمْ مِنْ قُرَيْشٍ؛ خلفا و جانشینان بعد از من دوازده نفر هستند که همگی از قریش میباشند». و همین روایت را ابوبکر و عمر و عثمان نیز نقل کردهاند.
□○در محضر بهجت، ج۲، ص١٨٨○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
□میلاد با سعادت حضرت باب الحوائج، امام موسی بن جعفر الکاظم علیهماالسلام بر تمامی شیعیان و محبین آل الله مبارک و فرخنده باد□
□صلوات خاصه حضرت موسی بن جعفر الکاظم علیهماالسلام
□اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى الْأَمِينِ الْمُؤْتَمَنِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ الْبَرِّ الْوَفِيِّ الطَّاهِرِ الزَّكِيِ النُّورِ الْمُبِينِ (الْمُنِيرِ) الْمُجْتَهِدِ الْمُحْتَسِبِ الصَّابِرِ عَلَى الْأَذَى فِيكَ اللَّهُمَّ وَ كَمَا بَلَّغَ عَنْ آبَائِهِ مَا اسْتُودِعَ مِنْ أَمْرِكَ وَ نَهْيِكَ وَ حَمَلَ عَلَى الْمَحَجَّةِ وَ كَابَدَ أَهْلَ الْعِزَّةِ وَ الشِّدَّةِ فِيمَا كَانَ يَلْقَى مِنْ جُهَّالِ قَوْمِهِ رَبِّ فَصَلِّ عَلَيْهِ أَفْضَلَ وَ أَكْمَلَ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِمَّنْ أَطَاعَكَ وَ نَصَحَ لِعِبَادِكَ إِنَّكَ غَفُورٌ رَحِيمٌ□
@mohamad_hosein_tabatabaei
□روایاتی عرشی از حضرت امام موسی بن جعفر علیهما السلام□
□«مَن دَعا قَبلَ الثَّناءِ عَلَی الله و الصَّلاةِ عَلَی النَّبِی (صلی الله علیه وآله) کَانَ کَمَن رَمی بِسَهمٍ بِلا وَتر»□
□هر که پیش از ستایش بر خدا و صلوات بر پیغمبر (صلی الله علیه وآله) دعا کند، چون کسی است که بی زه کمان کشد.
□«تَفَقَّهوا فی دینِ الله فإنَّ الفقه مفتاحُ البَصیرة، وتَمامُ العِبادة و السّببُ إلی المنازل الرفیعة و الرُّتبِ الجَلیلة فی الدین و الدنیا، و فَضلُ الفَقیه علی العابد کَفَضلِ الشمسِ علی الکواکب و مَن لَم یَتَفَقَّه فی دینهِ لَم یَرضَ اللهُ لهُ عملاً»□
□در دین خدا، دنبال فهم عمیق باشید؛ زیرا فهم عمیق در دین، کلید بصیرت و کمال عبادت و سبب تحصیل مقامهای والا و مراتب شکوهمند در امور دین و دنیاست؛ و برتری فقیه بر عابد، مانند آفتاب است بر کواکب، و کسی که در دینش فهم ِعمیق نجوید، خداوند هیچ عملی را از او نپسندد.
□«قِلَّهُ المَنطِق حُکمٌ عَظِیم، فَعَلَیکُم بِالصُّمتِ»□
□بر شما باد به خموشی که کم گویی، حکمت بزرگی است.
□«مَا مِن شَیءٍ تَراهُ عَینَاک إلّا وَ فِیه مَوعِظَه»□
□چیزی نیست که چشمانت آن را بنگرد، مگر آن که در آن پند و اندرزی است.
□«إیّاکَ و مُخَالِطَهُ النّاس و الإنس بِهِم إلا أن تَجِدَ مِنهُم عَاقِلاً و مَأمُوناً فَآنَسَ بِه و أهرَبَ مِن سایِرهِم کَهَربُکَ مِن السِّباعِ الضّارِیه»□
□بپرهیز از معاشرت با مردم و انس با آنان، مگر این که خردمند و امانت داری در میان آنها بیایی که (در این صورت) با او انس گیر و از دیگران بگریز، به مانند گریز تو از درندههای شکاری.
