eitaa logo
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
1.5هزار دنبال‌کننده
641 عکس
6 ویدیو
0 فایل
بررسی اثار احوال ونظرات مفسرفقیه فیلسوف وعارف کبیر محمدحسین طباطبایی وسایر علما
مشاهده در ایتا
دانلود
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
🏴 #حسین_منی_و_انا_من_حسین 🏴   ☑️قسمت ۳۲ ▪️عالم یکپارچه چه به صورت و چه به صوت، ظهور تکوینیه‌ی ولای
🏴   🏴   ☑️قسمت ۳۳ ▪️به این نظام وجود بنگرید. عالم علم انباشته روی هم است. اما علیم در عالم کیست؟ علم زیاد است؛ «فَوْقَ كُلِّ ذِي عِلْمٍ عَلِيمٌ» (یوسف/۷۶). تمام مخلوقات علم حق متعال را ظهور می‌دهند. یک مخلوقی بیابید که آن مخلوق علیم باشد یعنی دیگر جوف نداشته باشد و صمد باشد و علم حق متعال را آنگونه که هست بنمایاند. این ادعا را در عالم وجود، کسی جز ۱۴ نفر نتوانسته است ثابت کند که «أنا بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ»، من مصداق علم مطلقم. امام باقر علیه السلام می‌فرمایند: «شَرِّقٰا وَ غَرِّبٰا لَن تَجِدا عِلْماً صَحيحاً إلاّ شَيئاً يَخرُجُ مِن عِنْدِنا أهلَ البَيتِ». به شرق و غرب عالم بروید هیچ علمی را نمی‌یابید مگر آن که از ما اهل بیت ظهور کرده است. این مقام فقط خاص انسان است. انسان فوق مقوله است، یعنی انسان حد ندارد لذا بد به حال انسانی که متوقف است... عموم مردم به دنبال گناه نکردن هستند یا اینکه صرفا کار خوبی انجام دهند. قوه و مُنّه ای که خدا در تو قرار داده است معادل فعلیت خودش است، یعنی قابلیتی در انسان قرار داده است که می‌تواند فعلیت تمام و کمال خودش را در تو ظهور دهد... از عبادت می توان الله شد نِی توان موسی کلیم الله شد ▪️امام صادق علیه السلام می فرمایند: «اَلْعُبودِیَّةُ جَوْهَرَةٌ كُنْهُهَا الرُّبوبِیَّةُ». فقط انسان است که می‌تواند نور واحد را آنگونه که هست نشان دهد لذا قیامت یعنی اتصال به بی نهایت. انسان می‌تواند متصل به عالم بی نهایت شود؛ ما ازلی هستیم و می‌توانیم ابدی بشویم. سایر مخلوقات هم اینچنین هستند؟ می‌توانند ازلی و ابدی باشند؟ به اندازه‌ی خودشان صمد هستند. به اندازه‌ی خودشان خدا را نشان داده‌اند اما به اندازه‌ی خودشان، انسان اما قابلیت این را دارد که بی اندازه شود... هین سخن تازه بگو تا دو جهان تازه شود وارهد از حد جهان بی‌حد و اندازه شود ▪️جز انسان هیچ کس در عالم چنین قابلیتی را ندارد. نه موجودات عالم طبیعت و نه حتی ملائکه ای چون جبرئیل و میکائیل و ملائکه‌ی مهیمین و نه هیچ کس دیگر. حال بنگرید که این انسان با خود چه کرده است: «وَ لَقَدْ ذَرَأْنٰا لِجَهَنَّمَ كَثِيراً مِنَ اَلْجِنِّ وَ اَلْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لاٰ يَفْقَهُونَ بِهٰا وَ لَهُمْ أَعْيُنٌ لاٰ يُبْصِرُونَ بِهٰا وَ لَهُمْ آذٰانٌ لاٰ يَسْمَعُونَ بِهٰا أُولٰئِكَ كَالْأَنْعٰامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولٰئِكَ هُمُ اَلْغٰافِلُونَ» (اعراف/۱۷۹) و در حقیقت، بسیارى از جنیان و آدمیان را براى دوزخ آفریده ایم. دل هایى دارند که با آن دریافت نمى‌کنند، و چشمانى دارند که با آن ها نمى‌بینند، و گوش هایى دارند که با آن ها نمى‌شنوند. آنان همانند چهارپایان بلکه گمراه ترند. آنها همان غافل ماندگانند. از این ظلم در عالم بالاتر نیست که تو می‌توانی خدا شوی اما بشوی كَالْأَنْعٰامِ بَلْ أَضَلُّ... لذا حضرت اباعبدالله الحسین علیه السلام می‌فرماید: «من دیدم که در کربلا گرگ ها مرا می‌درند». انسانی که می‌تواند خدا شود، گرگ شده است. یا می‌فرماید: «دیدم یک سگ سیاه و سفید که بیماری پیسی گرفته، به من حمله کرد و سر مرا برید». این همان شمر است. او که می‌توانست الله باشد، سگ شده است بلکه سگ های عالم هم شکایت می‌کنند که چرا ما را با اینان مقایسه کردید؟! می‌گویند خدا ما را به همین حد معین خلق کرده است، ما می‌توانستیم تا همین حد خدا را نشان دهیم اما اینها می‌توانستند به معراج برسند، می‌توانستند به اعلی علیین برسند اما پایین آمده اند و سگ شده اند بل هم اضل، شده اند جماد، «فَهِيَ كَالْحِجَارَةِ أَوْ أَشَدُّ قَسْوَةً» (بقره/۷۴) از سنگ هم پست تر شده اند... چرا؟ چون از دل سنگ نهر جاری می‌شود اما این ها کسانی هستند که منجمدند...
