eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.5هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
□○توبه ای منقول از پیامبر اکرم صلّی اللّه علیه و آله و سلّم و فضیلت توبه و استغفار○□ □برای بدست آ
□○(برگرفته از کتاب شریف سیدابن طاووس)○□ □یک‌شنبه ذی‌قعده، همواره مورد توجه سالکان راه خدا بوده است؛ چراکه در این روز، نمازی مخصوص وارد شده است که بنا بر روایت نبوی، هر بنده‌ای از این امت، آن را به‌جا آورد، به او خطاب شود: «ای بنده خدا، عمل خود را از نو آغاز کن؛ زیرا توبه تو پذیرفته و گناه تو آمرزیده شد» و حتی دشمنان او در روز قیامت از او راضی شوند؛ البته می‌توان این عمل را در یکشنبه‌ دیگر ماه‌ها نیز به‌جا آورد. □○اقبال‌الاعمال، ج٢، ص١٢○□ □○نحوه خواندن نماز یک‌شنبه ذی‌قعده○□ □غسل کنید و وضو بگیرید و ۴ رکعت نماز (۲ تا دو رکعتی) بجا آورید، در هر رکعت ۱ بار «فاتحة الکتاب»،‌۳ بار «قل هو الله احد» و هر کدام از دو سوره معوذتین(فلق و ناس) را ۱ بار بخوانید، سپس(بعد از رکعت چهارم) ۷۰ بار استغفار کنید و آن را به «لا حول و لا قوة الا بالله العلی العظیم» ختم کنید، ▫️ آنگاه بگویید: «يَا عَزِيزُ يَا غَفَّارُ اغْفِرْ لِي ذُنُوبِي وَ ذُنُوبَ جَمِيعِ الْمُؤْمِنِينَ وَ الْمُؤْمِنَاتِ فَإِنَّهُ لَا يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا أَنْت‌». @mohamad_hosein_tabatabaei
□بسمه تعالی شأنه□ ❗️□نماز توبه یکشنبه ماه ذی القعده اکسیر اعظم است، مداومت بر آن در طول سال و حتی در غیر ماه ذی القعده سنت و شیوه اهل سلوک و اولیاء الهی بوده و آثار و برکات عجیب و شگفت انگیزی از آن نقل کرده اند. □در کیفیت انجام آن اختلافاتی وارد شده، برخی قائل‌اند نماز بصورت چهار رکعت پیوسته بهم خوانده شود چون در متن روایت معصوم فرموده چهار رکعت نماز گذارد... و تبیین نکرده که مراد از آن دو نماز دو رکعتی است. برخی دیگر فرموده اند نماز مستحبی چهار رکعتی نداریم و نماز نافله دو رکعتی است. اخیرا هم دیدم یکی از اهالی معرفت نظرش بر این است که دو نماز دو رکعتی خوانده شود منتها ذکر استغفار و لاحول و لاقوة الا بالله العلی العظیم و آن دعای یک خطی بعد هر نماز دو رکعتی گفته شود. در برخی نقل ها ذکر یا عزیز یاغفار....هفت مرتبه( مطابق نظر عارف بزرگ مرحوم شیخ محمد بهاری) آمده اما مشهور همان یک مرتبه است. □نظر حقیر آن است که به جهت اهمیت این عمل و از باب محروم نشدن از اثرات تکوینی فوق العاده آن و آنگونه که در نفس الامر است هر کدام از این روش ها را حتی المقدور در وقتی بجا بیاورد اولی است هر چند عمل به قول مشهور بیشتر قریب به ذهن است. در هرحال همه‌ی این سه نقل از متن روایت استنباط می‌شود و نمی‌توان با قاطعیت یکی را رد و دیگری را قبول کرد. □غسل و وضوی بعد از آن، شرط نماز است. اعمال عبادی را اسراری فرا طور عقل است که تا انسان به آن مقام صیرورت پیدا نکند، آن حقایق را درک نمی‌کند لذا تبعیت از دستورات تشریعی و عبادی معصوم مبتنی بر تعبد صرف باید باشد هر چند راه غور در اسرار آن برای احدی مسدود نیست.