@mohamad_hosein_tabatabaei
□ایستاده بود کنار ضریح. پنجههایش در شبکههای ضریح قفل شده بود. اشک قطره قطره از گوشه چشمها میریخت روی صورتش.
خوشحال بود که بعد از سالها بالاخره به آرزویش رسیده، آمده اینجا که همه چیزی برای تحصیل علم فراهم است؛ اما از یک طرف هم سرگردان است که حالا درس کدام استاد برود؟ با کدامیک از طلبهها هممباحثه شود و...
□از مولا میخواست راهنماییاش کند.
از در مدرسه وارد شد.
_ اقا سید محمد حسین!
_ بله آقا جان!
دستش را گذاشت سر شانهاش:
فرزندم! دنیا را میخواهی نماز شب بخوان! آخرت هم میخواهی نماز شب بخوان!
□از اقوامش بود، میرزا علی آقای قاضی. امیرالمومنین فرستاده بودش.
تا آخر عمر میگفت: ما هر چه داریم از مرحوم قاضی داریم.
@mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#شرح_دروس_معرفت_نفس ○به بسم الله الرحمن الرحیم است ○که عارف محییِ عظمِ رمیم است □این #رمیم، که
#شرح_دروس_معرفت_نفس
□۳- #کرکس: #لاشخور؛ را هم #ذبح کن؛ لاشخور و میته خور که این و آن را می دَرَد و می خورَد!
□جنابِ سیدالشهداء علیه السلام فرمودند من دارم به سوی جائی می روم که حیوانات درندۀ لاشخوری جمع شدند تا مرا بدرند و بخورند و شکم های گرسنۀ خود را سیر کنند که سیری پذیری هم ندارند.
□این صفتِ لاشخوری، مردم چاپی، سرِ دیگران کلاه گذاشتن، همیشه سرِ سفرۀ دیگران بدونِ داشتنِ #مردانگی به حالتِ لاشخوری نشستن را از خود دور کنید؛ از این عادات و اوصاف نیز بدر آئید. اینها خروجِ از عادات است.
□۴- خروس: #شهوت پرستی؛ #شهوت را از خود دور کنید؛ به اندازه ای که شرع مقدس اجازه فرمود خوب است.
آنکه سازندۀ بدن و قوای انسانیِ انسان است، خودش می داند که بدنِ او از جنبۀ طبیعی تا چه مقدار #اقتضا دارد. کسی نمی گوید قوۀ شهوت را به طور کلی باید کشت و نابود کرد، سخن در این است که قوۀ شهوت به آن مقداری که #شرعِ مقدس اجازه فرمودند نه تنها جایز بلکه لازم است.
□حتی در #روایات فرمودند مردی حق ندارد چهار ماه از همسرِ خود جدا باشد و نیز کسی حق ندارد #عذب بماند و ... .
□معلوم است که در #شرع مقدس برای قوۀ شهوت تا جائی که انسان نیاز دارد زمینه فراهم است، حتی #دستورالعمل برای ازدواج و تمتّع از آن در اسلام موجود است، اما بیش از حدودِ دستورالعمل، شهوت پرستی حتی با محرمِ خود زحمت می آورد! چون اینها لازمه اش #نجاست است و نجاست به مرتبه ولو #ظاهری باشد نیز #مزاحم انسان است! تا حد شرعی آن خوب و انسانی است و از آن به بعد #حیوانی است.