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
صلی الله عليك یا سیدنا الغریب یا ابا عبدالله... 🏴 #شرح_مراتب_نفس_اماره 🏴   ☑️قسمت ۳ ▪️این جسم و
صلی الله عليك یا سیدنا الغریب یا ابا عبدالله... 🏴 🏴   ▪️قسمت ۴ ▪️عده‌ای هستند که وارد ظلمات می‌شوند. ظلمات فوق ظلمات، ظلمت بالای ظلمت. در ماده و تاریکی های عالم ماده گرفتار می‌شوند. دیگر از این ماده جداشدنی نیستند و کارشان خیلی سخت است. به زبان نمی‌آید که موت اینان چگونه است. اینان اصلا موت به معنای واقعی آن ندارند، به ظاهر جسمشان را ترک می‌کنند ولی هرگز نمی‌میرند؛ باید مدتی بسیار طولانی در عذاب باشند تا خدا آرام آرام قیودشان را کنار بزند... «إِذٰا أَخْرَجَ يَدَهُ لَمْ يَكَدْ يَرٰاهٰا» (نور/۴۰) ببینید این ها چقدر در قید هستند که به تعبیر قرآن اگر دستشان را در این ظلمت دراز کنند، آن را نمی‌بینند. دست یعنی چه؟ دست مظهر یدالله است. «نَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ اَلْوَرِيدِ» (ق/۱۶)  اینها خدایی را که از رگ گردن به آنها نزدیک تر است نمی‌توانند ببینند. خدا نزدیک ترین حقیقت به انسان است... البته این نزدیک ترین تعبیر صحیحی نیست زیرا وقتی از نزدیک تر حرف می‌زنیم باید دو چیز را متصور شویم و یکی را به دیگری نزدیک بدانیم. خدا فراتر از نزدیک ترین است. «وَ فِي أَنْفُسِكُمْ أَفَلاٰ تُبْصِرُونَ» (الذاریات/۲۱) حق متعال در خود شماست! شخص آن قدر در ظلمت گرفتار است و دچار جهل مرکب شده که این خدایی را که از همه به او نزدیک تر است نمی‌بیند. باید توجه داشته باشید که بعضی از کفار خدا را می‌دیدند. از آنها می‌پرسیدند این آسمان را چه کسی خلق کرده؟ «فَسَيَقُولُونَ اَللّٰه» (یونس/۳۱) خدا را می‌دیدند. حالا ما چه کنیم از این جهل و ظلمات خارج شویم؟ کار خیلی سختی است اما با اهل‌بیت علیهم السلام آسان می‌شود. اباعبدالله الحسین علیه السلام روزی که وارد کربلا شد فرمود: «اللّهُمَّ إنّي أعُوذُ بِكَ مِن الکَرْبِ وَ البَلاءِ». آیه قرآن می‌فرماید: «قُلْ مَنْ يُنَجِّيكُمْ مِنْ ظُلُمٰاتِ اَلْبَرِّ وَ اَلْبَحْرِ» (انعام/۶۳) بگو: چه کسى شما را از تاریکیهاى خشکى و دریا مى‌رهاند؟ ظلمات خشکی حجاب های ظلمانی یعنی جسم و جسمانیات است. ظلمات دریایی نیز حجاب های روحانی است. به عنوان مثال، کسی که علم آموخته است، همین علم و درسش حجاب او می‌شود، کسی که اهل کمک کردن به مردم و دستگیری است دچار عُجب می‌شود؛ همه‌ی این کمک کردن ها را به خود نسبت می‌دهد و همین نابودش می‌کند. حال ما چه کنیم؟ «قُلِ اَللّٰهُ يُنَجِّيكُمْ مِنْهٰا وَ مِنْ كُلِّ كَرْبٍ ثُمَّ أَنْتُمْ تُشْرِكُونَ» (انعام/۶۴) بگو: خداست که شما را از آن و از هر اندوهى مى‌رهاند، باز شما شرک مى‌ورزید. اگر به در خانه‌ی امیرالمؤمنین علیه السلام بروید خدا شما را نه تنها از ظلمات برّ و بحر بلکه از کل کرب نجات می‌دهد...