□حضرت محمّد صلّي الله عليه و آله و سلّم فرمودند: سه چیز است که هر کس نداشته باشد هیچ عملى از او تمام و کامل نیست: پاکدامنى و ورعى که او را از نافرمانى خدا بازدارد و خویى که به سبب آن با مردم مدارا کند و بردبارى و حلمى که به وسیله آن رفتار جاهلانه نادان را دفع کند. □ثَلاثٌ مَن لَم یَکُن فِیه لِمَ یَتِمَّ لَهُ عَمَلٌ: وَرَعٌ یَحجُزُهُ عَن مَعاصِی اللّه ِ و خُلُقٌ یُدارِی بِهِ النّاسَ و حِلْمٌ یَرُدُّ بِهِ جَهلَ الجاهِلِ. □الكافی، ج ١، ص ١١٦□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□○نماز فوق‌العادۀ یک‌شنبۀ ماه ذی‌القعده○□ □هدیۀ جبرئيل در سفر معراج به پیامبر□ □این نماز برای یک‌شنبۀ اوّل ماه ذی‌القعده وارد شده است؛ ولی قید خاصّی ندارد. خواندن آن در تمام یک‌شنبه‌های ماه ذی‌القعده و در طول سال توصیه می‌شود. □از رسول خدا صلّی الله عليه و آله و سلّم روايت شده است كه هر كه این نماز را بجا آورد، توبه‌اش مقبول و گناهانش آمرزيده شود، خصماء او در روز قيامت از او راضی شوند، با ايمان بميرد و دينش گرفته نشود، قبرش گشاده و نورانی گردد، والدينش از او راضی گردند، مغفرت شامل حال والدين او و ذريّه او گردد، توسعۀ رزق پيدا كند، ملك‌الموت با او در وقت مردن مدارا كند و به آسانی جان او بيرون شود. □نحوۀ خواندن نماز یک‌شنبه ماه ذی‌القعده□ □ابتدا غسل مستحب توبه کند و سپس وضو بگيرد. □این نماز چهار رکعت است. در هر رکعت بخواند: ○سوره «حمد» ۱ مرتبه ○سوره «توحید» ۳ مرتبه ○سوره «فَلَق» ۱ مرتبه ○سوره «ناس» ۱ مرتبه □بلافاصله بعد از سلام نماز باید ۷۰ بار استغفار کند و بگوید: □«أسْتَغْفِرُاللهَ رَبِّی وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ» □بعد از هفتاد بار استغفار، بگوید: □«لاحَوْلَ وَ لاقُوَّةَ اِلاّ بِاللهِ الْعَلِیِّ الْعَظِیمِ» : □«یا عَزِیزُ یا غَفّارُ! اِغْفِرْلِی ذُنُوبِی وَ ذُنُوبَ جَمیِعِ الْمُؤْمِنینَ والمُؤْمِنَاتِ؛ فَاِنَّهُ لا یَغْفِرُ الذُّنُوبَ اِلّا اَنْتَ» □ای خدای عزیز! ای خدایی که غفّار و بخشنده هستی! گناهان مرا و گناهان همۀ مردان و زنان مؤمن را ببخش؛ که جز تو بخشندۀ گناهی وجود ندارد و جز تو کسی نیست که گناهان را ببخشد. : □نحوۀ خواندن این نماز به دو صورت نقل شده است□ □۱- یا دو نماز دو رکعتی که بعد از سلام دو رکعت اوّل، بلافاصله انسان بلند می‌شود و نیّت دو رکعت بعد را می‌کند و در نتیجه جمعاً چهار رکعت می‌شود. □۲- یا اینکه این چهار رکعت به شکل پیوسته انجام می‌شود با نیّت یک نماز چهار رکعتی که در رکعت دوّم آن تشهّد و سلام نیست و فقط در پایان رکعت چهارم تشهّد می‌خواند و سلام می‌دهد. □خواندن این نماز به هر دو صورت توصیه شده است. با توجّه به اینکه وقت بسیار کمی می‌گیرد؛ چه خوب است انسان به هر دو صورت بخواند؛ که هر یک از این دو در روایت مقصود بوده است، به آن عمل شده باشد. □نمازهایی که در روایات گفته شده است بعد از سلام نماز فلان ذکر را بگویید، بهتر است بعد از سلام، ذکر مستحبّ دیگری نگویید. حتّی سه مرتبه الله اَکْبَر را که مستحب است بعد از سلام نماز گفته شود، احتیاطاً نگویید. بلافاصله بعد از اینکه سلام نماز را دادید تسبیح را بردارید و استغفار