eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.5هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
□علامه حسینی طهرانی از شاگردان سلوکی و علمی علامه طباطبایی، در کتاب «لمعات الحسین» حدیثی را از حضرت امام حسین علیه‌السلام نقل می‌کند و در قولی دیگر در تفسیر آن چنین به بیان علامه طباطبایی استشهاد می‌کند: از جمله فرموده‌های حضرت سید الشهداء أباعبدالله الحسین(علیه السلام) است که روزى به عنوان خطبه براى اصحاب خود ایراد نمودند: أَیُّهَا النَّاسُ! إنَّ اللَهَ مَا خَلَقَ خَلْقَ اللَهِ إلَّا لِیَعْرِفُوهُ؛ فَإذا عَرَفوهُ عَبَدوهُ، وَ استَغنَوا بعِبادَتهِ عَن عِبَادَة ما سِواهُ. فَقالَ رَجلٌ: یابنَ رسولِ اللَهِ! مَا مَعرِفَة اللَهِ عَزَّ وَ جَلَّ؟ فَقالَ: مَعرِفَة أَهلِ کُلِّ زَمَانٍ، إمامَهُ الَّذِى یَجِبُ عَلَیهِمْ طَاعَتُهُ. «اى مردم! به درستی که خداوند خلق خود را نیافرید، مگر از براى آنکه به او معرفت و شناسایى پیدا کنند. پس زمانی که او را بشناسند، در مقام بندگى و عبودیت او بر مى‌آیند؛ و به واسطه عبادت و بندگى او از عبادت و بندگى غیر او از جمیع ما سِوى مُستغنى مى‌شوند. در این حال مردى گفت: اى پسر رسول خدا! معرفت خداوند عز و جل چیست؟ حضرت فرمود: معرفت و شناخت اهل هر زمان، امام خود را که واجب است از او اطاعت و پیروى کنند.» □علامه طهرانی می‌گوید: روزی به استاد خود، علامه طباطبایی گفتم: چگونه می‌توان به مغز و مراد این حدیث شریف حضرت سید الشهداء(علیه السلام) رسید؟ علامه طباطبایی پاسخ گفت: تنها راه منحصر به فردِ وصول به معرفت امام علیه‌السلام و ادراک مقام ولایت مطلقه حضرات معصومین علیهم‌السلام، عرفان است و بس! @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
#استادصمدی_آملی #شرح_دعای_ابوحمزه_ثمالی □به تعبیر متاله سبزواری، می بینید هر لحظه ای عالم در های
□پس در حال قبض است که نفس قطع می شود، اگر بسط امد، مجدّداً شخص به نشئه ی طبیعت بر میگردد و اگر نفس منقبض شد و برنگشت، شخص به عالم غیب منتقل می شود، پس یکی از طرق انتقال به عالم غیب این است که نفس قطع می شود.(۳۸) @mohamad_hosein_tabatabaei
□○" انسان‌ در فراز و فرود "○□ □بعض آدمیان متابعت عقل چنان کردند که کلّی مَلَک گشتند و نور محض گشتند؛ ایشان انبیا و اولیایند؛ از خوف و رجا رهیدند که: لا خَوفٌ عَلَیهِم و لا هُم یَحْزَنون. و بعضی را شهوت بر عقلشان غالب گشت تا بکلی حکم حیوان گرفتند. و بعضی در تنازع مانده اند، و آنها آن طایفه اند که ایشان را در اندرون رنجی و دردی و فغانی و تحسری پدید می آید، و به زندگانی خویش راضی نیستند؛ اینها مؤمنانند. اولیا منتظر ایشانند که مؤمنان را در منزل خود رسانند و چون خود کنند، و شیاطین نیز منتظرند که ایشان را به اسفل السافلین سوی خود کشند. □○برگرفته از کتاب " گزیده فیه مافیه " اثر حسین الهی قمشه ای○□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□اگر می‌خواهی حیات عقلت، حیات جاوید شود، وجودت سرسبز و پربرکت گردد، برو و آب حیات را پیدا کن... آب حیات کجاست؟ در ظلمات! ظلمات کجاست؟ همین عالم طبیعت... همین عالم طبیعت ظلماتٌ فوق ظلمات است. جناب خضر در ظلمات، آب حیات را یافت. اینجا ظلمت محض است لذا تا انسان به عالم طبیعت قدم نگذارد و تا به عالم ظاهر نیاید، نمی‌تواند مستسقی آب حیات باشد. باید به عالم طبیعت بیاید و در این عالم طبیعت دنبال حیات بگردد! تعبیر شریفتر این است که جسم شما ظلمات است و روح شما آب حیات، اجازه بده تا روحت از این ظلمت جسمت آزاد شود و روح به سمت آزادی و بی‌قیدی حرکت کند. کربلا مظهر آزادگی است. شهدای کربلا کسانی بودند که خود را از همه قیود رها کردند تا به سرچشمه آب حیات رسیدند. جناب خضر «عَبدٌ منْ عِبادِنا عُلِّمناهُ مِنْ لَدُنّا عِلماً»، عبدی از عبادالله است كه ما به او تعلیم علم کردیم. او کسی بود که خود را متصل به مقام ولایت کرد و به سرچشمه حیات رسید؛ تو نيز عبدالله شو تا اباعبدالله علیه السلام خضرت كند. ولایت مطلقه، آب حیات است لذا خضر، جاوید شد. من و شما جاوید نمی‌شویم مگر اینكه به در خانه حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام برویم.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
□مهم این است که روح انسان جاوید شود و به حیات ابدی برسد. اینگونه نباشد که وقتی طور وجودیمان عوض شد و به سرای آخرت منتقل شدیم، ما را ببرند و در یک بهشتی که پر از میوه و سیب و انار و عسل است بیندازند! اینها را می‌خواهم چکار؟! من حسین را می‌خواهم...
□○ ○□ □ذبح بقره از مراتب توبه است که در آیه‌ی دیگر هم حضرت موسی با قومش می‌فرماید که «فَاقْتُلُوا أَنفُسَكُم»(بقره/۵۴) تا توبه‌ی شما پذیرفته شود. توبه آن‌ است که شما نفستان را بکشید. در آیه‌ی دیگری خدا به پیغمبر می‌فرماید: «يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ حَرِّضِ الْمُؤْمِنِينَ عَلَى الْقِتَالِ» (انفال/۶۵) به مؤمنان بگو که قتال داشته باشند و نفسشان را بکشند. قتال انسانی که می‌خواهد به خدا برسد، در مراتب نفسش است و نه بیرون از آن. یعنی همه‌ی هواهای نفسانی او که او را به سمت غیر حق متعال دعوت می‌کند، از بین ببرد تا فقط حق متعال بماند؛ هرچیزی غیر از خدا را ذبح کند. مظهر اتم این غیرخدا هم جسم و عالم مادی است. آن مقداری که عقل و نقل به ما اجازه داده‌است، باید انجام بدهیم و مجاز است. فراتر از این حد و حدود می‌شود نفس اماره. □اگر انسان در مرتبه‌ی جسم متوقف باشد، او عاقبت به شر می‌شود. این جسم مظهر آتش است و انسان را می‌سوزاند لذا وقتی در داستان قوم حضرت نوح آن‌ها مدام گناه کردند و حضرت نوح به ایشان وعده‌ی عذاب داد، حضرت حق متعال می‌فرماید: «حَتَّىٰ إِذَا جَاءَ أَمْرُنَا وَفَارَ التَّنُّورُ».