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
🏴 #حسین_منی_و_انا_من_حسین  🏴   ☑️قسمت ۳۳ ▪️به این نظام وجود بنگرید. عالم علم انباشته روی هم است. ا
🏴   🏴   ☑️قسمت ۳۴ ▪️قال سیّد الکونین صلوات الله علیه: «حُسَینٌ مِنّي وَ أنا مِن حُسَین» حقیقت اهل بیت علیهم‌السلام که عبارت است از روح، نفس و جان ایشان، صورت اتمّ انسانی در عالم وجود و مبدأ خلقت است. همه‌ی چهارده معصوم علیهم السلام در نور واحد اشتراک دارند. پیغمبر صلّی الله علیه و آله و سلّم می‌فرمایند: «...كُلُّنا واحِد مِن نُور واحِد و روحِنا مِن أمر الله، أوَّلُنا مُحَمّد وَ أوسَطُنا مُحمد وَ آخرُنا مُحمّد و كُلُّنا مُحَمّد» این حدیث اشاره دارد به حقیقت محمدیه که همین نور واحد است که خدا به واسطه‌ی این نور به همه‌ی مخلوقات افاضه‌ی فیض می‌کند. امام صادق علیه السلام می‌فرماید: «الصورَةُ الإنْسَانِیَّةُ هِیَ أکْبَرُ حُجَجِ اللهِ عَلى خَلْقِهِ وَ هِیَ الکِتابُ الَّذی کَتَبَه بِیَدِهِ وَ هِیَ الهَیْکَلُ الّذی بَناهُ بِحِکْمَتِهِ وَ هِیَ مَجْمُوعُ صُوَرِ العَالَمینَ وَ هِیَ المُخْتَصَرُ مِنَ العُلُومِ فی اللَّوحِ الْمَحْفُوظِ». ایشان از این نور واحد به صورت انسانیه تعبیر می‌کند. آیا سایر مخلوقات از انسان ها هم دارای صورت انسانیه هستند؟ خیر... امام علی علیه السلام می‌فرماید: «الصُّورَةُ صورَةُ الانسانِ القلبُ قلبُ الحیوانِ» صورت انسانیه، کاملترین مخلوق حق متعال است و جز انبیاء عظام و اولیاء الهی از این صورت به طور تام بهره ندارند. صورت انسانیه که بزرگ ترین حجت خدا بر خلق است، نور الانوار است. سایرین بهره هایی از این صورت دارند. حال سوال پیش می‌آید که این صورت انسانیه چیست؟ آیا شکل و هندسه است؟ بُعد و عرض و طول و عمق دارد؟ آیا صوت است؟ ▪️در ادامه می‌فرماید که این صورت انسانیه الکتاب است. نمی فرماید کتاب بلکه الکتاب؛ محلّی به الف و لام. «وَ يَقُولُ الَّذِينَ كَفَرُوا لَسْتَ مُرْسَلًا ۚ قُلْ كَفَىٰ بِاللَّهِ شَهِيدًا بَيْنِي وَبَيْنَكُمْ وَمَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ»(رعد/۴۳) و کسانى که کافر شدند مى‌گویند: «تو فرستاده نیستى». بگو: «کافى است خدا و آن کس که نزد او علم کتاب است، میان من و شما گواه باشد». درباره‌ی آصف بن برخیا می‌فرماید «الَّذِي عِندَهُ عِلْمٌ مِّنَ الْكِتَابِ»، او از کتاب علمی داشته است. اما درباره‌ی امیرالمؤمنین علیه السلام می‌فرماید «مَنْ عِندَهُ عِلْمُ الْكِتَابِ». کل ماسوی الله و عالم وجود در این الکتاب است. و این کتابی است که «کَتَبَهُ بِیَدِهِ». حق متعال آن را با دو دستش نوشته است. این دو دست چه هستند؟ یکی دست جمال حق متعال است و دیگری دست جلال او. خداوند اسماء الله دارد. «وَلِلَّهِ الْأَسْمَاءُ الْحُسْنَىٰ فَادْعُوهُ بِهَا» (اعراف/۱۸۰). اسماء خدا یا جمالی هستند و مظهر جمال حق متعال یا جلالی هستند و مظهر قهر و جلال حق متعال. انسان کامل جامع بین جمال و جلال است. یک بُعدی نیست و همه‌ی اسماء حسنی را دارد. خدا تمام اسماء خود را در او نوشته است لذا این صورت انسانیه کتابی است که خدا به دو دستش نوشته است. ▪️امام در ادامه می‌فرماید که این کتاب، مجموعه‌ی همه‌ی صورت های عالمین است چه ظاهر و چه باطن و صورت هم که عرض شد همان حقیقت است. هر حقیقتی که در عالم مکتوب است، به کتابت حقیقیه‌ی عینیه و نوریه نه کتابت لفظی، در وجود این صورت انسانیه جمع شده است. شما یک مکتوب هستید، کوه مکتوب است، اسماء الله و ملائکة الله نیز مکتوب هستند. مکتوبات الهی همه این ها را شامل می‌شود. این انسان کامل، نور الانوار، مجموع همه‌ی صورت های عالم است یعنی همه‌ی حقائق عالم در او جمع شده است.