کنید. □این نماز آثار و برکات فوق‌العاده‌ای دارد؛ که قبلاً عرض کرده‌ام. وقتی به آن صحبت‌ها مراجعه کنید، رغبتتان برای از دست ندادن این نماز به مراتب بیشتر می‌شود. □استاد مهدی طیّب□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□در دولاب یک خانم ‌‌بی‌بی بود که در دوران جوانی‌اش در مجالس جشن و عروسی زنانه دایره می‎نواخت. وقتی پا به سن گذاشت، توبه کرد و دست کشید و دیگر حتّی در مجالس عروسی شرکت هم نمی‎کرد. یک بار به اصرار از او خواستند به مجلس عروسی دوتا بچّه سیّد برود و بالأخره قبول کرد. در داخل مجلس به او گفتند خانم فاطمه‎ی زهرا علیها السّلام خوشحال نیست که مجلس عروسی بچّه‎هایش سوت و کور باشد، اجازه بده با سینی دایره بزنیم و بالأخره پذیرفت. خانم‎ها یک به یک سینی را دست به دست می‎دادند و می‎نواختند. تا این‎ که به بی‌‌بی‌‌خانم رسید. او هم سینی را گرفت و شروع به زدن کرد. اوّلش می‎گفت: خدایا ننویس، خدایا ننویس . کم کم که گرم شد، می‎گفت: می‎خوای بنویس، می‎خوای ننویس . در آخر کار می‎گفت: خدایا بنویس، خدایا بنویس . مؤمن در سیرش بعد از اینکه از کارهای گذشته‎اش توبه می‎کند و دست می‎کشد، این سه مرحله را طی می‎کند. ○مرحوم حاج اسماعیل دولابی○ □○مصباح الهدی تٱلیف استاد مهدی طیّب○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□●روز بزرگداشت حضرت احمد بن موسی الکاظم علیه السلام●□ □احمد بن موسی الکاظم علیه السلام (معروف به ) شخصیت بسیار جلیل‌القدری بودند. شاید در بین فرزندان پسر امام کاظم علیه السلام، بعد از علی بن موسی الرّضا علیه السلام، عظیم‌القدرتر از احمد بن موسیٰ نباشد. □برادران ایشان، یعنی پسران دیگر امام کاظم علیه السلام نقل کرده‌اند که امام کاظم علیه السلام به احمد بن موسیٰ تا چه حد علاقه‌مند بودند. □این عالم جَلیل‌القدر، اهل معنا و دلداده‌ی امام زمان خود، منزلت والایی داشتند. بعد از شهادت امام کاظم علیه السلام ، به‌دلیل موقعیت فوق‌العاده‌ای که احمد بن موسیٰ علیه السلام داشتند، عدّه‌ای گمان بردند که بعد از امام کاظم علیه السلام، علیه السلام، امام است. به نزد آن بزرگوار آمدند و ایشان را به مسجد بردند و در مسجد با آن حضرت بیعت کردند. □احمد بن موسیٰ علیه السلام بعد از این‌که از همه بیعت گرفتند؛ فرمودند: شما در بیعت مَن هستید؛ امّا من در بیعت برادرم علیّ بن موسی الرّضا هستم؛ امام معصوم ايشان است؛ پس همگي با من بیایید به خانه‌ی علیّ بن موسیٰ برویم و با ايشان بیعت کنیم. جمعیّت هم پذیرفتند و این کار را انجام دادند. □احمد بن موسیٰ علیه السلام خیلی بزرگواری به خرج دادند و لذا امام رضا علیه السلام هم در حقّ ایشان خیلی دعا کردند. □احمد بن موسیٰ علیه السلام شخصیت بسیار عظیم‌القدری است و وجود مرقد مطهّر ایشان در ایران، یکی از اسباب نعمت و نور برای شیعیان این سرزمین است. امیدواریم خدا روزی کند به زیارت مرقد مطهّر این بزرگوار نائل شویم. □●در محضر استاد مهدی طیب - جلسه ی ۳۰ شهریور ۹۱●□ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 1-6 آل عمران قسمت سوم بخش سوم ● روايتى درباره خلقت جنين و سرنوشت او... و در كافى از امام ب