(هود/۴۰) تنور محل آتش است. یعنی این آتش به جوش آمد و فوران کرد. ظاهر آیه همان شکل مشهور عذاب قوم حضرت نوح است. تأویل این آیه این است که این تنور جسم ما است که محل آتش است. وقتی ما در مرتبه‌ی جسم متوقف باشیم یعنی تمام عمر ما مصروف این جسممان شود، این جسم برای ما آتش می‌شود و زمانی است که می‌بینی از درون این تنور آبی فوران می‌کند و دیگر قیامت تو فرا رسیده‌ است و تو دیگر کاری نمی‌توانی بکنی. امر الهی جاری می‌شود و کاری از دست تو برنمی‌آید. این آب تمام وجودت را ویران می‌کند. لذا همین وَفَارَ التَّنُّورُ یکی از بطون ظهور قیامت برای قوم حضرت نوح بود. آب از درون تنور فوران کرد و همه‌ی آن شهر را و یا به قول برخی دیگر تمام خشکی را نابود کرد. در قیامت انفسی هم روال همین‌گونه است. یعنی مادامی که ما در این عالم ماده حضور داریم، فرصت داریم بندگی خدا را به جا بیاوریم. اما امر الهی دفعتاََ می‌آید و ما دیگر فرصتی نداریم. قیامت انسان ظهور می‌کند و همان‌گونه که در داستان حضرت نوح آن پسر به کوه پناه برد و حضرت نوح گفت که امروز دیگر شما هیچ پناهی ندارید و دیگر فرصتی ندارید که عملی انجام دهید، ما هم به همین شکل گرفتار می‌شویم...
□حضرت اباعبدالله الحسین علیه‌السلام در کربلا کراراً می‌فرمایند «هَلْ مِنْ ذابٍّ یَذُبُّ عَنْ حَرَمِ رَسُولِ اللّهِ؟!» «هَل مِن ناصِرٍ یَنصُرُني؟!» آیا کسی هست؟! این اشقیاء در ظاهر دارند صدای حضرت را می‌شنوند اما چون در آفاق و انفس امام خود را ندیده‌اند لذا گوش باطن آنها کر است، اینها نمی‌توانستند صدای اباعبدالله الحسین را بشنوند و به او لبیک بگویند. اصلا ممکن نیست، نمی‌شود... انسان باید در باطن سیر کند. یا انسان باید این حواس ظاهری‌اش را برای باطن پاک کند یا چنان به کمال برسد که حواس ظاهری‌اش هم مندک در حواس باطنی او گردد یعنی هر چیزی که با این چشم ظاهر می‌بیند خدا ببیند، هر چیزی که با این گوش ظاهر می‌شنود خدا بشنود. اگر غیر خدا می‌بینی و می‌شنوی، بدان که هنوز ابواب ولایت به روی تو باز نشده است.
□●" باغ هستی "●□ ●باغِ مرا چه حاجت سرو و صنوبر است ●شمشادِ خانه پرورِ من از که کمتر است □در باغ هستیِ من شمشادی هست که مرا از تمنای هر سرو و صنوبر در باغ های جهان بی نیاز کرده است و آن حضور مستمر آفریدگاری است که در دل من خانه دارد: ●یکی درخت گل اندر فضای خلوتِ ماست ●که سروهای چمن پیش قامتش پستند □●برگرفته از کتاب " در صحبت حافظ " به قلم‌ حسین الهی قمشه ای●□ @mohamad_hosein_tabatabaei
□○عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی○□ □خداوند متعال دو پناهگاه محکم در این امّت گذاشته است، یکی وجود پیامبر خود صلّی الله علیه و آله و سلّم که رَحمَةٌ لِلعالَمین است و هم اکنون در دل مؤمنین وجود دارد. دیگری استغفار است. مادامی ‎که امّت توبه و استغفار دارد، بلای عمومی‎ که بر امّت‎های گذشته نازل می‎شد، در این امّت نازل نمی‎شود. □امیرالمؤمنین علیه السّلام فرمود: عَجِبتُ لِمَن یَقنُطُ وَ مَعَهُ الاِستِغفارُ: در شگفتم از کسی که یأس پیشه می‎کند، در حالی که استغفار همراه اوست □○مصباح الهدی - تألیف استاد مهدی طیّب○□ @mohamad_hosein_tabatabaei