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
صلی الله عليك یا سیدنا الغریب یا ابا عبدالله... 🏴 #شرح_مراتب_نفس_اماره 🏴   ▪️قسمت ۴ ▪️عده‌ای هست
صلی الله عليك یا سیدنا الغریب یا ابا عبدالله... 🏴 🏴   ☑️قسمت ۵ ▪️اباعبدالله علیه السلام در کربلا می‌فرمایند: «اللّهُمَّ إنّي أعُوذُ بِكَ مَن الکَربِ وَ البَلٰاءِ» کرب به معنی سختی است و سختی و ظلمت جایی است که قید آن جا باشد. هرجا که قید نباشد آن جا کربی وجود ندارد. امام حسین علیه السلام در کربلا می‌خواهد با همه‌ی قیود مبارزه کند. همه‌ی قید ها و حجاب ها را کنار زدن کار بسیار دشواری است لذا می‌فرماید: «اللّهُمَّ إنّي أعُوذُ بِكَ مَن الکَربِ وَ البَلٰاءِ». ما باید چه کار کنیم که از ظلمات نفس رها شویم؟ «إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَةٌ بِالسُّوءِ إِلَّا مَا رَحِمَ رَبِّي» (یوسف/۵۳). تا لحظه‌ای که بمیریم نفس امّاره ما را رها نمی‌کند. لذا می‌فرماید خدایا من به تو پناه می‌برم. کجا؟ در روضه‌ی امام حسین علیه السلام معارف حقه‌ی اهل‌بیت علیهم السلام را می‌آموزم. دیگران چشم، گوش و سینه‌ی خود را با چیزهای دیگر پر می‌کنند اما خرقه‌ی من می‌شود پیراهن امام حسین علیه السلام تا از ظلمات رها بشوم. این پیراهن مشکی خرقه‌ی عشاق است. خرقه از قدیم الایام بوده، بعضی ها آن را به حضرت آدم، پیامبران و یا امیرالمؤمنین علیه السلام بر می‌گردانند. خرقه یک نشان ظاهری بوده که ایشان می‌پوشیدند که دلالت می کرد بر این که اینها در مسیر ولایت اهل‌بیت علیهم السلام هستند یا تسلیم یک ولی خدا هستند منتها یک نماد ظاهری بیش نبود لذا خرقه‌ی سالوس داریم. حافظ این خرقه بینداز مگر جان ببری کآتش از خرقه سالوس و کرامت برخاست ▪️برخی در باطن هیچ ولایت، سر، تسلیم، زهد و فقری نداشتند اما خرقه می‌پوشیدند لذا در اشعار حافظ خرقه‌ی ریایی، خرقه‌ی سالوس و خرقه‌ی نفاق دیده می‌شود. نقد صوفی نه همه صافی بی غش باشد ای بسا خرقه که مستوجب آتش باشد ▪️اما خرقه حسینی مستوجب آتش نیست بلکه مستوحب خموشی آتش است. این خرقه که شما می‌پوشید، هم ظاهر است و هم باطن، هم نشان است و هم ضمان. همین پیراهن ظاهری امام حسین علیه‌السلام شما را از انحراف ضمانت می‌کند. لذا می‌گوید وارد مجلس امام حسین شوید. اهل‌بیت علیهم السلام دوست دارند من و شما نایستیم و رشد کنیم. ▪️پیغمبر صلی الله علیه و آله و سلم می‌فرمایند: «تَنَاكَحُوا تَنَاسَلُوا تَكْثُرُوا فَإِنِّي أُبَاهِي بِكُمُ الْأُمَمَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَ لَوْ بِالسِّقْط». مردان و زنان با همدیگر ازدواج كنید و دارای نسل گردید و زیاد شوید، به راستی كه من مباهات می‌كنم به واسطه‌ی شما در مقابل امت‌های دیگر در روز قیامت، ولو با بچه سقط شده! این حدیث خیلی لطیف است. یک ظاهری دارد و یک باطنی. تأویل باطنی آن مطرح می‌شود. ما یک نکاح ظاهری داریم و باید نسل شیعه زیاد بشود. این ظاهر قضیه است اما یک نکاح باطنی هم وجود دارد دیگر. بشریت جنبه‌ی ظاهری ماست و انسانیت جنبه‌ی باطنی ما. اصالت ما با انسانیت است. ما اصالتا انسانیم. جسم ما ازدواج بکند اما روحمان ازدواج نکند؟ لذا روح هم باید ازدواج بکند. روح با حقایق، معقولات، تفکر و تأمل در نظام هستی ازدواج می‌کند. هر چه شما بیشتر فکر کنید و بفهمید، به اندازه‌ی فهمتان انسان هستید. پیغمبر می‌فرمایند من به این مباهات می‌کنم. من مباهات می کنم به این که «عُلَمٰاء أُمَّتي أفْضَلُ مِنْ أَنْبیٰاء بَني إسرٰائیل» من مباهات می‌کنم وقتی در قیامت می‌بینم که خیلی از انبیاء به دنبال یک شیعه‌ی امیرالمؤمنین در قرن ۱۴ باید باشند. فهمی که این شیعه دارد فراتر از خیلی از انبیاء گذشته است. راه نبوت تشریعی بسته است، راه نبوت انبائی که بسته نیست. نبوت انبائی آن است که عقل شما چنان رشد کند که بتوانید در نظام هستی سیر کنید. لذا پیغمبر به ما مباهات می‌کند وَ لَوْ بِالسِّقْط. بچه ای که سقط می‌شود، بچه‌ای است که به تکامل نرسیده است. بچه‌ای که هنوز جا دارد برای کامل شدن اما کامل نشده است، یعنی برزخ. بچه‌ی ۶ ماهه‌ای که سقط می‌شود، شکل انسان را دارد دیگر. پیغمبر می‌فرماید خودتان را به شکل انسان به برزخ برسانید باقی با ما. دست و پا و سر و گوشی در بیاورید مابقی با ما. اگر حتی به برزخ سقط بشوید ما به آن هم مباهات می‌کنیم...