آیات 1-6 آل عمران قسمت سوم بخش چهارم 1⃣ ● توضيح روايت مؤلف : اينكه امام فرمود: ((وقتى خدا بخواهد نطفه را خلق كند)) منظورش اين است : وقتى كه خدا بخواهد نطفه را انسانى تام الخلقه كند. ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 24 و اينكه فرمود: ((آن انسانى كه در ازل از او ميثاق گرفته شده )) اشاره است به مطلبى كه بيانش به زودى مى آيد، و خلاصه اش اين است كه انسان قبل از اينكه در اين خلقت و به دنيا آمدن حالات و صفاتى پيدا كند، هم خودش و هم حالاتش قبل از دنيا در عالم رحم وجود داشته و احوال دنيائيش مطابق حالاتى است كه در آن عالم داشته ، و آن عالم همان عالمى است كه در لسان اخبار بعالم ((ذر)) و عالم ((ميثاق )) تعبير شده است . آنچه كه در عالم ميثاق سپرده به ناچار در اين عالم دنيوى محقق مى شود، و همچنين آنچه در اين عالم موجود شده چيزى است كه در عالم ميثاق داده ، بدون اين كه كمترين تغيير و تبديلى پيش بيايد، پس ‍ آنچه در عالم ((ذر)) تقدير شده ، قضائى است حتمى و بهمين جهت امام (عليه السلام ) در آغاز كلام ميان اين گونه انسانها و انسانهايى كه مشمول بدا مى شوند ترديد انداخت درباره دسته اول فرمود خلقتشان تمام مى شود. درباره دسته دوم فرمود خلقتشان تمام نشده سقط مى شوند، معلوم مى شود دسته اول دستخوش بدا نمى شوند، و ((جمله آن را در رحم قرار مى دهد)) عطف است بر جمله : ((نطفه را خلق كند)). و اينكه فرمود، ((تا از راه دهان زن وارد شكم او شوند)) بعيد نيست كه كلام امام نباشد، بلكه گفتارى باشد كه راوى از پيش خود به روايت اضافه كرده ، مويد اين احتمال اين است كه اگر كلام امام بود بايد فرموده باشد ((يقتحمان فى بطن المراه من فمها)) نه اينكه دوباره كلمه ((مراءة )) را تكرار كند، و بفرمايد ((يقتحمان فى بطن المراءة من فم المراءة )). پس معلوم مى شود كلمه ((من فم المراءة )) جزء كلام امام نيست . و به فرض كه جمله نامبرده هم ، كلام امام (عليه السلام ) باشد، حديث دليل بر اين مى شود كه داخل شدن فرشتگان در رحم زنان از باب داخل شدن جسمى در جسم ديگر نيست براى اينكه از دهان زن هيچ راهى به رحم او وجود ندارد، تنها راهى كه به رحم زن وجود دارد مجراى تناسلى اوست . بله راههاى ديگرى هست و آن عبارتست از رگهايى كه خون حيض از آنها به داخل رحم وارد مى شود، كه داخل شدن از اين مجارى آسان تر از آن نيست كه فرشته از ديواره رحم وارد آن شود پس معلوم مى شود كه اين داخل شدن غير از داخل شدن جسمى در جسم ديگر است ، و داخل شدن از دهان زن علتى ديگر دارد، نه گشادى راه و سهولت عمل ، و اين معنا بسيار روشن است . ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 25 و اينكه فرمود: ((روح قديم انتقال يافته از پشت پدران و رحم مادران در آنجاست ...)) گويا منظور از اين روح قديم روح نباتى است كه مبدأ تغذى و نمو هر جاندار است . و اينكه فرمود: ((و روح حيات و بقا را در آن بدمند)) ظاهرا ضمير (در آن ) به روح قديم بر مى گردد، پس معناى عبارت اين مى شود كه ((دو فرشته روح )) ((حيات )) و ((بقا)) را در روح نباتى بدمند، و بفرض هم كه ضمير مثلا به كلمه ((مضغه )) برگردد قهرا به كلمه ((مضغه زنده به روح نباتى )) بر مى گردد. و در ((مضغه زنده به روح نباتى ))، مى دمند. و به هر حال ، كلام امام (عليه السلام ) به ما مى فهماند كه نفخ روح انسانى ، براى روح نباتى يكنوع تكامل و ترقى است ، و همان روح نباتى است كه وقتى رشد مى كند قوت و شدت يافته ، مبدل به روح انسانى مى شود، (و اين همان حقيقتى است كه حركت جوهريه اقتضاى آن را دارد ((مترجم ))). 