□و لذا فرمودند این خوی #شهوت_طلبی را از خود دور کنید و مرادِ از این #شهوت فقط شهوتِ قوۀ #غریزۀ #جنسی هم نیست؛ شهوت خوردن، شهوتِ حرف زدن، شهوتِ دیدن، شهوتِ شنیدن، شهوت های گوناگون، میل ها و #غرایض طبیعی #نفسانی که انسان با این غرایض طبیعی نفسانی، خودش را در مرتبۀ حیوانیت نگه بدارد، اینها را از خودتان دور بفرمایید.
□○شرح دروس معرفت نفس
استاد صمدی آملی○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
■مسئله #غدیر، مسئلهای نیست که به نفسه برای حضرت امیر یک مسئلهای پیش بیاورد، حضرت امیر مسئله غدیر را ایجاد کرده است. آن وجود شریف که منبع همه جهات بوده است، موجب این شده است که غدیر پیش بیاید. غدیر برای ایشان ارزش ندارد؛ آن که ارزش دارد خود حضرت است که دنبال آن ارزش، غدیر آمده است.
■● #امام_خمینی
صحیفه نور، جلد ٢٠، صفحه ٢٩●■
@mohamad_hosein_tabatabaei
□●برشی از یک کتاب
#جانماز_آبکش_اما_مومن●□
□●ما به هر کس که ساده و جانماز آبکش بود ، (مومن) می گفتیم و به هر کس که از ما کنار می کشید و لب به جام نمی زد (متّقی) می گفتیم و هر کس که دست و دل باز می شد (محسن) می گفتیم و هرکس که رام می گردید (صابر) می گفتیم و هر کس که دهانش همراه تسبیحش باز و بسته می شد (ذاکر و شاکر) می گفتیم . ما به این گونه با مومن و متّقی و محسن و صابر و شاکر و ذاکر و ... عادت کرده بودیم و اکنون که با قرآن و کلمه های دقیق و تیپ های مشخص برخورد می کنیم ، باز همان ها را مطرح می کنیم و همان ها را می فهمیم و یا بهتر بگویم《نفهمیده》با آنها بازی می کنیم و بر آنها ستم می نماییم و این ستم از آنجا شروع می شود که ما بدون رسیدن به (معنا و مقصود) به کلمه ها و لفظ ها رسیده ایم و با (الفاظ خالی ) اُنس گرفته ایم و آنها را در برخوردها به رخ یکدیگر کشیده ایم .
□●رُشد ، علی صفایی حائری ، ص ۱۶ و ۱۷●□
@mohamad_hosein_tabatabaei
□○مگر ولایت را میشود بدون غدیر شناخت؟○□
□در زیارت جامعه امام هادی(سلام الله علیه) اهل بیت عصمت و طهارت همانند ملائکه به کرامت موصوف شدند. در زیارت جامعه این ذوات قدسی عرض میکنیم: «عِبادٌ مُكْرَمُونَ ٭ لا یسْبِقُونَهُ بِالْقَوْلِ وَ هُمْ بِأَمْرِهِ یعْمَلُونَ﴾،[۱] مسیر نزول قرآن را فرشتگان کِرام به عهده دارند ﴿بَلْ عِبادٌ مُكْرَمُونَ﴾، ﴿بِأَیدِی سَفَرَةٍ ٭ كِرَامٍ بَرَرَةٍ﴾[۲] یعنی این قرآن از مسیر کرامت آمده است.
□مهمترین بیانی که ذات اقدس الهی درباره قرآن کریم دارد در سخنان نورانی امام هشتم علی بن موسی الرضا المرتضی(علیه و علی آبائه و ابنائه آلاف التحیة و الثناء) آمده که حضرت این معارف را بهره همه مخصوصاً ایرانیها قرار داد. وجود مبارک امام رضا وقتی وارد ایران شد مکتب تشیع را به همراه خود آورد، ایشان وقتی وارد سرزمین خراسان شد سؤال کردند که مسئله مهم در اینجا چیست؟ عرض شد مسئله امامت و خلافت است.