صلی الله عليك یا سیدنا الغریب یا ابا عبدالله... ▪️کسی که بر امام حسین گریه کند، حسّاس می‎شود و وقتی اولیاءالله و عباد خدا که بدنشان نرم است، او را در بغل می‎گیرند، او این را احساس می‎کند و لذّت می‎برد. ▪️در این امّت، امام حسین علیه السّلام خالق گریه است. در بارگاه قرب که جای ملال نیست سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است ▪️و در عین اینکه خالق گریه است، ذات مؤمنین را می‎خنداند. عصر عاشورا بعد از همه‎ی عزاداری‎ها و گریه‎ها، بچّه‎ها و جوان‌ترها، اگر بزرگ‌ترها مانعشان نشوند، بی‌‎اختیار شوخی می‎کنند و می‎خندند، در حالی که عصر عاشورا آغاز مصائب اهل حرم و بازماندگان شهدای کربلاست و باید مغموم باشند. این بهجت و سرور ذاتی مال امام حسین علیه السّلام است. ▪️عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی▪️ ◾️مصباح الهدی تٱلیف استاد مهدی طیّب◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
صلی الله عليك یا سیدنا الغریب یا ابا عبدالله... 🏴 #شرح_مراتب_نفس_اماره 🏴   ☑️قسمت ۵ ▪️اباعبدالله
صلی الله عليك یا سیدنا الغریب یا ابا عبدالله...   ☑️قسمت ۶ ▪️من و شما یک مسیر طویل و درازی در پیش داریم. یَتَمَلْمَلُ تَمَلْمُلَ اَلسَّلِیمِ وَ يَبْكِي بُكَاءَ الْحَزِينِ وَ يَقُولُ: «...آهِ مِنْ قِلَّةِ اَلزَّادِ وَ طُولِ اَلطَّرِیقِ وَ بُعْدِ اَلسَّفَرِ وَ عَظِیمِ اَلْمَوْرِدِ». امیرالمؤمنین علیه السلام چون مار گزيده به خود مى‌پيچيد و چون اندوهگينان مى‌گريست و مى‌گفت: آه از اندک بودن توشه و درازى راه و دورى سفر و سختى منزلگاه. راه ما، راه خیلی طولانی‌ای است. در این سفر نباید وقوف داشته باشیم. باید سیر کنیم، تا کجا؟ تا ابدیت... این دنیا سخت‌ترین مرحله‌ی زندگی من و شماست. خرم آن روز کزین منزل ویران بروم راحت جان طلبم از پی جانان بروم ▪️رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم می‌فرمایند: «الدُّنْيَا سِجْنُ المُؤْمِنِ وَ جنَّةُ الكَافِرِ». به کافر در این مرتبه خوش می‌گذرد چون کافر وقوف دارد. به همین مرتبه‌ی دنیا بسنده کرده و خودش را در همین حدّ حیوانیت بلکه پایین‌تر از آن نگه داشته‌است. اما ما ابدیت در پیش داریم. من و شما باید در عالم برزخ سر کلاس درس امیرالمؤمنین حاضر بشویم. من و شما باید در عالم قیامت و حتی فراقیامت سر کلاس درس اباعبدالله الحسین علیه السلام حاضر شویم. هر اتفاقی که قرار است آن جا بیفتد به وفق این دنیا است: «الدُّنْیا مَزْرَعةُ الآخِرَةِ». لذا مبارزه‌ی با نفس بسیار مهم است. ▪️«وَإِذْ قَالَ مُوسَىٰ لِقَوْمِهِ إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَن تَذْبَحُوا بَقَرَةً...» (بقره/۶۷) و هنگامى که موسى به قوم خود گفت: «خدا به شما فرمان مى‌دهد که: ماده گاوى را سر ببرید». باید دید این مرتبه‌ی حیوانیت چیست. خدا در قرآن از بقره، گوساله سامری، کلب به عنوان مظهر نفس یاد کرده ‌است. امام صادق علیه السلام می‌فرمایند که خدا این حیوانات را خلق کرد تا تمثیل اعمال شما باشند. یعنی ای انسانی که در مرتبه‌ی خوردن و خوابیدن و چریدن ماندی، باطن شما گاو است. ای انسانی که همیشه عصبانی و بدخلق هستی، باطن شما گرگ است. آقایی که همیشه در شهوت غوطه‌ور هستی، باطن شما خروس است. اباعبدالله الحسین علیه السلام در کربلا هم همین کار را کرده‌ است، او باطن ها را آشکار نموده است. باید دید این یزید و شمر کجای باطن ما قرار دارند. به تعبیر شهید مطهری آن شمر  ۱۴۰۰ سال پیش مرد و الان هم دارد عذاب می‌کشد. اما یزید و شمر من و شما کجاست؟ ابالفضل العباس من و شما کجاست؟ ۷۲ شهید کربلا مظهر ۷۲ لشکر عقل هستند و اسم اعظم هم ۷۳ حرف است و ماء هم به عدد ابجد ۷۲ است، این شهیدان کجایند؟ این ها همه رمز است که باید درون خودمان پیدا کنیم و پیاده کنیم. راهش هم امام حسین علیه السلام است... بنده به اندازه سعی خودم خیلی گشته‌ام، بسیار مطالعه کرده‌ام و در الفاظ و اصطلاحات غوطه‌ور شده‌ام، این در و آن در زدم، پیش افراد و اشخاص زانو زدم، نهایتا به در خانه اباعبدالله الحسین علیه السلام رسیدم. این در است و دگر دوم در نیست این ره است و دگر دوم ره نیست ▪️به در خانه‌ی امام حسین علیه السلام رسیدم، دیدم جمله‌ی انبیاء و اولیاء دم این در نشسته اند و بر حلقه و کوبه‌ی این در و خانه متمسک اند. وقتی اباعبدالله الحسین علیه السلام به کربلا آمدند همه‌ی این حضرات هم در کربلا حاضر شدند....