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 1-6 آل عمران قسمت سوم بخش چهارم 1⃣ ● توضيح روايت مؤلف : اينكه امام فرمود: ((وقتى خدا بخ
آیات 1-6 آل عمران قسمت سوم بخش چهارم 2⃣ ● توضیح روایت با اين بيان روشن مى شود كه انتقال روح قديمه ، از اصلاب مردان و ارحام زنان چه معنا دارد ، و معلوم مى شود كه روح به وجهى متحد الوجود با بدن يعنى با نطفه است ، البته نطفه به ضميمه خون هاى حيض ‍ كه به تدريج جزء آن مى شود و مضغه و خون حيض هر دو با بدن پدر و مادر متحد است ، و پدر و مادر با نطفه اتحاد دارند، و اين اتحاد طرفين همواره ادامه دارد پس مى توان گفت آنچه در اين عالم بر وجود انسان عارض مى شود فى الجمله و تا حدى در وجود پدران و مادران معين شده بوده ، و فهرست كتاب هستى انسان ، از پيش در كتاب هستى پدران و مادران نوشته شده . با اين بيان ، معناى كلام امام بهتر معلوم مى شود كه فرمود: ((خداى عزوجل مى فرمايد سر خود بلند كنيد و به سر مادرش بنگريد)) و اگر در اين عبارت پدر را شركت نداد، و نفرمود به سر پدر و مادرش بنگريد، براى اين بود كه قضا و قدرى كه نطفه از ناحيه پدر دارد با جدا شدنش از پدر منقطع شده ، هر چه بوده (چه خوب و چه بد) گذشته ، ديگر نوشتن ندارد، آنچه كه فعلا يعنى در شكم مادر، اتصال و بستگى به آن دارد قضا و قدر مادر است ، اين است كه فعلا همين بايد در پيشانى كودك نوشته شود و لذا فرمود: ((چون نگاه مى كنند لوحى مى بينند كه به پيشانى مادر كودك آويزان است )). و اگر لوح را آويزان بر پيشانى مادر دانست براى اين است كه پيشانى محل اجتماع حواس آدمى و طليعه سيماى اوست ، ملائكه به پيشانى مادر نگاه مى كنند و آن لوح را مى خوانند و مى بينند كه در آن ، صورت كودك و زيبايى او و مدت زندگيش و ميثاقش و اينكه آيا سعيد است يا شقى ، ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 26 و نيز ساير خصوصيات وجوديش نوشته شده يكى از آن دو فرشته آن سرنوشت را مى خواند، و ديگرى در پيشانى كودك مى نويسد، پس ‍ نسبت اين دو فرشته هم چيزى نظير نسبت فاعل با قابل است . و اينكه فرمود: ((و در هر يك از آن خصوصيات ، بدا را براى خدا شرط مى كنند...)) جهتش اين است كه صورتى كه جنين در رحم دارد مشتمل بر تمامى علل حوادث آينده او نيست ، چون صورت هر چند مبدأ تمامى احوال و حوادث و جرياناتى هست كه بعدها در مورد اين كودك رخ مى دهد، و ليكن تنها مبدأ آنها نيست بلكه مبادى ديگرى نيز دارد، و آن مبادى عبارتند از امور و حوادثى كه خارج از وجود كودك است و در حوادث وى دخالت دارند، و بدين جهت است كه آن حوادثى كه حتمى الوقوع نيست در معرض بداء است . 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 1-6 آل عمران قسمت سوم بخش چهارم 2⃣ ● توضیح روایت با اين بيان روشن مى شود كه انتقال روح ق