□حضرت فرمود اینها از خلافت و امامت چه خبری دارند؟ اینها چه میدانند امامت چیست؟ اینها چه میدانند خلافت چیست؟ آن سخنرانی نورانی را که مرحوم کلینی نقل کرد دیگران هم نقل کردند از وجود مبارک امام هشتم به ما رسیده است که حضرت فرمود: «اَلإِمَامُ وَاحِدُ دَهْرِهِ وَ هُوَ بِحَیثُ النَّجْمُ مِنْ یدِ الْمُتَنَاوِلِینَ وَ وَصْفِ الْوَاصِفِینَ فَأَینَ الِاخْتِیارُ مِنْ هَذَا وَ أَینَ الْعُقُولُ عَنْ هَذَا وَ أَینَ یوجَدُ مِثْلُ هَذَا»؛[۳] امام ستاره آسمان است، با دست کسی نمیتواند به آسمان دستدرازی کند و ستاره را بگیرد یا مسح کند! مگر امامت را میشود شناخت؟ مگر ولایت را میشود بدون غدیر شناخت؟ مگر حقیقت امامت یک امر انتصابی است؟ از آن به بعد حضرت سعی کردند بحثهای ولایت را به ما آموزش دهند.
#آیت_الله_جوادی_آملی
@mohamad_hosein_tabatabaei
□○العلمُ بالغفلةِ جهلٌ و الجهلُ بالمعرفةِ علم○□ٌ
□عجب حرفی است! ما غالباً به چیزهایی علم داریم، اما علم ما غافلانه است. غفلت درون علم را نمیفهمیم. مثلاً میگوییم این درخت، درخت است. تا اینجا صحیح است اما چیزهای دیگری هم هست. از جمله اینکه هویت این درخت چیست؟ از این ابعاد غافلیم. منظور از علم غافلانه این است. یعنی به همان اندازهای که از چیزی درک و شناخت داریم، قانعیم و بلکه گمان میکنیم آن چیز در همین اندازه شناخت ما خلاصه شده است.
□پس در عبارتی که گفت «العلم بالغفله» من این حرف «باء» را «مَعَ» معنا میکنم. این «با»ی معیت است. گاهی علم ما همراه با غفلت است و چنین علمی خودش جهل است. علمی که همراه با غفلت باشد، در واقع علم نیست. همان چیزی را که تا حدی میشناسم، از ابعادی از آن غافلم.
□اما در بخش دوم جمله میگوید: «و الجهل بالمعرفة علم»؛ جهلِ همراه با معرفت، علم است. یک وقت خیلی چیزها را میدانم، اما روی دانستههایم خیلی مانور نمیدهم. این جهل به این معنا نیست که ندانی که میدانی. به این معناست که خیلی به دانستههایت متکی نباشی. انسان نباید دانستههایش را تمامعیار و آخرین مرحله بداند. نگو من به حقیقت رسیدهام. آنچه را تا اینجا میدانی، کأنلمیکن در نظر بگیر، شاید بعد از این هم چیزی باشد. چنین درکی خودش علم است و راه را برای دانستن فراتر فراهم میکند. اگر آنچه را که میدانی، همهچیز ندانی، علم است. جهل به دانستههایمان یعنی این را همۀ حقیقت ندانی و این خودش علم است.
□○کلمات طاهر _ شرح استاد دینانی بر جملات قصار باباطاهر عریان همدانی، ص۱۱۴○□
@mohamad_hosein_tabatabaei
#یک خط روضه....
○مصرعی ميگويم و رد ميشوم
○كاروان در دل صحراست خدا رحم کند
@mohamad_hosein_tabatabaei
□الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی جَعَلَ کَمَالَ دِینِهِ وَ تَمَامَ نِعْمَتِهِ بِوِلاَیَةِ مَولانا أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ عَلِیِّ بْنِ أَبِی طَالِبٍ وَ أَولادَهُ المَعْصومین عَلَیْهِم السَّلاَم□
#یاعلی
@mohamad_hosein_tabatabaei