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
🏴 #حسین_منی_و_انا_من_حسین  🏴   ☑️قسمت ۳۴ ▪️قال سیّد الکونین صلوات الله علیه: «حُسَینٌ مِنّي وَ أنا
🏴   🏴   ☑️قسمت ۳۵ ▪️در جامعه‌ی کبیره اشاره شده است که این چهارده معصوم علیهم السلام اصل حق، فرع حق و هم معدن حق هستند. پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم می فرمایند: «عَلِيٌّ مَعَ الْحَقِّ وَالْحَقُّ مَعَ عَلِيٍّ»، یعنی امیرالمؤمنین علیه‌السلام معیت قیومه با حق دارد. علی علیه السلام با حق و حق با اوست. قیام حق به علی و قیام علی به حق است، یعنی این ها یک حقیقت هستند و دوتا نیستند. فعلیت در مقابل قوه است. قوه یعنی استعداد و استعداد که شکوفا شود فعلیت می‌شود. برای مثال تخم مرغ نسبت به مرغ قوه است، یعنی هنوز صورت فعلیت یافته‌ی مرغ را پیدا نکرده است. این تخم مرغ قوه است و قابلیت و استعداد مرغ شدن را دارد؛ مرغ می‌شود و به فعلیت مرغ بودن می‌رسد هرچند تخم مرغ نیز به خودی خود فعلیت است. هر چیزی که در عالم است، به فعلیت رسیده؛ «کُلُّ موجُودِِ مَرحُومٌ»، هر چیزی که موجود شده است به فعلیت رسیده است. رحمت حق متعال شامل حال او شده است و او از کتم غیب و عدم پا به عرصه‌ی وجود گذاشته است، نه از عدم به معنای هیچ بلکه از مرتبه‌ی اعلای عالم وجود. از عدم این شکل به این شکل درآمده است. «هَلْ أَتَىٰ عَلَى الْإِنسَانِ حِينٌ مِّنَ الدَّهْرِ لَمْ يَكُن شَيْئًا مَّذْكُورًا» (انسان/۱) آیا انسان را آن هنگام از روزگار به یاد آید که چیزى درخور یاد کردن نبود؟ به من و شما روزگاری گذشت که اصلا شیء قابل ذکری نبودیم. بودیم اما قابل ذکر نبودیم. وقتی که نطفه‌مان منعقد شد، قابل ذکر شدیم. هم در علم الهی به صورت علمی حضور داشتیم هم جسممان در این عالم طبیعت بود. در همین آب و غذا و هوا بودیم که پدر و مادر ما از آن ها خوردند، آن ها جمع شدند و نطفه ی انسانی شدند. علقه، مضغه، جنین و کودک شد تا جایی که این کودک به سن رشد و بلوغ رسید و نهایتا پیر شد. ▪️همه‌ی فعلیت های عالم را جمع کنیم، انسان کامل می‌شود. یکی از تعاریف عقل کل این است که حقیقتی است که جامع همه‌ی فعلیت های مادون خویش است. همه ی فعلیت ها را جمع بکنیم، می‌شود عقل کل، خلیفة الله، انسان کامل... «هِیَ المُخْتَصَرُ مِنَ العُلُومِ فی اللَّوحِ الْمَحْفُوظِ»، لوح محفوظ همین نظام هستی است که تمام مخلوقات در آن مندرج هستند. این صورت انسانی، خلاصه، عصاره، اصل و ریشه‌ی آن است. این صورت انسانیه بسته به قابلیت قوابل ظهور می‌کند. این صورت اکبر بی‌نهایت مظهر دارد. «وَإِن تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللَّهِ لَا تُحْصُوهَا ۗ إِنَّ اللَّهَ لَغَفُورٌ رَّحِيمٌ» (نحل/۱۸) این صورت های بی نهایت عالمین همه اشعه های این صورت انسانیه هستند منتها این حقیقت در هر صورتی به اندازه‌ی قوه و استعداد او ظهور می‌کند. خورشید از این بیشتر نمی‌تواند این حقیقت را نشان دهد، به اندازه‌ی خودش نشان می دهد. ملائکة الله هم به اندازه‌ی خودشان می‌توانند این حقیقت را نشان دهند. «وَ هُم رُکَّع» ، «وَ هُم سُجَّد» یکی جبرئیل است که کار آن فقط افاضه‌ی فیض است. دیگری عزرائیل است که می‌میراند. یکی اسرافیل است که در صور می‌دمد و یکی نیز میکائیل است که رزق می‌دهد. آن که میکائیل است جبرئیل نیست. آن که جبرئیل است عزرائیل نیست. آن که عزرائیل است اسرافیل نیست و همگی مظهر انسان کامل هستند. هر کدام از این موجودات عالم علوی محدود به حد معینی هستند.