آیات 1-6 آل عمران قسمت سوم بخش چهارم 3⃣ ● توضیح روایت اين را هم بايد دانست كه اگر در اين روايت ، جزئيات مساءله ولادت را به تحريك خداى سبحان و وحى او به رحم و فرستادن دو فرشته ((خلاق )) و فرشته ((زاجر)) و امورى از اين قبيل دانسته ، منافاتى با اين معنا ندارد كه اين امور و مخصوصا اصل ولادت مستند به عواملى طبيعى باشد، براى اينكه اين دو قسم از عوامل يعنى عوامل ((معنوى )) و عوامل ((مادى )) در عرض هم قرار ندارند، تا بگوئى ولادت و جزئياتش يا مستند به آن است و يا به اين ، و نمى شود مستند به هر دو باشد، بلكه در طول هم قرار دارند، نه اين آنرا باطل مى كند و نه آن اين را، و نه هر دو يكديگر را، و نه علت ولادت ، چيزى است كه مركب از هر دو عامل باشد، بلكه هر يك در مرتبه خود علت تامه است جداى از ديگرى . و معلوم است كسى كه خداى عزوجل او را مأمور كرده تا مردم را به سوى سعادت معنويشان هدايت و به سوى رضايت او رهنمون باشد - يعنى سلسله جليله انبيا (عليهم السلام ) بادر نظر داشتن اينكه طريق هدايت طريق باطن است - چنين كسانى وظيفه دارند در تمامى بيانات خود با مردم به زبانى سخن بگويند كه ايشان را به سوى باطن راه ببرد، و مقام پروردگارشان را بيادشان بيندازد، و آن زبان همين است كه ملائكه خدا را واسطه بين خدا و حوادث قرار داده ، حوادث عالم را مستند به اعمال ملائكه كرده ، سعادت بشر را مستند به تأييد ملائكه ، و شقاوت او را مستند به شياطين و وسوسه هاى آنها كنند، و از سوى ديگر همه حوادث را (چه خوبش را و چه بدش را) مستند به خدا كنند، البته با زبانى كه لايق ساحت قدس او و حضرت ربوبيتش باشد، تا از اين طرز گفتار نتيجه بگيرند كه هدايت و ربح چيست ، و ضلالت و خسران كدام است . و سخن كوتاه آنكه : از آن طرز بيان نتيجه بگيرند كه هدايت دنيا در آخرت به چه شكلى مجسم مى شود، ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 27 و چه ربحى مى دهد و ضلالت در آن عالم چه شكلى دارد، و چه خسرانى ببار مى آورد، و در عين اينكه با اين زبان سخن مى گويند مسأله اسباب طبيعى را هم مهمل و هيچكاره ندانند، و حق آنها را هم ادا كنند، چون عوامل طبيعى نيز يكى از اركان حيات انسان است ، و اصولا اساسى است كه حيات دنيا مستند به آن است ، و انسان بايد اطلاعاتى از آن عوامل داشته باشد و متوجه آنها بشود همچنان كه بايد از عوامل معنوى نيز سر در آورد، تا بطور كامل ، خود را بشناسد، و در نتيجه به پروردگار خود هم معرفت پيدا كند. ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 28 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
□در روایات است که حضرت ابراهیم و همسرش یا حضرت زهرا علیهم السّلام اطفال شیعه را که سقط شده یا قبل از بلوغ از دنیا رفته‎اند، در عالم دیگر بزرگ می‎کنند و پرورش می‎دهند و در قیامت در بهشت به پدر و مادرشان تحویل می‎دهند. سالکی هم که قبل از کامل شدن از دنیا برود، مثل بچّه‎ی سقط شده است؛ در عالم پس از مرگ به مقصد می‎رسد. □مرحوم حاج اسماعیل دولابی□ □○مصباح الهدی تٱلیف استاد مهدی طیّب○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□○توصیۀ بزرگان سیر و سلوک در چهلّه نشینی○□ □روزهای دوشنبه و چهارشنبه سورۀ تکاثر را چهل بار بخوانید. @mohamad_hosein_tabatabaei