صلی الله عليك یا سیدنا الغریب یا ابا عبدالله... ▪️امام حسین علیه السّلام در مورد علّت رفتنشان به کربلا به هر کس مطابق عقلش چیزی فرمود، ولی علّت اصلی‌اش معلوم نشد؛ امام حسین علیه السّلام به خداوند گفت من می‎خواهم قربان شما بشوم. ▪️می‎گویند امام حسین علیه السّلام شهید شد تا گناهکاران امّت بخشیده شوند. آیا هیچ شخص عاقلی مثلاً بچّه‎ی چهارده ساله‎اش را به کشتن می‎دهد که گاوش را نجات دهد؟ نخیر، امام حسین علیه السّلام خودش دوست داشت در راه محبوبش جان‌فشانی کند و به ملاقاتش برود. ▪️عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی▪️ ◾️مصباح الهدی تٱلیف استاد مهدی طیّب◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
آیات 18-10 آل عمران، قسمت ششم بخش نهم ● بالاترين لذتها در دنيا و آخرت كدام است ؟ و در كافى ، و
● آيات 25 - 19 آل عمران ، قسمت اول بخش اول إِنَّ الدِّينَ عِندَ اللَّهِ الاسلَمُ وَ مَا اخْتَلَف الَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَب إِلا مِن بَعْدِ مَا جَاءَهُمُ الْعِلْمُ بَغْيَا بَيْنَهُمْ وَ مَن يَكْفُرْ بِئَايَتِ اللَّهِ فَإِنَّ اللَّهَ سرِيعُ الحِْسابِ(19) فَإِنْ حَاجُّوك فَقُلْ أَسلَمْت وَجْهِىَ للَّهِ وَ مَنِ اتَّبَعَنِ وَ قُل لِّلَّذِينَ أُوتُوا الْكِتَب وَ الاُمِّيِّينَ ءَ أَسلَمْتُمْ فَإِنْ أَسلَمُوا فَقَدِ اهْتَدَوا وَّ إِن تَوَلَّوْا فَإِنَّمَا عَلَيْك الْبَلَغُ وَ اللَّهُ بَصِيرُ بِالْعِبَادِ(20) إِنَّ الَّذِينَ يَكْفُرُونَ بِئَايَتِ اللَّهِ وَ يَقْتُلُونَ النَّبِيِّينَ بِغَيرِ حَقٍّ وَ يَقْتُلُونَ الَّذِينَ يَأْمُرُونَ بِالْقِسطِ مِنَ النَّاسِ فَبَشرْهُم بِعَذَابٍ أَلِيمٍ(21) أُولَئك الَّذِينَ حَبِطت أَعْمَلُهُمْ فى الدُّنْيَا وَ الاَخِرَةِ وَ مَا لَهُم مِّن نَّصِرِينَ(22) أَ لَمْ تَرَ إِلى الَّذِينَ أُوتُوا نَصِيباً مِّنَ الْكتَبِ يُدْعَوْنَ إِلى كِتَبِ اللَّهِ لِيَحْكُمَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ يَتَوَلى فَرِيقٌ مِّنْهُمْ وَ هُم مُّعْرِضونَ(23) ذَلِك بِأَنَّهُمْ قَالُوا لَن تَمَسنَا النَّارُ إِلا أَيَّاماً مَّعْدُودَتٍ وَ غَرَّهُمْ فى دِينِهِم مَّا كانُوا يَفْترُونَ(24) فَكَيْف إِذَا جَمَعْنَهُمْ لِيَوْمٍ لا رَيْب فِيهِ وَ وُفِّيَت كلُّ نَفْسٍ مَّا كسبَت وَ هُمْ لا يُظلَمُونَ(25) ● ترجمه آیات همانا دين نزد خدا تنها اسلام است ، و اهل كتاب در آن اختلاف نكردند مگر بعد از آنكه به حقانيت آن يقين داشتند و خصومتى كه در بين خود داشتند وادار به اختلاف كفر بورزد بايد بداند كه خدا سريع الحساب است (19). ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 188 حال اگر همينها بر سر دين با تو بگو مگو كردند بگو من و پيروانم سراسر وجودمان را تسليم خدا كرديم و به اهل كتاب و مشركين بى كتاب يك كلمه بگو اسلام مى آوريد يا نه ؟ اگر اسلام آوردند راه سعادت خود را يافته اند و اگر نياوردند تو وظيفه خودت را انجام داده اى چون بيش از ابلاغ ، وظيفه اى ندارى و خدا بيناى به (اعمال ) بندگان است (20) به كسانى كه به آيات خدا كفر مى ورزند و پيامبران را به ناحق مى كشند و افرادى را كه به عدالت وادارشان مى كنند به قتل مى رسانند، بشارت به عذابى دردناك بده (21) اينان همانهايند كه اعمال خيرى هم كه دارند هم در دنيا بى نتيجه مى ماند و هم در آخرت و از انواع ياوران ، هيچ نوع ياورى ندارند (22) مگر نديدى كسانى را (علماى اهل كتاب را) كه مختصر اطلاعى از كتاب آسمانى خود دارند، چگونه مردم را به كتاب خدا مى خواندند تا در بين آنان حكومت كند اما خودشان از كتاب خدا روى گردانده و زير بار نرفتند (23) و اين بدان جهت بود كه مى پنداشتند: آتش دوزخ به آنان نمى رسد مگر چند روزى معدود و افتراهائى كه خودشان در دين خود تراشيده بودند مغرورشان ساخت (24) پس چه حالى خواهند داشت روزى كه هيچ شكى در آمدنش نيست ، زمانى كه همه آنان را جمع مى كنيم و هر انسانى بدانچه كرده بدون كم و زياد مى رسد و به احدى ستم نمى شود (25). ● بیان آیات اين آيات در بيان حال اهل كتاب است كه آخرين طوائف سه گانه اى است كه گفتيم در اين سوره به شرح حال آنان مى پردازد، و مقصود مهم و اصلى از ذكر طوائف نامبرده ، همين طايفه است ، و قسمت عمده اين سوره درباره همين طايفه يعنى يهود و نصارا نازل شده ، و يا بالاخره به ايشان مربوط مى شود. إِنَّ الدِّينَ عِندَ اللَّهِ الاسلَمُ ... در سابق معناى اسلام از نظر لغت بيان شد، و گويا همان معناى لغوى در اينجا مراد باشد، به قرينه اينكه اختلاف اهل كتاب را نقل مى كند، كه بعد از علم به حقانيت اسلام و تنها به خاطر دشمنى اى كه با يكديگر داشتند آن را نپذيرفتند. 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei
صلی الله عليك یا سیدنا الغریب یا ابا عبدالله... ☑️حضرت امام حسن مجتبی (سلام الله ) در يك محفل خانوادگی ... ▪️حضرت امام حسن مجتبی (سلام الله) در يك محفل خانوادگی، فرزندان و برادرزاده‌های خود را جمع كرد و برای آنها سخنرانی كرد و آنها را نصيحت كرد. ▪️اين بيان نورانی امام حسن مجتبی (علیه السلام)هم برای اين عزيزان سودمند است و هم برای همه ما كه فرزند داريم، ميخواهيم آنها را پرورش دهيم، ▪️فرمود: «إنَّكُم صِغَارُ قومٍ يُوشَكُ أَن تَكُونُوا كُبارُ قَومٍ آخرين» فرمود: «بَنيَّ وَ بَني أَخِي»؛ يعنی فرزندان ما و برادرزاده‌های من! شما الآن نوجوان هستيد، سنّ‌ شما كم است، در آينده جزء بزرگان جامعه هستيد و به تعبير امروز, آينده‌سازان هستيد « يُوشَكُ أَن تَكُونُوا كِبارُ قَومٍ آخَرين فَتَعلَّمُوا العِلمَ» بكوشيد از عمرتان حداكثر استفاده را ببريد، دانشمند و عالِم با عمل باشيد، ▪️بعد فرمود هيچ كدام از شما طوری نباشد كه دفترچه خاطرات نداشته باشيد، همه شما يك دفترچه داشته باشيد، هر جا رفتيد مطلب علمی, سودمند, اخلاقی شنيديد تاريخ آن را, مطلب آن را در همان دفترچه يادداشت كنيد، ▪️«فَتَعلَّمُوا العِلمَ» و اگر كسی نتوانست، مطلبی را در حافظه بسپارد، برابر آنچه در آن دفترچه علمی نوشت، در اتاق مطالعه گذاشت، هر وقت خواست به آ‌ن مراجعه می‌كند و از آن بهره می‌برد. ▪️اين سفارشی بود كه امام مجتبی (سلام الله) به فرزندان خود و به برادرزاده‌های خود فرمود كه: «َبنيَّ وَ بَني أَخِي إنَّكُم صِغَارُ قومٍ يُوشَكُ أَن تَكُونُوا كُبارُ قَومٍ آخرين». ◾️دیدار با جمعی از دانش آموزان مشهد مقدس ۱۳۹۳/۲/۲۰ حضرت آیت الله جوادی آملی (حفظه الله)◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
صلی الله عليك یا سیدنا الغریب یا ابا عبدالله... ▪️عرفات در حجّ شیعه، معرفت امام حسین علیه السّلام است و حج بدون درک و وقوف عرفات درست نیست. ▪️سالی یک بار عاشورا شیعیان را می‎میراند و زنده می‎کند و مُوتُوا قَبلَ اَن تَمُوتُوا را عملی می‎کند. ▪️عارف بالله مرحوم حاج اسماعیل دولابی▪️ ◾️مصباح الهدی تٱلیف استاد مهدی طیّب◾️ @mohamad_hosein_tabatabaei
کیش مهر (درمحضر علامه طباطبایی)
● آيات 25 - 19 آل عمران ، قسمت اول بخش اول إِنَّ الدِّينَ عِندَ اللَّهِ الاسلَمُ وَ مَا اخْتَلَف
آیات 25-19 آل عمران، قسمت اول بخش دوم ● مراد از ((ان الدين عند اللّه الاسلام )) در نتيجه معناى جمله مورد بحث چنين مى شود كه : ((دين نزد خداى سبحان يكى است و اختلافى در آن نيست و بندگان خود را امر نكرده مگر به پيروى از همان دين و بر انبياى خود هيچ كتابى نازل ننموده مگر درباره همان دين ، ترجمه تفسير الميزان جلد 3 صفحه : 189 و هيچ آيت و معجره اى به پا نكرده مگر براى همان دين كه آن دين عبارت است از اسلام ، يعنى تسليم حق شدن ، و بعقيده هاى حق معتقد گشتن ، و اعمال حق انجام دادن )) و به عبارتى ديگر: ((آن دين واحد عبارت است از تسليم شدن در برابر بيانى كه از مقام ربوبى در مورد عقائد و اعمال و يا در مورد معارف و احكام صادر مى شود)). و اين بيان هر چند به طورى كه در قرآن حكايت شده در شرايع رسولان و انبياى او از نظر مقدار و كيفيت مختلف است ، ليكن در عين حال از نظر حقيقت چيزى به جز همان امر واحد نيست ، اختلافى كه در شريعت ها هست از نظر كمال و نقص است ، نه اينكه اختلاف ذاتى و تضاد و تنافى اساسى بين آنها باشد، و معناى جامعى كه در همه آنها هست عبارت است از تسليم شدن به خدا در انجام شرايعش ، و اطاعت او در آنچه كه در هر عصرى با زبان پيامبرش از بندگانش مى خواهد. پس دين همين اطاعتى است كه خدا از بندگان خود مى خواهد، و آن را براى آنان بيان مى كند، و لازمه مطيع خدا بودن اين است كه آدمى آنچه از معارف را كه به تمام معنا برايش روشن و مسلم شده اخذ كند، و در آنچه برايش مشتبه است توقف كند، بدون اينكه كمترين تصرفى از پيش ‍ خود در آنها بكند. 🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸🔷🔹🔶🔸 🔹💠کانال کیش,مهر💠🔹 🔺درمحضرعلامه طباطبایی ره🔺 ▶️: https://telegram.me/mohamad_hosein_tabatabaei